twitter share facebook share ۱۴۰۳ مرداد ۲۰ 703
خط انتقال برق ترکیه-عراق، بخشی از تغییرات گسترده تر است

21 ژانویه 2024 عراق برای واردات برق از ترکیه، خط جدیدی را افتتاح کرد. این خط 115 کیلومتری که به نیروگاهی در غرب موصل می رود، قرار است برق مناطق نینوا، صلاح الدین و کرکوک را تأمین کند

عراقی ها علیرغم برخورداری از ذخایر عظیم انرژی، به دلیل دهه ها درگیری و زیرساخت های ضعیف، در تابستان با قطعی دائمی برق مواجه هستند و از این حیث به ایران متکی می باشند. آنها برای بالابردن امنیت انرژی و تنوع بخشیدن به منابع انرژی وارداتی خود، این خط برق جدید را از ترکیه به عراق کشیده اند. به گفته محمد سودانی نخست وزیر کشور، این پروژه گامی استراتژیک برای پیوند دادن عراق به همسایگان و کاهش وابستگی به گاز ایران است

عراق با این اقدام ضمن تضمین آینده انرژی خویش، در راستای تغییر اتحادهای ژئوپلیتیکی خود گام برداشته است. انتظار می رود پیوند عراق با ترکیه در زمینه انرژی، از نفوذ ایران در عراق بکاهد و بر روابط دوجانبه اثر منفی بگذارد

این خط برق جدید منعکس کننده تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه است. عراق بدنبال گسترش مشارکت خود با ترکیه در بخش انرژی و پیشبرد پروژه «جاده توسعه» است. آنکارا نیز درصدد است تا نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. بغداد برای رفع نیاز خود به انرژی، علاوه بر مشارکت با ترکیه، تلاش گسترده ای نیز برای تقویت روابط خود با شورای همکاری خلیج فارس و دیگر بازیگران منطقه مانند اردن دارد و اخیرا واردات برق را از اردن اغاز کرده است. سودانی در 21 ژوئیه در سخنانی گفت که بغداد قصد دارد اتصال خود را با شبکه برق شورای همکاری خلیج فارس تا پایان سال جاری تکمیل کند

ایران به عنوان تأمین کننده اصلی انرژی بغداد، با چالش های خاصی مواجه بوده و حتی در تأمین برق مورد نیاز خود نیز شکست خورده است. به اعتراف وزارت نیروی ایران قطعی برق در این کشور مشکلی دائمی است؛ به ویژه در تابستان که دمای هوا بالا و تقاضا برای برق زیاد می شود، قطعی برق برای چند ساعت ادامه می یابد و بخش مسکونی و تجاری را تحت تأثیر قرار می دهد

زیرساخت های قدیمی، بخش عمده ای از مشکل ایران است. بسیاری از نیروگاهها به جای استفاده از سیستم های سیکل ترکیبی جدید، از فناوری ناکارآمد گاز و بخار استفاده می کنند. ایران دارای ذخایر قابل توجه گاز طبیعی است ولی تلاش برای افزایش تولید گاز با شکست مواجه شده و به تبع آن تولید برق نیز افزایش نیافته است

ایران طبق قرارداد 2013 روزانه حدود 1200 مگاوات برق و 25 میلیون مترمکعب گاز طبیعی به عراق صادر می کند. تهران و بغداد مارس 2024 قرارداد جدیدی را امضا کردند که بر اساس آن ایران متعهد شد به مدت پنج سال روزانه حدود 50 میلیون مترمکعب گاز به عراق صادر کند. ولی ناکامی ایران در تأمین نیاز داخلی، ظرفیت این کشور برای صادرات برق و گاز را نیز به خطرمیندازد. رابطه ایران و عراق در حوزه انرژی با چالش های دیگری نیز مواجه است؛ از جمله اینکه آمریکا موقتا عراق را از تحریم ها معاف کرده و اجازه داده است که از ایران برق بخرد. از این رو است که عراق درصدد تنوع بخشیدن به تأمین کنندگان خارجی انرژی خود برامده و ضمن آن کوشیده است تا از طریق مشارکت با دیگر کشورها، صنعت تولید برق داخلی را نیز توسعه دهد

یکی از اهداف عراق در مشارکت بیشتر با کشورهای خلیج فارس و متحدان آمریکا، کاهش نفوذ نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران است. سودانی در سفر ماه آوریل خود به ایالات متحده و سفر ماه ژوئن اردوغان به عراق، یادداشت تفاهم MOU را در زمینه تجارت و انرژی امضا کرد. همچنین اقداماتی در راستای برقراری ارتباط اقتصادی قوی تر بین عراق با عربستان و امارات درحال انجام است. مشارکت عراق در طرح های منطقه ای به رهبری امریکا از جمله شبکه برق شورای همکاری خلیج فارس، یکی از این اقدامات می باشد

آمریکا از تلاش های عراق برای تقویت امنیت انرژی و یافتن سرمایه گذار برای پروژه های زیرساختی جدیدش در حوزه انرژی حمایت می کند. در نتیجه چنین تلاش هایی اتکای عراق به انرژی ایران در سالهای اخیر کاهش یافته و امید است با رسیدن عراق به خودکفایی تا سال 2030 واردات انرژی از ایران از 40% به 25% برسد. اما همانطور که از اقداماتی مانند حمله پهپادی به میدان گازی خورمور عراق در آوریل 2023  برمی آید، ایران نفوذ خود را در بازار انرژی عراق در معرض خطر می بیند؛ لذا احتمالا در آینده شاهد افزایش تنش بین این دو کشور خواهیم بود. البته پیوندهای نزدیک تر عراق با آمریکا و کشورهای خلیج فارس می تواند از این کشور در برابر فشارهای ایران تاحدی مراقبت کند

منبع: مؤسسه خاورمیانه

چرا راستگرایان افراطی در بریتانیا دست به شورش زده اند؟

توجه رسانه های بریتانیا در ده روز گذشته، معطوف به اخبار اغتشاشات خشونت آمیز کشور بود

خیابان های سراسر کشور صحنه تقابل مردان جوان با نیروهای پلیس بود. میزان خشونت تکان دهنده بود؛ به طوری که می توان این ناآرامی ها را بدترین ناآرامی از زمان اغتشاشات لندن در تابستان 2011 دانست

در 29 ژوئیه در شهر ساوتپورت در نزدیکی لیورپول یک جوان 17 ساله با چاقو به کلاس رقص کودکان حمله کرد. دو دختر شش و هفت ساله بلافاصله کشته شدند و یک دختر 9 ساله نیز روز بعد جان باخت. پلیس و اورژانس به سرعت وارد عمل شدند و مظنون دستگیر شد

از آنجا که مظنون 17 ساله بود ذیل بند 49 قانون کودک و نوجوان قرار گرفت و جزئیات زیادی در مورد او در رسانه ها منتشر نشد. پلیس صرفا فاش کرد که وی اهل منطقه ای در چند مایلی ساوتپورت بوده و در شهر کاردیف بدنیا آمده است

کمبود اطلاعات در مورد مظنون باعث شد که به سرعت اطلاعاتی نادرست در شبکه های اجتماعی منتشر شود و مظنون یک پناهجوی مسلمان معرفی شود که به تازگی وارد بریتانیا شده و زیر نظرسرویس های امنیتی بوده است

این اخبار نادرست برای تحریک گروههای راست افراطی کافی بود؛ روز بعد بسیاری از اعضای لیگ نژادپرستان و ضد مسلمانان انگلیس، بیرون از مسجد ساوتپورت تجمع کردند و با سردادن شعارهایی با پلیس درگیر شده و یک ون پلیس را به آتش کشیدند. خواه آنها براستی معتقد بوده اند که پای یک مسلمان در میان است و خواه نه، این حادثه فرصت مناسبی برای آنها بود تا خصومت دیرینه خود را نسبت به مسلمانان و مهاجران نشان دهند

نایجل فاراژ رهبر حزب پوپولیست و ضد مهاجرت اصلاحات بریتانیا، ویدئویی تحریک آمیز در شبکه های اجتماعی منتشر کرد و در آن سؤالاتی را در مورد هویت و انگیزه مهاجم مطرح نمود: «آیا این مرد توسط سرویس های امنیتی تحت نظر بود... پلیس می گوید این حادثه ای غیر تروریستی است؛ نمی دانم که آیا حقیقت از ما پنهان می شود؟ فکر می کنم این سؤالات، منصفانه و مشروع است»

31 ژوئیه خشونت ها در سطح کشور گسترش یافت. گروههای راست افراطی در لندن، منچستر، هارتلپول، آلدرشات و میدلزبورو به هتل هایی که برای اسکان پناهجویان و مهاجران استفاده می شد حمله کردند

با توجه به آشوب گسترده و اینکه مسبب این وضع انتشار اطلاعات نادرست در مورد مرد مهاجم بود، قاضی تصمیم به انتشار اطلاعات گرفت و گفت اینکار به نفع عمومی است و به کسانی که بدنبال شرارت هستند اجازه ادامه کار را نمی دهد

به این ترتیب مشخص شد که مهاجم در کاردیف از پدرو مادری که سال 2002 از رواندا به بریتانیا آمده بودند، بدنیا آمده؛ مانند 92% از مردم رواندا مسیحی است و با کلیسای محل زندگی خود ارتباط زیادی دارد. ضمن اینکه مبتلا به طیفی از اوتیسم بوده و اجازه خروج از خانه را نداشته است

به این ترتیب او نه مسلمان بود، نه پناهجو و نه تحت نظارت سرویس های امنیتی. گرچه انگیزه او از این حمله ناشناخته مانده ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که او را با تروریسم مرتبط کند. ولی مشخص شدن هویت واقعی وی، اقدامات گروههای ضد مهاجر و ضد مسلمان را متوقف نکرد

این بار ساندرلند شاهد اغتشاش بود و یک مسجد هدف قرار گرفت. در آخر هفته درگیری های بیشتری در شهرهای مختلف رخ داد و در یورکشایر جنوبی و استافوردشایر، هتل های محل اسکان پناهجویان به اتش کشیده شد

اکنون آشکار شده است که قتل غم انگیز سه دختر در ساوتپورت در کنار انتشار اطلاعات نادرست، صرفا بهانه ای در دست گروههای راست افراطی نژادپرست و ضد مسلمان بوده تا دست به بی نظمی و خشونت بزنند

مهاجرت چند سالی است که موضوع نگرانی بسیاری در انگلیس شده است. طبق آمار تعداد مهاجران از 93000 در سال 2020 به 466000 نفر در سال 2021، 745000 نفر در سال 2022 و 685000 نفر در سال 2023 رسیده است. گروههای دست راستی که شورش ها را سازماندهی می کنند، جنایت های خشونت آمیز را با مهاجران و به ویژه مهاجران مسلمان مرتبط می دانند

واکنش دولت به حوادث اخیر کند ولی روشن بوده است؛ نخست وزیر کی یر استارمر در اظهاراتی از پلیس حمایت کرد و متعهد شد که اشوبگران را بدست عدالت بسپارد

سایر احزاب سیاسی نیز این خشونت ها را محکوم کردند ولی برخی بیان داشتند که این خشونت ها نشان دهنده نارضایتی گسترده عمومی از مهاجرت و تکثر فرهنگی است

این دسته از سیاستمداران بریتانیایی از جمله نایجل فاراژ با آتش بازی می کنند. آنها باید مراقب باشند که با نژادپرستان راست افراطی -که بدون هیچ دلیلی جرایم خشونت امیز و افول اقتصادی را به غیرسفیدپوستان مرتبط می کنند- همراه نشوند 

منبع: هیل

شاهد جنگی تمام عیار بین ایران و اسرائیل نخواهیم بود

پس از آنکه اسماعیل هنیه در تهران هدف ترور قرار گرفت، ایران اعلام کرد که خود را ملزم به انتقام می داند. این رخداد برای ما یادآور همان سناریویی بود که اول آوریل اتفاق افتاد و ایران در پی حمله اسرائیل به کنسولگری اش در دمشق، با پرتاب بی اثر چندین موشک و پهپاد واکنش نشان داد. آن زمان نیز بحث رسانه ها و تحلیلگران، احتمال وقوع جنگی تمام عیار بود. اکنون اسرائیل گفته است که هرگونه واکنش بزرگ ایران به ترور هنیه، مستلزم پاسخ اسرائیل در قالب جنگی همه جانبه در تمامی جبهه هاست و اسرائیل برای این سناریو آماده است

آمریکا اعلام کرده است که در هرحال در کنار اسرائیل خواهد ایستاد و از آن دفاع خواهد کرد. نیروی دریایی امریکا ناوشکن هایی را در خلیج فارس و شرق مدیترانه مستقر کرده است؛ همچنین ناو هواپیمابر تئودور روزولت تیم های تهاجمی و بیش از 4000 تفنگدار دریایی را به منطقه فرستاده است

با نگاهی به این تحولات، این سؤال مطرح می شود که آیا ایران و نیروهای نیابتی اش برای جنگی همه جانبه با اسرائیل آماده هستند یا خیر؟

پاسخ این است که خیر آنها آماده جنگ نیستند

نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل هیچ علاقه ای به دستیابی به توافق برای آزادی زندانیان، پایان دادن به نسل کشی فلسطینیان و برقراری ثبات در منطقه ندارد. توقف جنگ به این معنی است که دوران سیاسی او به پایان رسیده و وی باید پاسخگوی اعمال خود باشد؛ شاید حتی به اتهام فساد به زندان محکوم شود. بنابراین نتانیاهو از ادامه جنگ و گسترش دامنه آن به اطراف -به ویژه ایران- سود می برد؛ به این امید که گسترش جنگ، وی را از مشکلات داخلی نجات داده و پای آمریکا را به جنگ بکشاند

از سوی دیگر اولویت ایران از زمان انقلاب اسلامی، حفاظت از خود در برابر تلاش های گاه و بیگاه واشنگتن برای تغییر نظام بوده است. این بدان معناست که ایران باید تمام تلاش خود را بکار گیرد تا وارد جنگ با آمریکا و اسرائیل نشود. یکی از دلایلی که ایران نیروهای نیابتی خود را در منطقه مسلح می کند و برای دستیابی به بمب هسته ای می کوشد، همین است؛ در نتیجه صحبت از جنگی همه جانبه یا رویارویی مستقیم بین ایران و اسرائیل، نادرست است

ایران می داند که هزینه چنین جنگی بسیار زیاد خواهد بود و احتمالا به نابودی آن و تغییر نظام منجر خواهد شد. علاوه بر این ایران می بیند که نتانیاهو در حال فرو رفتن در باتلاق غزه است و میز مذاکره درباره پرونده هسته ای اش با آمریکا نیز دوباره درحال گشودن است؛ پس از هر دو لحاظ این زمان را زمان خوبی برای جنگ نمی داند. از سوی دیگر ترامپ درحال آماده شدن برای بازگشت به کاخ ریاست جمهوری است و ایران باید هشیار باشد که حزب الله را وارد درگیری نکند زیرا این کار به نابودی لبنان و حزب الله منجر می شود، بدون اینکه هیچ سودی برای برنامه ها و اهداف تهران داشته باشد

به طور خلاصه آنچه بر محاسبات ایران تأثیرگذار است، فلسطین و غزه و حماس نیستند؛ آنها برای ایران در درجه دوم اهمیت قرار دارند و ایران از آن کارت ها در مذاکرات و برای تقویت جایگاه خود در منطقه استفاده می کند. شکی نیست که وارد شدن ایران به جنگ با اسرائیل، منافعی نیز دارد ولی باتوجه به هزینه هایی که تهران باید بدهد، این دستاوردها کم و غیرقابل قبول است. به همین دلیل است که ماه آوریل زمانی که ایران می خواست برای حفظ وجهه خود به اسرائیل پاسخ دهد، جزئیات دقیق عملیات خود را به همه افراد ذینفع از جمله آمریکا اطلاع داد و امکان سرنگونی پرتابه های خود را فراهم کرد

اما نتانیاهو در شرمسار کردن ایران بیش از حد پیش رفته است؛ بنابراین تهران چاره ای جز پاسخگویی در برابر خود نمی بیند. ایران بر سر دوراهی است: 1. پاسخ ندادن که نتانیاهو را تشویق می کند تا به تجاوزات، ترورها و حملات خود در خاک ایران ادامه دهد و ایران را به جنگی بکشاند که هیچ نفعی در آن ندارد؛ و 2. پاسخ مؤثر که ناچار به معنای جنگ با اسرائیل و آمریکا است؛ سناریویی که بیش از همه نتانیاهو آن را می خواهد و درصورت تحقق احتمالا با نابودی ایران و تغییر نظام پایان می یابد. پس ایران باید راه میانه ای را –بین پاسخ ندادن و پاسخ واقعی- پیدا کند

منبع: میدل ایست مانیتور

فلسطینیان در میانه اختلاف ایران و اسرائیل

با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران که خاورمیانه را در آستانه جنگی گسترده قرار داده و در میان تهدید ایران و حزب الله به انتقام گیری –انتقام ترور هنیه- فلسطینیان در کرانه باختری بیش از همیشه احساس ترس و درماندگی می کنند

آنها از یکسو تحت تأثیر حملات خشونت آمیز شهرک نشینان اسرائیلی قرار دارند و از سوی دیگر در صورت حمله ایران و حزب الله، بیش از همه در معرض خطر و در تیررس هستند. فلسطینیان کرانه باختری نه می توانند فرار کنند و نه پناهگاهی دارند که موقع بمباران در آنجا پناه بگیرند

همه اینها در شرایطی است که تشکیلات خودگردان فلسطین در انفعال به سر می برد؛ نه تشکیلات خودگردان و نه حماس بیانیه ای در مورد چشم انداز حملات موشکی ایران و حزب الله صادر نکرده اند

غانم عمر درحالی که از سوپرمارکت محله ای در رام الله خرید می کند، می گوید: «احساس می کنیم وضعیت غیرعادی است ولی چه کاری از ما ساخته است؟ تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که منتظر بمانیم و ببینیم چه می شود. اگر اتفاقی بیفتد و جنگی شروع شود، امید مردم تنها به خدا و به همسایگانشان است؛ ما نمی توانیم روی رهبران خود حساب کنیم»

رغد ابوعامر مادری جوان است که مانند بسیاری از فلسطینیان کرانه باختری فکر نمی کند جنگی تمام عیار بین اسرائیل، ایران و حزب الله آغاز شود «من شک دارم چنین اتفاقی بیفتد ولی اگر جنگ آغاز شود، کرانه باختری هزینه ان را خواهد داد زیرا عملیات نظامی اسرائیل و حملات شهرک نشینان افزایش می یابد». بر اثر این حملات روز سه شنبه 14 فلسطینی در کرانه باختری کشته شدند و این درحالی است که با قرار گرفتن اخبار جنگ احتمالی در سرفصل شبکه های خبری جهان، خشونت های کرانه باختری مورد بی توجهی قرار گرفته است

رغد می گوید: «ترس من این است که هیچکس به ویرانی و کشتار روزانه در کرانه باختری توجه نکند؛ نه تشکیلات خودگردان فلسطینی و نه جامعه بین المللی»

بدر عبدالرزاق مالک یک سوپرمارکت می گوید یکی دیگر از دلایل نگرانی ساکنان کرانه باختری این است که از زمان جنگ غزه، اقتصاد رو به افول رفته و حقوق ها کاهش یافته است «ما از ابتدای سال شاهد تأثیر اقتصادی جنگ غزه در کرانه باختری بوده ایم. از ان زمان قدرت خرید ما به شدت کاهش یافته و تعداد کمی از مشتریان می توانند کالاهای ضروری و مواد غذایی تهیه کنند»

در غزه نیز مردمِ تحت محاصره و گرسنه، می ترسند که تشدید تنش توسط ایران یا حزب الله باعث طولانی شدن جنگ شود و هرگونه امیدی را برای آتش بس، بهبود وضعیت و بازسازی از بین ببرد

رفعت نعیم تاجر فلسطینی می گوید که مردم غزه مخالف این هستند که ایران در واکنش به ترور هنیه جبهه جدیدی باز کند زیرا این امر نگاهها را از قتل عامی که در غزه درحال وقوع است منحرف می کند «ما ترجیح می دهیم که ایران از تهدید به پاسخ خود، به عنوان اهرمی سیاسی استفاده کند نه اینکه واقعا دست به واکنش نظامی بزند و جنگ را طولانی تر کند .ما نمی خواهیم جنگ گسترش یابد، جنگ باید متوقف شود تا بتوانیم دست به بازسازی بزنیم و مشکلات ناشی از جنگ را مرتفع کنیم»

طلا البنا دانشجوی حقوق نیز می گوید شک دارد که ایران یک جنگ منطقه ای را آغاز کند ولی همچنان از پیامدهای آن می ترسد «چنین اقدامی حواس مردم را از غره منحرف می کند. ما با گرسنگی دست و پنجه نرم می کنیم و مشکلات دیگری مانند ویرانی، قحطی و بحران بهداشت و درمان داریم که باید به آنها برسیم. امیدواریم جنگی در جبهه جدید رخ ندهد زیرا مردم مارا فراموش خواهند کرد. ما می خواهیم تنش و جنگ در همین جا متوقف شود»

تهدید ایران و حزب الله به حمله به اسرائیل، همراهی فلسطینیان را بدنبال نداشته است. بسیاری از فلسطینیان معتقدند که ایران از آرمان فلسطین برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کند. انها ایران را متهم می کنند که از جان فلسطینیان به عنوان کارت بازی در مبارزات ژئوپلیتیکی و جنگ نامتقارن خود استفاده می کند

بسیاری از فلسطینیان می گویند دشمن دشمن آنها لزوما دوست آنها نیست. در بررسی فشارسنج عرب که بین سپتامبر و اکتبر 2023 انجام شد 47% از پاسخ دهندگان فلسطینی گفتند که افزایش نفوذ ایران در منطقه را تهدیدی بسیار بزرگ برای امنیت ملی خود می دانند. کمتر از یک سوم از فلسطینیان مورد بررسی (28%) دیدگاه مثبتی نسبت به ایران داشتند و 65% دیگر نگاهشان به ایران خوب نبود

در نظرسنجی دیگری که ماه ژوئن توسط مرکز تحقیقات سیاسی رام الله انجام شد اکثر فلسطینیان کرانه باختری و غزه (57%) گفتند که حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در ماه آوریل فقط یک نمایش بوده و در راستای حمایت از مردم فلسطین انجام نشده است

لطفی یکی از ساکنان رام الله به ما می گوید: «ایران درباره فلسطین زیاد حرف می زند ولی با ارتش خود به اینجا نمیاید تا ما را آزاد کند. آنها از ما در برابر شهرک نشینان محافظت نمی کنند بلکه صرفا علایق خود را دنبال می کنند و برای افزایش محبوبیت خود چند موشک هم پرتاب می کنند. ایران و اسرائیل هر دو در نابودی و ویرانی شریک یکدیگر هستند؛ ما هم در این میانه گیر افتاده ایم و فراموش شده ایم»

منبع: کریستین ساینس مانیتور

مترجم: فاطمه رادمهر

messages.comments