twitter share facebook share ۱۴۰۰ آبان ۱۷ 746

بسیاری از ناظران به دلیل تعلل ابراهیم رئیسی در از سرگیری مذاکرات، از احیای برجام ناامید شده اند. تعلل رئیسی ریشه در این امر دارد که برجام توسط جواد ظریف وزیر خارجه سابق در دولتی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود، مذاکره و امضا شد. از همان لحظات اولیه، تندروها برجام را بی اعتبار و تضعیف کردند و آن را خیانت خوانده و روحانی را بدلیل تسلیم در برابر فشارهای غرب سرزنش کردند. اما در واقع تندروها معتقد بودند که برجام و اثرات مثبتی که بر اقتصاد دارد سبب افزایش محبوبیت اصلاح طلبان در میان مردم می شود و در نتیجه راه را برای ادامه حضور آنها در قدرت طی یک دهه دیگر هموار می کند.

بنابراین زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد، تندروهای ایران را از شکست حتمی نجات داد. با این خروج، روحانی و ظریف تضعیف شدند و تندروها ادعا کردند که پیش بینی ها و استدلال هایشان در مورد برجام به اثبات رسیده است.

در انتخابات ریاست جمهوری 2021 پیروزی رئیسی قطعی به نظر می رسید، اما وی در مناظره های انتخاباتی با اعلام اینکه به تعهدات ایران در چارچوب برجام پایبند است، مرتکب خطا شد. هدف او این بود که چیزی نگوید تا سبب تحریک مردم به انتخاب کاندیدای اصلاح طالبان شود؛ اما باعث شد که بخش مهمی از تندروها که عمدتا هوادار سعید جلیلی بودند، خشمگین شوند و نسبت به رویکرد سیاست خارجی او بدبین گردند. پس از انتخابات، دولت رئیسی برای خاموش کردن صدای منتقدانِ تندرو، در عرصه سیاست خارجی رویکرد سخت تری را در پیش گرفت و در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود، با رد قاطعانه هرگونه ملاقات با جو بایدن بر احیای برجام، موضعی تند اتخاذ کرد.

رئیسی نمی خواست مانند روحانی و ظریف هدف حمله و انتقاد قرار گیرد. از نظر او تصمیم به بازگشت سریع به مذاکرات به معنای تأیید سیاست ظریف و مسیر اصلاح طلبان و بی اعتبار کردن تندروهایی بود که بارها وزیر خارجه سابق را زیر سؤال بردند و در نهایت وی را به حاشیه راندند.

 برای کاهش پیامدهای سیاسی بازگشت به برجام، دولت رئیسی اقدامات و سیاست هایی را در پیش گرفت که مخاطبش داخل بود، نه آمریکا و دیگر طرف های توافق. تأخیر طولانی در پیوستن مجدد به مذاکرات، محور اصلی این استراتژی بود

در ابتدا تیم سیاست خارجی رئیسی به سرپرستی حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه و علی باقری کنی معاون سیاسی وی، بارها اعلام کردند که تنها در صورتی به مذاکرات می پیوندند که گفتگوها نتیجه بخش باشد. این تلاشی بود برای بی اعتبار کردن نتایج مذاکرات شش دور قبل ظریف و دولت روحانی در وین.

سپس تیم رئیسی بیش از دو ماه از این می گفت که در حال بررسی نتایج مذاکرات دورههای قبل است و به زودی به نتیجه خواهد رسید. این کار برای این بود که به ایرانیان و حامیان دولت بگوید که رئیسی به اندازه دولت قبل مشتاق دیدار با غربی ها و دادن امتیاز نیست.

پس از مدتی باقری کنی بدون ذکر دلیل روشنی، به جای پیوستن به مذاکرات، ملاقات هایی با نمایندگان اتحادیه اروپا در تهران و بروکسل ترتیب داد. این کار نیز تلاشی برای نشان دادن صلابت رئیسی و تمایز دولت وی با دولت روحانی بود. بی میلی کنی به ذکر نام برجام، نشان می دهد که تیم جدید می کوشند از هر چه این دولت را با دولت قبل مرتبط کند احتراز کنند. در عوض وی تنها در مورد مذاکرات صحبت می کند گویی که بدنبال رسیدن به توافقی جدید است و این دقیقا همان تصوری است که تیم جدید می خواهند بین ایرانیان و تندروها القا کنند.

در همین راستا امیرعبداللهیان اعلام کرده که تهران مذاکرات وین را از نقطه ای که  متوقف شده از سر نمی گیرد؛ این درحالی است که روسیه و سایر امضا کنندگان برجام می خواهند مذاکرات از همان نقطه ای که ماه ژوئن تعلیق شد از سر گرفته شود. اظهارات امیرعبداللهیان نیز برای اطمینان دادن به تندروهای داخلی است که دولت رئیسی همان راهی که روحانی و ظریف رفتند را ادامه نمی دهد. این اظهارات همچنین در راستای تلاش باقری کنی برای القای این امر به ایرانیان است که مذاکرات دولت جدید منجر به توافق جدیدی می شود که ربطی به میراث روحانی و ظریف ندارد و تنها دستاورد دولت جدید است.

اما دولت رئیسی با این اظهارات و اقدامات کار را برای خود دشوار کرده است. به عنوان مثال امیرعبداللهیان اعلام کرده که شرایط باید به قبل از تحریم های ترامپ برگردد اما دولت بایدن تمایلی به لغو تعدادی از تحریم های ترامپ از جمله تحریم های حقوق بشری ندارد.

باقری کنی تأکید دارد که تهران خواهان تضمین برای عدم خروج مجدد آمریکا از توافق است. تیم رئیسی همچنین اعلام کرده که برای راستی آزمایی لغو تحریم ها به یک دوره زمانی مشخصی نیاز دارد. برخی افراد نزدیک به دولت رئیسی پیش از این اعلام کرده بودند که روند راستی آزمایی سه تا شش ماه طول می کشد.

لازم به یادآوری است که درخواست تضمین، از سوی ظریف و تیم روحانی نیز پیگیری شده بود اما هرگونه عقب نشینی از خطوط قرمز و نشان دادن انعطاف پذیری از سوی رئیسی و تیمش برای آنان هزینه بسیاری بیشتری در مقایسه با روحانی دارد و شهرت و اعتبارشان را به خطر می اندازد. هم تندروها علیه آنان موضع می گیرند و هم اصلاح طالبان از آن استفاده کرده و به مردم می گویند که تندروها بودند که در دوره روحانی مانع از توافق شده و به مردم ضرر زدند تا افتخار احیای برجام را از ان خود کنند.

رئیسی کار سختی پیش رو دارد: اگر به وین برود و راه روحانی را با امضای توافق ادامه دهد، مطمئنا مورد حمله قرار خواهد گرفت و اگر به توافق نرسد وضعیت وخیم اقتصادی ایران بدتر شده و خشم همه ایرانیان را بر می انگیزد. ضمن اینکه استدلال اصلاح طلبان مبنی بر بی تجربه بودن تندروها در سیاست خارجی در پیشگاه مردم اثبات می شود.

هرگونه توافق احتمالی برای احیای برجام مستلزم انعطاف از سوی تهران و واشنگتن است. تیم رئیسی به امتیازاتی از سوی آمریکا نیاز دارد تا احیای برجام را در دید تندروها معتبر سازد. بنابراین اگر بایدن واقعا مصمم به احیای برجام است باید تأثیر تعیین کننده سیاست داخلی ایران را در نظر بگیرد.

منبع: نشنال اینترست

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما