twitter share facebook share ۱۴۰۳ بهمن ۰۷ 90

سال 1881 در آمریکا جیمزبونساک یک دستگاه خودکار تولید سیگار ساخت و همین موجب شد که در سال های بعد سیگار کشیدن در آن کشور به امری رایج بدل شود. والدین نگران بودند که بچه ها نیز رو به مصرف سیگار آورند؛ ان زمان لس آنجلس تایمز در مقاله ای از این نوشت که «دیدن سیگار کشیدن کودکان بالای پنج سال امری غیرمعمول نیست». در واکنش به این نگرانی ها، ایالت ها شروع به تصویب قانونی کردند که فروش تنباکو به خردسالان را ممنوع می کرد. نیوجرسی نخستین ایالتی بود که سال 1883 چنین قانونی را وضع نمود؛ نیویورک سه سال بعد از ان پیروی کرد و به این ترتیب تا سال 1890 بیش از نیمی از ایالت های آمریکا محدودیت های مشابهی را وضع کردند

چند دهه بعد در دهه 1950 آژانس تبلیغاتی Leo Burnett دست به خلق یک شخصیت کارتونی زد که کورن فلکس های شکردار را برای مصرف کودکان تبلیغ می کرد. سال 1973 یک متخصص تغذیه به نام ژان مایر به کمیته سنای آمریکا در امور تغذیه در مورد تولید و مصرف روز افزون هله هوله ها و غذاهای فراوری شده که حاوی مقادیر زیادی قند و چربی هستند ولی ارزش غذایی ندارند، هشدار داد. او این سؤال را مطرح کرد که چرا استفاده از واژه غلات برای محصولاتی که بیش از پنجاه درصد شکر دارند، قانونی است و گفت: «شاید بهتر باشد به جای غلات، واژه آب نبات در مورد آنها بکار ببریم». او همچنین تبلیغات مواد غذایی مرتبط با کودکان را فاجعه ای تغذیه ای دانست

اما هشدارهای مایر منجر به این نشد که دولت قوانینی را برای ممنوعیت هله هوله ها و غذاهای ناسالم وضع کند؛ صرفا قوانینی برای بهبود کیفیت غذای مدارس به تصویب رسید و تلاش هایی برای آموزش تغذیه سالم به مردم از راههایی همچون الزام کارخانجات به برچسب زدن اطلاعات مربوط به مواد غذایی روی محصولاتشان صورت گرفت. اما تبلیغات همچنان کودکان را هدف قرار می داد و مصرف کنندگان در هر سنی می توانستند هر هله هوله ای را که می خواهند در حجم بالا بخرند و مصرف کنند. به عبارت دیگر از نگاه دولت، موضوع بهداشت غذایی موضوعی بود که خانواده ها به تنهایی می توانند آن را مدیریت کنند

در سال های اخیر کارشناسان هشدار می دهند که رسانه ها و شبکه های اجتماعی می توانند برای کودکان آسیب زا باشند. فرانسیس هاگن کارمند سابق فیسبوک که دست به افشاگری زد، به کمیته سنا گفت الگوریتم های فیسبوک به گونه ای طراحی شده اند که کاربران را درگیر پلتفرم نگه می دارند و محتواهایی نمایش می دهند که ممکن است برای سلامت روان کاربران به ویژه دختران نوجوان مضر باشد

شمار زیادی از والدین نگران هستند که فرزندانشان به موبایل های خود اعتیاد پیدا کنند و تمرکز خود را از دست دهند؛ تحقیقات نیز این نگرانی ها را تأیید می کند. ویویک مورتی مشاور رئیس جمهور در امور بهداشت و سلامت، در این زمینه اینگونه اظهار نظر کرد: «وقت آن رسیده است که برچسب هشدار را در شبکه های اجتماعی الزامی کنیم؛ برچسبی که بیان کند این شبکه ها با آسیب های قابل توجهی برای سلامت روان نوجوانان همراه هستند»

شهادت فرانسیس هاگن در کمیته سنا باعث تشویق و دادن انگیزه به مسئولان برای وضع قوانینی در جهت مدیریت شبکه های اجتماعی و کاهش مشکلات شده است. برای مثال ایالت کالیفرنیا قانونی را تصویب کرده که از جمع آوری اطلاعات کودکان توسط پلتفرم ها جلوگیری می کند و همچنین پلتفرم ها را در خلق ویژگی ها و طراحی هایی که کاربران را به سمت استفاده بیش از حد از محصولات دیجیتال ترغیب می نماید، محدود می کند. در یوتا قانونی تصویب شده است که به موجب آن قبل از آنکه کودک بتواند حساب کاربری ایجاد کند، والدین باید رضایت دهند. این قوانین را اگر بخواهیم با مقررات مربوط به مواد غذایی ناسالم یا ممنوعیت سیگار مقایسه کنیم، می بینیم که بیشتر شبیه مقررات مربوط به مواد غذایی است. هدف از وضع این قوانین این است که پلتفرم های دیجیتال را ایمن تر کند و به خانواده ها امکان بیشتری برای مدیریت آسیب های وارده بدهد؛ اما در نهایت ممنوعیتی برای استفاده از آن وضع نمی کند و همه سنین می توانند به این پلتفرم ها دسترسی داشته باشند

اما مقامات در برخی از کشورها راه دیگری را انتخاب کرده اند. پاییز گذشته استرالیا قانونی را تصویب کرد که به موجب آن شبکه های اجتماعی از جمله ایکس، تیک تاک، اسنپ چت، فیسبوک و اینستاگرام ملزم می شوند تا جلوی استفاده کاربران زیر شانزده سال از این پلتفرم ها را بگیرند. به این شرکت ها دوازده ماه فرصت داده شده است تا نحوه اجرای این قانون را بیابند وگرنه با جریمه هایی که ممکن است به بیش از سی میلیون دلار برسد، روبرو می شوند. این حرکت با اعتراض شرکت ها روبرو شد ولی حمایت مردم را به همراه داشت؛ نظرسنجی YouGov نشان می دهد که 77% استرالیایی ها از این قانون حمایت کرده اند

ما اکنون باید تصمیم بگیریم که شبکه های اجتماعی برای کودکان ما شبیه هله هوله است یا سیگار؛ اگر شبیه اولی باشد، در آن صورت آمریکا در مسیر درستی حرکت کرده است ولی اگر شبیه دومی باشد، تصمیم استرالیا بهتر است. برای یافتن پاسخ در ابتدا باید ببینیم که چرا رفتار ما در قبال سیگار و غذای ناسالم متفاوت است

در ابتدا باید توجه کنیم که تصمیمی که در قبال هله هوله و سیگار گرفته شد، صرفا به تفاوت دو محصول برنمی گردد بلکه زمان و شرایط تاریخی نیز دخالت دارد. سیگار در دورانی محبوبیت پیدا کرد که اخلاقیات نقش پررنگی داشت؛ آن زمان اتحادیه هایی همچون «اتحادیه زنان مسیحی» تشکیل شده بود و قانون گذاران امید داشتند که وجود چنین اتحادیه هایی به اجرای قانون ممنوعیت سیگار کمک کند؛ چنانکه اتحادیه زنان مسیحی بعدها تلاش زیادی نیز برای ممنوعیت فروش الکل کرد و موفق هم شد. ولی در مسئله هله هوله، ژان مایر زمانی در سنا شهادت داد که آمریکا در بحبوحه جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت بود؛ در آن دوران مردم آمریکا اصلا تمایلی به دخالت دولت در امور خود نداشتند. بنابراین نحوه واکنش و همراهی مردم، به دولت نشان داد که باید در مورد هرکدام به چه شکل رفتار کند

از سوی دیگر استانداردهای حقوقی نیز مهم است. از مگ جونز استادیار برنامه ارتباطات-فرهنگ-فناوری دانشگاه جورج تاون پرسیدم که سیستم حقوقی چگونه انواع آسیب ها به کودکان را دسته بندی می کند. او گفت: «قانون در قبال چیزهایی که می تواند پیامدهای جبران ناپذیر یا دائمی برای کودک داشته باشد، با سختگیری بیشتری عمل می کند. برای مثال خالکوبی یا بستن یک قرارداد با کودک، به دلیل تأثیرات مادام العمری که دارد ممنوع است. همچنین در مواردی که یک چیز پتانسیل بالایی برای ایجاد اعتیاد دارد مثل استفاده از تنباکو یا قمار، یا فعالیت هایی که احتمال استثمار کودک در آن می رود مثل کارهای مخاطره آمیز، قوانین سفت و سختی وجود دارد تا از کودک محافظت شود. در نهایت جایی که ممکن است والدین نتوانند به درستی ریسک را ارزیابی کرده و مدیریت کنند، قوانین محدودیت هایی را اعمال می کنند»

ممنوعیت قانونی سیگار از ان رو است که می ترسیم استفاده ان در کودکی، منجر به اعتیاد مادام العمر شود یا خطر ابتلا به سرطان ریه، بیماری های قلبی و مشکلات سلامتی را افزایش دهد. اما خوردن هله هوله فعالیتی است که به نظر می رسد والدین می توانند آن را کنترل کنند و مصرف آن را در حد اعتدال نگه دارند؛ بنابراین کمتر احتمال می رود که خوردن این نوع از غذاها به آسیب دائمی منجر شود

در مورد شبکه های اجتماعی باید دو سؤال را مطرح کرد: آیا این شبکه ها برای رشد و آموزش کودکان فایده دارند؟ و آیا والدین می توانند استفاده کودکان از این شبکه ها را کنترل و مدیریت کنند؟ در ابتدا که شبکه های اجتماعی ایجاد شد، همه به ان نگاه مثبتی داشتند و هیچکس فکر نمی کرد که این رسانه ها می توانند مضر و اعتیاداور باشند؛ بنابراین وضع ممنوعیت بر استفاده از این شبکه ها در آن زمان غیرمنطقی به نظر می رسید. اما در سال های اخیر دید مثبتی که نسبت به شبکه های اجتماعی وجود داشت از بین رفته و تردیدهایی در مورد افزون بودن منافع استفاده از آن بر مضراتش ایجاد شده است. در همین حال والدین از مشکلاتی که در کنترل فرزندان خود برای استفاده از این شبکه ها دارند، ابراز نگرانی می کنند. این موضوع نشان می دهد که پلتفرم هایی مانند تیک تاک و اینستاگرام از حیث مضر و اعتیادآور بودن ممکن است با سیگار وجه مشترک داشته باشند

اما مسئله این است که اگر دولت ایالات متحده اقدامی مشابه با استرالیا در پیش گیرد، با مقاومت شدیدی مواجه می شود؛ غول های رسانه های اجتماعی تصمیم دولت را در دادگاه به چالش می کشند و با استناد به قانون اساسی درصدد لغو آن بر میایند. برای مثال در یوتا قانونی که ابتدا به تصویب رسید شدیدتر بود ولی بعد با اعتراض مواجه شد و دولت ایالتی مجبور شد ان را تغییر دهد؛ این اتفاق همزمان بود با خرید توییتر توسط ایلان ماسک به مبلغ 44 میلیارد دلار. اکنون ماسک نفوذ بسیار بیشتری بر رئیس جمهور دارد و می تواند از این نفوذ برای جلوگیری از وضع ممنوعیت های مشابه استفاده کند

فلوریدا در شدیدترین اقدامی که تاکنون در سطح ایالتی در آمریکا صورت گرفته، اخیرا ایجاد حساب کاربری را برای کودکان زیر 14 سال در شبکه های اجتماعی ممنوع کرده است

به عقیده جونز شبکه های اجتماعی با محدودیت های قانونی بیشتری مواجه خواهند شد. او گفت: «فکر می کنم امسال این رسانه ها موظف به تأیید سن کاربر شوند و شاهد موجی از قوانین ایالتی باشیم که استفاده از شبکه های اجتماعی را برای کودکان محدود می کنند. البته شاید هیچکدام از این ها به وقوع نپیوندد و صرفا در حد آرزو باقی بماند ولی آنچه روشن است این است که برای اولین از زمانی که فرزندان ما شروع به استفاده از شبکه های اجتماعی کرده اند، جامعه وارد این بحث شده است که آیا زمان آن فرا نرسیده که دولت به طور جدی در این زمینه وارد عمل شود؟ مشاهده تصویر کودکانی که به صفحه نمایش وابسته شده اند، شاید به اندازه کودکانی که سیگار می کشند ناراحت کننده نباشد ولی نباید مورد بی توجهی قرار گیرد».

منبع: نیویورکر

مترجم: فاطمه رادمهر


نظر شما