چین در یک پیمان مالی و امنیتی موافقت کرد که طی 25 سال 400 میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند و در ازای آن از ایران نفت ببرد.
این توافق نفوذ چین را در خاورمیانه تعمیق بخشیده و تلاش آمریکا برای انزوای ایران را بی اثر می کند اما با توجه به اینکه هنوز اختلافات بر سر برنامه هسته ای ایران حل نشده باقی مانده و تحریم ها رفع نشده، مشخص نیست که تعهدات ذیل این توافق تا چه حد قابل انجام است.
بایدن پیشنهاد از سرگیری مذاکرات با ایران را داده است اما می گوید که ایران نخست باید به تعهدات برجامی خود باز گردد. ایران این شرط را نپذیرفته است؛ چین از موضع ایران پشتیبانی می کند و معتقد است که آمریکا نخست باید تحریم های یکجانبه را بردارد.
امضای این توافق که در سفر دو روزه آقای وانگ وزیر خارجه چین به ایران انجام شد، نشان داد که پکن درصدد افزایش نفوذ و نقش خود در منطقه استراتژیکی است که پیش از این حوزه نفوذ آمریکا بوده است.
سخنگوی وزارت خارجه چین در سخنانی که روز جمعه عنوان کرد گفت: «برای اینکه منطقه از هرج و مرج رهایی یابد و به ثبات برسد باید از زیر سایه رقابت ژئوپلیتیک قدرت های بزرگ بیرون آید، فشارها و دخالت های خارجی نتواند در آن مؤثر واقع شود و متناسب با واقعیت های خود راههایی برای توسعه پیدا کند»
ایران جزئیات این توافق را منتشر نکرده، اما به گفته کارشناسان این توافق نسبت به پیش نویس 18 صفحه ای که سال گذشته نیویورک تایمز منتشر کرد تغییر چندانی نکرده است.
در آن پیش نویس گفته شده بود که چین باید طی 25 سال اقدام به سرمایه گذاری 400 میلیارد دلاری در حوزه های مختلف از جمله بانکداری، ارتباطات راه دور، بنادر، راه آهن، سلامت و دانش کند و در ازای آن نفت ایران را ارزان تر از قیمت بازار دریافت خواهد کرد.
در آن پیش نویس همچنین آمده بود که همکاری های نظامی بین دو کشور بیشتر شده و برنامه های آموزشی مشترک نظامی و اشتراک اطلاعات را شامل می شود.
در مورد این توافق در ایران نظرات مختلفی وجود دارد: منتقدان، توافق را فاقد شفافیت کافی می دانند و معتقدند این پیمان به طور یکجانبه به نفع چین بوده و شبیه به توافقی که بین چین و سریلانکا بسته شد، در پیمان 25 ساله نیز چوب حراج به منابع و دارایی های ایران زده شده است. اما توافق، موافقانی نیز دارد؛ برای مثال علی شریعتی اقتصاددان و عضو پیشین اتاق بازرگانی معتقد است «مدتها استراتژی ما این بود که تمام تخم مرغ های خود را در سبد غرب بگذاریم اما این کار نتیجه ای نداشت؛ حالا بد نیست که سیاست خود را تغییر دهیم و نگاه به شرق را در پیش گیریم»
پس از خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم علیه ایران، سرمایه گذاران اروپایی از ترس اینکه مشمول تحریم واقع شوند ایران را ترک کردند و به این ترتیب ایران مجبور شد راه نگاه به شرق را در پیش گیرد. حالا باید دید که تعهدات این پیمان تا چه اندازه قابل اجرا است چراکه اگر برجام منحل گردد، شرکت های چینی نیز ممکن است با تحریم های ثانویه آمریکا روبرو شوند.
توافق نامه چین در شرایط فعلی کمک بزرگی برای ایران است
یکی از مهمترین رویدادهای جهان در هفته اخیر، در ایران به وقوع پیوست؛ جایی که وزیران خارجه چین و ایران توافق نامه همکاری اقتصادی و نظامی به ارزش میلیاردها دلار امضا کردند. چند سال بود که دو کشور پیرامون این معاهده با یکدیگر مذاکره می کردند. سال گذشته پیش از آنکه جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود پیش نویس این توافق به رسانه ها درز کرد و در روزنامه های آمریکا منتشر شد.
تصمیم ایران برای امضای این توافق ظاهرا به خاطر فشارهای شدید اقتصادی است که از زمان ترامپ بر این کشور تحمیل شده است. ترامپ انتظار داشت که تحریم ها، ایران را وادار به تسلیم و پذیرش شروط سخت تر آمریکا کند اما این اتفاق نیافتاد؛ حالا ترکیبی از تحریمها، بحران عمیق اقتصادی و شیوع کرونا ایران را به سمت امضای توافق با چین سوق داده است.
بر اساس گزارش ها ایران در این توافق متعهد می شود که نفت چین را برای 25 سال آینده با قیمت ارزان تر تأمین کند و در ازای آن چین اقدام به احداث پروژه های زیربنایی همچون راه سازی، ساخت بنادر و راه اندازی شبکه های ارتباطی پیشرفته نماید؛ همچنین توافق شامل همکاری های نظامی، تولید مشترک سلاح و جنگ علیه تروریسم است.
برای ایرانیان این توافق کمک اقتصادی مهمی است که در حساس ترین برهه تاریخ جمهوری اسلامی نصیب کشور شده است. البته از منظر چین، سرمایه گذاری در ایران تنها بخش کوچکی از راهبرد بزرگ و بلندپروازانه کشور تحت نام «ابتکار کمربند و جاده» است. هدف چین از اجرای این طرح، اطمینان از نفوذ و اثرگذاری کشور در بخش های دیگر جهان و گشایش کانال هایی برای حمل و نقل کالاهای چینی از آسیای میانه و شرقی به خاورمیانه و اروپا است. پکن از دشمنی بین تهران و واشنگتن و سیاست جدید آمریکا در بی توجهی و مداخله کمتر به خاورمیانه استفاده می کند. اعلام امضای این توافق نیز اندکی پس از جلسه پرتنش آمریکا و چین و موضع سخت دولت بایدن در قبال پکن صورت گرفت.
برای اسرائیل نکته قابل توجه در این توافق افزایش فرصت های اقتصادی ایران است. چین کشوری نیست که علیه اسرائیل مواضع خصمانه داشته باشد بلکه فقط به فکر منافع خود است و دوست دارد با تمام طرف ها در منطقه صرف نظر از ایدئولوژی ای که دارند روابط اقتصادی برقرار کند؛ لذا اسرائیل مجبور است که شاهد سرمایه گذاری چینی ها در ایران باشد و این درحالی است که هیچ پیشرفتی در مسئله هسته ای ایران حاصل نشده است. ایران و آمریکا هریک بازگشت به برجام را منوط به برداشتن گام های لازم از سوی طرف مقابل می دانند؛ به نظر می رسد که آمریکا تمایل بیشتری به انجام مذاکره دارد گرچه احتمالا این کار تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن انجام نمی شود.
مترجم: فاطمه رادمهر
*برای مشاهده تحلیل های بیشتر پیرامون توافق 25 ساله ایران و چین به این دو مقاله رجوع کنید:
messages.comments