twitter share facebook share ۱۴۰۲ آذر ۱۵ 532

در ایام سوگواری حضرت زهرا(س) قرار داریم. در بخش قبل به سه محور از خطبه فدکیه پرداختیم و در محور چهارم عواملی را بررسی می‌کنیم که در پی آنها اجتماعی تکامل یافته و باثبات و امن خواهیم داشت.

هیچ جامعه‌ای بدون اصول نمی‌تواند زندگی کند. نظام اجتماعی باید مبتنی بر یک سری اصول، قوانین و ارزشهای اخلاقی باشد؛ اصولی که ثبات، امنیت و سعادت را برای جامعه به ارمغان آورد. اگر امروزه می‌بینیم جوامع اسلامی در فقر، گرسنگی، ناخوشی و عدم‌امنیت بسرمی‌برند، به خاطر عدم التزام به مبانی و اصول اخلاقی و قوانین الهی است. آنچه امروز در این کشورها اعمال می‌شود نادرست و خلاف شریعت نبوی است. حضرت‌زهرا(س) در این خطبه این معنا را نشان می‌دهد که اسلام و دین و رسالت رسول‌الله(ص) بر مجموعه‌ای از ارزش‌ها و اصول و مبانی اخلاقی و عبادی استوار است؛  که فلسفه و غایت این مجموعه رساندن انسان و جامعه به سعادت و ثبات می‌باشد.

محور چهارم: فلسفه برخی از عقاید، احکام، اخلاقیات

«فجعل الله الإيمان تطهيراً لكم من الشرك، والصلاة تنزيهاً لكم عن الكبر، والزكاة تزكية للنفس ونماءً في الرزق، والصيام تثبيتاً للإخلاص، والحجّ تشييداً للدين، والعدل تنسيقاً للقلوب، وطاعتنا نظاماً للملّة، وإمامتنا أماناً من الفرقة، والجهاد عزّاً للإسلام، والصبر معونة على استيجاب الأجر، والأمر بالمعروف مصلحة للعامة، وبرّ الولدين وقاية من السخط، وصلة الأرحام منسأة في العمر ومنماة للعدد، والقصاص حقناً للدماء، والوفاء بالنذر تعريضاً للمغفرة، وتوفية المكاييل والموازين تغييراً للبخس، والنهي عن شرب الخمر تنزيهاً عن الرجس، واجتناب القذف حجاباً عن اللّعنة، وترك السرقة إيجاباً للعفّة، وحرّم الله الشرك إخلاصاً له بالربوبيّة، فاتّقوا الله حقّ تقاته، ولا تموتنّ إلّا وأنتم مسلمون، وأطيعوا الله فيما أمركم به و ما نهاكم عنه، فإنّه إنّما يخشى الله من عباده العلماء؛ خداوند «ایمان» را سبب تطهیر شما از شرک قرار داده است و «نماز» را وسیله پاکی از کبر و غرور. «زکات» را موجب تزکیه نفس و نموّ روزی. «روزه» را عامل تثبیت اخلاص.«حجّ» را وسیله تقویت آیین اسلام. «عدالت» را مایه هماهنگی دل ها. «اطاعت» ما را باعث نظام ملت اسلام و «امامت» ما را امان از تفرقه و پراکندگی. «جهاد» را موجب عزّت اسلام. «صبر و شکیبایی» را وسیله ای برای جلب پاداش حق. «امر به معروف» را وسیله ای برای اصلاح توده های مردم، « نیکی به پدر و مادر» را موجب پیشگیری از خشم خدا. «صله رحم» را وسیله افزایش جمعیّت و قدرت« قصاص» را وسیله حفظ نفوس.« وفای به نذر» را موجب آمرزش.« جلوگیری از کم فروشی» را وسیله مبارزه با کمبودها.« نهی از شرابخواری» را سبب پاکسازی از پلیدی ها. « پرهیز از تهمت و نسبت های ناروا» را حجابی در برابر غضب پروردگار. «ترک دزدی» را برای حفظ عفت نفس. و «تحریم شرک» را برای اخلاص بندگی و ربوبیت حق. اکنون که چنین است، تقوای الهی پیشه کنید و آنچنان که شایسته مقام اوست، از مخالفت فرمانش بپرهیزید و تلاش کنید که مسلمان از دنیا بروید.  خدا را در آنچه امر یا نهی فرموده، اطاعت کنید و راه علم و آگاهی را پیش گیرید چرا که از میان بندگان خدا تنها عالمان و آگاهان از او می ترسند و احساس مسئولیت می کنند.»

در این مقطع از خطبه، حضرت‌زهرا(س) مجموعه‌ای از واژگان مهم دین را برمی‌‌شمرند، که جوهر ثبات و استقرار در جامعه هستند: (تطهیر، تنزیه، تزکیه، اخلاص، تنسیق، نظام، توازن، امان، مصلحت)

طهارت نفس راهی به سوی استقرار و نظم عمومی

از مفاهیمی همچون تطهیر، تنزیه، نظام و توازن اینگونه برداشت می‌شود که حضرت زهرا(س) برای ایجاد ساختار منسجم اجتماعی برنامه‌ای را تدوین کرده که اولین عامل آن مبتنی بر طهارت نفس و اخلاص و بندگی خدای متعال است. زیرا تطهیر نفس با بندگی خدا ارتباط مستقیم دارد و در صورت عدم التزام به فرامین الهی حتی به صورت ناخودآگاه، ما را دچار شرک و دوری از خدا و خارج شدن از دایره انسانیت خواهدکرد.

زمانی که انسان با اخلاص به تهذیب و تزکیه نفس بپردازد و از طریق تعالی معنوی و اخلاقی از خودخواهی به دگرخواهی و نوع‌دوستی برسد، آنگاه با دیگران هماهنگ و یکپارچه شده و با انسان‌های دیگر در نیکی و خیر و تقوی، تعاون و همکاری می‌کند که حاصل این همکاری و نوع‌دوستی، نظم و امان و آرامش خواهد بود.

ما برای دستیابی به عزت و در امان بودن از تفرقه، باید به دنبال اخلاص در بندگی خدا و طهارت نفس باشیم و بدانیم در صورت عدم التزام به ایمان، بندگی، تطهیر و تزکیه نفسانی، اقتدار و عزت ملی‌مان از دست رفته و جای آن را هرج‌ومرج و نژادپرستی و پراکندگی خواهد گرفت؛ بنابراین با جامعه‌ای ضعیف و پست روبرو خواهیم شد.

تقوی مایه حفاظت و پیشگیری از بیماری اجتماعی

دومین عامل که حضرت زهرا(س) برای ایجاد یک ساختار منسجم ارائه می‌دهد حفاظت و پیشگیری نفس از بیماری است. پرهیز از کم‌فروشی، نهی از شرابخواری، پرهیز از تهمت، ترک دزدی، و از همه بالاتر پرهیز از شرک، نمونه‌هایی از پیشگیری و بازداشتن نفس از بیماری می‌باشد. در نهایت حضرت می‌فرماید: «فاتّقوا الله حقّ تقاته»؛ تقوا بالاترین نوع پیشگیری و حفاظت نفس از انواع بیماری‌ها است. ما همیشه به فکر درمان هستیم و به پیشگیری نمی‌اندیشیم؛ در حالیکه اگر جامعه‌ای بیمار شد، این بیماری گسترش یافته، نسل‌هایی متوالی را گرفتار می‌کند و درمان بسیار سخت می‌شود. پس به فرموده حضرت‌زهرا(س) بر ما است که با ایجاد وقایه(پیشگیری) قبل از درمان، به ایجاد یک جامعه منسجم و سالم کمک کنیم.

نماز و بازدارندگی از کبر

تکبر و خودپسندی خطر بزرگی برای انسان است؛ چنین انسانی مرزهای بندگی را شکسته و احساس خدایی می‌کند؛ مخصوصا اگر به تمکن مالی یا به پست و مقامی رسیده باشد، بیشتر در معرض آلوده شدن به خودبینی است. این آلودگی او را همچون اب گل‌آلودی می‌کند، شفافیت روح را از دست داده و رذیلت و خباثت به جای پاکی و شفافیت می‌نشیند. این بیماری در صورت عدم درمان تبدیل به مشکلی خطرناک برای انسان خواهد شد. حضرت‌زهرا(س) نماز را وسیله پاک شدن انسان از کبر معرفی می‌کند (والصلاة تنزيها لكم من الكبر). نماز احساس خضوع و بندگی را در انسان ایجاد کرده و او را از کبر و برتری‌طلبی بازمی‌دارد؛ پس سعی کنیم با التزام به یاد خدا خود را از این بیماری خطرناک دور نگه‌داریم.

محور پنجم: چرا حضرت‌زهرا(س) خود را معرفی می‌کند؟

«ثُمَّ قَالَتْ: أَیُّهَا النّاسُ اعلموا إنّي فاطمة وأبي محمّد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم، أقول عَوداً وبدواً ولا أقول ما أقول غلطاً، ولا أفعل ما أفعل شططاً، "لقد جاءكم رسول من أنفسكم عزيز عليه ما عنتّم حريص عليكم بالمؤمنين رؤوف رحيم". فإن تعزوه وتعرفوه، تجدوه أبي دون نسائكم، وأخا ابن عمّي دون رجالكم، ولنعم المعزى إليه صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ سپس فرمود: ای مردم!بدانید من فاطمه ام و پدرم محمّد است (که صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد) آنچه می گویم، آغاز و سرانجامش یکی است -و هرگز ضد و نقیض در آن راه ندارد-  و آنچه را می گویم غلط نمی گویم و در اعمالم راه خطا نمی پویم.به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.هر گاه نسبت او را بجویید، می بینید او پدر من بوده است نه پدر زنان شما!و برادر پسر عموی من بوده است نه برادر مردان شما.و چه پر افتخار است این نسب، درود خدا بر او و خاندانش باد!»

از« اعلموا انی فاطمه» چه می‌فهمیم:

1-در این مقطع حضرت‌زهرا(س) با معرفی خود و پدر گرامی و همسر بزرگوارش، می‌خواهد به این حقیقت اشاره کند که مصداق واقعی مفاهیم و ارزش‌هایی که مطرح نموده، چه کسانی هستند. آنها مصداق واقعی طهارت و پاکی، باتقواترین و گرامی‌ترین افراد نزد خدا هستند، به درجات بالای ایمان رسیده و از شرک بری می‌باشند و شایستگی بنای جامعه اسلامی واقعی را دارند.

2-حضرت با معرفی خود با جمله: «أَیُّهَا النّاسُ اعلموا إنّي فاطمة» می‌خواهد اعلام کند کسی که این خطبه را انشاء کرده، دخت گرامی رسول‌خدا است، تا در آینده کسی منکر این خطبه و سند تاریخی و گوینده آن نشود.

3- سبک خطبه و الفاظ و معانی موجود در آن همه حکایت از عظمت حضرت دارد (فاعلموا انی فاطمه)، فاطمه کیست؟ آیا فاطمه همان کسی نیست که در حالیکه رسول‌خدا دستان مبارک او را گرفته بود، درباره‌اش فرمود: « مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ قَلْبِي وَ رُوحِيَ اَلَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اَللَّهَ؛[1]هر كس اين دختر را مى‌شناسد كه مى‌شناسد و هر كس كه نمى‌شناسد بداند كه او فاطمه دختر محمّد پيامبر خداست و او پاره‌اى از وجود من، قلب من و روح من است؛ پس هر كه او را آزار دهد مرا آزرده است و هر كه مرا بيازارد خدا را آزرده است.» در حدیث دیگری از رسول خدا(ص) آمده است: «یا فاطمةُ إنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ و یَرضى لِرضاکِ؛ اى فاطمه! خدا به سبب غضب تو غضبناک و با رضایت تو راضى مى شود»، [2] این است هدف حضرت زهرا(س) از بیان جمله « فاعلموا انی فاطمه» است؛ یعنی فاطمه کسی است که سخنش مورد رضای خدای متعال است.

پس در قدم اول باید ایشان را بشناسیم؛ این شناخت زمانی حاصل می‌شود که کلام حضرت را بخوانیم و بدان ملتزم شویم زیرا علم‌وشناخت زمانی سود می‌دهد که با طاعت و تعهد همراه گردد، وگرنه این معرفت سودی ندارد. زمانیکه فهمیدیم این کلمات از یک ضمیر پاک و قلبی طاهر و با اخلاص کامل بیان شده، باید در عمل به آن ملتزم شویم، و این همان چیزی است که حضرت از مردم می‌خواهد: فهمیدن، درک و التزام به کلامش بعد از شناخت ایشان.

4- حضرت‌زهرا(س) می‌خواهد برآنچه پدر گرامیش درباره ایشان گفته‌ و مسلمانان از زبان رسول خدا(ص) درباره ایشان شنیده و درک کردند، تأکید کند. بنابراین هدف و غایت این خطبه معرفی حضرت‌زهرا(س) است. لذا با وجودی که حاضران حضرت ‌زهرا(س) را می‌شناختند، باز حضرت در میان خطبه به معرفی خود می‌پردازد «اعلموا انی فاطمه» تا حجت را بر کسانی‌که به گمراهی و انحراف رفته بودند تمام کند.

آغاز را باید شناخت و فهمید

در عبارت «أقول عودا وبدءا»، معنای زیبا و ژرفی نهفته است: با شناخت و یادآوری آغاز است که می‌توان به پایانی نیکو و نتیجه‌ای مثبت دست‌یافت، زیرا وقتی‌که انسانها به حال خوشی می‌رسند، مثلا غرق در تمکن و قدرت و مادیات می‌شوند، حرص به دنیا سبب می‌شود فراموش کنند که چه آغازی داشتند.

لذا حضرت می‌فرماید: «وكُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَة مِنَ النّار، مذقة الشارب ونهزة الطامع وقبسة العجلان، وموطئ الأقدام، تشربون الطَّرَق، وتقتاتون القدّ أذلّة خاسئين، تخافون أن يتخطّفكم الناس من حولكم، فأنقذكم الله تبارك وتعالى بأبي محمّد؛ آری، شما در آن روز بر لب پرتگاه آتش دوزخ قرار داشتید و از کمی نفرات همچون جرعه ای برای شخص تشنه و یا لقمه ای برای گرسنه و یا شعله آتشی برای کسی که شتابان به دنبال آتش می رود، بودید و زیر دست و پاها له می شدید! در آن ایّام آب نوشیدنی شما متعفن و گندیده بود و خوراکتان برگ درختان! ذلیل و خوار بودید و پیوسته از این می ترسیدید که دشمنان زورمند شما را بربایند و ببلعند! اما خداوند تبارک و تعالی شما را به برکت محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد نجات داد». حضرت در این فراز شرایطی را که اعراب در آن بسر می‌بردند، مجسم می‌کند که چگونه فضایی از جهل، تاریکی، پستی، فقر و قساوتهایی همچون دخترکشی آنان را فراگرفته بود. به آنها توصیه می‌کند به گذشته بیندیشید و آن را فراموش نکنید، که در غیر این صورت سرانجام بدی در انتظارتان خواهد بود. هر آغازی پایانی متناسب خودش دارد، و این آغازی که (بعد از وفات رسول‌خدا) برای خود ترسیم کردید، نهایتی جز بدبختی و انحراف شدید و بازگشت به دوران‌جاهلیت نخواهد داشت.

پس نتیجه می‌گیریم که گذشته و حال و آینده در امتداد یکدیگرند. انسان رستگار هرگز گذشته خود را فراموش نمی‌کند بلکه دائما با یادآوری گذشته، در زمان حال زندگی نموده و برای آینده تلاش می‌کند؛ برخلاف انسان مغرور و متکبر که با فراموش کردن گذشته خود، به ورطه طغیان و انحراف فرو می‌رود. انسان باید به این باور برسد که هر عملکرد و رفتاری نتیجه و عاقبتی دارد، پس باید عاقلانه و سنجیده عمل کند تا فرجام کار، نیکو باشد.

اگر مردم بعد از رسول‌خدا(ص) سخنان حضرت‌زهرا را درک می‌کردند، از خاندان اهل‌بیت جدا نمی‌شدند و به اطاعت از امام‌علی(ع) و حضرت‌زهرا(س) ادامه می‌دادند، به انحراف و سقوط کشیده نمی‌شدند، بلکه پایان زیبایی را رقم می‌زدند.

ادامه دارد...

از سلسله برنامه‌های پخش‌شده از کانال مرجعیت با عنوان (جواهرالافکار)

مترجم: حکیمه سادات راغب زاده


[1] علمای شیعه و اهل‌سنت این روایت را قطعی می‌دانند و بر تواتر آن اتفاق نظر دارند
[2] نزد حفّاظ و بزرگان حدیث، از احادیث معروف و مشهور است که عده اى آن را صحیح و برخى حسن دانسته و آن را با سند از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند

 

نظر شما