تا جایی که میدانیم هرگز رئیسان موساد علنا چنین بیانهای صادر نکرده بودند؛ اما 2 نوامبر دیوید بارنی رئیس این سازمان جاسوسی، متعهد شد که ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. وی در مراسم تجلیل از عوامل موساد گفت: «واضح است که برای اهداف غیرنظامی نیازی به اورانیوم غنی شده 60% نیست، نیازی به سه سایت غنی سازی نیست، نیازی به هزاران سانتریفیوژ فعال نیست؛ مگر اینکه قصد تولید سلاح هستهای در میان باشد....ایران سلاح هستهای نخواهد داشت نه در سالهای آینده و نه هرگز؛ این قول من است، این وعده موساد است»
با افزایش تنشها حول برنامه هستهای ایران بین آمریکا و اسرائیل، بارنی هفته آینده برای انجام گفتگوهای بیشتر به واشنگتن میرود. بر اساس تیتر اول روزنامه یدیعوت آحارونوت، آمریکاییها از اسرائیل میخواهند در جریان مذاکرات وین تمام فعالیتهای مخفیانه و اطلاعاتی خود را که برای انجام خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران در جریان است متوقف کند تا از تضعیف مذاکرات جلوگیری شود اما اسرائیل از دادن چنین تعهدی خودداری میکند.
در همین حال بیانیه بارنی در اسرائیل نیز انتقادات زیادی بدنبال داشته است. یک منبع بلندپایه اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود به ما گفت: «تنها کسی که میتواند چنین تعهدی دهد، یک قدرت جهانی در حد و اندازه ایالات متحده است» آمریکا هم قبلا بارها چنین تعهدی داده و در اسرائیل دیگر هیچکس این حرفهای مقامات آمریکایی را باور نمیکند.
بیانیه بارنی در ادامه اظهارات رهبران ارشد اسرائیل از جمله نخست وزیر نفتالی بنت، وزیر خارجه یائیر لاپید، وزیر دارایی آویگدور لیبرمن و رئیس جمهور اسحاق هرتزوگ در روز آغازین مذاکرات وین در 29 نوامبر بود. بنی گانتز وزیر دفاع نیز این هفته گفت «گزینه نظامی همیشه باید روی میز باشد، البته اقدام نظامی آخرین چیزی است که به آن متوسل میشویم اما حق نداریم خود را از این گزینه محروم کنیم». بنت اول دسامبر در دیداری که با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا داشت از قدرتهای جهانی خواست تسلیم «باجخواهی هستهای» ایران نشوند.
درحالیکه در هفتههای اخیر ایران تیتر اخبار بوده، اسرائیلیها، ایرانیها، آمریکاییها و کل جهان به این فکر میکنند که آیا این جنگ لفظی به عمل تبدیل میشود یا خیر؟ گزینه نظامی که اسرائیل مدام از آن حرف میزند چیست؟ آیا اسرائیل توان تخریب زیرساختهای هستهای ایران را دارد؟
تنها با گذشت زمان است که پاسخ این سؤالها روشن خواهد شد. فعلا اسرائیل برای توسعه زرادخانه بمبهای هوشمند و سیستم دفاع موشکی گنبد اهنین خود درحال خریدهای چند میلیارد دلاری است و این تخصیص بودجه نشان میدهد که اسرائیل دارد برای جنگ با ایران و حزب الله آماده میشود.
رویکردی که اسرائیل سالهاست در قبال ایران در پیش گرفته، این است که به هر وسیلهای که شده در برابر فعالیتهای هستهای ایران مانع ایجاد کند و تاکنون هم در رسیدن به این هدف موفق بوده است. جهان سال 1991 متوجه جاهطلبیهای هستهای ایران شد و از آن زمان تاکنون اسرائیل توانسته مانع از دستیابی ایران به اهداف خود شود؛ دستاوردی که در تاریخ بینظیر است.
اما کشوری همچون ایران اگر مصمم باشد بالاخره به ظرفیت هستهای دست خواهد یافت و میکوشد که با گامهایی آرام و مدبرانه به این هدف برسد. اسرائیل در دو حمله هوایی راکتورهای هسته ای عراق و سوریه را نابود کرد، اما ایران فرق دارد. زیرساختها و تأسیسات غنی سازی اورانیوم در سرتاسر کشور پراکنده شده و حداقل یکی از آنها در زیر کوهی عظیم در فوردو قرار دارد. این تأسیسات غیرقابل تخریب است مگر اینکه مورد حملاتی طولانی مدت و کوبنده قرار گیرد و تنها آمریکا است که ابزار و مهمات چنین تخریبی را دارد.
اسرائیل سالهاست برای غلبه بر موانع حمله به ایران برنامهریزی میکند؛ یکی از این موانع فاصله هوایی این کشور تا اسمان ایران است اما اسرائیل اکنون با روابط پایداری که با کشورهای خلیج فارس و اذربایجان ایجاد کرده، از این لحاظ مشکل چندانی ندارد.
یک مقام ارشد سابق اطلاعاتی اسرائیل به ما گفت «حتی اگر نتوانیم زیرساختهای هستهای ایران را یکشبه از بین ببریم، شک ندارم که میتوانیم آسیب بزرگی به آن وارد کنیم و روند هستهای شدن ایران را یکی دو سال و شاید حتی بیشتر به تأخیر بیاندازیم». وی در پاسخ به این سؤال که آیا اسرائیل خطر «جنگی جهانی» با ایران و حزب الله را به خاطر ایجاد محدودیت دو ساله در برنامه هستهای ایران به جان میخرد؟! گفت «شاید؛ وقتی شمشیر را بر گردن خود حس کنیم هر کاری ممکن است انجام دهیم؛ همه خطرات را میپذیریم و نمیگذاریم کار به آنجا رسد. بحث موجودیت ما مطرح است».
نتیجهای که میتوان از تحولات اخیر گرفت لزوما این نیست که اسرائیل آماده «عملیاتی انفجاری» برای از بین بردن زیرساختهای هستهای ایران است، بلکه در حال بررسی «جنگی فرسایشی» است. به عبارت دیگر هر بار که ایرانیها آنچه را که تخریب شده، بازسازی کنند و برنامه هستهای خود را جلو برند، اسرائیل ممکن است دوباره حمله کند. اینکه آیا اینها تهدیدهایی توخالی است یا اسرائیل قصدی جدی دارد را همانگونه که گفتیم زمان مشخص میکند. اما یک چیز مسلم است؛ اینکه نیروهای دفاعی و هوایی اسرائیل به سرعت در حال آماده شدن هستند.
سرلشکر آمیکام نورکین فرمانده نیروی هوایی 2 نوامبر با کانال 13 مصاحبه کرد و به طور ضمنی از بمباران ایران گفت. ژنرال آویو کوچاوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل چند ماه پیش به نورکین دستور داد تا طرحهایی را برای انجام عملیات نظامی علیه ایران آماده کند. نورکین در این گفتگو اذعان کرد که ایران در اولویت برنامههای دولت قرار گرفته و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ما گفته که خود را آماده کنیم.
نورکین در پاسخ به این سؤال که آیا ارتش قادر است تهدید ایران را از بین ببرد؟ گفت ارتش کاری را که میتواند انجام میدهد؛ این رهبران سیاسی و نظامی هستند که باید بگویند آیا دستاوردها کافی بوده یا خیر؟ وی افزود: امیدوارم کار به جنگ نرسد اما ما باید همیشه گزینه نظامی را آماده داشته باشیم.
تنها مسئلهای که باقی میماند این است که اگر حزبالله در همان لحظهای که نیروی هوایی اسرائیل به ایران حمله کرده، وارد جنگی همهجانبه با آن کشور شود، اسرائیل آسیب پذیر خواهد شد. اما برخی در اسرائیل بر این باور هستند که حزبالله لزوما تصمیم به مقابله با اسرائیل نخواهد گرفت. به گفته یک منبع ارشد امنیتی «ممکن است حسن نصرالله تصمیم بگیرد که از این قضایا فاصله گرفته یا به شکل محدود و نمادین در جنگ مشارکت کند».
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما