twitter share facebook share ۱۳۹۶ اسفند ۱۹ 2186

چند روز پیش بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در اجلاس ایپک در آمریکا سخنرانی می کرد؛ او بعد از تعارفات معمول مانند تشکر از حامیان تل آویو در ایالات متحده، سخنرانی خود را با موضوع امنیت اسرائیل آغاز و اتهامات همیشگی اش علیه ایران را تکرار کرد و سپس سراغ معرفی توانمندی های اسرائیل رفت.

فکر می کنید اولین چیزی که درباره ویژگی برتر اسرائیل گفت چه بود؟ تسلیحات نظامی اش، گنبدش آهنین اش، موسادش یا ...؟

هیچ کدام! او درباره قدرت اسرائیل در عرصه آب سخن گفت. نتانیاهو گفت 90 درصد آب مصرفی در اسرائیل بازیافت می شود و این بالاترین رقم در سراسر جهان است. او همچنین از فناوری های مرتبط با کشاورزی سخن گفت که می تواند مصرف آب کشاورزی را مدیریت کند... نتانیاهو بعد از این سخنان بود که سراغ مسائل دیگری مانند تسلیحات نظامی کشورش رفت و آنها را به رخ کشید.

سرزمین فلسطین، از کم آب ترین مناطق خاورمیانه به شمار می رود؛ اسرائیل نیز کشوری است که همواره مسائل امنیتی در آن حرف اول را می زند ولی حاکمانش، در دهه های گذشته نه تنها مباحث امنیتی را دلیلی بر عدم توجه شان به آب قلمداد نکردند بلکه خود آب را محوری ترین مسأله امنیتی دانسته و برایش برنامه ریزی کرده اند.

نتانیاهو، بر خلاف همه دروغ ها و دغل هایش، درباره آب راست گفته است؛ اسرائیل در جهان به مدیریت منابع آب به ویژه در عرصه بازیافت و تصفیه آب شهره است به طوری که رتبه نخست جهان در زمینه بازیافت آب های مصرف شده را دارد و بعد از آن، اسپانیا و آلمان قرار دارند.

تصفیه آب های مصرفی، مهم ترین استراتژی جهانی برای مقابله با کم آبی است. آب های بازیافتی به حدی تمیز و بهداشتی هستند که حتی می توان آن ها را نوشید، هر چند هم اکنون آب های بازیافتی صرفاً در شست و شو و استحمام، کشاورزی و ... به کار می روند.

ایران بزرگ ترین مخالف و دشمن اسرائیل در جهان است. هم از این روست که این دو، مدام در حال پایش توان تسلیحاتی همدیگر هستند. ایران موشک دوربرد می سازد و اسرائیل می کوشد دفاع ضدموشکی اش را تقویت کند و دوباره ایران توان و تکنولوژی موشکی اش را افزایش می دهد.

نگاه تقابلی با اسرائیل اما نباید در توان موشکی محدود بماند؛ آینده نگری ایجاب می کند در کنار تقویت مداوم قدرت موشکی، کانونی ترین نقطه بحران در منطقه یعنی آب نیز مورد توجه جدی قرار گیرد تا در این زمینه بیش از این عقب نمانیم.

آنچه روز جمعه، 18 اسفند 96 در استان اصفهان رخ داد، هشداری بسیار جدی است. صدها کشاورز با پلیس درگیر شدند تا مانع انتقال آب از اصفهان به یزد شوند و در نهایت هم موفق شدند با ایجاد اختلال در برق سامانه آبرسانی، انتقال آب به یزد را برای چند ساعت مختل کنند.

از آن طرف نیز خوزستانی ها هر از گاهی تجمعات اعتراض آمیز علیه انتقال آب کارون به استان های مرکزی از جمله اصفهان برگزار می کنند. اوضاع در سایر نقاط کشور نیز مساعد نیست و دشت های برداشت ممنوع تقریباً همه کشور را فرا گرفته اند. برخی هشدار می دهند که با روند کنونی در سال های آینده بخش های زیادی از کشور دیگر قابل سکونت نخواهند بود و مهاجرت های میلیونی از مناطق بی آب به مناطق کم آب، جغرافیای انسانی کشور را نیز تغییر خواهد داد و بحران های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی جدی برای کشور ایجاد خواهد کرد که تضعیف جدی وحدت ملی و گسترش نزاع های داخلی، از آن جمله است.

مدیریت آب کشور باید متمرکز، عالمانه و آمرانه باشد؛ آب کم (که کمتر می شود) و تقاضای زیاد (که زیادتر می شود)، این را می طلبد. نمی شود که نمایندگان فلان استان کم آب برای جلب نظر رأی دهندگان، امتیاز مجتمع های صنعتی که نیاز به آب فراوان دارند برای استان خود بگیرند ولی در واقع یک نقطه بحران زا در استان بیافرینند که برای دهه ها آب منطقه را می بلعد و نهایتاً کار به انتقال آب می کشد و ... .

صنایع فولاد و خودروسازی از جمله آب برترین صنایع هستند ولی به جای آن که در حاشیه آب های خلیج فارس و عمان تأسیس شوند، در کنار شهرهای کویری و کم آبی مانند اصفهان و کاشان راه اندازی شده اند. یا در برخی مناطق کم آب ایران مانند سیستان و بلوچستان و اصفهان، برنج کاری می کنند حال آنکه برنج بیش از همه محصولات کشاورزی به آب نیاز دارد.

کشاورزی نیز که بیشترین آب مصرفی کشور را به خود اختصاص داده است، همانند دوره مادها انجام می شود، یعنی از چاه یا رودخانه ای، آب را از طریق جوی ها به پای درختان می برند و به روش قدیمی غرقابی آبیاری می کنند، حال آن که امروز روش های متعددی مانند آبیاری قطره ای وجود دارد که مصرف آب را چندین برابر کمتر می کنند.

آب، بی تردید اولین مسأله کشور است اما جامعه ما درگیر امور فرعی و حاشیه ای است،؛ به راستی در سخنرانی های مسؤولان، نطق ها و مصوبات مجلس، برنامه های دولت و گفت و گوهای مردم چقدر به آب بهاد داده می شود؟! نزدیک به هیچ!

از اسرائیل گرفته تا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، برنامه های جدی برای مدیریت منابع آب دارند: شیرین سازی آب دریا، مدرنیزه کردن کشاورزی و تغییر الگوی کشت، تصفیه آب های مصرفی و بازیافت فاضلاب، نوسازی شبکه انتقال آب و ... اما در ایران برغم تمام هشدارها، مسأله آب جدی گرفته نمی شود و کار بدانجا می رسد که مردم یک شهر علیه انتقال آب به یک شهر دیگر با پلیس کشورشان زد و خورد می کنند. 

آنچه در استان اصفهان اتفاق افتاد، چیزی فراتر از یک هشدار آبی بود؛ فقط کافی است اندکی به این بیندیشید که این مردم روزگاری برای دفاع از کشورشان، همسنگر هم بودند و در حق هم چه ایثارها و جانفشانی ها که نمی کردند ولی اکنون کار به جایی رسیده که همین مردم برای بستن آب بر روی یکدیگر درگیر می شوند! 

دردمندانه باید گفت مسأله آب از بحران گذشته است و با توجه به تبعاتی که به بار می آورد -و البته آورده است- باید سراغ تعبیر فاجعه رفت. 

*عصر ایران؛ جعفر محمدی

نظر شما