از زمان تولد داعش در سال 2014 و تسلط آن بر شمال عراق و شرق سوریه، این انتظار وجود داشت که این گروه به زودی در پاکستان ریشه بدواند و از فضای افراطگرایی و فرقهای حاکم بر آن کشور به بهترین شکل بهرهبرداری کند
دولتمردان پاکستان نیز همچون برخی دیگر از کشورها، تهدید داعش را حس کردند لذا نهادهای امنیتی آن کشور علیه گروههایی که احتمال داشت به داعش بپیوندند از جمله لشکر جنگوی، اقداماتی انجام دادند
این کارزار منجر به کشته شدن مالک اسحاق یکی از بنیانگذاران و رهبران لشکر جنگوی شد. اسحاق در ژوئیه 2015 در تیراندازی پلیس به همراه دو پسرش و 11 شبهنظامی دیگر کشته شد. بر اساس گزارشات، اسحاق میخواست به داعش بپیوندد بنابراین به مشکلی امنیتی بدل شده و یکی از اهداف اصلی دولت پاکستان بود
کشتن اسحاق تنها بخشی از عملیات دولت برای از بین بردن شبهنظامیان رادیکال لشکر جنگوی در مناطق مختلف کشور بود. لشکر جنگوی در واکنش به این عملیاتها، تحت لوای داعش شروع به هدف قراردادن تأسیسات دولتی، غیرنظامیان و شیعیان پاکستان کرد
کشتن اسحاق نتوانست مانع از ظهور شاخههای داعش در پاکستان و افغانستان –حتی در زمانی که هنوز نیروهای آمریکایی در آن کشور حضور داشتند- شود. علیرغم سرکوب دولت، داعش توانست در پاکستان گسترش یابد زیرا از پیش، افراطگرایی مذهبی در آن کشور، هم از طریق گروههای ممنوعهای همچون لشکر جنگوی و هم از طریق گروههای قانونی رواج گستردهای داشت
امروز پاکستان با تهدید داعش مواجه است و بهویژه پس از خروج آمریکا از افغانستان، این تهدید بیشتر هم شده است. 4 مارس این گروه از طریق یک بمبگذار انتحاری یکی از مساجد شیعیان در شمال غربی پیشاور در منطقه خیبر پختونخواه را مورد حمله قرار داد و 64 نفر را کشت و بسیاری را زخمی کرد. این مرگبارترین حمله در نزدیک به چهار سال اخیر در پاکستان بود
داعش کمتر از یک هفته بعد حمله بزرگ دیگری را در بلوچستان در جنوب غربی پاکستان ترتیب داد. یک بمبگذار انتحاری در مسیر کاروان رئیسجمهور عارف علوی خود را منفجر کرد که به کشته شدن شش تن از نیروهای امنیتی و زخمی شدن 22 تن دیگر از جمله 19 نیروی پلیس انجامید
این حملات تهدید فزاینده داعش برای پاکستان را نشان میدهد. تحلیلگران امنیتی معتقدند که شبهنظامیان داعش از افغانستان به پاکستان آمدهاند چرا که در این کشور به دلیل فرقهگرایی و افراطگرایی مذهبی، پتانسیل بالایی برای جذب نیرو و انجام عملیات مختلف دارند
اعتقاد بر این است که اکثر جنگجویان داعش در پاکستان را سربازان و فرماندهان سابق لشکر جنگوی تشکیل میدهند که مدتها علیه شیعیان برنامهریزی و فعالیت میکردند
در سه دهه گذشته فرقهگرایی چشمانداز پیش روی پاکستان را تیرهو تار کرده است. تهدید فزاینده داعش، نگرانی شیعیان را –که در میان دیگر اقلیتهای مذهبی بیش از همه هدف ستیزهجویان سنی قرار گرفتهاند- افزایش داده است. هزاران مسلمان شیعه حتی قبل از ظهور داعش در پاکستان، جان خود را بر اثر اقدامات خشونتآمیز سنیهای افراطی از دست دادند
رهبر دیکتاور سابق پاکستان، ژنرال ضیاءالحق که در سالهای 1977-1988 حکومت را در دست داشت حامی افراطگرایی بود. با تشدید رقابتهای منطقهای ایران و عربستان، افراطگرایی مذهبی در پاکستان تقویت شد. انقلاب ایران در سال 1979 و حمله شوروی به افغانستان، هر دو به مسائل مذهبی و فرقهای در پاکستان دامن زد. منافع ایران در صدور دیدگاههای انقلابی خود در مورد اسلام شیعی، ترس عربستان از نفوذ ایران را بیشتر کرد و باعث شد که ریاض در واکنش، اقدام به تأسیس شمار زیادی مدرسه در منطقه و تأمین مالی گروههای مجاهدی کند که در افغانستان روبروی شوروی میجنگیدند
برخی، ظهور داعش در پاکستان را آخرین نتیجه رقابت دیرینه ایران و عربستان میدانند؛ رقابتی که همیشه پیامدهایی تلخ بههمراه داشته و سبب ظهور تروریسم فرقهای شده است
درست است که حکومت پاکستان برخی از گروههای تندرو را ممنوع کرده، اما برخی دیگر از این گروهها تشویق شدهاند و مورد حمایت قرار گرفتهاند. بنابراین رشد داعش در پاکستان بهای سنگینی است که این کشور باید بابت اجازه دادن به رشد افراطگرایی مذهبی در دهههای گذشته بپردازد
لازم به ذکر است که برخی از اقدامات دولت برای سرکوب گروههای تندروی سنی مؤثر بوده است. سال 2015 نهاد امنیتی پاکستان در چارچوب «برنامه اقدام ملی» استراتژی 20 مادهای را برای مبارزه با تروریسم به اجرا گذاشت؛ این استراتژی حملات افراطگرایان را به شکل قابل توجهی کاهش داد. در سالهای بعد عناصر داعش در پاکستان برای سازماندهی مجدد خود و پیوستن به شبهنظامیان داعش در افغانستان، به آن کشور رفتند اما طبق شنیدهها پس از آنکه توسط طالبان افغانستان سرکوب شدند، بار دیگر به پاکستان نقل مکان کردند. طالبان افغانستان توانسته تا حدی تهدید داعش در آن کشور را خنثی کند؛ این امر میتواند پاکستان را به پایگاه خوبی برای این گروه تروریستی بدل کند
دو کشور، مرزی طولانی و نفوذپذیر دارند که به شکل مطلوبی هم مدیریت نمیشود. خطر ورود تروریستها از افغانستان به پاکستان، مقامات پاکستانی را بر آن داشت تا مرز دو کشور را حصار بکشند اما دولت افغانستان با این تصمیم مخالف بود. حالا که طالبان کنترل افغانستان را در دست دارند، از دولت قبل نیز مخالفت بیشتری با ایجاد این حصار مرزی نشان میدهند. گرچه مقامات پاکستان بیتوجه به این مخالفتها حصار کشیدهاند و تقریبا کار ایجاد حصار هم به پایان رسیده است، اما طالبان برای نشان دادن مخالفت خود، در برخی از نقاط مرزی این حصارها را از بین برده است. به این ترتیب عناصر داعش میتوانند از اختلاف بین دولتها بهره برده و برای فرار از سرکوب هر دو دولت، بین دو کشور حرکت کنند
دلایل داخلی و بینالمللی حضور فرقهگرایان سنی از جمله داعش در پاکستان، از قرار ذیل است: بیمیلی اسلامآباد برای سرکوب کامل و بدون تبعیض گروههای نفرت افکن فرقهای و ستیزهجوی مذهبی، توان ستیزهجویان برای فرار به آن سوی مرز در مواردی که تحت تعقیب دستگاههای امنیتی پاکستان قرار میگیرند و ظهور دوباره آنها در پاکستان هر زمان که بخواهند
حاکمان پاکستان از گذشته درس نمیگیرند. تا زمانی که دولت با خشونت مذهبی به شکل پایداری مقابله نکند، شهروندان بیگناه پاکستان به نام دین و فرقه به کام مرگ خواهند رفت. ولی متأسفانه میبینیم که دولت حتی گاهی از ستیزهجویان حمایت میکند و این همان چیزی است که تهدید داعش را به وجود آورده است
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما