twitter share facebook share ۱۳۹۹ مرداد ۰۷ 1136

مایک پمپئو هفته گذشته در ملاقات با مقام‌های انگلیس، بدون اینکه هیچ مدرکی ارائه کند، «تدروس آدهانوم» رئیس سازمان جهانی بهداشت را متهم به توافقی پنهانی با چین قبل از شیوع کرونا کرد و به این ترتیب سازمان بهداشت جهانی را در شیوع کرونا و مرگ و میر مردمِ انگلیس، مقصر دانست.

پمپئو، ترور سردار سلیمانی در ماه ژانویه را نیز با بیان اینکه وی «تهدیدی حتمی برای منافع آمریکا» بود، توجیه نمود. این درحالی بود که بازرس سازمان ملل «اگنس کالامارد» ترور سلیمانی را غیرقانونی دانست و گفت که کوچک ترین مدرکی برای اثبات این گفته ها یافت نشده است. گزارش ها حاکی است که پمپئو ماهها برای انجام این حمله پافشاری می کرد و او بود که نهایتا ترامپ را راضی به صدور دستور قتل سلیمانی نمود.

پمپئو سال گذشته قبل از استیضاح دونالد ترامپ، بار دیگر مرتکب اشتباه شد. او در ابتدا تکذیب کرد که جزئیات تماس تلفنی ترامپ برای ترغیب رئیس جمهور اوکراین به منظور تحقیق درباره پسر جو بایدن را می داند؛ اما بعد روشن شد که پمپئو تمام مکالمه را شنیده است. دموکرات ها او را متهم به ایجاد مانع در مقابل اجرای عدالت کردند.

پمپئو سال گذشته در سخنرانی دانشگاه A&M در تگزاس، با خشنودی اعتراف کرد که در تمام طول فعالیت سیاسی اش -که با انتخابات کنگره به عنوان نامزد حزب دست راستی «تی پارتی» در سال 2010 شروع شد و بعد هم به سازمان سیا و وزارت خارجه رسید- هرجا لازم دیده، دروغ گفته است: «من رئیس سیا بودم؛ ما دروغ می گفتیم، خدعه می کردیم، می دزدیدیم».

در هفته اخیر گزارش پارلمان انگلیس در مورد دخالت روسیه در امور داخلی این کشور، توجه ها را به نقشی که روسیه در انگلیس ایفا می کند معطوف کرده است؛ اما رفتار آمریکا به عنوان بهترین دوست انگلیس بیشتر شایسته بررسی و مداقه می باشد. درخصوص نفوذ و تأثیرات آشکار و پنهان و مداخلاتی که در امور داخلی کشور در پشت پرده یا از طریق اعمال فشار صورت می گیرد، روسیه به گرد پای آمریکا هم نمی رسد. ویژگی واشنگتن این است که به هر نحوی که شده، به خواسته اش جامه عمل می پوشاند؛ حال آنکه ما این ویژگی را در روسیه نمی بینیم.

دولت آمریکا دو چهره از خود به جهان نشان داده است: یک چهره آن، ملایم و آشکار و خوش طینت است؛ اما در چهره دیگر، خودخواهی بر رفتار و کردارش سلطه یافته و با خشونت و اعمال فشار، حرف خود را به کرسی می نشاند. پمپئو که تأثیرگذارترین مشاور و جانشین احتمالی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 است را، می توان بدلیل رفتارهای مداخله گرانه و دروغگویی اش، نماد چهره دوم آمریکا دانست.

رابطه با آمریکایی ها را -زمانی که آن کشور تندروی و سرکشی کمتری دارد- می توان برای انگلیس سودمند دانست؛ اما در حال حاضر این رابطه در بسیاری از زمینه ها اثرات معکوسی برای انگلیس داشته است. آخرین نمونه از تاکتیک فشار آمریکا که به منافع ملی انگلیس آسیب زده، درخواست احساسی و بدور از منطق پمپئو بود که هفته گذشته از کشورهای آزاد خواست، در برابر چین جبهه متحدی را تشکیل داده و با ظلم و استبداد این کشور وارد نبرد شوند. همین فشارها بود که منجر به کنار گذاشتن شرکت چینی هواوی از پروژه اینترنت پرسرعت انگلیس شد. به راه انداختن جنگ سرد با چین، ممکن است برای ترامپ و جمهوریخواهان درآستانه دور جدید انتخابات ریاست جمهوری سودآور باشد؛ اما برای بریتانیا نفعی ندارد.

همین گونه است تلاش بی فکر و ناخوشایند دولت ترامپ در نابودی دادگاه کیفری بین المللی؛ حال آنکه وزیر خارجه فقید انگلیس «رابین کوک» به درستی به وجود این دادگاه افتخار می کرد. حالا پمپئو علیه این دادگاه تحریم وضع کرده و به اتهام بی اساس فساد، علیه این دادگاه تحقیق براه انداخته است. چرا پمپئو علیه دادگاه کیفری بین المللی وارد عمل شده است؟ زیرا این دادگاه جرأت کرده است اتهام جرائم جنگی آمریکا در افغانستان را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.

پمپئو و همفکرانش با تمام توان خود می کوشند، جلوی بریتانیا و سایر متحدان اروپاییشان را از بازنگه داشتن خط ارتباطی با ایران بعد از خروج ترامپ از برجام بگیرند. اکنون آنها همراه با اسرائیل، جنگی پنهانی با ایران به راه انداخته اند و علیه تهران دست به خرابکاری می زنند؛ اگر هم این کار به جنگی نظامی منجر شود، از انگلیس انتظار حمایت دارند.

آمریکا با انگلیس در خصوص وضعیت بحرانی تغییرات اقلیمی و معاهده پاریس همنظر نیست. آمریکا سازمان ملل و ناتو را تضعیف کرده، از تعهدات خود در سوریه و مبارزه مشترک علیه داعش شانه خالی نموده و بدنبال آن است که انگلیس را در اهداف و برنامه های خود برای تغییر رژیم ونزوئلا و کوبا همراه کند.

دولت «کلمنت اتلی» به سرعت متوجه هزینه بالای دوستی با آمریکا بعد از سال 1945 شد و رفتار آمریکا در بحران سوئز این را ثابت کرد. امروزه انگلیس هنوز تاوان نتایج خسارت بار جنگ آمریکا علیه ترور و ماجراجویی اش در عراق را می پردازد.

باورهای مذهبی پمپئو که بر پایه های مسیحیت اوانجلیک و دیدگاههای آخرالزمانی بنا شده، به فهم چرایی تلاش های آمریکا در عقیم گذاشتن هدف انگلیس که همان راه حل دو کشور فلسطین و اسرائیل است، کمک می کند. حمایت پمپئو و همفکران مسیحی صهیونیستش از اسرائیل (که تشکیل دولت یهود در سرزمین‌های فلسطین را یکی از نشانه‌های ظهور مسیح می دانند) بدون قید و شرط و غیرقابل سازش است. او یکبار به اسرائیلی ها گفته بود که ترامپ از جانب خدا آمده، تا یهودیان را از دست پارسیان نجات دهد. سخنرانی اخیر پمپئو در واشنگتن، در مورد اولویت داشتن آزادی مال و مذهب بر حقوق بشر را، می توان جزء برنامه های آماده سازی محافظه کاران برای ورود پمپئو به انتخابات ریاست جمهوری 2024 دانست.  

پیش از دیدار هفته گذشته پمپئو از انگلیس، وی در آیووا -ایالتی مهم و کلیدی در انتخابات های ریاست جمهوریِ آینده- بود. پمپئو در این ایالت از مخالفت صددرصدی با سقط جنین و اهمیت حق حیات گفت و اعلام کرد «حقوق ما از جانب خدا تعیین می شود نه از طرف دولت». برخی آمریکایی ها ممکن است برای این گفته ها دست بزنند؛ اما انگلیسی ها که به سختی به ارزش ها و حقوق دموکراتیکی که اکنون دارند، رسیده اند، باید هشیار باشند که این مرد بی پروا و جاه طلب، بر تعصبات و ترس ها و اختلافاتشان دامن نزد.

*منبع: گاردین

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما