یک مارس ایرانیان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری شرکت کردند. این انتخابات نخستین انتخابات پس از اعتراضات گسترده در پی فوت مهسا امینی –زن جوانی که جان خود را در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی از دست داد- بود و با تحریم طبقات میانه رو و اصلاح طلب جامعه روبرو شد.
در این میان شورای نگهبان با رد صلاحیت اکثر نامزدان میانه رو و اصلاح طلب، بر نارضایتی ها افزود. دامنه رد صلاحیت ها تا بدانجا رسید که حسن روحانی رئیس جمهور پیشین و عضو سابق مجلس خبرگان -که به مدت 24 سال عضو این مجلس بود و این بار نیز برای نامزدی در مجلس خبرگان ثبت نام کرده بود- رد صلاحیت شد.
به این ترتیب تمام این عوامل دست به دست هم داد تا کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی به ثبت برسد. طبق آمار رسمی 40% از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند ولی در آمارهای غیررسمی میزان مشارکت نزدیک به 30% اعلام شد. برای سیستمی که میزان بالای مشارکت را نشانه مشروعیت خود می داند، این آمار فاجعه بار است.
بر اساس نتایج اعلام شده، مجلس جدید تحت سلطه جناح های تندرو خواهد بود؛ میانه روهایی که به مجلس راه یافته اند، محدود به حدود 20 کرسی هستند و اقلیت کوچکی را تشکیل می دهند. لذا انتظار می رود در مجلس جدید شاهد رقابت جناح های مختلف تندرو و محافظه کار در اتخاذ مواضع سختگیرانه تر در موضوعاتی همچون حجاب، تقویت محور مقاومت و دشمنی با آمریکا باشیم.
نزول جایگاه محمد باقر قالیباف رئیس کنونی مجلس، از مهمترین اتفاقات انتخابات اخیر بود. وی یک سپاهی جانباز و محافظه کاری سنتی است که گهگاه رویه عملگرایانه اتخاذ می کند. او با کسب 409808 رأی در تهران چهارم شد؛ این درحالی است که سال 2020، 1260000 رأی بدست آورد. بیشترین کسی که از افول قالیباف سود برد، محمود نبویان بود که با 535000 رأی نفر اول تهران شد.
نبویان با این ادعا به شهرت رسید که روحانی و ظریف با گروه ویژه اقدام مالی FATF توافقی را امضا کردند که در ازای تحویل دادن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به آمریکا، تحریم های بانکی ایران برداشته شود.
سلطه محافظه کاران تندرو بر انتخابات ایران امر جدیدی نیست. من در فوریه 2018 به عنوان عضو هیأت بازدیدکننده پارلمان اروپا به ایران آمدم و با همتایان خود در مجلس ایران دیدار کردم. آن زمان شاهد نوعی تکثرگرایی در مجلس ایران بودیم و نمایندگانی از جناح های محافظه کار تندرو، اصولگرایان عملگرا و اصلاح طلبان در مجلس کرسی داشتند. امضای برجام در سال 2015 فضای خوش بینانه ای را در کشور ایجاد کرده بود لذا نمایندگان ان مجلس با مشارکت 61.4% واجدین شرایط در سال 2016 انتخاب شدند. ریاست مجلس بر عهده علی لاریجانی محافظه کار عملگرایی بود که در سالهای آخر فعالیتش بیشتر به سمت میانه متمایل شد و در انتخابات ریاست جمهوری سال 2021 رد صلاحیت شد.
انتخابات سال 2024 در شرایط حساسی برگزار شد و حساسیت آن هم بیشتر به مجلس خبرگان ارتباط داشت. انتخابات مجلس خبرگان هر هشت سال یکبار برگزار می شود و نمایندگان این مجلس وظیفه انتخاب رهبر جدید را بر عهده دارند. باتوجه به اینکه آقای خامنه ای 84 ساله است، می توان انتظار داشت که مجلس جدید مجبور به انتخاب رهبر آینده شود.
ظاهرا نظام برای اطمینان از تداوم جمهوری اسلامی، حاضر به ریسک نشد و انتخابات را به وفادارترین نیروهای خود محدود کرد؛ رد صلاحیت روحانی از نامزدی در مجلس خبرگان، در همین بستر صورت گرفت. در تحول مهم دیگری شاهد بودیم که رئیس سابق قوه قضائیه صادق آملی لاریجانی، علیرغم تأیید صلاحیت، نتوانست آراء لازم را کسب کند.
این تحولات نشان می دهد که در انتخابات اخیر آنچه برای طبقه حاکم مهم بوده، انتقال آرام قدرت به رهبر جدید بوده است، نه مشارکت حداکثری مردم و کسب مشروعیت.
این رویکرد ریسک ناپذیری را می توان در سیاست خارجی ایران نیز دید. ما شاهد هستیم که مقامات جمهوری اسلامی علیرغم لفاظی ها و شعارهای تندی که در عرصه سیاست خارجی می دهند، در عمل با میانه روی رفتار می کنند. آنها بدنبال رویارویی نظامی با آمریکا و اسرائیل نیستند، چراکه می دانند این رویارویی هزینه های زیادی دارد و کشور را از اولویت اصلی اش که مدیریت مرحله انتقال است دور می کند.
از این رو است که می بینیم پس از حملات آمریکا به شبه نظامیان شیعه متحد ایران در عراق و سوریه ،هیچ واکنشی از سوی کتائب حزب الله و دیگر گروههای شبه نظامی نشان داده نشد و گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه ایران از این گروهها خواسته است تا حملات خود را به آمریکایی ها متوقف کنند.
ایران روابط خود را با عربستان بهبود بخشیده و این درحالی است که عربستان درصدد عادی سازی روابط با اسرائیل است. همچنین تهران علیرغم انجام مانورهای نظامی در اواخر سال 2022 در مرز با جمهوری آذربایجان، اکنون درحال گفتگو با این کشور در مورد قراردادهای ترانزیتی جدید است. حتی شاهد بودیم که تهران برخلاف شعارهای ضد اسرائیلی اش، از قطعنامه های سازمان ملل و سازمان کنفرانس اسلامی که خواهان تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین شده بودند حمایت کرد و به طور ضمنی حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت.
این احتمال وجود دارد که با فوت آقای خامنه ای –که دشمنی شخصی و ایدئولوژیک با اسرائیل دارد- ایران بیشتر به سمت عملگرایی حرکت کند. تهران حتی در شرایطی که دولت در اختیار فوق محافظه کاران است، نشان داده که می تواند با واشنگتن به توافق برسد؛ شاهد این امر توافق مبادله زندانی و آزاد شدن دارایی های ایران در سپتامبر 2023 است.
کوتاه سخن اینکه فارغ از نتیجه انتخابات، تغییر زیادی در سیاست خارجی ایران رخ نخواهد داد و تهران برای رسیدن به توافق، احتمالا به گفتگو با دیگر کشورها ادامه خواهد داد.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments