بر همگان واضح و مبرهن است که داعش سازمانی تروریستی است. سازمانی که با استراتژی خاصی، بر مبنای تلاش برای به چنگ آوردن سرزمینها سازمان یافت. اما دیری نپائید که سردمدار این گروه تروریستی، ابوبکر بغدادی، در سال 2014 طی اعلامیهای خواستار ایجاد دولتی به نام دولت اسلامی عراق و سوریه شد. رفتهرفته، سازمان تروریستی «داعش» بر اساس اطلاعات محلی، توانست در عراق گسترش یابد و بسیاری از سرزمینهای عراق را تحت سلطهی خود در آورد. این امر، موجب شد تا آنها بتوانند برای مدت طولانی در این کشور اقامت گزینند. از جمله، آنان برای مدت چهار سال در شهر موصل ماندند و توانستند با سیستم مورد نظر خود، اندیشهها و باورهای خویش را در میان هزاران نفر از جوانان و کودکان گسترش دهند. بدین ترتیب، قدرت و اندیشههای آنان به تدریج بر بسیاری از شهروندان آن مرز و بوم، سایه افکند. دانستن مطالبی از این دست، باعث میشود تا هرکسی در این مسئله تردید کند که آیا نیروهای نظامی در عراق برای پایان بخشیدن به این سازمان و جلوگیری از بازگشت آن کفایت میکنند؟ یا هنوز شواهدی بر بازگشت دوباره آنها وجود دارد؟ اگر چنین اطلاعاتی هماکنون وجود داشته باشد، پس راه نجات و رهایی از این سازمان تروریستی چیست؟
به نظر میرسد که رسیدن عراق به جایگاهی باامنیت و ثبات کامل و همهجانبه یا به عبارت دیگر، بازگشت وضعیت این کشور به حالت عادی و دارای ثبات دائمی برای انجام فعالیت اقتصادی و اجتماعی، کار چندان آسانی نیست. در این که عراق در مرحلهی پس از نابود کردن نیروی نظامی داعش قرار دارد، تردیدی نیست، اما این واقعیت به معنای پایان بحران نیست. در واقع، هنوز هم عوامل بسیاری وجود دارد که به ظهور داعش در سرزمین عراق کمک میکند. کتاب «مدیریت وحشی» که توسط نویسندهی تروریست، ابوبکر ناجی نگاشته شده و توسط مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سازمان تروریستی داعش منتشر شده است، به مهمترین ایدههای تشکیل این سازمان توسط مهمترین کشورهایی که از گذشته داعش را تحت کنترل خود حمایت میکردند، اشاره میکند؛ سایر این مؤلفهها را میتوان به موارد زیر خلاصه کرد:
1. عمق استراتژیک[1]: شرایط جغرافیایی و پستی بلندیهای زمین، برخی مناطق را مستعد قرار گرفتن تحت سیطرهی «مدیریت خشونت» میسازد. مقصود آنان از «مدیریت خشونت»، مدیریت هرج و مرج وحشیانه است.
2. ضعف رژیم حاکم و عدم توانایی کافی برای تمرکز نیروهای آن در حومهی مناطق مرزی و گاه نواحی داخل کشور، به ویژه در مناطق پرجمعیت.
3. وجود جنبش اسلامی جهادی امیدوار کننده در این کشورها و مناطق.
4. روحیات مردم تحت سلطه؛ منظور آن است که چقدر در این منطقه میتوان مردم را با زبان نرم کرد و با استدلال آنها را متقاعد ساخت؟ مردم در این منطقه چقدر به راحتی حرف دیگری را میپذیرند و به چه میزان از او استدلال در قبال حرفش میخواهند؟
5. گسترش سلاحها در دست مردم در این کشورها و مناطق.
اگر در پی تجزیه و تحلیل این نکات در عراق پس از داعش هستیم، باید این مطلب را بپذیریم که آنان علیرغم باورهای ما، همچنان در این سرزمین به سرمیبرند؛ درست است که عراق امروز، از لحاظ امنیتی و اطلاعاتی، تا حد زیادی با گذشتهی خود متفاوت است، اما اگر واقعیت موجود را با معیارهایی که ذکر آن در بالا گذشت، بسنجیم، نکات زیر را درخواهیم یافت:
1. عمق استراتژیک موجود و به خصوص در بیابانهای وسیع مرزی، در انبار، موصل و صلاحالدین هنوز به اندازه کافی محافظت نشده است و این امر، شرایط جغرافیایی و اقلیمی را برای استفاده و حرکت تروریستها فراهم میکند.
2. سیستم سیاسی حکومت، به گونهای است که همچنان هر کسی در پی منافع خویش است؛ کشمکشهای سیاسی، همچنان ادامه دارد و به کارگماری سیاسیون اگرچه در بدو امر برای رفع انبوه مشکلات صورت میگیرد، ولی در واقع در راستای تحقق مصالح و منافع شخصی افراد پیش میرود. از سوی دیگر، همچنان اختلافات منطقهای در این کشور پابرجاست. گویا هیچ راهحل سیاسی صلحآمیزی، در راستای منافع عراق صورت نمیگیرد.
3. جامعهی عراق علیرغم آن که ماهیتش، با همزیستی و کنارگذاشتن فرقهگرایی متحول شده و آوازهاش نسبت به دوران قبل از رویدادهای ورود سازمان داعش به عراق در سال 2014 بلندتر شده است، نمیتواند اشغال یک سوم از سرزمین عراق توسط داعش را به فراموشی سپارد. داعشیها در طی این مدت، توانستند بذر ایدئولوژیها، ایدهها و مفاهیم مورد نظر خود را در ذهن بسیاری از جوانان و کودکان کاشته و به آموزش آنان بپردازند. از سوی دیگر، آنان از روش ارعاب برای مردم منطقه استفاده کردند تا آنان را تحریک کنند. این در حالی است که ما هنوز برای حفظ امنیت ملی به راهبردی که براساس اعتماد مردم بنا نهاده شده باشد و برای برقراری مودت و دوستی بین اقشار جامعه یا ارائهی خدماتی به آنان برای زندگی بهتر و شایستهتر همت گمارد، دست نیافتهایم.
4. کشمکشهای مسلحانه در عراق همچنان وجود دارد. تاکنون اقدامات بازدارندهای برای محدود ساختن ورود سلاح به کشور صورت نگرفته است. بنابراین، اسلحهها هنوز در میان مردم گسترده هستند و امنیت این کشور را تهدید میکنند.
5. افزون بر موارد ذکر شده، عدم وجود یک سازمان سیاسی بیطرف، جهت رسیدگی به مناقشات بین المللی کشورها را نباید از نظر دور داشت. نباید فراموش کرد که سازمان داعش از خلاء تشکیل نیافته است، بلکه پشتش به دولتی گرم است که برای نیل به اهداف خود تلاش میکند و به همین دلیل، این سازمان تروریستی را از لحاظ مالی و سلاح تأمین میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، عراق دارای پتانسیل لازم برای بازگشت مجدد داعش میباشد. این مطلب، بیانگر آن نیست که داعش با همین نام و نشان، مجدداً بازخواهد گشت؛ بلکه این سازمان تروریستی ممکن است با تغییر نام، به عنوان نهاد دیگری، مجدداً پدیدار شود. بنابراین، شکست ارتش داعش، به معنای پایان یافتن و نابودی نهایی آن نیست؛ بلکه بایسته است تا شکافهایی که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم، با انجام اقدامات سیاسی، امنیتی و اجتماعی پر شود.
1. از لحاظ سیاسی: دولت عراق باید برای حل مشکلات و بحرانهای سیاسی تلاش کند و به دنبال رسیدن به تصمیم سیاسی واحدی باشد که به عراقیها خدمت کرده و از منازعات سیاسی جلوگیری به عمل آورد. بر ما بایسته است برای رهایی عراق از عرصهی جنگ بینالمللی و در راستای دستیابی به دستاوردهای آن تلاش کنیم و از تشدید بحران و بالاگرفتن تنش و مقابله با قدرتهای بینالمللی و منطقه، به ویژه ایالات متحدهی آمریکا در موضعگیری نسبت به مسئلهی تصویب قانون توسط مجلس مبنی بر بیرون راندن نیروهای آمریکایی از خاک عراق اجتناب کنیم. چرا که اگر روندی غیر از این طی شود، سرانجامی جز خسران و بازندگی در انتظار عراق نخواهد بود؛ زیرا ایالات متحده مصمم است که حضور خود را در عراق در راستای دستیابی به دستاوردها و راهبردهای مورد نظرش، به ویژه در برابر روسیه و چین، تثبیت کند. از سوی دیگر، ایالات متحده میتواند از قوانین بینالمللی علیه عراق بر اساس این که حضور تروریسم امنیت بینالمللی را تهدید میکند و این موضوع یک مسئلهی بینالمللی است، استفاده کند. از سوی دیگر، موضع یکپارچهای نسبت به حضور آمریکاییها در پارلمان عراق وجود ندارد، بنابراین، این قانون حتی در صورت تصویب، از قدرت اجرایی لازم برخوردار نیست.
2. از لحاظ امنیتی: اقدامات زیر را میتوان جهت نیل به این هدف، ضروری و مفید برشمرد:
الف) ایجاد یک راهبرد امنیتی مناسب برای محافظت از شهرهای آزاد شده و تأمین نیازهای آنها
ب) معرفی سیستمهای پیشرفته برای حفاظت از مرزها و بیابانها، به خصوص بین عراق و سوریه
ج) ارتقاء سیستم اطلاعاتی به بالاترین سطح خود و تلاش برای از بین بردن عناصر تیمهای مخفی برای اطمینان از امنیت کشور
3. از لحاظ اجتماعی: میتوان با اقدامات زیر به این مهم دست یافت:
الف) برگزاری سمینارها، جشنوارهها و کارگاههای آموزشی برای ترویج مفاهیمی همچون هویت، وطنپرستی و وفاداری به میهن در جامعه
ب) تلاش جدی برای ارائه خدمات به جامعه و ایجاد یک استراتژی واقعی برای بازسازی شهرهای آزاد شده و تخصیص امکانات مالی مناسب به آن
ج) بهبود عملکرد دولت برای تامین نیازها و برقراری صلح و صمیمیت در جای جای عراق
مترجم: ط.مکارمی
....................................
messages.comments