بشر از ابتدا در حال تکامل و ترقی و تعالی بوده و به سوی بهتر شدن گام برداشته است. بشر مطمئن است که وضعیتِ برتر برای او امکانپذیر است و از همین رو، برای رسیدن به آن تلاش میکند. اگر، آنگونه که برخی اعتقاد دارند، بشر رو به سقوط و نابودی داشت یا جهان در حال پسرفت و حرکت قهقرایی بود و در امور مختلف به وضع نامطلوبتر راه میپیمود، انسان، با امید و قدرت و ایمان، برای آینده تلاش نمیکرد. زنجیره مستحکمِ علم از حوزههای مختلف علمی و نظامهای اجتماعی میجوشد. تلاشهایی که برای تجربهاندوزی در حوزههای اجتماعی و نیز در نجوم و ساخت ابزار و وسایل و عرصه حملونقل صورت میگیرد، همه و همه، آینده بهتر را نوید میدهند؛ آیندهای که در آن همه افراد بشر توان و امکانات و شایستگی خود را برای رسیدن به زندگی سعادتمندانه به کار میگیرند. همانگونه که استحضار دارید، در حال حاضر، تنها بخشی از توان انسان یا به تعبیر بهتر، بخش اندکی از توانایی بشر در راه زندگی به کار میرود و بخش عمده استعدادها معطل مانده و همچنین، اغلب افراد همواره خارج از گود هستند و توان و شایستگی آنان صرف تأمین زندگی و سعادت انسان نمیشود.
هر یک از ما، در هر حوزهای از حوزههای انسانی، برای رسیدن به قله در تلاش است. اما کدامین قله؟ قله آن است که همه انسانها با تمام شایستگیها، نه فقط با توان مادی یا فکری، در راه خیر و صلاح بشر تلاش کنند. شکی نیست که این نظام، همانند آرزویی، بر فکر و اندیشه هر انسان تلاشگری سایه افکنده است.
بنابراین، آینده بهتر و آرمانی همان چیزی است که از دوران افلاطون رؤیا بوده است و آن را «مدینه فاضله» میگفتند. این آینده و این جامعه آرمانی، که همه تواناییها و همه فرزندان بشر در ساختن آن مشارکت داشته باشند، آرزوی همه انسانهاست. عقیده شیعیان به امام مهدی (عج) در حقیقت، انتظار فردی است که برانگیزاننده و بشارتدهنده این آینده است؛ آیندهای که آرزوی همه و آینده همه است.
بعد تربیتی انتظار ظهور
مفهوم انتظار نزد ما، معنای حقیقی خود را از دست داده و منحرف شده است. ما انسانها، به بهانه انتظار، از مسئولیتهای خود شانه خالی میکنیم و کار و تلاش را در انتظار ظهور صاحبالزمان رها کردهایم. این انحراف در همه ارزشها اتفاق افتاده و ابزاری شده است برای بهرهمند نشدن از ارزشها. اما حقیقت این است که اندیشه انتظار در حیات این مذهب نقش مهمی داشته است، زیرا امید همان زندگی در آینده و راه آینده و وسیله پیوند آدمی به آینده است. انسانی که از آینده نومید بشود، گویی میان خویش و آینده دیواری کشیده که عبور از آن ناممکن است. نومیدی جمود است و جمود، در حقیقت، توقف و مرگ. در حالی که زندگی و استمرار آن یعنی بقای انسان در لحظه بعد، یعنی حرکت انسان از لحظهای به لحظه بعد اما اگر جمود حاکم باشد، دیگر حرکتی وجود ندارد و نبودن حرکت به معنای مرگ است.
امید عبارت از راهی گشاده و روشن، و یأس، تسلیم در برابر وضعیت موجود است. آیا کسی که از آینده خویش ناامید شده، به مرگ طبیعی مرده است؟ نه، بلکه دچار مرگ حقیقی شده است نه مرگ طبیعی. فردی که از آینده ناامید شده، گمان میبرد که زندگی فایدهای ندارد، پس میگوید ما را به حال خود واگذارید. بگذارید بخوریم و در بازار راه برویم و بچریم. همین کافی است. این کارها دلیل بر این است که در این صورت، اتفاق یا حرکتی صورت نمیگیرد، بلکه فقط جمود و سکون است. بنابراین، امید راه آینده است و اگر ناامید شویم، تسلیم وضعیت موجود شدهایم. تسلیم وضعیت شدن، یعنی تسلیم شدن در برابر واقعیت موجود؛ همانند حل شدن شکر یا نمک در آب. بنابراین، امید شرط بقا و پایداری است.
برادران، همانگونه که میدانید و تاریخ نیز بهروشنی گواهی میدهد، بر ما و بر هر ملتی دوران درازی از رنج و محنت گذشته است و اگر امید به ظهور امام زمان و فرج الهی نبود، از میان رفته بودیم. اما این سخن حضرت رسول اکرم (ص)، که «اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی میگرداند، چندانکه مردی از اهل بیت من، همنام و همکنیه من، ظهور کند و زمینِ پر از ظلم و بیداد را از عدل و قسط پر کند» به ما امید میبخشد و بقای ما را تضمین میکند، زیرا ما به سخن پیامبر اعتقاد داریم و در آن شک نمیکنیم. امید است که ما را حفظ کرده و زنده نگه داشته است و امید است که میان ما و آینده راهی باز کرده است. و امید خود از این عقیده سرچشمه میگیرد.
این اندیشه و تفکر به ما اختصاص ندارد. شما میدانید که پس از عروج حضرت مسیح (ع)، یا به اعتقاد مسیحیان، پس از شهادت و عروج روح آن حضرت، ستمی بر مسیحیان رفت که در تاریخ و تاریخ ادیان مانندی ندارد. اما امید و اعتقادی که به این بشارت داشتند که «روح حق خواهد آمد»، همان که به روحالقدس و تجلی روحالقدس و اتحاد آن با کلیسا تفسیر میشود، همان بخشی که ما آن را با ظهور حضرت محمد (ص) تفسیر میکنیم، آنها را از نابودی نجات داد. اگر این امید به آینده و پیروزی نبود، برای مسیحیان امکان حیات و بقا وجود نداشت. آری، در آن زمان، ذلت و رنج از حدّ طاقت بشری فراتر رفت و این مسئله نزد پژوهشگران تاریخ معروف است. امید نتیجه تربیتی انتظار فرج و گشایش است. این انتظار نقش مهم خود را در تاریخ ما ایفا کرده است و إنشاءالله در تاریخ آینده هم ایفا خواهد کرد.
معنای انتظار
معنای انتظار رها کردن کار و واگذاری آن به دیگران نیست. این خلافِ انتظار است. اینگونه عمل کردن تسلیم شدن است. اگر امروز بگویند که ما در انتظار حمله ناگهانی دشمن هستیم، معنای آن چیست؟ آیا معنای این انتظار این است که از خانه خارج شویم و بخوابیم و اعتنایی نکنیم؟ نه. این انتظار نیست. انتظار عبارت است از اینکه آماده باشیم؛ شمشیر و تفنگ در دست، تمرین کنیم و آموزش نظامی ببینیم؛ خود را آماده سازیم؛ مراقب و نگهبان بگماریم و رادارها را فعال کنیم تا زمان حمله ناگهانی دشمن را دریابیم. این است معنای انتظار.
ما در انتظار حضرت مهدی (عج) هستیم. حضرت مهدی، پس از آنکه ظلم و جور جهان را فرا گرفت، چه خواهد کرد؟ او میآید و عدل و داد را در جهان حاکم میکند. این آرزو چقدر عظیم است و این هدف چقدر بزرگ! مهدی (عج) تنها کسی است که جهان را پس از گسترش ستمکاری، از عدل و داد پر خواهد کرد. این حادثه بزرگی است که هیچچیز جز صاحب آن روز، بزرگتر از آن نخواهد بود.
آیا این حادثه تنها به دست حضرت مهدی (عج) روی میدهد؟ طبیعتاً نه. ما باید همکاری و همیاری کنیم. ما میخواهیم که امام عصر (عج) به تمام و کمال در جهان ظهور کند؛ علم او، هنر او، قدرت و تربیت او ظهور کند. ما باید آماده باشیم. زمانی که از ما دعوت میشود، چه باید بکنیم. ما باید آماده ایفای نقش خود باشیم. هنگامی که آن حضرت فریاد «ای مردم» برمیآورد، او را لبیک بگوییم. باید آماده باشیم و از هرچه داریم، دست بشوییم و در حال آمادهباش و با آمادگی کامل به کمک او بشتابیم. اگر جز این است، پس معنای انتظار چیست؟ انتظار یعنی آمادگی، بسیج شدن، آموزش و آمادگی روحی و روانی و فکری و معنوی و جسمی و نیز آمادگی تکنولوژیک و نظامی. گذشتگان ما چنین بودند. ما نیز چنین بودهایم.
زندگی و عزت و پیروزی و موفقیت، هزینه دارد. این همه بدون هزینه و رایگان به دست نمیآید. خداوند جز از راه اسباب و وسایل، امور را سامان نمیدهد. کسی که در انتظار عزت و شرف است، نمیتواند انتظار پیروزی ناگهانی داشته باشد و نباید بدون تلاش و رنج، متوقع عزت و شرف باشد. سخنی از حضرت علی (ع) نقل میکنم که فرمود: «آرزوها نشانه فریب خوردن انسانهای کمعقل است.» انسان باید احمق و نادان باشد که بدون رنج و تلاش انتظار موفقیت را بکشد و عظمت و قدرت را بدون رنج طلب کند. این ممکن نیست. آرزوها نشانه فریب خوردن انسانهای احمق است.
انتظارْ محرّک است. برای مثال آیا ممکن نبود که خداوند ما را به نماز فرمان دهد و بفرماید روی صندلی بنشینید و حرکت نکنید و چشمهای خود را ببندید و تنها قلب خود را متوجه پروردگار سازید؟ آیا این امر میسر نبود؟ چرا خداوند چنین نفرمود؟
یکی از محققان بزرگ به نام محمد اسد میگوید که در نماز مسلمانان، بزرگترین درسهای زندگیِ انسان وجود دارد. ممکن بود انسان هنگامی که نماز میخواند، ساکت و بیحرکت فقط با دل خویش متوجه خدا باشد. اما آنگونه نیست که صوفیان میگویند. محمد اسد میگوید که تو در نماز خویش با قلب خود متوجه خدا هستی و همزمان سجده میکنی و به رکوع میروی تا بدین وسیله دو مقام را با هم جمع کنی: یکی مقام توجه به خدا با قلب و دیگری عملی که صورت میدهی، اعم از ذکر گفتن یا قیام و رکوع و سجده یا مقام صدور فعل از جسم انسان. این آموزش یا تمرینی است که به تو داده میشود تا قلب و فکر تو همزمان با هم کاری صورت دهند.
پس از تمرین نماز و یادگیری همراهی فکر و قلب، هرگاه کاری بکنی یا خرید و فروشی انجام بدهی گویا در حال جهاد فی سبیلالله هستی: «وَابتَغِ فِیمأ أتاکَ اللهُ الدّارَ الآخِرَهَ،» و یا حدیث: «الکادُّ علی عَیالِهِ کَالمُجاهِدِ فِی سَبِیلِ اللهِ» (آنکه برای روزی خانوادهاش تلاش میکند چون مجاهد در راه خداست.) او میخواهد از وجود تو مبارزی بسازد حتی در عبادات. در عبادات دیگر هم، مانند حج و قربانی، همینگونه است. هیچیک از احکام اسلامی یا دینی به مسائل اجتماعی بیاعتنا نیست. بنابراین، دین به مسائل دنیا نیز اهتمام و توجه دارد. اگر ما بخواهیم با امیال و اختلافات و سختیها و تصلب و مسخ شدن و شبنشینیها و فساد زندگی کنیم، مستحق حیات نیستیم و محکوم به مرگیم. یا لااقل باید گفت لایق زندگی شرافتمندانه نخواهیم بود.
کوتاه سخن انکه: تصور کنید که بسیاری از مردم از امید به آینده بریده باشند. چه اتفاقی میافتد؟ این جماعت باید بدانند که ناامیدی کفر است. پس مؤمن ناامید نمیشود. اوضاع و احوال هرگونه که باشد، مهم نیست. یهودیان، قبل از حضرت موسی (ع)، چه ذلتها کشیدند، چند صد سال خواری را تحمل کردند، از همهجا رانده میشدند، باز هم تحمل و ایستادگی کردند. هرکس، هر انسانی و هر ملتی تلاش کند، به هدف میرسد. بنابراین، ما هرگز امید را از دست نخواهیم داد، پیش از این، اوضاع بسیار دشوارتر از امروز بر ما گذشت و ما هرگز نومید نشدیم. ما امروز نیازمند امید، انتظار و آمادگی هستیم. محال است خداوند انتظار را به معنای فرافکنی و شانه خالی کردن از ما بپذیرد: «وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزیزٌ.» خداوند چه کسی را یاری میکند: «الَّذینَ إنْ مَکَنّاهُمْ فِی الأرْضِ أقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أمَرُوا بِالْمَعْروفِ وَ نَهَوْا عَنِ المُنْکَرِ»
*آیت الله سید موسی صدر
نظر شما