twitter share facebook share ۱۴۰۲ فروردین ۲۳ 655

درگیری ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه قره باغ، شراکت هایی را در قفقاز جنوبی ایجاد کرده که خطوط مذهبی و قومی را از بین برده است. ایران که توسط روحانیون شیعه اداره می شود حامی ارمنستان مسیحی است و اسرائیل و ترکیه (با اکثریت سنی) با آذربایجان عمدتا شیعه ائتلاف تشکیل داده اند. همچنین دو کشور ایران و آذربایجان با اکثریت شیعه، دهه هاست که گرفتار مناقشه ای تلخ هستند.

تقریبا سه دهه بود که مناقشه قره باغ در بن بست قرار گرفته بود ولی سال 2020 شرایط به نفع آذربایجان تغییر کرد. این کشور طی جنگی کوتاه، پیروزی نظامی بزرگی بر ارمنستان به دست آورد؛ پیروزی که سبب افزایش تنش بین بازیگران منطقه شده و تأثیرات خطرناکی دارد. همه اینها در شرایطی اتفاق میفتد که روسیه –که مدتها مهمترین بازیگر خارجی در این مناقشه بود- اکنون درگیر جنگ اوکراین است و توان پرداختن به مناقشه قره باغ را ندارد.

در همین حال تعمیق روابط اسرائیل و آذربایجان، این نگرانی را در ایران ایجاد کرده است که مبادا آذربایجان به نیروی نیابتی اسرائیل بدل شود و تل آویو از آن کشور به عنوان سکویی برای حمله به تهران استفاده کند. در سالهای اخیر ایران شاهد نزدیکی بیشتر اسرائیل و پادشاهی های عرب خلیج فارس بوده است و دلیل این نزدیکی، دشمنی مشترک انها با تهران است. ایران می ترسد که با افزایش همکاری و مشارکت بین اسرائیل و ترکیه و اذربایجان، بین دو بلوک اسرائیل-اعراب در جنوب و اسرائیل-ترک ها در شمال قرار بگیرد. این امر در کنار ناآرامی های داخلی ایران، می تواند تهران را وسوسه کند که آشکارا در حمایت از طرف ارمنی وارد درگیری شود و در پی بی ثبات سازی آذربایجان برآید. در سمت مقابل آذربایجان که جسارت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده، ممکن است در پی مسلح کردن و تحریک تجزیه طلبی در بین آذری های ایران برآید؛ چنین اقداماتی قفقاز جنوبی را بی ثبات کرده و بحران گسترده ای را ایجاد خواهد کرد.

قره باغ در دوران اتحاد جماهیر شوروی یک استان خودمختار جمهوری سوسیالیستی آذربایجان بود. امروزه این منطقه در مجامع بین المللی به عنوان بخشی از جمهوری آذربایجان شناخته می شود؛ ولی جمعیت این منطقه از دیرباز عمدتا ارمنی بودند. پس از فروپاشی شوروی، بین آذربایجان و نیروهای ارمنی منطقه که توسط روسیه حمایت می شدند، جنگ درگرفت. سال 1994 با میانجیگری روسیه توافق آتش بس امضا شد و تا 25 سال این مناقشه در بن بست قرار گرفت. در این مدت نیروهای تحت حمایت روسیه و ارمنستان این منطقه را کنترل می کردند. سال 2020 جنگ دوم قره باغ آغاز شد و این بار آذربایجان یک پیروزی قاطع بدست آورد، نیروهای ارمنی را از مناطقی که اشغال کرده بود بیرون راند و در آخر با میانجیگری روسیه یک آتش بس شکننده دیگر امضا شد.

یکی از دلایل پیروزی آذربایجان در این جنگ، کمک های اسرائیل بود. از سال 2016، 70% از واردات تسلیحات اذربایجان از اسرائیل بوده است؛ اسرائیل نیز 40% از نفت خود را از آذربایجان خریداری می کند اما ایران معتقد است که اسرائیل از این رابطه نفع دیگری می برد. بر اساس گزارش های متعدد رسانه ها، عملیات های بزرگ اسرائیل علیه ایران از جمله سرقت اطلاعات مربوط به آرشیو هسته ای این کشور در سال 2018 با کمک اذربایجان انجام شد. علاوه بر این ایران مدعی است که آذربایجان به اسرائیل اجازه داده است تا به ایران سلاح قاچاق کند؛ همچنین فرودگاههای خود را در اختیار پهپادهای اسرائیلی قرار داده است تا در داخل ایران فعالیت کنند. باکو این گزارش ها را تکذیب کرده و اعلام کرده است که اجازه نمی دهد اسرائیل از خاک این کشور به عنوان سکویی برای حمله به ایران استفاده کند اما رهبران و مقامات نظامی ایران بارها هشدار داده اند که دشمن در اذربایجان لانه کرده و نمی توان این وضعیت را تحمل کرد.

ایران همچنین نسبت به یکی از نتایج احتمالی پیروزی آذربایجان در جنگ 2020 ابراز نگرانی کرده است. در پی این پیروزی باکو از ایروان می خواهد که با ایجاد کریدوری از طریق خاک ارمنستان، که آذربایجان را به نخجوان متصل می کند موافقت نماید. ماه ژانویه الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان این اتفاق را ضرورت تاریخی خواند و گفت چه ارمنستان موافق باشد چه نباشد، این اتفاق خواهد افتاد. چنین کریدوری دسترسی ایران به ارمنستان را قطع می کند و باعث می شود که دو کشور دیگر مرز مشترکی نداشته باشند. ایران ارمنستان را پل ارتباطی خود با اوراسیا می بیند و تهدید کرده است که برای مقابله با هرگونه تغییری در مرزهایش از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد. آقای خامنه ای ژوئیه گذشته در دیدار با اردوغان نسبت به ایجاد هرگونه مانعی که راه ارتباطی هزاران ساله ایران و ارمنستان را مسدود کند هشدار داد.

در دو سال گذشته ارتش و سپاه ایران مرتبا اقدام به برگزاری رزمایش نظامی در امتداد مرز با آذربایجان کرده اند. در پاسخ اذربایجان و ترکیه نیز رزمایش نظامی مشترکی در شمال رود ارس برگزار کردند. نگرانی های ایران با انتشار گزارش هایی مبنی بر ارسال صدها مزدور تندرو سوری از ترکیه به آذربایجان برای کمک به این کشور در جنگ 2020 بیشتر شده است.

روابط نزدیک قومی بین ایران و آذربایجان پیچیدگی اوضاع را بیشتر هم کرده است. گرچه آذربایجان با ترکیه قرابت زبانی دارد، ولی پیوند و نزدیکی آذربایجانی ها به ایرانی های اذری بیشتر است تا با ترک ها. اذری های ایران حدود 20% از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و تعداد آنها بین 15 تا 20 میلیون نفر است؛ درحالیکه جمعیت جمهوری آذربایجان به ده میلیون نفر می رسد. آذری های ایران نقش مهمی در تاریخ، اقتصاد، جامعه و سیاست این کشور از جمله در جریان جنبش مشروطه در سال 1905 و انقلاب اسلامی در سال 1979 ایفا کرده اند و اذری های هر دو سوی ارس، به این نکته اذعان می کنند که آقای خامنه ای تبار آذری دارد.

بسیاری از آذربایجانی ها بر این باور هستند که منطقه مورد نظر آنها «اذربایجان بزرگ» ناعادلانه به مهره ای در رقابت ژئوپلیتیکی ایران و روسیه بدل شده است. بخشی از این ناحیه که در شمال رود ارس قرار دارد، پس از فروپاشی شوروی استقلال یافت و امروزه جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهد؛ درحالی که بخش جنوبی آن در کنترل ایران است. از دیدگاه آنان، آذربایجان کشوری است که در طول تاریخ از هم جدا شده و حالا در انتظار اتحاد و یکپارچگی دوباره آن هستند

اما ایرانیان به این قضیه نگاه دیگری دارند. نام اذربایجان در طول تاریخ توسط ایرانیان برای اشاره به سرزمین هایی که در جنوب ارس واقع شده و اکنون شامل چند استان است، استفاده می شده است. ایرانیان خاطر نشان می کنند که کشور کنونی جمهوری آذربایجان زمانی تحت کنترل ایران بود و طی چند جنگ که به دو معاهده تحقیرامیز در سال های 1813 و 1828 ختم شد، ایران این مناطق را از دست داد و مجبور به واگذاری سرزمین های وسیع خود در قفقاز به روسیه شد. غم این شکست تلخ در روان و حافظه جمعی ایرانیان ثبت شده و حتی در اشعار ایرانی نمود یافته است

از زمان پایان جنگ سرد، ایران و اذربایجان با نادیده انگاشتن این هویت مذهبی و قومی مشترک، در تلاش برای اعمال نفوذ در قلمرو یکدیگر هستند. باکو تهران را به تلاش برای «لبنان سازی» آذربایجان از طریق تقویت سازمان های شیعه مشابه حزب الله متهم می کند. نوامبر گذشته مقامات باکو اعضای یک گروه مسلح را دستیگر کردند که گفته می شود توسط سپاه در ایران و سوریه آموزش دیده بودند. در همین حال تهران باکو را متهم می کند که با حمایت از جنبش های جدایی طلب در میان آذری های ایران، در صدد بالکانیزه کردن ایران است. یک هفته پس از حمله به شاهچراغ، ایران اعلام کرد که این حمله توسط یکی از اعضای داعش که با گذرنامه آذربایجانی از باکو به تهران آمده بود، ساماندهی شده بود

تنش بین دو کشور ماه ژانویه که یک مرد مسلح به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران یورش برد و رئیس امنیتی سفارت را کشت، بیشتر شد. باکو ان حمله را تروریستی خواند و سفارت خود را تخلیه کرد اما مقامات ایران اصرار داشتند که مهاجم انگیزه های شخصی داشته نه سیاسی. پس از آن 28 مارس یکی از نمایندگان مجلس آذربایجان که مواضع ضد ایرانی دارند، از یک سوء قصد جان سالم به در برد. روز بعد آذربایجان سفارت خود را در تل آویو افتتاح کرد و به نخستین کشور شیعه تبدیل شد که به اسرائیل سفیر می فرستد

باکو از زمان پیروزی بر ارمنستان در سال 2020 لحن خشمگینانه ای در قبال ایران اتخاذ کرده است. علی اف پاییز گذشته اظهار داشت که روابط با ایران هرگز تا این حد ضعیف نبوده است. وی افزود «ما برای حفظ سبک زندگی خود و پیشرفت آذربایجان و آذربایجانی ها از جمله آذری های ایران، هرکاری انجام می دهیم؛ آنها بخشی از ملت ما هستند». برخی از تحلیلگران آذربایجانی خواستار جدایی آذربایجان جنوبی (نامی که برای آذربایجان ایران استفاده می کنند) شدند. نوامبر گذشته یک شبکه تلویزیونی آذربایجانی گزارش داد که کمیته ای متشکل از اذری های ایرانی تبعیدی با نمایندگان پارلمان آذربایجان دیدار کرده اند تا در مورد تشکیل «مجلس موقت آذربایجان جنوبی» گفتگو کنند

در طرف مقابل برخی از مفسران ایرانی مدعی هستند که بسیاری از شهروندان آذربایجان از جمله گروهی به نام جنبش مردمی نخجوانِ ایران، مخالف نفوذ ترکیه و ناتو در قفقاز هستند و می خواهند به سرزمین مادری خود ایران بپیوندند. مقامات ایران همچنین اسرائیل و ترکیه را متهم کرده اند که با تحریف تاریخ، به دولت آذربایجان کمک می کنند تا هویت سکولار ترکی اذربایجانی را ترویج دهد و با دور کردن بیشتر آذربایجانی ها از تمدن ایران و فرهنگ شیعه، آنها را به ترکیه نزدیک کند. ماه ژوئیه سفیر اسرائیل در آذربایجان در توئیتی نوشت که با خواندن کتابی با عنوان داستان های اسرار آمیز تبریز، درباره تاریخ و فرهنگ آذربایجان بسیار آموخته است. همتای ایرانی وی در باکو در واکنش به این توئیت نوشت «برای اطلاع این پسرک ماجراجو: تبریز عزیزمان به‌عنوان سرزمین اولین‌های تاریخ پرافتخار ایران شناخته می‌شود. ظاهراً قرار است اولین صهیونیست خبیث هم توسط مردم غیور تبریز دفن شود، هرگز از خط قرمز ما عبور نکن، هرگز!»

این تنش ها در شرایطی که ایران از شهریور ماه و در پی درگذشت مهسا امینی در بازداشت دچار ناآرامی شده، افزایش یافته است. تضاد عمیق دولت-ملت ممکن است حکومت را تحریک کند تا به فکر ایجاد یک درگیری برای انحراف اذهان عمومی بیفتد. همچنین ناآرامی های داخلی ایران می تواند نشانه ضعف این کشور باشد و باعث جسورتر شدن اذربایجان برای انجام ماجراجویی در مقابل ایران شود

در همین حال آتش بس بین ارمنستان و اذربایجان درحال تزلزل است و هر از گاه خبر درگیری دو طرف بر سر کنترل منطقه قره باغ می آید. اگر جنگ بین ارمنستان و اذربایجان دوباره آغاز شود، احتمالا ایران نسبت به گذشته حمایت آشکارتری از ارمنستان خواهد کرد زیرا اکنون خطرات بسیاری بیشتری را احساس می کند. اکتبر گذشته یکی از فرماندهان ارشد سپاه و مشاور نظامی رهبری اعلام کرد که ارمنستان برای خرید پهپادهای ایرانی ابراز علاقه کرده است. علاوه بر این منابع رسانه ای آذربایجان گزارش داده اند که از پاییز گذشته ایران سامانه های موشکی ضد تانک در اختیار ارمنستان گذاشته است؛ البته ایروان این ادعاها را رد می کند

در یک سناریو ایران ممکن است به اماکنی که مدعی است پایگاههای اسرائیل در آذربایجان می باشد، حملات موشکی و پهپادی انجام دهد –مشابه آنچه در ماههای اخیر علیه مراکز استراتژیک اسرائیل در مناطق کردنشین عراق انجام داد- پس از آن آذربایجان و اسرائیل –شاید با همکاری ترکیه- بدنبال ایجاد شورش در میان آذری های ایران برآیند؛ اقدامی که می تواند ارتش ایران را تحریک کند تا وارد خاک جمهوری آذربایجان شود

فعلا توالی رویدادهایی که ما برشمردیم، احتمالاتی فرضی است ولی می توانیم با قطعیت بگوییم که درگیری در قفقاز جنوبی به یک بحران تبدیل خواهد شد؛ بحرانی که می تواند آمریکا و ناتو را (به حمایت از آذربایجان، اسرائیل و ترکیه) و روسیه را (در حمایت از ارمنستان و ایران) وارد ماجرا کند. به این ترتیب گسل دیگری در روابط آشفته غرب و روسیه باز خواهد شد و مشارکت نظامی تهران و مسکو تحکیم خواهد یافت

آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در تلاش برای کاهش تنش ها با علی اف و نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان گفتگوی سه جانبه ای داشت. وی همچنین از علی اف خواست که فورا جاده قره باغ-ارمنستان را بازگشایی کند تا از یک فاجعه انسانی جلوگیری شود. چارلز میشل رئیس شورای اروپا نیز با هر دو رهبر تلفنی گفتگو داشت و از انها خواست از تشدید تنش ها خودداری کنند اما تا زمانی که جامعه بین الملل متوجه نباشند که چگونه درگیری بین این دو کشور کوچک می تواند به بحرانی با پیامدهای جهانی بدل شود، بعید است بتوانند در آرام کردن اوضاع به موفقیت برسند

منبع: فارین افرز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما