twitter share facebook share ۱۴۰۳ تیر ۱۲ 70

برنده انتخابات ریاست جمهوری ایران وارث مشکلات داخلی بسیاری خواهد بود ولی یک نقطه قوت را نیز به ارث خواهد برد؛ نفوذ روزافزون تهران در صحنه بین الملل

ایران تحت رهبری آقای خامنه ای توانسته است که طی دهه ها فشار آمریکا را خنثی کند و با ترک روابط با غرب و گردش به سمت چین و روسیه، از انزوا خارج شود. اقتصاد ایران همچنان تحت تأثیر تحریم ها قرار دارد ولی توانسته است با فروش نفت به چین و قراردادهای تسلیحاتی با روسیه، به حیات مالی و دیپلماتیک خود ادامه دهد

تهران همچنین از اشتباهات آمریکا در خاورمیانه و سیاست پرنوسان کاخ سفید در قبال منطقه، نهایت استفاده را برده است؛ به طوری که امروزه بیش از هر زمان دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، تهدیدی برای متحدان و منافع آمریکا در خاورمیانه به شمار می رود

امروزه ردپای نظامی ایران گسترده تر از همیشه است. گروههای مسلح مورد حمایت ایران تأسیسات نقتی عربستان را با موشک هدف قرار داده و کشتی رانی بین المللی را در دریای سرخ مختل کرده اند. این گروهها بر سیاست عراق، لبنان، یمن و سوریه سلطه دارند و از زمان حمله هفت اکتبر حماس، ویرانگرترین حملات را به اسرائیل در دهه های اخیر انجام داده اند. ماه آوریل ایران برای نخستین بار به خاک اسرائیل مستقیما حمله نظامی کرد. به گفته مقامات غربی این کشور همچنین حملاتی را به مخالفان خود در اروپا و جاهای دیگر جهان سازماندهی کرده است

صرف نظر از اینکه چه کسی در ایران یا آمریکا به ریاست جمهوری برسد، نقش و نفوذ تهران در صحنه بین الملل از جمله فروش پهپاد به روسیه در جنگ اوکراین، تهدید شبه نظامیان مورد حمایت ایران و گسترش اخیر برنامه هسته ای تهران، همچنان مسئله ای مهم باقی می ماند

سوزان مالونی مدیر برنامه سیاست خارجی مؤسسه بروکینگز می گوید: «ایران از بسیاری جهات قوی تر، تأثیرگذارتر، خطرناک تر و تهدیدکننده تر از 45 سال پیش است»

انتخاب های سیاست خارجی ایران، هزینه های زیادی در داخل کشور داشته است. اقتصاد ایران و استانداردهای زندگی در این کشور از رقیبان عربش در خلیج فارس بسیار عقب تر است؛ همین امر سبب شده است تا جمهوری اسلامی حمایت عمومی را از دست دهد و رو به سرکوب اعتراضات مکرر مردمی آورد

اریک بروئر مدیر سابق شورای امنیت ملی می گوید: «نظام جمهوری اسلامی مشروعیت خود را از دست داده است و به نظر نمی رسد که راه حلی برای این مشکل داشته باشد»

قدرت فزاینده ایران در صحنه بین الملل، نشانه شکست غرب است. از زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر، سیاست گذاران غربی درصدد یافتن یک استراتژی مؤثر برای مهار ایران بوده اند

ابزار سیاست غرب یعنی تحریم ها، برای انزوای تهران در سطح بین المللی کارآمدی کمتری پیدا کرده است. به عقیده تحلیلگران ایران با تعمیق روابط خود با روسیه و چین توانسته است تأثیر تحریم ها را کم کند

درست است که تحریم های غرب میلیاردها دلار هزینه برای ایران داشته، ولی به اهداف خود نرسیده است. به گفته حسین موسویان از دیپلمات های سابق ایران: «اکنون ایران بیش از هر زمان دیگری در منطقه تأثیرگذار است؛ چین اقتصاد ایران را تسخیر کرده و ایران به روسیه نزدیک تر شده است»

ما بیش از دو دهه است که شاهد سیاست پرنوسان غرب در قبال ایران بوده ایم. رؤسای جمهور آمریکا برای تحقق اهداف مورد نظر و انزوای ایران، بارها از دیپلماسی به سمت استفاده از زور و بالعکس چرخیده اند

برای نمونه زمانی که ایالات متحده سال 2001 به افغانستان حمله کرد، واشنگتن برای سرنگونی طالبان، از ایران کمک نظامی و اطلاعاتی خواست ولی چند ماه بعد بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، ایران را در کنار عراق و کره شمالی بخشی از محور شرارت نامید.

اما استراتژی ایران برای چندین دهه ثابت بوده است. این استراتژی که «دفاع روبه جلو» نام دارد، مبتنی بر بازدارندگی و ایجاد شبکه ای از شبه نظامیان وفادار است

سیاست آمریکا در مواقعی، ناخواسته به افزایش قدرت ایران کمک کرده است. سرنگونی صدام در سال 2003 –که دشمن قسم خورده ایران بود- و شکست واشنگتن در ایجاد ثبات در عراق پس از جنگ، باعث تقویت نفوذ تهران شد

پس از برکناری طالبان در سال 2001 توسط آمریکا، واشنگتن قدرت و موقعیت خوبی در خاورمیانه داشت. حتی چند ماه بعد از حمله بوش به عراق در سال 2003 که با استناد به توسعه سلاح های کشتار جمعی صدام صورت گرفته بود، ایران برنامه مخفیانه خود را برای ساخت تسلیحات اتمی متوقف کرد و مذاکرات بین المللی را در مورد برنامه هسته ای اش آغاز نمود

ولی حمله به عراق، به مرور موقعیت و قدرت آمریکا را در منطقه به نفع ایران تغییر داد و باعث شد که نفوذ تهران از طریق نیابتی های شبه نظامی اش افزایش بیابد. اشغال طولانی مدت عراق توسط آمریکا که طی آن نزدیک به 4500 سرباز آمریکایی و صدها هزار غیرنظامی عراقی کشته شدند، افکار عمومی آمریکا را علیه مشارکت کشورشان در جنگ های طولانی در منطقه برانگیخت

البته ایران هنوز به هدف خود برای بیرون راندن ایالات متحده از منطقه نرسیده است و واشنگتن همچنان قدرت برتر در خاورمیانه می باشد ولی اکنون ایران دو متحد قوی به نام روسیه و چین دارد که آنها نیز خواهان کاهش نفوذ آمریکا در سراسر جهان هستند

ایران درعین حال که کوشیده است تا از خطوط قرمزی که می تواند سبب اقدام مستقیم نظامی آمریکا شود پرهیز کند، به قدرت بزرگ منطقه تبدیل شده است. اینکه ایران توانسته است طی چند دهه استراتژی خود را ثابت نگه دارد، از این رو است که مسائل مربوط به امنیت ملی از جمله برنامه هسته ای و استراتژی نظامی توسط رئیس جمهور تعیین نمی شود، بلکه توسط نهادهای غیرمنتخب –بیت رهبری و سپاه- گرفته می شود

برنامه هسته ای ایران نشان می دهد که تهران تاچه حد در بهره برداری از سیاست های متزلزل آمریکا، ماهر بوده است

دولت اوباما برای کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه، حل موضوع هسته ای ایران را ضروری می دید. در سال 2015 ایران و شش قدرت جهانی به توافق مهمی رسیدند که طی آن محدودیت های سختگیرانه علیه فعالیت های هسته ای ایران طی حداقل ده سال وضع می شد و در ازای آن تهران از تحریم های بین المللی رهایی می یافت

حامیان این توافق آن را نشان دهنده موفقیت آمیز بودن سیاست چماق و هویج می دانستند و امیدوار بودند که این توافق منجر به مهار طولانی مدت برنامه هسته ای ایران و کاهش تنش ها در منطقه شود

ولی مخالفان بر این باور بودند که توافق به ایران اجازه می دهد بعد از ده سال و درشرایطی که اکثر تحریم های بین المللی از بین رفته است، کار روی سلاح هسته ای را دوباره ازسر بگیرد. برخی نیز از این توافق به دلیل عدم توجه به فعالیت های نظامی ایران در منطقه انتقاد کردند

در پی توافق هسته ای، حضور ایران در منطقه بیشتر شد؛ حمایت ایران از بشار اسد، به رئیس جمهور سوریه کمک کرد تا از بهار عربی و جنگ داخلی جان سالم به در برد. ایران نفوذ خود را در سوریه تعمیق کرد، از تهران به سواحل مدیترانه در سوریه یک گذرگاه زمینی ایجاد نمود -که از آن برای حمل سلاح و نیرو استفاده می کند- و شبه نظامیان متحد خود را در نزدیکی مرز اسرائیل مستقر کرد

ایران همچنین در سوریه، با روسیه همکاری کرد؛ این رابطه در پی جنگ اوکراین و ارائه پهپادهای ایرانی به روسیه گسترش یافت. اکنون شبه نظامیان مورد حمایت ایران، بر صحنه سیاست لبنان، عراق و یمن مسلط هستند و عربستان و امارات –شریکان امنیتی واشنگتن در منطقه- هنوز نتوانسته اند از باتلاق جنگ یمن خارج شوند

توافق هسته ای باعث شد که بین دولت اوباما، نتانیاهو و برخی از کشورهای عربی خلیج فارس بر سر سیاست آمریکا در خاورمیانه، مناقشه رخ دهد

رابرت اینهورن از مقامات ارشد سابق وزارت امور خارجه و معمار توافق هسته ای ایران می گوید: «به نظرم ما بیش از حد به موضوع هسته ای مشغول بودیم و به اندازه کافی به مسائل منطقه ای نپرداختیم». وی افزود: «اوباما حق داشت که نفوذ منطقه ای ایران را از مذاکرات هسته ای جدا نگه داشت و به شدت با طرح فعالیت های منطقه ای بی ثبات کننده ایران در مذاکرات مخالفت کرد. ولی مسئله این است که او بعد از توافق هسته ای، موضوع دخالت های منطقه ای ایران را دنبال نکرد»

سال 2018 ترامپ از توافق هسته ای خارج شد و سیاست فشار حداکثری را بر ایران اعمال کرد. این سیاست شرکت های خارجی را که با ایران تجارت می کردند، مجازات کرد و روند احیای تجارت تهران با اروپا را متوقف نمود

ولی ایران علیرغم افتادن دوباره به ورطه مشکلات اقتصادی، از مذاکرات جدید خودداری کرد. بایدن احیای توافق هسته ای را هدف اصلی سیاست خارجی خود قرار داد ولی مذاکرات مجدد در اوت 2022 با خروج تهران از توافق، شکست خورد

ایران از آن زمان برنامه هسته ای خود را بازسازی کرده، از آنچه زمان توافق هسته ای انجام می داد، بسیار فراتر رفته و عملا به آستانه تولید سلاح رسیده است

مترجم: فاطمه رادمهر

منبع: وال استریت ژورنال

نظر شما