twitter share facebook share ۱۴۰۳ آذر ۰۳ 34

در دهه گذشته به ویژه از زمان امضای توافق ابراهیم در سال 2020 این تصور برای اسرائیل ایجاد شده است که توان نظامی، اطلاعاتی و فناوری اش می تواند منجر به نزدیکی کشورهای عرب خلیج فارس و اتحاد آنها با تل آویو شود. در ماه های اخیر یک باور دیگر نیز در مقامات اسرائیل ایجاد شده است: اینکه تشدید تنش، موازنه منطقه ای را به نفع آنها تغییر می دهد؛ به عبارت دیگر جنگ گسترده بین اسرائیل و ایران و گروههای نیابتی اش، کشورهای عرب به ویژه عربستان را مجبور می کند که به اسرائیل بپیوندند

رهبران اسرائیل معتقدند اگر جنگ کل خاورمیانه را فرا گیرد، واکنش ایران و گروههای نیابتی اش به حملات اسرائیل، صلح شکننده ای را که بین ایران و کشورهای خلیج فارس برقرار شده از بین می برد و کشورهای عرب به ویژه سعودی را به تضمین های امنیتی آمریکا وابسته و نیازمند می کند. از منظر مقامات اسرائیل، نگرانی اصلی کشورهای عرب، نه عملیات اسرائیل در غزه، که تهدید ایران است و این موضوع در نهایت کشورهای خلیج فارس را مجبور می کند که به اسرائیل نزدیک تر شوند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی سپتامبر خود در سازمان ملل، آشکارا به این موضوع اشاره کرد. او از کشورهای خلیج فارس به عنوان «شریکان عرب اسرائیل در صلح» یاد کرد و از عربستان خواست تا برای مقابله با «طرح های شرورانه ایران» با تل آویو متحد شود

اما روند تحولات نشان داده است که فرضیه های اسرائیل نادرست است و جنگ اسرائیل در منطقه، سبب نزدیک تر شدن عربستان و ایران می شود. درست است که اسرائیل در عملیات های خود دشمنان عربستان مانند حوثی ها و حزب الله را هدف قرار می دهد، اما احتمال وقوع جنگ همه جانبه در خاورمیانه و سلطه اسرائیل بر منطقه، ریاض را به تکاپو انداخته است. عربستان در ماههای اخیر تعهد خود را به آرمان فلسطین بیش از پیش نشان داده و بر تعامل خود با آمریکا از یکسو و با ایران و چین از سوی دیگر افزوده است. تشدید تنش بین تل آویو و تهران سبب شده است که ایران تحت فشار قرار گیرد و برای فرار از انزوا، وارد مذاکرات امنیتی با ریاض شده، تضمین های امنیتی بیشتری را به کشورهای خلیج فارس ارائه دهد. برای عربستان چنین تضمین هایی مهمتر از اطلاعاتی است که اسرائیل می تواند در مورد ایران به ریاض بدهد

نزدیک شدن عربستان و ایران ممکن است خبر بدی برای واشنگتن به نظر برسد؛ به ویژه که مقامات آمریکایی سالها برای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان تلاش کردند. اما واشنگتن باید از این نزدیکی استقبال کند زیرا اگر عربستان بتواند هم با ایران و هم با اسرائیل روابط کاری ایجاد کند، می تواند نقش جدید و مفیدی در تعدیل تنش های خاورمیانه ایفا نماید، به عنوان واسطه بین طرف های رقیب عمل کند و چه بسا به تنش فعلی بین ایران و اسرائیل پایان دهد. وقایع سال گذشته خطوط قرمز دیرینه، عوامل بازدارنده و قوانین نانوشته بین ایران و اسرائیل را تغییر داد و ریاض را در موقعیت خوبی برای ایجاد نظم منطقه ای گذاشت

 

عملیات های اخیر نظامی اسرائیل سه هدف اصلی دارد: ناتوان کردن ایران و نیروهای نیابتی اش، نشان دادن خود به عنوان متحدی ارزشمند برای کشورهای منطقه، و مجبور کردن عربستان به عادی سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل با تأکید بر نیاز امنیتی ریاض به واشنگتن

مقامات اسرائیل امیدوار بودند که ناامنی بیشتر در منطقه، عربستان را بیش از پیش به سمت دستیابی به تضمین های امنیتی آمریکا سوق دهد –این تضمین ها مشروط به عادی سازی روابط دیپلماتیک ریاض با اسرائیل شده است- به نظر می رسد رویدادهای ماههای گذشته در ایجاد این نگاه در بین مقامات اسرائیل تأثیرگذار بوده است. وقتی ایران موشک ها و پهپادهایی را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن و دیگر کشورهای خلیج فارس در کنار ایالات متحده، به رهگیری این پرتابه ها کمک کردند و این تصور را ایجاد نمودند که همکاری نظامی بین اسرائیل و کشورهای خلیج فارس در راه است. آن زمان به نظر می رسید که اسرائیل موفق شده است با تشدید تنش علیه ایران، به نتایج مطلوب خود برسد؛ به این ترتیب که اسرائیل با گسترش جنگ فراتر از غزه، ایران را به واکنش مستقیم برانگیخت و کشورهای خلیج فارس را وادار کرد تا برای حفاظت بیشتر از خود، زیر چتر امنیتی ایالات متحده قرار گیرند

گرچه عربستان سالها در تکاپوی عادی سازی روابط خود با ایران بود -و توافق مارس 2023 با میانجیگری چین در همین راستا بدست آمد- ولی مقامات اسرائیل همیشه نسبت به جدی بودن این تلاش ها تردید داشتند؛ زیرا می دیدند که ایران حامی آن دسته از گروههای غیردولتی است که منافع سعودی را تهدید می کنند و همچنین منتقد عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس بدلیل عدم حمایت آنها از تشکیل کشور فلسطین است. از قضا مقامات اسرائیل و آمریکا نیز همچون ایران، بر تعهد عربستان نسبت به تشکیل کشور فلسطین تردید دارند و معتقدند رهبران جوان خلیج فارس اهمیت چندانی برای رنج فلسطینیان قائل نیستند. اقدامات کشورهای خلیج فارس در طول سال گذشته، در ایجاد چنین تصوری نقش داشته است. برای مثال بحرین و امارات با حفظ روایط دیپلماتیک خود با اسرائیل، نشان دادند که امنیت ملی خود را بر تشکیل کشور فلسطین اولویت می دهند. همچنین به نظر می رسد که عربستان به مذاکره با آمریکا بر سر یک پیمان دفاعی با ان کشور در ازای عادی سازی روابط با اسرائیل، ادامه می دهد

اما چنین درکی از استراتژی سعودی اشتباه است. عربستان هم بدنبال منافع ملی خود است و هم از تأسیس کشور مستقل فلسطینی حمایت می کند. این دو هدف با یکدیگر در تناقض نیستند و هر دو جزئی از استراتژی عربستان می باشند. مذاکراتی که بین ریاض و واشنگتن صورت گرفت، با هدف توافق دفاعی بین دو کشور شروع شد و سپس به بحث پیرامون تشکیل کشور فلسطین انجامید. عربستان اولویت خود را جلوگیری از تنش و درگیری در کشور قرار داده است؛ اما رهبران سعودی معتقدند که تضمین امنیت ملی کشور در گرو این است که رهبری منطقه را برعهده بگیرند و از تشکیل کشور فلسطین حمایت کنند. ایفای نقش حمایتی از فلسطینیان همچنین به عربستان امکان می دهد تا با دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، جبهه ای متحد ایجاد کنند و بین ایران و اسرائیل یک استراتژی متوازن را در پیش بگیرند. این اقدام به عربستان کمک می کند تا نقش رهبری خود را در منطقه تقویت کند و منافع استراتژیک خود را حفظ نماید.

عربستان می خواهد به عنوان کشوری ثبات ساز در خاورمیانه شناخته شود؛ به همین منظور سیاست چند جانبه ای را در پیش گرفته و علاوه بر ادامه گفتگو با آمریکا در مورد عادی سازی رابطه با اسرائیل در ازای پیمان دفاعی، با ایران نیز گفتگو کرده است. این سیاست برای ریاض سودآور بوده است؛ ماه اوت عربستان آمریکا را متقاعد کرد تا تحریم سه ساله فروش تسلیحات به پادشاهی را لغو کند و با ادامه تعامل با ایران، توانست عبور امن کشتی های سعودی از دریای سرخ را تضمین نماید و از تأسیسات نفتی خود در برابر حملات گروههای وابسته به ایران محافظت کند

سایر کشورهای خلیج فارس نیز استراتژی مشابهی را در پیش گرفتند و ضمن خنثی کردن خطرات امنیتی، از فرصتی که در پی جنگ های منطقه فراهم شده، برای تقویت جایگاه خود استفاده کردند. قطر این کار را با میانجیگری بین حماس و اسرائیل انجام داد؛ عمان به میانجیگری با حوثی ها ادامه داد؛ امارات از کرسی که سال 2022 در شورای امنیت سازمان ملل بدست آورد، برای تحقق قطعنامه هایی که خواستار آتش بس بشردوستانه در غزه بود استفاده کرد و از روابط با اسرائیل، برای ارسال کمک های بشردوستانه به منطقه و مذاکره در مورد فردای غزه پس از جنگ استفاده نمود

 

با گسترش درگیری در منطقه، عربستان متوجه شد که سیاستش ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد؛ پس مسیر خود را تغییر داد. تشدید عملیات اسرائیل در غزه و لبنان در کنار تبادل آتش بین ایران و اسرائیل در سپتامبر و اکتبر، نشان داد که ایالات متحده نمی تواند یا نمی خواهد اسرائیل را مهار کند. این تشدید تنش همچنین عزم راسخ اسرائیل برای استفاده از قدرت نظامی خود جهت حفظ برتری در منطقه و آسیب پذیری امنیتی عربستان را نشان داد. بنابراین از ماه سپتامبر عربستان از دیپلماسی آرام به سمت انتقاد شدیدتر و علنی تر از اسرائیل و حمایت از دولت فلسطین تغییر مسیر داد. رهبران سعودی نشان دادند که نمی خواهند خود را محدود به اتحاد با آمریکا و اسرائیل و چشم پوشی از ائتلاف های دیگر کنند. شاهزاده بن سلمان در سخنرانی مهمی که در مجلس شورا -نهادی مشورتی که به پادشاه مشاوره می دهد- انجام داد، اعلام کرد که عادی سازی رابطه با اسرائیل مشروط به تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان در مقاله ای که اوایل اکتبر در فایننشال تایمز منتشر شد، این پیام را تکرار کرد

رهبران عربستان با میزبانی از نشست فوق العاده مشترک اسلامی عربی -که درباره تجاوز اسرائیل به مردم فلسطین در نوامبر 2023 و با حضور نمایندگانی از بیش از 50 کشور برگزار شد و بر خواسته تشکیل کشور فلسطین تأکید کرد- قدرت خود را برای سازماندهی متحدان فلسطین نشان دادند. آنها همچنین تلاش های خود را فراتر از خاورمیانه گسترش دادند و ماه سپتامبر اتحاد جهانی برای اجرای راه حل دو کشوری را راه اندازی کردند که قرار است اواخر نوامبر بار دیگر در بروکسل تشکیل شود. در واقع در ماههای گذشته عربستان مجموعه ای از ائتلاف های چندجانبه را با حضور کشورهای مختلف ایجاد کرده که برای تشکیل کشور فلسطین تلاش می کنند

تشکیل کشور فلسطین باعث ایجاد هماهنگی بی سابقه ای بین کشورهای خلیج فارس از جمله بین عربستان و ایران شده است. 3 اکتبر دوحه میزبان رئیس جمهور ایران در نشست گفتگوی همکاری های آسیا بود. در این نشست رهبران شورای همکاری خلیج فارس بر همبستگی با فلسطینیان تأکید کردند و تجاوزات اسرائیل را محکوم نمودند. همان روز شورای همکاری میزبان نشست مشترک غیررسمی با حضور وزیران شورای همکاری خلیج فارس و ایران بود؛ چنین جلسه ای در هفده سال گذشته بی سابقه بود؛ کشورهای حاضر در نشست بر عدم تمایل خود برای استفاده از حریم هوایی و خاکشان برای حمله به ایران تأکید کردند. حتی وزیر خارجه امارات اعلام کرد که این کشور بدون تشکیل کشور فلسطینی، حاضر نیست از طرح هایی که برای غزه بعد از جنگ آماده می شود حمایت کند

 

اسرائیل امیدوار است که تشدید تنش، توازن قدرت را در منطقه برهم بزند، در نهایت پای آمریکا به تنش ها کشیده شود و باتوجه به ضعف ایران، اتحاد بین اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس، ثبات را برای خاورمیانه به ارمغان آورد. این دیدگاه ممکن است مبنای شکل گیری توافق ابراهیم باشد ولی در طول این پنج سال که از امضای توافق گذشته، خاورمیانه به شدت تغییر یافته است. اسرائیل بیشتر از قبل مایل به استفاده از خشونت برای تقویت بازدارندگی است و عربستان نیز دیگر مایل نیست که اتکای خود را به آمریکا محدود کند؛ بلکه با تقویت روابط با چین و مذاکرات امنیتی با ایران، سعی کرده است گزینه های پیش روی خود را متنوع تر نماید. با این تفاصیل دیگر نمی توان موضوع تشکیل کشور فلسطین را نادیده گرفت، یا برای حل آن صرفا به مذاکره و توافق بین اسرائیل و کشورهای خلیج فارس بسنده کرد؛ این امر به موضوعی جهانی به رهبری عربستان تبدیل شده است

گرچه دونالد ترامپ ممکن است تلاش کند تا عادی سازی بین عربستان و اسرائیل را بر اساس الگوی توافق ابراهیم دنبال نماید، ولی عربستان باید با پیشبرد راه حل دو کشوری و مشروط ساختن عادی سازی با اسرائیل به حل مسئله فلسطین، با تلاش های ترامپ مقابله نماید. این اقدام ممکن است سبب ناامیدی ترامپ شود ولی ایالات متحده باید از تلاش عربستان به عنوان راهی برای پایان دادن به درگیری خاورمیانه استقابل کند. در واقع عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مناسب ترین گزینه برای کاهش تنش های منطقه ای هستند زیرا مورد قبول همه بازیگران منطقه می باشند

اگر ریاض از ایران ضمانت های امنیتی مانند پیمان عدم تجاوز بگیرد، می تواند به اسرائیل بقبولاند که استراتژی این کشور در افزایش خشونت، نتیجه عکس داشته و بیشتر سبب تقویت روابط بین کشورهای خلیج فارس و ایران و کاهش چشم انداز عادی سازی رابطه با عربستان شده است. تلاش های ریاض برای هماهنگ کردن موضع منسجم شورای همکاری خلیج فارس در مورد تشکیل کشور فلسطین، می تواند سبب افزایش فشار بر آمریکا و اروپا و چین و روسیه شود و آنها را به سمت حمایت از رویکرد کشورهای عرب برای پایان دادن به درگیری خاورمیانه و کاهش تنش های منطقه سوق دهد. حمایت گسترده از تشکیل کشور فلسطینی در نهایت می تواند سبب همزیستی بین ایران و اسرائیل شود؛ به این ترتیب که اسرائیل حملات تحریک آمیز خود را متوقف کند و ایران نیز از پاسخ های تلافی جویانه خودداری نماید

واشنگتن باید بداند که عربستان قوی به نفع همه است زیرا می تواند سبب مهار ایران شود، اسرائیل را به سمت صلح با فلسطینیان سوق دهد و به توقف جنگی که در سراسر خاورمیانه ویرانی به بار اورده است، کمک کند

منبع: فارین افرز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما