twitter share facebook share ۱۴۰۱ دی ۲۷ 1587

اولویت های سیاست خارجی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در سال 2023 جنگ روسیه علیه اوکراین و مقابله با قدرت گیری روز افزون چین است ولی به زودی خود را چنان درگیر مشکلات خاورمیانه می بیند که دیگر وقت چندانی برای رسیدگی به اهداف و مسائل دیگر ندارد. با وجود پنج کشور سوریه، عراق، لبنان، یمن و لیبی، جهان عرب همچنان به عنوان یک منبع بی ثباتی باقی خواهد ماند ولی عامل اصلی گرفتاری بایدن در منطقه نه جهان عرب که دو کشور ایران و اسرائیل خواهند بود.

با بازگشت بنیامین نتانیاهو به نخست وزیری اسرائیل، دولت آمریکا اکنون با دست راستی ترین و افراطی ترین دولت در تاریخ اسرائیل مواجه است؛ دولتی که احتمالا باعث افزایش جدی تنش ها بر سر مسئله فلسطین و برنامه هسته ای ایران خواهد شد. اگر به سخنان وزیران افراطی اسرائیل گوش فرادهید و این سخنان را صرفا شعارهای توخالی ندانید، می بینید که این ائتلاف مصمم است سیستم دموکراتیک اسرائیل را تغییر دهد، با شهروندان عرب اسرائیل تنش ایجاد کند و تنها روزنه های امیدی که برای تشکیل کشور فلسطین باقی مانده را برای همیشه از بین ببرد.

نتانیاهو به اندازه سایر اعضای حزبش افراطی نیست ولی به دلیل پرونده ای که در دادگاه دارد، نیازمند است که به سرعت قانونی تصویب کند تا از محاکمه و زندان برهد. بنابراین به کمک افراط گرایان برای تصویب این قانون نیاز دارد و نمی تواند آنها را کنار بگذارد ولی باید هرچه در توان دارد بکوشد تا آنها را مدیریت کند.

ایتامار بن گویر وزیر امنیت ملی –وزارتی که به تازگی تأسیس شده- از همان بدو کار علیه شهروندان فلسطینی اسرائیل موضع گرفته، اختیارات زیادی به پلیس مرزی داده و بر تعداد آنها افزوده است. اسموتریچ از دیگر وزیران تندرو کابینه نتانیاهو است که امور مربوط به ساخت و ساز، انرژی، تأمین برق، حفاظت از محیط زیست و زیرساخت های بخش بزرگی از کرانه باختری زیر نظر او خواهد بود. واضح است که کوچک ترین اقدام تحریک آمیزی می تواند باعث ناآرامی های گسترده شود و این درحالی است که تشکیلات خودگران توانایی و شاید اراده کمک به کنترل درگیری ها را از دست داده است. در چنین شرایطی افراط گرایانِ هر دو طرف وارد چرخه خشونت و ترور خواهند شد و بایدن مجبور می شود در دفاع یا در انتقاد از اسرائیل موضع بگیرد. گرفتار شدن در بین جمهوری خواهانی که خواستار حمایت دولت آمریکا از اسرائیل هستند و دموکرات هایی که از او می خواهند از اقدامات اسرائیل انتقاد کند شرایط خوشایندی نیست. متحدان اروپایی و کشورهای پیمان ابراهیم نیز او را تحت فشار می گذارند تا نتانیاهو را مهار کند.

ماه مه 2021 حماس در پی اقدامات اسرائیل در اورشلیم با اسرائیل به مدت دو هفته وارد درگیری شد و در نهایت بایدن مجبور شد برای برقراری آتش بس میانجیگری کند. این درگیری منجر به کشته شدن حداقل 256 فلسطینی از جمله 67 کودک و 13 اسرائیلی شد. رویارویی که ممکن است در دولت جدید اسرائیل شاهد آن باشیم بسیار بدتر خواهد بود.

مشکل دیگر بایدن موضوع هسته ای ایران است. نتانیاهو دسامبر 2022 در سخنانی گفت: «من به یک دلیل اصلی به قدرت برگشتم؛ اینکه هر کاری می توانم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای انجام دهم». از دید نتانیاهو شرایط اکنون برای به چالش کشیدن برنامه هسته ای ایران مناسب تر از هر زمانی است.

احتمال احیای توافق هسته ای کمتر از همیشه شده است؛ حتی بایدن ماه گذشته اعتراف کرد که توافق مرده است. سرکوب اعتراضات در ایران در چهارمین ماه خود قرار دارد. در کنار اینها تهران با دادن پهپادهای جنگی به روسیه به جنگ اوکراین دامن زده و دشمنی با ایران را در واشنگتن افزایش داده است. مسئله اینجاست که حتی اگر دولت بایدن بخواهد با ایران توافق کند در شرایطی که با مخالفت کنگره مواجه است، نمی تواند کاری از پیش ببرد. به ویژه که احیای برجام مستلزم کاهش تحریم ها علیه ایران در زمانی است که این کشور شهروندان خود را می کشد و به پوتین در کشتن اوکراینی ها کمک می کند.

اسرائیل که بیشترین ضربه را از ایران مجهز به سلاح هسته ای می خورد، روز به روز از افزایش ذخایر اورانیوم ایران خشمگین تر می شود. تابستان گذشته بنی گانتز وزیر دفاع وقت اسرائیل، هولاتا مشاور امنیت ملی وقت اسرائیل و بارنیا رئیس موساد به واشنگتن سفر کردند تا از دولت بایدن بخواهند برای حمله به ایران برنامه ریزی کند و با تل آویو رزمایش مشترک انجام دهد تا هماهنگی های بین دو کشور افزایش یابد.

با آمدن دولت جدید در اسرائیل، گانتز در حالی که خود را برای ترک سمت آماده می کرد گفت باید با اقدام نظامی جلوی برنامه هسته ای ایران گرفته شود و این چیزی است که اکثر اسرائیلی ها صرف نظر از پایگاه حزبی شان با آن موافق هستند. او همچنین خطاب به خلبانان نیروی هوایی اسرائیلی افزود که باید برای حمله به ایران اماده شوند. مقامات آمریکایی در مورد برنامه های آینده چیزی نمی گویند اما اطلاعات درزیافته اسرائیل در مورد برنامه ریزی آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران را نیز رد نمی کنند.

سؤال این است که این حمله چگونه خواهد بود؟ تنها آمریکا است که این توانایی را دارد تا بدون پیاده کردن نیرو در خاک ایران، سانتریفیوژهای ایران را که در اعماق زمین قرار دارد نابود کند. فقط آمریکا از بمب افکن های بانکر باستر سنگرشکن برخوردار است، در کشورهای عرب خلیج فارس پایگاه نظامی دارد، نیروی هوایی اش در دریا مستقر است، می تواند عملیاتی هماهنگ را فرماندهی و کنترل کند، پدافند هوایی ایران را از بین ببرد، به اهداف تعیین شده حمله کند، برای ارزیابی آسیب ها برگردد و تا زمانی که از تخریب کامل اهداف مطمئن نشده به حملاتش ادامه دهد.

البته اسرائیل هم می تواند با پرتاب موشک از زیردریایی های خود، مشارکت در حملات هوایی، اشتراک گذاری اطلاعات و انجام خرابکاری و ترور به آمریکا بپیوندد.

جهان در حال حاضر از یکسو با ایرانی مواجه است که انگیزه ای قوی برای ادامه غنی سازی دارد و از سوی دیگر با اسرائیل که قصد خود را برای استفاده از زور علیه ایران اعلام کرده و افکار عمومی کشورش را با خود همراه کرده است. این تحولات نشان می دهد که ایالات متحده دارد وارد مرحله خطرناکی می شود.

البته اینجا یک سؤال باقی می ماند: اینکه آیا واشنگتن براستی از حمله نظامی اسرائیل به ایران حمایت می کند یا این حرفها صرفا یک ژست سیاسی است و می کوشد از طریق تهدید نظامی، ایران را تشویق به بازگشت به مذاکرات برجامی و به تأخیر انداختن غنی سازی کند.

کوتاه سخن اینکه بایدن نباید انتظار داشته باشد که سال آینده خبرهای خوبی از خاورمیانه بشنود. توان واشنگتن برای هدایت و کنترل رویدادهای خاورمیانه به دو عامل بستگی دارد: چگونه از تشدید تنش بین اسرائیلی ها و فلسطینیان جلوگیری کند و چگونه جلوی پیشرفت برنامه هسته ای ایران را بگیرد.

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما