آیتالله سیدمحمد شیرازی(رحمه الله) در یکی از سخنرانیهای خود میفرمایند: «نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ با همه مسلمانان و اطرافیان خود همچون یک دوست و برادر رفتار می کردند؛ خواه این فرد جزو شایستگان و صالحان بود مانند امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ و خواه جزو پلیدان و منافقان مانند شبث بن ربعی و اشعث بن قیس و... . دایره ارتباط پیامبر با مسلمانان در حدّ یک تعامل ساده نبود؛ بلکه به آنان پول می داد، با دخترانشان ازدواج می کرد و آنها را به پست و مقام منصوب می نمود. اما در ورای این تلاش ها هدفی نهفته بود و آن اینکه تمام این نیروها را در کنار یکدیگر جمع کرده و یک قدرت متحد ایجاد کند تا بدان وسیله کفر و شرک را از بین برده و بر تعداد دوستان خویش بیفزاید.
به هر کدام از کشورهای اسلامی مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق، ایران و غیره سفر کنید، مردم مختلفی را با تفکرات و اندیشههای متفاوت خواهید دید. همانطور که خداوند ظاهر و صورت افراد را گوناگون و متنوع خلق کرده، افکار و بینش آنان را نیز متفاوت آفریده است و این امر بسیار طبیعی است. همانگونه که در یک سفره، انواع غذاها دیده میشود و هر شخص به اقتضای ذوق و سلیقهاش از خوراکی های موجود بهره میبرد، در تمام زمینههای زندگی نیز این تنوع و گوناگونی صادق است. ذوق و سلیقه افراد و بینشها و گرایشهای فکری آنها با یکدیگر متفاوت است؛ در بین مردم افرادی هستند که از هوش کمتری برخوردارند و گروهی دیگر از هوش سرشاری بهرهمند می باشند.
این امر در امور معنوی و روحی انسان نیز حاکم است و حدیث شریف به آن اشاره نموده، میفرماید: «ایمان ده درجه دارد» که اگر اینگونه نبود و ایمان مراتبی نداشت، روایتی که در کتاب بحارالأنوار آمده است چه معنایی داشت؟ در این روایت آمده است: «اگر سلمان میدانست چه در قلب ابوذر میگذرد او را میکشت و اگر ابوذر میدانست در قلب سلمان چه خبر است او را به قتل میرسانید». این در حالی است که هر دوی آنها از بهترین و شایستهترین اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و از نزدیکترین یاران امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ شمرده میشدند و هر دو برای اهداف اسلام جانفشانی های بسیار کردند.
ازاینرو ما نیازمند جذب حداکثری و دوستی و تعامل با اقشار گوناگون جامعه هستیم، مانند کاری که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ انجام میدادند.
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از آنچه در قلب اطرافیانشان میگذشت آگاه بودند و از اهداف و نیات و درون آنها به خوبی خبر داشتند. به روشنی میدانستند چه کسانی نفاق و دورویی نموده، کفر خود را پنهان کرده اند و به ظاهر اسلام آوردهاند؛ مانند حَسّان بن ثابِت شاعر معروفی که به ترس و بزدلی شهره بود؛ کسی که تاریخ، رفتار ناشایست وی را با صفیه عمه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به ثبت رسانیده است. در یکی از جنگها هنگامی که او ترسید یک یهودی را به قتل برساند، صفیه، عمه پیامبر پا پیش گذاشت و یهودی را به قتل رسانید و از حسّان خواست که زره و شمشیر و کلاهخود او را بهعنوان غنیمت جنگی بردارد، ولی حسّان از شدت دلهره از انجام این کار نیز پرهیز کرد. اما در تاریخ آمده است که همین شخص یک طرف از محاسن خود را رنگ قرمز زد و طرف دیگر را رها نمود؛ هنگامی که از وی پرسیدند چرا این کار را میکند؟ پاسخ داد: این کار را کردم تا شبیه شیری شوم که در خون غلطیده است!! پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ میدانستند که وی از صراط مستقیم منحرف خواهد شد، لذا به او گفتند: «تا وقتی که مدح و ثنای ما را میکنی توسط روح القدس مورد تأیید خواهی بود» و بدین ترتیب استعداد او را در زمینه شعر و ادبیات بکار گرفتند و از طرد و دوری جستن از وی امتناع ورزیدند.
ازاینرو باید از پیامبر اکرم یاد بگیریم مردم را با سلایق و اندیشه های مختلف به گرد خود جمع کنیم زیرا به مدد این نیرو می توان اهداف اسلامی خود را محقق سازیم».
چشمانداز دراز مدت در جذب حداکثری
اگر بتوانیم برای اجرای پروژه های بزرگ اقتصادی و فرهنگی خود، همه اقشار جامعه را اعم از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، دانشمند و جاهل و مرد و زن جذب کنیم، بدین معناست که آنان را در برنامه های خود سهیم نموده و راه رسیدن به اهدافمان را هموار نموده ایم. گرچه این اقدام، احتمال آسیب پذیری و شکست پروژه را بدلیل وجود افراد نااهل یا غیرمتخصص افزایش می دهد؛ اما افراد دوراندیشی که به یک قضیه از جوانب و ابعاد مختلف می نگرند، معتقدند که هر فرد در این جهان نقشی دارد که اثرش در درازمدت یا کوتاه مدت خود را نشان می دهد و مجموعه این نقشهاست که موفقیت و پیروزی یک پروژه را تضمین میکند. پس اگر این قانون و ضابطه در مورد پروژههای خدماتی در یک محدوده معین مانند مؤسسات فرهنگی، تربیتی و تولیدی درست باشد، در ساختار دولت و حکومت و نظام سیاسی نیز صادق است. تنها کاری که باید دولتمردان انجام دهند این است که به اقصی نقاط کشور توجه نموده و تمام نیروها را جمع کنند و آنها را در راستای مصالح و منافع عمومی به کار گیرند. مانند نهالی که ابتدا ریشههای خود را در اعماق زمین میگستراند و با جذب مواد معدنی و آب، به درختی تنومند تبدیل می شود و سپس به بار نشسته، میوه میدهد.
این از صفات و ویژگیهای دولت اسلامی است که پایههای آن را پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از همان آغاز زمامداری پیریزی کردند. ایشان هنگامی که بدون ریختن قطرهخونی وارد مکه شدند، با سران شرک و کفر به گفت و گو برخاستند و بدور از خشم و انتقام جویی، آنان را بهعنوان جزئی از جامعه اسلامی به حساب آوردند و اجازه زندگی زیر پرچم حکومت اسلامی را به آنها دادند. توصیه حضرت به «عتاب» والی برگزیده ایشان بر مکه چنین بود: «نسبت به نیکوکار آنان نیکوکار باش و از کسانی که کار ناپسند میکنند گذشت کن».
آیتالله العظمی سیدمحمد شیرازی(رحمه الله) در سخنرانی خود بر مسئله جذب حداکثری توده مردم تأکید دارند، تا از این راه بتوان نیروی بزرگی را برای مقابله با بدخواهان بسیج نمود و بر قدرت و عظمت خود افزود. از این رو پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز بدنبال برون رفت از محیط جغرافیایی کوچک و پشت سرگذاشتن اختلافات قبیلهای، نژادی و حتی جنگهای دردآور زمان صدر اسلام بود و با هدف قرار دادن امپراطوری روم در شمال حجاز و امپراطوری فارس در شرق، می کوشید مردم نقاطی را که برای اسلام تهدید به حساب میآمدند به سوی خود جذب کند.
سرانجام چنین نیز شد و تعداد زیادی که تا دیروز دشمن اسلام بودند، به ارتش بزرگ اسلام گرویدند. افرادی مانند معاویه بن ابی سفیان جزو دشمنان سرسخت اسلام بودند اما با فتح مکه -گرچه در ظاهر- به اسلام گرویدند و زیر پرچم اسلام علیه دشمنان وارد نبرد شدند.
بدین ترتیب جذب افراد و تقویت قوای نظامی باعث شد که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ارتشی ایجاد کنند که در مقابل قدرتهای بزرگ آن زمان حرفی برای گفتن داشت و بعد از فتح مکه دیگر قدرت و سلطهای برای ابوسفیان و پسرش و امثال آنها که روزی دشمنان سرسخت اسلام به حساب میآمدند باقی نماند.
منابع ایجاد قدرت مردمی
در عصر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ دولت اسلامی اولین مراحل تشکیل خود را سپری میکرد و جامعه اسلامی بهطور کامل شکل نگرفته بود، اما با اجرای قاعده جذب حداکثری، حتی کسی که تا دیروز مشرک بود و بتها را میپرستید، در زمره مسلمانان قرار گرفت. در عصر کنونی، تنوع و گوناگونی جامعه بهصورت دیگری است؛ چراکه دیگر بتپرست و مشرک در کشورهای ما وجود ندارد و تنوعی که آیتالله شیرازی به آن اشاره نمودند، تنوع در سلیقهها و فرهنگها و نوع بینشهاست.
امروزه مردم با فرهنگ ها، زبان ها، مذاهب و باورهای گوناگون نیازمند این هستند که امکان یک زندگی آرام، ایمن و باعزت داشته باشند و احساس کنند که از کرامت و عزت برخوردارند؛ همانگونه که آیه شریفه به آن اشاره داشته، میفرماید: «به راستی که ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم تا احساس کنند که در این جامعه شأن و منزلتی (کم یا زیاد) دارند.»
بی گمان همه ما شاهد نبوغ و درخشندگی دانش آموزان و دانشجویان نخبه ای بوده ایم که اکثراً از قشر فقیر و نیازمند بهشمار می رفتند؛ پس یکی از نکاتی که باید در جذب حداکثری بدان توجه کنیم، آن است که بکوشیم تا افقهای روشن تری را پیش روی مردم گشوده، مهارتها، تواناییها و استعدادهای آنان را کشف کنیم و زمینه رشد و شکوفایی این استعدادها را فراهم سازیم.
توجه و اهمیت قائل شدن برای مردم سبب می شود که احساس مسؤولیت آنان در قبال جامعه و دولت افزایش یابد. هیچ کس با هر مرام و عقیده ای نمی تواند به تنهایی از پس تمام کارها به درستی برآید؛ پس ناچاریم که افراد جامعه را مورد امتحان و آزمایش قرار دهیم و این فرصت را در اختیار آنان بگذاریم تا پایبندی و دوستی خود را به وطن خویش اثبات کنند و هر کدام در راستای تحقق منافع عمومی گامی بردارند.
هنگامی که حکومتی به مردم احساس امنیت و کرامت دهد، قلب آنها را به تسخیر خود درآورده و راه خود را به سمت اهداف پیش رو هموار تر می کند. در چنین شرایطی حکومت میتواند با سرعت بیشتری به رشد و شکوفایی در زمینههای علمی و فناوری بپردازد.
تأثیر همراهی و همدلی مردم با حکومت را می توان به خوبی در عراق دید؛ هنگامی که بسیج مردمی با فتوای جهاد وارد میدان شد و به یک نیروی جنگنده قدرتمند و مؤثر علیه «داعش» بدل گشت. این نیرو توانست حالت جامعه را از دفاع به حمله تغییر داده و پیشرفتها و پیروزیهای زیادی محقق سازد. این حرکت مردمی بیسابقه درحالی برای اولین بار پس از سقوط حکومت صدام در سال 2003م صورت گرفت که همه مردم اعم از پیر و جوان، روحانی و فرهنگی، تاجران و زنان در شکل گیری آن نقش داشتند.
حال اگر این پیروزی که تجربهای افتخارآمیز برای تمام مردم عراق و احزاب مختلف این کشور بهشمار میآید به ارمغان نشست آیا نمیتوان این تجربه را در دیگر کشورهای اسلامی و در همه زمینه ها پیاده کرد؟
مترجم: محمد منوری
نظر شما