ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، خود باعث ایجاد احساسات ضد جنگ در میان مردم آمریکا نشد ولی توانست این احساسات را به شکلی هدایت کند که کمتر سیاستمدار جمهوری خواهی قبل از او انجام داده بود. ترامپ با درک این احساسات، شعار سیاست خارجی خود را «نخست آمریکا» قرار داد و این ایده را که نیروهای آمریکایی باید از خاورمیانه به خانه بازگردند و ایالات متحده نباید در جنگ های بیشتری درگیر شود، به یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی اش بدل کرد. به عبارت دیگر این سیاست بر عدم دخالت آمریکا در جنگ های خارجی و تمرکز بر منافع داخلی متمرکز بود. اگر او در انتخابات نوامبر پیروز شود، رویکردی که در قبال ایران در پیش خواهد گرفت نشان می دهد که آیا او به وعده هایی که به مردم داده است عمل خواهد کرد، یا آمریکا را وارد جنگ بی پایان دیگری در خاورمیانه خواهد نمود
ترامپ ماه می 2018 از برجام خارج شد و کارزار فشار حداکثری را علیه ایران براه انداخت، تا این کشور را مجبور به توافقی بهتر کند. او لفاظی های تند و تهدیدات نظامی زیادی علیه تهران داشت ولی به نظر می رسد که هدفش در واقع تضمین توافقی جدید با ایران بود. در جریان مبارزات انتخاباتی، وی بارها از برجام به عنوان بدترین توافق تاریخ یاد کرد؛ نه به این دلیل که با این توافق آمریکا به اهداف هسته ای خود دست نیافت، بلکه به این دلیل که برجام بازار ایران را تنها به روی شرکت های اروپایی و چینی باز کرد و دست شرکت های آمریکایی را خالی گذاشت. ایرانیان 118 هواپیمای ایرباس خریدند و سراغ بوئینگ نرفتند. ترامپ سال 2016 در سخنانی گفت: «آنها تمام پول خود را در اروپا خرج می کنند؛ این ناعادلانه است»
ترامپ خواهان توافقی بود که به او اجازه دهد تا برج های خود را در تهران بسازد ولی برجام تجارت شرکت های آمریکایی با ایران را همچنان تحت محدودیت های شدید نگه می داشت
اما به مرور زمان تندورهای ایرانی و نومحافظه کاران آمریکایی مانند مایک پمپئو، رودی جولیانی و جان بولتون گرد ترامپ را گرفتند و به او مشاوره های بدی دادند. آنها ترامپ را متقاعد کردند که می تواند با تحریم های شدید، ایران را به زانو درآورد و به توافق بهتری با تهران برسد؛ حال آنکه هدفشان وارد کردن ایالات متحده به جنگ با ایران بود و تمام طرح هایی که به ترامپ ارائه می دادند، با همین هدف برنامه ریزی شده بود
برای نمونه پمپئو برای بازگشت ایالات متحده به برجام دوازه شرط پیش پای ایران گذاشت و تمام این شروط را به گونه ای طراحی کرد که توسط تهران رد شود. از جمله این شروط کنار گذاشتن کامل غنی سازی اورانیوم، دسترسی بدون محدودیت آژانس بین المللی انرژی اتمی به تمام سایت های هسته ای و قطع حمایت از حزب الله لبنان بود. به عبارت دیگر پمپئو خواستار تسلیم کامل ایران شده بود و به خوبی می دانست که طرح چنین شروطی صرفا تنش ها را تشدید کرده و آمریکا را به جنگ با ایران نزدیک تر می کند
پس از اینکه ایران یک پهپاد آمریکایی را که به حریم هوایی این کشور نفوذ کرده بود سرنگون کرد، بولتون و پمپئو برای حمله به خاک ایران تلاش زیادی کردند. ترامپ با طرح این خواسته موافقت کرد ولی در لحظه آخر نظر خود را تغییر داد زیرا این حمله آسیب های زیادی برجا می گذاشت. وی در گفتگو با خبرنگاران گفت: «سمت من آمدند و گفتند: قربان آمادهایم که برویم. دنبال تصمیم هستیم. من گفتم، قبل از اینکه شما بخواهید بروید یک چیزی هست که میخواهم بدانم. چند نفر آدم-یعنی ایرانی- کشته میشوند؟ گفتند: تقریباً ۱۵۰ نفر. کمی درباره این فکر کردم و گفتم: میدانید چیست؟ آنها یک هواپیمای بدون سرنشین را زدند. بعد ما اینجا نشستهایم و ۱۵۰ نفر ظرف احتمالاً نیم ساعت کشته میشوند. گفتم این را نمیخواهم. به نظرم متناسب نبود.»
نگاه تهران نسبت به ترامپ اشتباه بود؛ ایران فکر می کرد لفاظی های جنگ طلبانه ترامپ، تمکین او از استراتژی پمپئو و بولتون و نزدیکی وی به نتانیاهو و بن سلمان، نشان می دهد که هدف او تغییر نظام یا جنگ است. ترامپ در چندین نوبت بدنبال گفتگوی مستقیم با ایران بود ولی ایران به دلیل همین نگاه، با پیشنهادات ترامپ مخالفت کرد
ترامپ در خلال جلسات مجمع عمومی سازمان ملل در سالهای 2017 و 2018 از امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه برای دیدار با حسن روحانی رئیس جمهور ایران کمک خواست؛ بعد از ان نیز دعوت نامه ای را از طریق سناتور رند پل به جواد ظریف وزیر خارجه ایران ابلاغ کرد. ترامپ در جریان نشست گروه هفت در فرانسه، از فرانسوی ها خواست تا با ظریف که آن زمان در فرانسه بود، دیداری ترتیب دهند؛ ولی ایران هرگز موافقت نکرد
مقامات ایران بعدها به من گفتند که رد مذاکره با ترامپ اشتباه بود. گرچه آنها دلایلی برای تردید و محتاط بودن داشتند ولی خودداری از گفتگو تنها باعث شد که استراتژی فشار پمپئو و بولتون تقویت شده و ترامپ بیشتر به آنها نزدیک شود
به نظر می رسد که مسعود پزشکیان رئیس جمهور جدید ایران از این اشتباه درس گرفته است. وی در مبارزات انتخاباتی خود تأکید کرد که ایران برای حل مشکلات اقتصادی خود نیاز به تجدید دیپلماسی با آمریکا از جمله با ترامپ دارد
اگر ترامپ ماه نوامبر برنده شود ممکن است دوباره برای برقراری تماس با تهران بکوشد. دیپلماسی ترامپ علاوه بر حل مسئله هسته ای، می تواند در خدمت منافع راهبردی تر آمریکا باشد. کاهش تنش آمریکا و ایران نه تنها می تواند به حملات به سربازان و پایگاه های آمریکایی پایان دهد، بلکه راه خروج ایالات متحده از عراق و سوریه را هموار می کند و به کاهش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه مینجامد
اما مسیر ترامپ به سمت مذاکره با ایران همچنان دشوار است. اگر وی به سیاست های تهاجمی دوره اول ریاست جمهوری خود بازگردد و کانال ارتباطی پنهانی با تهران نداشته باشد که بتواند از آن طریق نیت خود را برای مقامات تهران روشن کند، فرصت های جدیدی که با انتخابت پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران به وجود آمده است، از دست می رود
بنابراین نحوه رویکرد ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری اش می تواند نشان دهد که آیا او می تواند نیروهای آمریکایی را به خانه بازگرداند یا خیر. البته همه اینها منوط به این است که تا قبل از ژانویه، جنگ گسترده ای در خاورمیانه اغاز نشود. یکی از اهداف نتانیاهو از ترور هنیه در تهران، می تواند بستن پنجره دیپلماسی ایران و آمریکا باشد و ممکن است به جنگی منطقه ای بدل شود که پای آمریکا را نیز به جنگ بکشد
به این ترتیب نتانیاهو، رئیس جمهور آینده آمریکا را قبل از برگزاری مراسم تحلیف، وارد جنگی دیگر در خاورمیانه خواهد کرد. اقدام نتانیاهو و بی توجهی اش به منافع آمریکا نشان می دهد که هیچ کشور دیگری به اندازه اسرائیل، ایالات متحده را گرفتار جنگ در خاورمیانه نمی کند
فقط ترامپ می تواند با تهران رابطه برقرار کند
پس از ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس توسط اسرائیل، خاورمیانه در آستانه جنگی منطقه ای قرار گرفته است. این ترور در جریان شرکت هنیه در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان رئیس جمهور جدید ایران در تهران رخ داد. پزشکیان چهره ای میانه رو است که در کارزار انتخاباتی خود از تعامل مجدد با غرب سخن گفت و از آمادگی برای احیای برجام خبرداد؛ اما حمله اسرائیل این احتمال را کمتر می کند و احتمال کشاندن پای آمریکا به جنگ با ایران را افزایش می دهد
به طرز عجیبی آنچه بهبود رابطه آمریکا با تهران و احیای توافق را ممکن می سازد، بازگشت ترامپ به کاخ سفید است؛ مردی که برجام را در سال 2018 نابود کرد. این تئوری در راستای همان ضرب المثل قدیمی آمریکایی است که می گوید «فقط نیکسون می توانست به چین برود». نیکسون به عنوان چهره ای ضد کمونیست شناخته می شد و همین امر به او بیش از هر سیاستمدار دیگری در آمریکا امکان داد تا در سال 1972 روابط واشنگتن و پکن را بهبود ببخشد؛ زیرا کسی این تصمیم او را از موضع ضعف ندید و به مخالفت با او برنخواست
همین امر نشان می دهد که چرا جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در دوران ریاست جمهوری خود نتوانست برجام را احیا کند و نتوانست نام سپاه را از لیست سازمان های تروریستی بردارد. اگر بایدن به سپاه مشروعیت می داد و با حذف تحریم ها امکان دسترسی جمهوری اسلامی به منابع مالی را فراهم می کرد، مورد هجمه شدید مخالفان قرار می گرفت و این اقدامات نشانه ضعف او تفسیر می شد. حالا اگر کامالا هریس به ریاست جمهوری انتخاب شود، با همان مشکلاتی دست به گریبان است که بایدن مواجه بود و هر اقدامی که در راستای بهبود رابطه با ایران انجام دهد، با همان محاسبات سیاسی روبرو می شود که بایدن روبرو می شد.
از این رو است که شاهد بودیم حتی پس از پیروزی غیرمنتظره پزشکیان، کاخ سفید مذاکره با ایران را رد کرد و جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در پاسخ به این سؤال که آیا دولت اقدامی دیپلماتیک انجام خواهد داد یا خیر، با قاطعیت گفت خیر. وی در بیان چرایی این پاسخ گفت که ایران از روسیه و گروههای شبه نظامی در سراسر خاورمیانه حمایت می کند
کاخ سفید دلیل دومی نیز برای عدم مذاکره ارائه کرد؛ متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه گفت تصمیم گیرنده واقعی در ایران آیت الله خامنه ای است، بنابراین نتایج انتخابات واقعا اهمیتی ندارد
درست است که رهبر ایران تصمیم گیرنده اصلی است ولی این درست نیست که رئیس جمهور ایران در تغییر سیاست خارجی هیچ نقشی ندارد. پل پیلار که از سال 2000 تا 2005 به عنوان افسر اطلاعات در امور خاور نزدیک و جنوب آسیا خدمت می کرد، می نویسد: «ریاست جمهوری یکی از نهادهای قدرت در ایران است و رئیس جمهور بر طیف وسیعی از سیاست ها نفوذ دارد. جهت گیری ایدئولوژیک رؤسای جمهور گذشته ایران که از تندرو تا اصلاح طلب را دربر می گرفت، تفاوت های آشکاری در سیاست خارجی آن کشور ایجاد کرد»
حقیقت این است که رد مذاکره با ایران توسط کاخ سفید، به این دلیل نبود که پزشکیان از نظر سیاسی با محدودیت مواجه است؛ بلکه به این دلیل بود که بایدن با محدودیت های زیادی روبرو است. اما ترامپ تا چه اندازه با محدودیت مواجه است؟ پیلار تأیید می کند که ترامپ فرصت بیشتری برای رسیدن به توافق با تهران و کسب امتیازات سیاسی دارد
این نکته ای است که ترامپ خود آن را به درستی دریافته است. وی در جریان گفتگو با پادکست All-in اشاره کرد که اگر در انتخابات پیروز شود «با حکومت ایران معامله ای عادلانه انجام خواهد داد». وی با افتخار گفت: «من آنها را در وضعیتی قرار دادم که می توانستید براحتی با آنها مذاکره کنید؛ حتی یک کودک هم می توانست با انها به توافق برسد ولی بایدن هیچ کاری نکرد»
ترامپ برای عمل به وعده خود مبنی بر دستیابی به توافقی بهتر، باید دوباره در مورد برخی از بندهای توافق مانند «مفاد غروب آفتاب» که برخی از محدودیت های غنی سازی اورانیوم ایران را در تاریخی مشخص لغو می کند، مذاکره انجام دهد. اگر ترامپ موفق شود توافقی قوی تر از توافق اوباما بدست آورد، مهارت خود را در پرهیز از جنگ و دستیابی به معامله نشان می دهد
آقایان خامنه ای و پزشکیان هم ممکن است مذاکره با ترامپ را بر مذاکره با یک دموکرات ترجیح دهند زیرا اگر توافق با یک رئیس جمهور جمهوری خواه بدست آید، تلاش های کمتری از سوی جمهوری خواهان برای خنثی سازی توافق انجام می شود. مائو در جلسه معروفی که با نیسکون داشت، به شوخی گفت: «من در انتخابات به تو رأی دادم زیرا راستگراها را دوست دارم»؛ نیکسون هم پاسخ داد: «در آمریکا راست ها می توانند کارهایی انجام دهند که چپ ها صرفا توان صحبت در آن زمینه ها را دارند»
اما دلیل دیگری که با استناد به آن می توان به موفقیت ترامپ در برقراری رابطه با تهران امید داشت، این است که محافظه کاران آمریکا دو دسته هستند: یک دسته نومحافظه کاران که جمهوری اسلامی را دشمن سرسخت ایالات متحده می دانند و دسته دیگر محافظه کارانی هستند که شعار «اول آمریکا» را سر می دهند و معتقدند که منافع این کشور باید در رأس قرار گیرد. برای نمونه زمانی که برجام در سال 2015 امضا شد، پاتریک بوکانن آن را «دستاورد منحصر به فرد اوباما در سیاست خارجی» دانست و در دوران ریاست جمهوری ترامپ و شروع زمزمه های خروج آمریکا از توافق، هشدار داد که اسرائیل و عربستان ترامپ را برای برهم زدن توافق تحت فشار قرار داده اند زیرا خواهان جنگ ایران و آمریکا هستند
اسرائیل و لابی اسرائیل در آمریکا، هنوز به شدت با توافق مخالف هستند و از هرگونه تلاش برای احیای آن جلوگیری می کنند؛ ولی در پی بهبود رابطه تهران و ریاض، موضع عربستان ممکن است نرم تر شده باشد. اگر ترامپ ریاض را در مذاکرات مشارکت دهد، می تواند به ثبات خاورمیانه کمک کند
ترامپ در پادکست All-in از این گفت که ایران ممکن است روی به توافق ابراهیم بپیوندد. بایدن و هریس هیچوقت امکان بر زبان آوردن چنین ایده ای را ندارند ولی از آنجا که ترامپ نفوذ خود را در حزب جمهوری خواه تقویت کرده است، هیچکس در برابر پیشنهادات و ایده های جسورانه او مخالفتی نشان نمی دهد. لذا او حتی ممکن است علیرغم مخالفت برخی از افراد بانفوذ، به احیای برجام هم فکر کند
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما