twitter share facebook share ۱۳۹۹ تیر ۲۳ 1801

اخیرا شاهد انفجارهای متعدد در سایت های امنیتی و مهم، مناطق صنعتی از جمله کارخانه ها و خطوط گاز و یک کلینیک در شمال تهران بودیم. مهمترین این انفجارها روز دوم ژوئیه رخ داد که طی آن تأسیسات هسته ای نطنز دچار آتش سوزی شد. ایران اعلام کرد که این آتش سوزی سبب واردآمدن خسارت بزرگی شده و پیشرفت در برنامه هسته ای را به تأخیر انداخته است. از این کارگاه برای طراحی و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته جهت غنی سازی اورانیوم در کاربردهای نظامی و صنعتی استفاده می شد.

روزنامه نیویرک تایمز در مقاله ای با استناد به گفته های یک مقام اطلاعاتی در خاورمیانه نوشت که اسرائیل پشت بمبگذاری در نطنز بوده است؛ اما بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل در پاسخ به سوال خبرنگاران در خصوص این حادثه اظهار کرد «هر حادثه ای که در ایران رخ می دهد، لزوما ارتباطی به ما ندارد»

علاوه بر آتش سوزی در مکان های صنعتی، امسال صدها آتش سوزی در فضاهای سبز و محیط های طبیعی نیز رخ داده و شمار زیاد این حوادث، برخی را به این نتیجه رسانده است که حداقل برخی از این آتش سوزی ها عمدی بوده است؛ چنانکه سرهنگ علی عباس نژاد رئیس جنگلبان های ایران در ماه ژوئن به رسانه های محلی گفت «به نظر ما درصدی از این آتش سوزی ها عمدی است».

البته ناگفته نیست که زیرساخت های ایران وضعیت بدی دارد و حادثه نیز اتفاق می افتد. من یکبار سال 2004 حادثه عجیبی را پوشش خبری دادم که طی آن قطاری که پر از مواد شیمیایی بود در نیشابور منفجر شد و حداقل دویست نفر کشته شدند. اما این حجم از انفجار و آتش سوزی آن هم در این مدت زمانی کوتاه، غیرعادی است و با توجه به جغرافیای سیاسی منطقه، منطقی است که مفروض بدانیم گروههایی در خارج از کشور –که توسط کشورهای دشمن ایران حمایت می شوند- پشت این حوادث بوده اند. شاید هدف آنها ریختن بنزین بر آتش اختلافات کشور یا تحریک رهبران ایران برای تلافی جویی باشد؛ امری که به ایجاد جنگ و درگیری انجامیده و پای امریکا را به میان معرکه خواهد کشید.

همه تحلیلگران و دیپلمات هایی که روی امور ایران کار می کنند، احتمال خرابکاری از سوی گروههای معاند را در این حوادث می دهند. به گفته یکی از دیپلمات های ارشد غربی که در مذاکرات با ایران حضور داشته «وقتی این همه حادثه در فاصله زمانی کوتاهی از هم رخ می دهد، ناخوداگاه ذهن آدمی به آن سو می رود که چه کسی از این رخدادها سود می برد؟ در پاسخ می بینیم کشورهایی که نگران دستیابی ایران به بمب هستند یعنی امریکا و اسرائیل از این هرج و مرج سود خواهند برد».

اکنون سؤال این است که ایران چگونه به این حملات پاسخ خواهد داد؟ این امر بستگی به ماهیت حملات ادعایی دارد. در نگاه اول بسیاری از این انفجارها در راستای راهبرد سازمان اطلاعاتی آمریکا مبنی بر تضعیف نامحسوس رژیم هایی است که دوست آمریکا نیستند. در کتاب راهنمای سازمان اطلاعاتی آمریکا در بخش خرابکاری می خوانیم «تلاش کنید اعمالی مرتکب شوید که می توان گروههای بسیاری را مسئول آن دانست؛ برای مثال اگر سیم کشی های یک کارخانه را در مخزن سوخت مرکزی منفجر کنید، این کارِ هرکسی می تواند باشد».

بنابراین این احتمال وجود دارد که آمریکا اجازه انجام چنین عملیات مخفیانه ای را داده باشد، به این امید که ایران را به اغتشاش بکشاند. اخیرا گزارش شده است که واشنگتن «مایک داندری» رئیس جدید بخش ایران در سازمان سیا معروف به آیت الله مایک را به خاطر تلاش هایش برای جاسوسی از ایران و مبارزه با جاه طلبی های ایران ترفیع درجه داده است.

افرادی که در دولت ترامپ، مسئولیت پیش بردن کمپین فشار حداکثری علیه ایران را عهده دار می گردند، می کوشند ایران را تحریک به درگیری یا خروج از برجام کنند یا با انجام حملات مخفیانه، وادار نمایند که سر میز مذاکره بنشیند.

احتمال دوم این است که اسرائیل چنین عملیاتی را انجام داده باشد. استاکس نت، ویروسی که سبب از کار افتادن سانتریفیوژهای ایران شد کار اسرائیل و آمریکا بود.

عربستان یکی دیگر از گزینه های محتمل است؛ چنانکه آنان در دانمارک متهم شدند از اعراب ایرانی تبعیدی که متهم به دست داشتن در عملیات های تروریستی در ایران هستند، حمایت مالی می کنند. ایران بارها هدف حملات تروریستی گروههایی از کردها، اعراب و شبه نظامیان بلوچ قرار گرفته است که پشتوانه خارجی داشتند.

حادثه نطنز که ممکن است بخش عمده ای از زیرساخت های تحقیقاتی هسته ای ایران را از بین برده باشد، عبور از خط قرمز ایران محسوب می شود؛ با این وجود در این حادثه نیز، ماهیت حمله مهم است. آیا کسی داخل تأسیسات بمب کار گذاشته است؟ اگر چنین باشد، با اقدامی بسیار تحریک آمیز روبرو هستیم. آیا کسی می تواند با استفاده از ابزار سایبری باعث چنین انفجاری شود؟ به عقیده متخصصان اگر عملیات اینگونه انجام شده باشد، کمتر تحریک آمیز است و واکنشی که ایران به چنین اقدامی خواهد داد، نسبت به احتمال اول واکنش کوچکتری خواهد بود.

آنگونه که یکی از کارشناسان امنیت سایبری می گوید «قبلا این اتفاق افتاده است که کسی با قطع سیستم های هشدار دهنده، خط لوله گاز را از راه دور منفجر کند. این کار امکانپذیر است؛ شما می توانید در کنترل سیستم دخالت کرده، به گونه ای عمل کنید که انفجار صرفا یک حادثه به نظر برسد».

یکی از مقامات سابق اطلاعاتی آمریکا در مصاحبه ای اظهار کرد «یکی این میان سعی دارد که ایران را به سمت اشتباه محاسباتی سوق دهد. زخم ایران از ترور قاسم سلیمانی هنوز باز است. اگر شش ماه قبل این انفجارها و آتش سوزی ها اتفاق افتاده بود، ایران به احتمال زیاد تلافی می کرد –همانگونه که در پاسخ به ترور سلیمانی واکنش نشان داد- چراکه سیاست ایران این است که تنش آفرینی را با تنش آفرینی پاسخ می دهد.» اما روابط چین با تهران در ماههای اخیر تقویت شده و سیاست ایران در شرایط کنونی این است که صبر و احتیاط را در پیش گیرد؛ به این امید که از درگیری و بی ثباتی در خاورمیانه جلوگیری کند و بحرانی ایجاد نشود که به روی کار آمدن ترامپ برای دور دوم ریاست جمهوری بیانجامد.

اکنون ایرانیان در حال دفع الوقت هستند. علاوه بر انتخابات ماه نوامبر، ایران با نگرانی منتظر انقضای تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در ماه اکتبر است. واشنگتن ناامیدانه می کوشد سایر اعضای شورای امنیت را راضی به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران کند و این درحالی است که ایران تلاش دارد در این مدتِ زمانی، رفتاری خوب و معقول از خود نشان دهد. آنگونه که یکی از دیپلمات های غربی می گوید «صبور ماندن چیزی است که ما سالهاست به ایرانیان می گوییم. آنها می توانستند راههای گوناگونی را برای واکنش نشان دادن به حملات اخیر انتخاب کنند؛ اما آرام مانده اند. فکر می کنم که نمی خواهند تا ماه سپتامبر و اکتبر خود را درگیر هرگونه اتفاقی کنند».

گرچه از بین رفتن تأسیسات نطنز خسارت بزرگی بود، اما ایرانیان تصمیم گرفته اند که فعلا از دادن هرگونه پاسخی اجتناب کنند. اگر جوابی درکار باشد، احتمالا بعد از انتخابات آمریکا، پیش از برگزاری مراسم تحلیف خواهد بود. به گفته ژنرال یوسی کوپر رئیس سابق اطلاعات نظامی نیروی دفاعی اسرائیل «قبل از هرچیز ایرانیان باید بفهمند که چه چیزی باعث این انفجار شده است. آنها احتمالا منتظر هستند تا دوره ریاست جمهوری ترامپ تمام شود، بعد جواب دهند. هدف اصلی آنان این است که ترامپ را برکنار شده ببینند. نطنز تنها یکی از مشکلاتی است که ایرانیان با آن مواجه هستند؛ مسئله اصلی کمپین فشار حداکثری از جانب آمریکا است که مشکلات بسیاری برای آنها ایجاد کرده است.»

*منبع: شورای اتلانتیک

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما