در این مقاله به ادامه تحلیل در خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) میپردازیم. از طریق این خطبه به حقایقی دست مییابیم که از گمراهی ما در زندگی جلوگیری کرده و به ما کمک میکند تا در مسیر مستقیم قدم برداریم.
در بخش قبل به این کلام گهربار رسیدیم که هدف خطبه را مشخص میکرد؛ آنجا که حضرت فرمود: «ثم قالت: أيّها الناس! اعلموا أنّي فاطمةّ! وأبي محمّد أقول عَوداً وبدءاً. ولا أقول ما أقول غلطاً، ولا أفعل ما أفعل شططاً، (لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» و به معنای«واعلموا انی فاطمه» پرداختیم. همچنین به ارتباط بین آغاز یک عمل و نتیجه آن در آینده اشاره کردیم و گفتیم که هر آغازی پایان متناسب با خودش را دارد.
ناراستی سبب دورشدن از حق میشود
در ادامه به این سخن حضرت میرسیم: «ولا أقول ما أقول غلطا، ولا أفعل ما أفعل شططا».
غلط به معنای خطای در گفتار است، مانند دروغ، فریب و مغالطه و شطط به معنای دوری و تجاوز از حق میباشد؛ بنابراین غلط در گفتار است و شطط در عمل. غلط چه در مقام قول باشد یا توجیه و فکر، سبب میشود که شخص در عمل و رفتار از حق و حقیقت دور شود؛ لذا افراد مغرض از فن مغالطه برای دورکردن و انحراف افراد از حقیقت استفاده میکنند.
حضرت زهرا(س) میخواهد با بیان حقیقت پرده از واقعیات بردارد، تا مردم با گام برداشتن در صراط مستقیم به اهدافی متعالی برسند؛ بنابراین میفرماید:« لا اقول شططا»؛ یعنی سخن غلطی به زبان نرانم تا منتهی به دوری از حق شود. کسی این سخن را میگوید که دختر رسولخدا(ص) و همسر امیرمؤمنان(ع) است؛ او کسی است که رسولخدا دربارهاش فرمود:« انالله یغضب غضب فاطمه».
کلام ایشان واضح و به دور از مغالطه است، پس چرا میفرماید:« لا اقول غلطا و لا اقول شططا»؟
حضرت با این سخنان میخواهد تفاوت خود را باسران سقیفه توضیح دهد و بگوید: آنچه را که من می گویم اشتباهی درآن وجود ندارد و آنچه را انجام می دهم نیز برخلاف حق و حقیقت نخواهد بود، ولی سران سقیفه آنچه را می گویند وعمل می کنند در مقابل حق و حقیقت است. آنها برای رسیدن به اهداف شخصی و تمایلات نفسانی هر گونه دخل و تصرفی در دین خواهند کرد، حتی اگر آن دخل و تصرف، انکار ولایت امیرمؤمنان باشد .
بنابراین ما باید بدانیم معنای مغالطه چیست و چرا برخی افراد به این روش عمل میکنند و پیامدهای آن چه میباشد؟
مغالطه تلاشی برای از بین بردن حقیقت است
مفهوم مغالطه در موضوعهای مختلفی مثل منطق و فن سخنوری مطرح شدهاست. مغالطه فنی است که در مناظره استفاده میشود. گفتگو به خودی خود خوب است و راهی است برای رسیدن به حقیقت از طریق علم و معرفت. اما مغالطه بر خلاف گفتگو، تلاشی است برای تحریف و وارونه کردن حقیقت و این روشی است که مغالطهگر برای غلبه بر دیگران و گمراهی اذهان بکارمیگیرد؛ حال یا به دلایل شخصی همچون خودشیفتگی یا تکبر، یا برای عملی شدن اهداف حاکمانی که برای جلوگیری از قیام مردم و مطیع کردن آنها به دنبال راهی برای توجیه و اقناعشان میگردند.
مغالطه در علم منطق بهمعنی آوردن دلیل اشتباه یا غیرمجاز برای استدلال است که به یکی از دو روش ذیل صورت میگیرد:
1. دستکم یکی از مقدمات گزاره نادرست است؛
2. مقدمات گزاره درست است اما ربطی به یکدیگر ندارد، لذا نتیجه نادرست است.
مثال معروفی در علم منطق است که برای روشن کردن جعل حقیقت بکار میبرند:
- موش در دیوار است.
- هر موشی دو گوش دارد.
- پس دیوار دو گوش دارد.
در این مثال ربطی بین دو مقدمه وجود ندارد، لذا نتیجه اشتباه است. بنابراین این تلاشی است گمراهکننده، برپایه قیاسهای درست اما غیرمرتبط به یکدیگر، برای رسیدن به حقیقتی نادرست و جعلشده. مغالطهگر با بکارگیری اطلاعات گمراهکننده، سعی در توجیه امری خاص و یا غلبه بر طرف مقابل دارد و هرگز برای یادگیری و کسب معلومات در بحث شرکت نکردهاست.
دستکاری قوانین ذهنی انسان
افرادی که به فن مغالطه تسلط دارند، با قوه وهم انسان بازی میکنند؛ یعنی مجموعهای از موضوعات کاذب را که تحت حاکمیت توهم میباشد و هدف از انها به اشتباه انداختن طرف مقابل است، به انسان القا کرده و با این کار قواعد ذهنی و فکری او را دستکاری میکنند تا به نتیجه مطلوب خود برسند. ما در فلسفه و تاریخ با این شگرد روبرو هستیم. امروزه نیز این شگرد در رسانهها و وبسایتهای خبری کاربرد دارد، به این شکل که مغالطهگران، اخبار مورد نظر خود را به گونهای تدوین میکنند که فرد را درگیر توهم میکند و قادر به تشخیص حقیقت نیست.
چه کسی در دام مغالطه میافتد؟
انسان عاقل فریب مغالطه را نمیخورد؛ اما برخی افراد قابلیت افتادن در دام مغالطه را دارند، از جمله:
- افراد سودجو و منفعتطلب
معمولا افرادی که ایمان ضعیفی دارند و تنها هدفشان دنیا و زیورهای دنیوی است، در دام مغالطه گرفتار میشوند. زیرا این افراد نگاه میکنند که سود و مصالحشان در چیست یا در کیست و به قول معروف باد از کدام طرف میوزد، تا به سمت آن کشیده شوند؛ لذا به راحتی هر گونه دروغی را پذیرفته و آن را برای دیگران نیز نقل میکنند.
بنابراین وقتی حضرتزهرا(س) میفرماید:« لااقول غلطا»، با این کلام بر ضرورت و اهمیت فکر کردن و تحقیق هنگام شنیدن هر قولی تأکید دارد. انسان عاقل و باایمان به راحتی هر سخنی را نمیپذیرد، بلکه به دنبال دلیل علمی و منطقی میگردد تا به نتایج صحیحی دست یابد.
- افراد احساسی عاطفی
افراد احساسی کسانی هستند که وقتی در یک جو اندوه، نفرت، کینه و... قرار میگیرند، سریع تحتتأثیر قرارگرفته و عکسالعمل نشان میدهند. لذا مغالطهگر سعی میکند با تحریک عواطف این گروه، انها را تحتتأثیر قرارداده و فریب دهد.
- افراد نادان
نادان کسی است که قواعد و ملاکهای صحیح فکری و معرفتی ندارد، بنابراین هر چیزی را به او بگویی، سریع تصدیق میکند و قادر به سنجیدن و غربال کردن سخن نیست. این فرد وقتی خبری را در شبکههای اجتماعی ببیند، یا سخنی را از فردی که چند کلاسی درس خوانده بشنود، بدون دقیق شدن در خبر، ان را پذیرفته و برای دیگران نقل میکند. چنین فردی سریعا قربانی مغالطه میشود؛ لذا انسان باید سعی کند که فکر و عقل خود را بر اساس معیارهای صحیح بسازد و رشد دهد تا گرفتار مغالطه نشود.
- شکستخوردگان، قربانی قدرتمندان
منظور ما از شکستخوردگان، افرادی هستند که در کشورهای عقبمانده زندگی میکنند. این افراد وقتی خود و جامعه خود را با کشورهای متمدن و پیشرو مقایسه میکنند، فکر میکنند حق با کشورهای متمدن است و از نظر روانی خود و جامعه خود را باطل فرض میکنند؛ لذا هر چه را کشورهای پیشرو بگویند باور میکنند و برعکس ان حتی اگر جامعه خودشان حرف درستی بزند، ان را رد میکنند زیرا در تصور آنها حقیقت توسط قدرتمندان ایجاد میشود. بنابراین این افراد به راحتی قربانی مغالطههای قدرتمندان و تهاجم فرهنگی کسانی میشوند که از طریق انتشار ارزشها و برنامهها و ایدههای مورد نظرشان، سعی در گمراهکردن دیگران دارند.
- طرفداران بیبندوباری و هرجومرج
اینها افرادی هستند که تحت تعلیمو تربیت نظاممندی نبودهاند و زندگیشان بدون برنامه و حساب است، لذا قواعد فکری درست و زندگی منظمی که آنها را به سمت آیندهای زیبا رهنمون شود ندارند. این افراد که گرفتار هرجومرج فکری هستند، به راحتی از طریق اخبار و رسانهها تحت نفوذ فرهنگی قرار میگیرند و قربانی مغالطه میشوند.
- سطحینگران
اینها افرادی هستند که به قضایا با دیده بصیرت و دوراندیشی نگاه نمیکنند، بلکه نگاهی کاملا سطحی و ظاهری دارند؛ در حالیکه نگاه ظاهری در هنگام قرارگرفتن در معرض مغالطه، نمیتواند در فهم حقیقت گرهگشا باشد. برای مثال برخی از افراد سطحینگر ادمها را از روی لباس قضاوت میکنند نه از روی شخصیت، در حالیکه این کار درستی نیست زیرا ممکن است سر و وضع ظاهری شخص ساده باشد اما از شخصیتی عالی و جایگاهی ممتاز در جامعه برخوردار باشد. بنابراین سطحینگری منجر به برداشت و قضاوتهای نادرست خواهد شد. انسان باید نگاهی عمیق و درک و فهم داشته باشد؛ نگاه دوبعدی فایده ندارد، بلکه نگاه باید سه بعدی باشد ( طول و عرض و عمق) تا قربانی مغالطههایی که در معرض آن قرار می گیرد، نگردد.
جدال از مصادیق مغالطه
خدای متعال میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ؛ گروهی از مردم، بدون هیچ علم و دانشی، به مجادله درباره خدا برمیخیزند؛ و از هر شیطان سرکشی پیروی میکنند»
مجادله یک درگیری فکری است که پایانی ندارد و انسان را به حقیقت نمیرساند، بلکه هدف آن تنها حذف طرف مقابل است. در این آیه کریمه کسانی که بدون آگاهی کافی نسبت به مسائل اعتقادی، توحید، نبوت، امامت و معاد وارد بحث و جدال درباره خداوند میشوند، از این کار نهی میگردند، زیرا این کار نتیجهای جز افتادن در وادی مغالطه ندارد و در نهایت به پیروی از شیطان سرکش میانجامد. مقصود از کلمه مرید در این آیه مبارکه متمرد است و متمرد در اینجا به کسی گفته میشود که از مسیر مستقیم و حدود و موازین عقلی دور شده، در مسیر شیطانی و انحراف قرار گرفتهاست.
امام صادق(ع) میفرماید:« إياك والمراء فإنه يحبط عملك، وإياك والجدال فإنه يوبقك، وإياك وكثرة الخصومات فإنها تبعدك من الله؛ از مجادله كردن بپرهيز كه اين كار عمل تو را بر باد مى دهد، و از جرّ و بحث كردن بپرهيز كه اين كار تو را هلاك مى گرداند، و زياد ستيزه مكن؛ زيرا كه تو را از خدا دور مى كند.» مراء یعنی خدشه واردکردن در سخن دیگری برای اظهار عیب در ان، که هدفی جز تحقیر و توهین به طرف مقابل و اظهار برتری ندارد. انسانی که وارد دنیای جدال و مغالطه میشود، عملش باطل، عقیم و بیثمر میماند و در نتیجه این راه به نابودی او، زیاد شدن دشمنان و درگیریهای فراوان انجامیده و در نهایت (تبعدک منالله)، یعنی تو را از حق و حقیقت دور میکند.
از سلسله برنامههای پخششده از کانال مرجعیت با عنوان (جواهرالافکار)
مترجم: حکیمه سادات راغبزاده
برای مطالعه بخش اول و دوم مقاله روی لینک های ذیل کلیک کنید:
نظر شما