twitter share facebook share ۱۳۹۴ اردیبهشت ۰۵ 930

اینکه اصلاح زیربنای حرکت مردم و جامعه به سوی پیشرفت و ترقی میباشد امری واضح و بدیهی است. موضوع مهم سازوکار و روشی است که از طریق آن بتوان روند اصلاح را در پیش گرفت. به عبارت دیگر گامهای عملی برای تحقق اصلاح عمیق و اجتناب از اصلاح قشری چیست؟  بین تغییر ظاهری و اصلاح واقعی و عمیق تفاوت بسیار است. تغییر سطحی به مسایل کوچک و بی اهمیت پرداخته، افق دید و چشم انداز کوتاهی دارد، اهداف بلند مدت و راهبردی را نادیده گرفته و به مسایل سطحی که نیاز به رسیدگی فوری دارد می پردازد. هدف از اصلاحات سطحی دست یابی سریع به منافع فردی، حزبی و منطقه ای است.

آیت الله سید محمد شیرازی(ره) در کتاب ارزشمند خود به نام «ممارست برای تغییر» تمرکز خود را به جنبه های اساسی اصلاح و پرداختن به امور مهمی که سامان دادن به ان مدت مدیدی طول کشیده و در عین حال سود فردی و اجتماعی بیشتری به همراه دارد معطوف داشته است. ایشان در این خصوص در کتاب خویش می گوید: «کسانی که دست اندر کار تغییر و اصلاح جامعه می باشند نباید وقت خود را صرف مسایل جانبی و بی اهمیت و اصلاحات ساده نمایند زیرا پرداختن به این امور بی ارزش انسان را از رسیدن به اهداف دراز مدت خود باز میدارد.»

واضح و مبرهن است که اهداف کوچک و بی ارزش با اهداف بزرگ قابل جمع نبوده بلکه همچون سدی مانع دست یابی به ان شده و مسئولین امر را از اهداف راهبردی خود باز می دارد. البته کسی که دستاوردهای کوتاه مدت را قربانی میل به مقاصد و اهداف بلند مدت خود می کند با زیانهای انی و زود گذر نیز روبرو خواهد شد ولی در مقابل دستاوردهای زیادی در زمینه های راهبردی و استراتژیک کسب خواهد کرد. هر گاه اصلاح با هدف دست یابی به دولت با قدرت، پیشرفته و با ثبات انجام پذیرد، همه ی مردم جامعه از ان سود خواهند برد اگرچه رسیدن به این هدف نیازمند صرف وقت، صبر و شکیبایی و قربانی کردن منافع در دسترس باشد بنابراین رهبران موفقی که خط مشی جامعه را تعیین می کنند وقت خود را در مسایل ساده و بی ارزش نمی گذارنند. انچه پیوسته فکر انان را به خود معطوف داشته، اصلاح حقیقی است نه تغییرات سطحی و ظاهری.

ایت الله شیرازی(ره) در کتاب «ممارست برای تغییر» با استناد به شیوه ی پیامبر اکرم در این زمینه می گوید: «در روش حکومتی پیامبر در مقایسه اصلاحات جانبی و اساسی، توجه ایشان بیشتر به اصلاحات اساسی بود. در میان سپاهیان حضرت منافقان نیز وجود داشتند اما وی تغییر و تربیت عموم مردم را فدای اصلاح ان دسته از منافقان نکرد.»

راز شکست برخی از جنبشها

ما نیازمندیم که در برابر یک مشکل، با تکیه بر حقیقت و اگاهی گام برداریم. منظور از مشکل، روش برخورد رهبران سیاسی و متصدیان امر به اصلاح است به ویژه انکه وظیفه حاکمان در وهله ی اول ان است که هرچه در توان دارند برای پیشرفت دولت و جامعه خود به کار گیرند اما این امر بدون طی روندی صحیح، فراگیر و متمرکز امکان پذیر نیست.

اما ان چگونه اصلاحی است که سردمداران بایستی به ان تمسک جویند؟

متاسفانه برخی از رهبران سرگرم امور بی اهمیت و جانبی شده اند و مساله ی مهمتر را که اصلاح از طریق پرداختن به امور جدی و مهم است، مسکوت می گذارند. به ویژه انکه متصدی امر نمی تواند هردو نوع اصلاح را همزمان در جامعه اجرا کرده و به همه امور همزمان در جامعه رسیدگی کند.

ایت الله شیرازی(ره) در توضیح این مطلب بیان می دارد که انسان توان انجام همزمان دو اصلاح جانبی و ریشه ای را ندارد، هرچند شخص بزرگی باشد. بنابراین وی هرچند از شرایط  و صفات والایی برخوردار باشد، لیک در جمع بین این دو اصلاح توان خود را از دست خواهد داد و مثال او بسان فردی است که می خواهد دو هندوانه را با یک دست بردارد ولی مثل معروف میگوید: «نمی توان با یک دست دو هندوانه برداشت» پس ناگزیر باید یکی را فدای دیگری کرد. انسان مختار است که همیشه بهترین را برگزیند و بی شک اصلاحات بزرگ از اصلاحات سطحی برای وی سودمندتر خواهد بود.

از مجموع مطالب گفته شده می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که رهبران در هر زمینه به ویژه سران سیاسی موظفند به اصلاحات راهبردی و درازمدت بپردازند و در صورتی که خلاف این عمل کنند پیامدها و نتایجی که به بار خواهد اورد هم بر دولت و هم در جامعه بسیار وخیم خواهد بود.

وقتی افراد جامعه در راستای کسب فواید فردی و اجتماعی، فردی را به رهبری انتخاب کرده و از فرامین او پیروی می کنند و براساس توافق اجتماعی از برخی مزایای شخصی چشم پوشی کرده بخشی از حقوق خود را به وی تفویض میکنند، به منظور خود نخواهند رسید مگر در صورتی که حاکم سیاسی به اصلاحات بزرگ و اساسی در جامعه بپردازد.

چه بسا راز شکست برخی از جنبشهای اسلامی توجه انها به مسایل جانبی و بازماندن از تغییرات بنیادین و غفلت و کوتاهی از اصلاح ساختار دولت، نهادها و موسسات دولتی است. اصلاحات پرداختن به امور زود بازده و فردی نیست اگر در اصلاحات اینگونه عمل شود بی شک منجر به شکست جنبشهای تغییر خواهانه خواهد شد.چنان که ایت الله شیرازی(ره) بر این مساله تاکید کرده و می گوید: «راز شکست برخی از جنبشهای اسلامی توجه به مسایل بی ارزش و کوتاهی در قبال مسایل پراهمیت است.»

اگر امور مهم اصلاح شود؟

 بی شک افراد مستبد بیش از دیگران به امور ناچیز و بی اهمیت می پردازند، درحالی که خود را منحصر به فرد دانسته و اینگونه می پندارند که در ایجاد تصویر شایسته ای از خود در اذهان مردم موفق بوده اند. ولی انان از این مساله غافلند که مردم از انها شناخت کامل دارند و چه بسا از انان بیزارند. بدون شک انسان مستبد بیمار روانی است و هنگامی که اینگونه افراد افزایش یابند جامعه تحت الشعاع انان قرار گرفته و پس رفت خواهد نمود. به همین دلیل بیشتر این افراد را افرادی جاهل و نادان می یابیم برخلاف انسان اگاه و دانش اموخته، زیرا شخص اگاه، به استبداد رای و توجه به مسایل کوچک و پیش پا افتاده نیازی ندارد ولی انسان مستبد در گیر اعمال زشت و نادرستی است که به جامعه اسیب می رساند.

به همین دلیل ایت الله شیرازی(ره) در کتاب «ممارست برای تغییر» تاکید می کند که انسان نادان با خود ستایی به اعمال زشت دست میزند در حالیکه اگر از علم و دانش بهره داشت از اینگونه اقدامات شرمنده می شد. بنابراین از ویژگی های یک جامعه عقب افتاده، پرداختن به امور بی ارزش است و در مقابل از نشانه های یک جامعه پیشرفته این است که به امور بی فایده ای که به ترقی جامعه کمک نخواهد کرد مشغول نمی شود. این ویژگی بر ذات و طبیعت افراد نیز صادق است، بین فردی که در یک جامعه پیشرفته رشد و نمو می نماید با کسی که در یک محیط عقب مانده زندگی می کند تفاوت بسیار است زیرا که اندو نتیجه ی دو اندیشه متفاوت و گاه متناقض هستند. تسلط جهل بر افراد در جوامع وامانده موجب پرداختن به امور واهی و بی فایده می گردد بنابراین ظلالت و گمراهی، رشد یافته و زمینه مناسب برای رشد عقب ماندگی فراهم خواهد شد.

ایت الله شیرازی(ره) در این باره می گوید: «اشتغال به امور بی فایده از ویژگیهای یک جامعه جاهل و عقب مانده است همچنین موجب می شود مردم به جای پرداختن به امور مهم و اساسی دست به انجام کارهای پست و خجالت اور بزنند.» این نکته حایز اهمیت است که زمامداران هوشمند و متصدیان رشد و پیشرت جامعه به اصلاحات بنیادین باور دارند نه اصلاحات ظاهری و سطحی. انان معتقدند که فایده اصلاحات اساسی متوجه همه مردم خواهد بود و هنگامیکه امور مهم حل و فصل شود مسایل کوچکتر و کم اهمیت تر نیز خود به خود حل خواهد شد. به عبارت دیگر اصلاحات بنیادین به صورت خودکار موجب تصحیح امور سطحی و جانبی می گردد و این یک پیروزی بزرگ برای کل جامعه خواهد بود. زیرا اصلاحات دوگانه محقق شده بدون اینکه همزمانی بین دو رویداد وجود داشته باشد چراکه تحقق دو رویداد در یک زمان امکانپذیر نیست. لاکن زمانیکه متصدیان تغییر دست به اصلاح امور مهم و اساسی زنند اصلاح امور کوچک نیز در نتیجه ان محقق خواهد شد.

به همین دلیل ایت الله شیرازی(ره) بر این نکته تاکید کرده، می گوید: «اگر مشکلات و مسایل بنیادین اصلاح گردد موارد ناچیز و کم اهمیت تر نیز خود به خود اصلاح می شود اما حالت معکوسی بر این قاعده حکم فرما نیست.»

نظر شما