twitter share facebook share ۱۳۹۵ مهر ۰۷ 965

موسسه تحقیقاتی ولادی نوزدهم سپتامبر در گزارشی با عنوان خاورمیانه در عصر ناآرامی ها: آسیب های گذشته و چالش های آینده عوامل اولیه ای که باعث بی ثباتی در منطقه شده را بررسی کرد.

نویسندگان این گزارش به فرایندهایی اشاره می کنند که از شش سال گذشته و همزمان با بهار عربی در خاورمیانه آغاز شده و حالا چالش های امنیتی جدی را برای یک منطقه جغرافیایی گسترده تر از خاورمیانه که روسیه را هم شامل می شود، ایجاد کرده است. در این گزارش از تضعیف یا فروپاشی نهادهای دولتی، جنگ های خونین داخلی، تشدید مناقشه های داخلی و گسترش این مناقشه ها به کشورهای همسایه، بحران های انسانی و گسترش تروریسم به عنوان عوال بی ثباتی نام برده شده است.

متاسفانه دخالت بازیگران خارجی در امور داخلی کشورهای منطقه با استفاده از ابزارهای سیاسی، مالی و نظامی نه تنها نتیجه دلخواه را به همراه نداشته، بلکه شرایط امنیتی منطقه را وخیم تر کرده است. حالا نتیجه این شده که سایر رژیم های سیاسی منطقه نیز خود را در یک وضعیت به مراتب شکننده تر از سال های پیش از 2011 می بینند.

عوامل بی ثباتی

یکی از مهمترین عوامل بی ثباتی در شرایط فعلی منطقه تقویت هویت مذهبی به بهای تضعیف هویت دولت هاست. ایرینا زِویاگلستکوا، محقق ارشد مرکز مطالعات عرب و اسلامی معتقد است که تقویت هویت های مذهبی به شکل خطرناکی باعث ایجاد فرقه گرایی شده است. این فرقه گرایی باعث کاهش اعتماد مردم به نهادهای دولتی و در نتیجه کاهش قدرت نهاد حکومت و تاثیر آن بر جامعه می شود. زِویاگلستکوا می گوید: «دولت ـ ملت ها به دلیل رشد تناقض های درونی در امور مذهبی، قومی و سایر حوزه ها دچار بحران هستند. این مساله همچنین در تضعیف دولت ها نقش داشته و باعث می شود که اعتماد عمومی بخشی از شهروندان به دولت ها کاهش یابد.»

تجزیه بخشی یا تمام نهادهای دولتی در لیبی، یمن و سوریه نمونه روشنی از چگونگی شکست تلاش های سیستماتیک خارجی برای تاثیرگذاری بر تحولات منطقه ای است. این دخالت های خارجی نه تنها نتیجه نداده بلکه باعث تشدید بی ثباتی و گسترش این بی ثباتی به خارج از منطقه شده است.

بحران های دولت در جایی مانند لیبی، سوریه و یمن گرایشی را به سوی فروپاشی ایجاد کرده که مهار کردن آن بسیار دشوار است. شرایط فعلی سودان و همچنین کودتای نافرجام اخیر در ترکیه کاملا نشان می دهد که بحران ها در سراسر خاورمیانه در حال گسترش است.

تقریبا تمامی کارشناسان اتفاق نظر دارند که ظهور بنیادگرایی یکی از مهمترین عوامل بی ثباتی در خاورمیانه است. های یانوروکاک، کارشناس مطالعات خاورمیانه و آفریقا، می گوید: «ظهور بازیگران غیردولتی و اقدامات غیرمسئولانه آنان به همراه ظهور بنیادگرایی مذهبی تهدیدی بزرگ علیه تمام منطقه است.»

با این حال، خالد یعقوب اویس از مرکز مطالعاتی امور امنیت و بین الملل در آلمان نظرش تاحدی متفاوت است. به اعتقاد اویس، بی ثباتی امروز خاورمیانه نتیجه حکمرانی اقلیت ها بر اکثریت ها و همچنان سرکوب رژیم های سیاسی است. اویس می گوید که این شرایط باعث شده که در کشورهای خاورمیانه علیه حاکمان انقلابی هایی شکل بگیرد که در نهایت امنیت کشورها و منطقه را به خطر می اندازد.

با توجه به توافق اخیر روسیه و ایالات متحده در سوریه یکی از مهمترین مسائل مطرح شده که البته چالش جدی اجرای آتش بس نیز به شمار می رفت، چگونگی جداسازی موثر مخالفان میانه رو و افراطی در سوریه بود. این مساله هنوز هم به عنوان چالشی جدی حل نشده باقی مانده و از آن جایی که تهدید گروه های تروریستی چون داعش و جبهه نصرت جدی است یافتن راهی برای جدا کردن مخالفان میانه روی دولت سوریه از گروه های تروریستی تکفیری و تضعیف آنان بسیار حیاتی است.

ویتالی نائومکین، مسئول تحقیقات و تیم کارشناسان روسی، معتقد است که به رغم تمام تلاش های روسیه و ائتلاف امریکایی در جنگ علیه تروریست ها در سوریه و عراق، موفقیت چندانی به دست نیامده است. نائومکین می گوید: «می توانیم داعش را در رقه و موصل نابود کنیم اما مشکل در خود این سازمان تروریستی نیست چرا که به راحتی و با سرعت می تواند جای دیگری احیا شود. این جنبش جهادی است که به مداوم در حال جذب نیروهای محلی، منطقه ای و بین المللی است. به همین دلیل است که راهبردهای ما برای مبارزه با داعش باید در سطح منطقه ای و بین المللی باشد.»   

عاملی دیگری که باعث بی ثباتی شده، تغییر موازنه متعارف قدرت در منطقه است. مثلث سنتی قدرت جهان عرب (مصر، سوریه و عراق) نفوذ خود را بر منطقه از دست داده است، در حالی که دولت های غیر عربی (ایران، ترکیه و اسراییل) قدرتمندتر شده اند. جهان عرب امروز به دلیل بالا گرفتن تمایلات فرقه گرایانه و رقابت کشورهای عربی با یکدیگر پراکنده تر از همیشه به نظر می رسد. در این رابطه، تقابل فعلی میان ایران و عربستان سعودی (که اغلب به عنوان تقابل سنی ـ شیعه نام برده می شود) به دلیل گسترش به سراسر منطقه از جمله عراق، سوریه، لبنان، یمن و بحرین در مرکز تحولات منطقه قرار گرفته است. این شرایط باعث بی ثباتی بیشتر خاورمیانه شده است. نائومکین می گوید: «حل و فصل تقابل سعودی ـ ایران می تواند کلید بازگشت ثبات به خاورمیانه باشد.»

نقش روسیه در خاورمیانه

از آن جایی که روسیه بزرگترین حامی دولت سوریه است و از سال 2015 مستقیما در درگیری های سوریه نقش دارد، بسیاری از بازگشت روسیه به خاورمیانه و افزایش نفود مسکو در منطقه صحبت می کنند. با این حال کارشناسان روس بر این باورند که ماهیت نقش روسیه در خاورمیانه کاملا متفاوت است.

ویتالی نائومکین و کسانی که در تهیه گزارش اخیر نقش داشته اند معتقدند که افزایش دخات روسیه در خاورمیانه در راستای ثبات منطقه است و این کشور نقش کلیدی در مبارزه با تروریسم دارد.

یانوروکاک می گوید: «روسیه 51 درصد از موفقیت خود را مدیون سیاست های منفعلانه باراک اوباما در سوریه است. اوباما زمانی که خطوط قرمز مورد ادعای او در سوریه شکسته شد هیچ کاری نکرد تقریبا اعتبار جهانی خود را از دست داد. روسیه با دیدن همین نشانه های ضعف اوباما بود که اقدامات قاطعانه خود را در خاورمیانه آغاز کرد.»

زِویاگلستکوا نیز درباره نقش روسیه در خاورمیانه می گوید: «اگرچه مهمترین دغدغه این روزهای خاورمیانه امنیت است، اما نباید فراموش کنیم که مسائلی چون اقتصاد، توسعه، آب، آموزش و غیره هم جای بحث دارد.»

در مجموع، کارشناسان روس در این گزارش تاکید کرده اند که موثرترین راه برای خروج خاورمیانه از بحران، گرچه دشوار اما، ایجاد یک سیستم امنیتی جدید در خاورمیانه است که در آن دغدغه ها و منافع تمامی بازیگران بزرگ (ایران، عربستان و دیگر کشورهای عربی) در نظر گرفته شده باشد، تمامی بازیگران نقش و سهم برابری داشته باشند و یکسان در برابر اقدامات خود پاسخگو باشند.

منبع: راشا دایرکت / تحریریه دیپلماسی ایرانی

نویسنده: آلکسی خلبنوکوف

نظر شما