twitter share facebook share ۱۴۰۰ آبان ۲۵ 1345

اروپا با یک بحران انسانی دیگر و این بار در مرز بلاروس روبرو شده است. طبق گزارش ها بسیاری از مهاجرانی که خواهان ورود به اتحادیه اروپا هستند، این بار هم از خاورمیانه آمده اند و شمار زیادی از آنها را کردهای عراقی تشکیل می دهند. برخلاف سال 2015 این بار کردها از جنگ و داعش نمی گریزند بلکه فرار آنها ناشی از بی توجهی و اعمال خلاف قانون دولت خود است. البته اروپا و آمریکا نیز در تشدید این بحران نقش داشته اند.

بر اساس گزارش ها حدود 5000 مهاجر در مرز بلاروس و لهستان سرگردان هستند. این مهاجران به بلاروس آمده اند زیرا این کشور از معدود کشورهایی است که شهروندان عراقی می توانند در بدو ورود ویزا دریافت کنند. این قانون را الکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس گذاشت تا در مواجهه با انتقادات حقوق بشری اتحادیه اروپا از ان کشور، از موضوع مهاجرت به عنوان سلاح استفاده کند. بلاروس مرزی طولانی با لهستان دارد و در مقایسه با دریای اژه راه امن تری برای رسیدن به اتحادیه اروپا است. در واکنش به این اقدامِ بلاروس، لهستان 15000 سرباز در مرز خود مستقر کرده تا از ورود پناهجویان جلوگیری کند. در این گیرودار، چند پناهجو هم به دلیل شرایط نامساعد جوی جان خود را از دست داده اند.

از آنجا که من عضو مجلس نمایندگان عراق هستم، ده ها تماس تلفنی از سوی مردم داشتم که دنبال راهی برای کمک به عزیزانشان در مرز بلاروس بودند. من مسئول رسیدگی به وضعیت آوارگان کرد در شهر اعزاز سوریه، لیبی و کمپ پناهندگان در ایتالیا و فرانسه هم بودم و می بینم که با وجود خطرات فراوان، هر روز بر تعداد خانوارهایی که کردستان را به سمت اروپا ترک می کنند افزوده می شود.

برای اینکه از فشار پناهجویان در مرز بلاروس کاسته شود، در اوت 2021 دولت عراق تصمیم گرفت پروازهای مستقیم بین عراق و بلاروس را به حالت تعلیق درآورد و پروسه صدور ویزای آن کشور را متوقف کند. همچنین کمپینی برای اگاهی بخشی به مردم از خطرات مهاجرت غیرقانونی راه انداخت؛ اما این گام ها مانع مردم نشده و این بار بسیاری راه بیروت و استانبول را برای رساندن خود به بلاروس در پیش گرفته اند. این مهاجران ویدئوهایی را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده و با نفرین دولت اقلیم، از عزم خود برای رسیدن به اروپا به هر قیمتی که شده می گویند. اخیرا فیلمی از یک پناهجوی مسن کرد عراقی در دانکرک فرانسه منتشر شد که وی در آن فیلم می گفت: «در کردستان امیدی نیست...ما الان در شرایط سختی هستیم اما وقتی به انگلیس برسیم همه چیز خوب می شود؛ من همه را تشویق به آمدن می کنم».

سؤال این است که چرا کردهای عراق برای رسیدن به اروپا جان خود را به خطر می اندازند؟ در چند سال گذشته طبقه متوسط کردستان عراق با بحران مالی شدیدی مواجه بوده اند؛ بحرانی که نابرابری و بی عدالتی موجود را تشدید کرده است. کارمندان منطقه اقلیم ماههاست حقوق نگرفته اند و در میانه اختلافات با بغداد بر سر تقسیم درآمد نفتی، دستمزدشان تا 50% کاهش یافته است. بیکاری در بالاترین حد خود قرار دارد و دولت مزایای کمی ارائه می دهد. قیمت سوخت و کالاهای اساسی و املاک به شدت افزایش یافته و بسیاری از خدمات عمومی از جمله برق، خدمات درمانی و آموزش به شکل فزاینده ای به بخش خصوصی واگذار می شود. درآمد متوسط خانواده های کرد روز به روز در حال کاهش است و قیمت ها افزایش می یابد. بسیاری از این اقدامات را، دولت اقلیم به دستور بانک جهانی و صندوق بین المللی پول تحت عنوان بسته های اصلاحی در پیش گرفته است. اتحادیه اروپا و آمریکا هم از این اقدامات استقبال کرده و از دولت اقلیم می خواهند که به این راه ادامه دهد. این اصلاحات نئولیبرالی دلایل فقر در منطقه کردستان نیست اما نابرابری موجود را تشدید کرده است. در گذشته علیرغم حاکم بودن فساد در بین نخبگان، مردم از سوخت یارانه ای، بهداشت و درمان رایگان، آموزش رایگان و وام های دولتی در زمینه مسکن و کشاورزی برخوردار بودند و وجود مجلس پویا و مطبوعات آزاد در جامعه، امید به آینده و خوش بینی سیاسی ایجاد کرده بود؛ اما با اقدامات ریاضتی دولت، همه این امکانات به پایان رسید.

فساد، خویشاوند سالاری و انحصارات دولتی، انتقاد ناظران بین المللی را به همراه داشته؛ ولی با این وجود اتحادیه اروپا و آمریکا به حمایت از حکومت اقلیم ادامه می دهند و ترجیح می دهند در مقابل نقض دموکراسی و حاکمیت قانون سکوت کنند. بنابراین از دید بسیاری از مردم، غربی ها شریک فساد و سوء استفاده های حاکمان هستند. از نگاه مردم، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به حاکمان و نخبگان کرد اجازه می دهند تا با پول های کلانِ حاصل از فساد، در غرب برای خود ملک خریده و تجارت خانه راه بیاندازند. ماه گذشته وقتی برای بار دوم نامزد انتخابات شدم، بسیاری از مردم گفتند که به من اعتماد ندارند و نمی خواهند رأی دهند زیرا معتقدند که انتخابات تحت حاکمیت نخبگان فعلی چیزی را تغییر نخواهد داد. برای آنها تنها دو گزینه باقی است: حذف احزاب حاکم از صحنه قدرت با استفاده از زور یا ترک کشور برای همیشه. بسیاری گزینه دوم را انتخاب کرده اند اما طرفداران گزینه اول هم روز به روز بیشتر می شوند. مادامی که راهی برای تغییر مسالمت آمیز اوضاع پیدا نشود، اتحادیه اروپا شاهد این بحران ها در مرزهای خود خواهد بود.

*منبع: نشنال اینترست

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما