امر به معروف و تحریک عناصر قدرت در یک ملت

برگرفته از افکار و اندیشه های ایت الله سید محمد شیرازی
twitter share facebook share ۱۳۹۷ مهر ۲۶ 1505
برگرفته از افکار و اندیشه های ایت الله سید محمد شیرازی

آیت‌الله العظمی سید محمد شیرازی(ره) در یکی از سخنرانی‌های خود فرمودند: «در کشورهای غربی شاهد هستیم که ملت‌ها به قوانین و ارزش‌های خود احترام می‌گذارند، درحالی‌که ما از قوانین و ارزش‌های خود فاصله گرفته ایم.

کسی نگوید که در کشورهای اسلامی مردم نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند و به حج می‌روند، چراکه همه باید به این واجبات عمل کنند و به عبارت دیگر همه باید به قوانین دین خود احترام بگذارند و قرآن را قاضی قرار دهند و در حل و فصل درگیری‌ها به آن باز گردند.

اگر این ویژگی‌ها تحقق یافت اولین گام را به سمت پیشرفت و شکوفایی برداشته‌ایم، و پایه های تأسیس تمدن پرشکوه اسلامی را -چنانکه در گذشته بود- بنیان گذاشته ایم؛ تمدنی که ابرقدرت‌ها و امپراطوری‌های جهان از آن ترس و واهمه داشتند.

علت اصلی اینکه مسلمان ارزش و جایگاه تمدن خویش را از دست داده‌اند این است که از قوانین دین مبین اسلام فاصله گرفته‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: «.... خدا را فراموش کردند پس او نیز آنها را فراموش کرد»؛ این یک معادله ثابت الهی در این جهان است، هر کس از خداوند متعال غافل شود او نیز وی را به حال خویش رها می‌کند و نتیجه آن می‌شود که صد و پنجاه میلیون مسلمان عرب در نگاه جهانیان معادل دو میلیون اسرائیلی می‌باشند.

در معادلات الهی کلمه «فراموش کردن» به سهو و غافل شدن معنا نمی‌شود بلکه به معنای به حال خویش رها کردن است. از طرف دیگر کسی که عادت به گناه و اعمال ناپسند دارد و از قوانین الهی فاصله گرفته است، در انجام انواع پستی‌ها و پلیدی‌ها و مفاسد و انحراف‌های اجتماعی و اقتصادی مانند زنا، بدحجابی، قماربازی، شرابخواری و ربا و غیره بی‌باک شده است.

پرسش اصلی این است که راه بازگشت به قوانین اسلام که عامل قدرت و پیشگیری از گناه می‌باشد کدام است؟

برای رسیدن به این هدف و پیمودن این مسیر دو مرحله اساسی وجود دارد:

مرحله اول: تمام قوانین شریعت اسلامی به‌طور کامل و دقیق توسط قشر فرهنگیان و نخبگان و هر آن کس که به دنبال اصلاحات و تغییر است مو به مو اجرا شود.

مرحله دوم: دعوت از عموم مردم به اجرایی و عملی کردن تمام قوانین شریعت اسلامی است.

برخورد تیتروار با بعضی از پدیده‌های اجتماعی مانند فقر و بدحجابی زنان و دختران یا فساد مدیریتی و غیره و عدم دخالت در جهت اصلاح و معالجه و ریشه‌کن کردن آنها از زندگی اجتماعی، عامل اصلی در سقوط تمدن اسلامی است و عقب‌ماندگی و محرومیت و مشکلات روزافزون را به همراه خواهد داشت.

اما بهترین ابزار برای دعوت مردم به پاسداشت قوانین اسلام، گفت‌وگوی نرم و پندآموز و در عین حال جدی و قدرتمند است. این شیوه از سخن گفتن می‌تواند یک بانوی بی‌حجاب یا بدحجاب را قانع کرده و او را به پوشیدن حجاب اسلامی تشویق کند و همچنین قادر است گروهی از مردم که معامله ربوی می‌کنند را ارشاد و از این کار منع نماید، و با همکاری اهالی محل اماکن فساد و انحراف شناخته شده را پلمب کند.

بی‌اهمیت شمردن این مسئولیت‌ها و عدم مبارزه با فساد و انحراف باعث شده است که امت اسلام به این جایگاه پست و بی‌ارزش در جهان سقوط کند».

رابطه ارزش‌های اخلاقی، دینی و پیشرفت علمی

طی قرن گذشته دروغی بزرگ در بین تمام مسلمانان همه گیر شد و آنان را فریب داد و باعث گشت که مساجد به کلیسا شباهت یافته، واجبات دینی، ارزش معنوی و روحی خود را از دست دهند و تنهی به اعمالی فیزیکی تقلیل پیدا کنند؛ همچنین قرآن این کتاب آسمانی که تمام دانشمندان و فرهیختگان و متفکران جهان آن را گرامی‌ می‌دارند به ابزار تبرک جستن و دفع مشکلات و سختی‌ها تبدیل گردد و راهی برای آرامش مردگان تلقی شود و در بهترین حالت عامل اصلی مسابقاتی با شکوه در حفظ و تجوید شود که گروهی می‌کوشند بر گروه دیگر برتری یابند. مناسک حج نیز تبدیل به یک سفر معنوی شده که صرفاً برای ادای عمل واجبی که نام آن در قرآن کریم آمده است انجام می گردد و در پرتو آن فرد می تواند لقب جدیدی را ضمیمه عناوین قبلی خود همچون «استاد» و «دکتر» سازد.

دروغی که معنا و مفهوم احکام و ارزش های اسلام را تغییر داد این بود که آداب و رسوم و واجبات دینی و ارزش‌های اخلاقی هیچ نقشی در پیشرفت و شکوفایی زندگی بشر ندارد، پس از آن نیز شاهد بودیم که کالاهای مصرفی و تکنولوژی های جدید ارتباطی، زندگی بشر را فرا گرفت و ابزارهای دفاعی جای خود را به ابزارهای کشتار جمعی و بمب‌هایی داد که بر سر مردم فرود می‌آمدند. پس از نفوذ و جا افتادن این طرز تفکر در اذهان مردم بود که جدایی کامل دین و زندگی صورت گرفت و چشم‌ها به جهان غرب دوخته شد که توانسته بود با تکیه بر تفکر مادی و محسوس و با دوری جستن از معنویات و امور دینی و روحانی به پیشرفت‌ و تکنولوژی نوین دست پیدا کند.

اما امروزه با مشاهده کشتار و عقب‌ماندگی و بحران‌های پیچیده و روزافزون حاکم بر جهان اسلام (که حل آنها غیرممکن به نظر می‌رسد) واقعیت ها و راز رشد و پیشرفت جهان غرب بیش از پیش بر ما آشکار گشته است. حقیقت آن است که بر خلاف تصور ما، تفکرات مادی خالص بر جهان غرب حکومت نمی کند، بلکه آنها توانستند با همکاری و همیاری و متعهد شدن به ارزش‌هایی والا مانند ترک دروغ و خیانت، اعتماد و پناه بردن به سازمان‌های دولتی و قانونی برای حل مشکلات خود و متعهد شدن به رعایت حقوق و وظایف در ارتباط بین دولت و جامعه، بر روی پای خویش بایستند و پیشرفت کنند، آیا این ارزش‌ها و قوانین و رفتارهای سازماندهی شده از تفکر مادی سرچشمه می‌گیرند؟

این موضوع را چهار دهه پیش آیت‌الله العظمی شیرازی(ره) در سخنرانی خود مطرح کردند و ما امروزه به چشم خود می‌بینیم که جوانان مسلمان چگونه کشورهای غربی را کانون نظم و حامی قانون و ارزش های انسانی می دانند و برای زندگی در آن کشورها خود را به آب و آتش می زنند. اما جوانان مسلمان این نکته را فراموش کردند که ملت های اروپا و آمریکای شمالی و حتی استرالیا خود کشورهای خویش را این چنین آباد و پیشرفته ساختند؛ آنان با احترام گذاشتن و متعهد شدن به ارزش‌ها و قوانین به شکوفایی رسیدند و از این طریق موفق شدند فرهنگ خویش را به کشورهای اسلامی و غیراسلامی صادر کنند، همه اینها در حالی بود که اختلافات و درگیری‌های دامنه دار سیاسی و اقتصادی در کشورهای اسلامی موجب شد که این کشورها از رشد و پیشرفت جا بمانند.

مفاهیم و ارزش‌هایی که در نزد مسلمانان است عمیق‌تر و فراگیرتر از اصول و قوانین کشورهای غربی بوده و تمام زمینه‌های زندگی را دربرمی‌گیرد. اسلام به تمام بشریت این نوید را داده که می‌تواند با شناخت و پایبندی به مجموعه ای از ارزش‌های اخلاقی و اصول اعتقادی بهترین و کامل‌ترین برنامه سعادت بشری را تنظیم کند، ارزش هایی چون راستگویی، امانت‌داری، همیاری، عدالت، آزادی و مساوات که در تمام زمینه‌های زندگی دخیل و نقش‌آفرین هستند.

گاهی این اصول و ارزش‌ها در مجموعه کوچکی همچون خانواده مطرح است و گاهی نیز به عنوان چارچوب یک نظام سیاسی و حکومتداری و مدیریتی برای کشور در نظر گرفته می شود. شاید یکی از ابعاد این آیه شریفه که می‌فرماید: «همانا که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه بازمی‌دارد» همین رعایت اصول و ارزش های اخلاقی و اعتقادی است؛ نماز واقعی و کاملی که مطلوب خداست در تنظیم رفتار فردی که به مسجد می‌آید تأثیرگذار است.

اگر تعداد مساجد و نمازگزاران افزایش یابد اما در مقابل تعداد زنان بدحجابی که در خیابان‌ها با پوششی نامناسب حاضر می‌شوند نیز رو به فزونی رود یا تعداد رباخواران در بازار افزوده گردد، آیا دیگر این نماز ارزشی دارد؟

بگذارید تصور و تخیل خود را به کار بریم، اگر ما نیز همچون غربی‌ها به قوانین و مفاهیم و ارزش‌های خود پایبند می‌شدیم شرایط ما به چه صورتی بود؟

آیا همچنان وضع کنونی را داشتیم و این انحراف‌های عجیب و گسترده را شاهد بودیم؟ انحرافی که از یک فرد در یک خانواده شروع و مانند غده سرطانی به محیط مدرسه و دانشگاه و اداره و حتی اقتصاد و سیاست و قضاوت رخنه می‌کند و منتشر می‌شود.

درخواست آیت‌الله العظمی شیرازی(ره) از تمام مردم در زمینه اجرایی کردن احکام و دستورات اسلامی تنها یک اندرز و خواهش نیست بلکه به بازگشت به تمدن باشکوه اسلام اشاره داشته و دلالت بر دوره ای می کند که کشورهای اسلامی در بین تمدن های جهان حرفی برای گفتن داشتند. دوره ای که حکومت‌های امپراطوری که مجهز به سلاح‌های کشنده و ارتش های قدرتمند و حتی اقتصادی قوی بودند نمی‌توانستند مثل امروز به دیگر کشورها حمله‌ور شده و آنها را مستعمره خویش کنند.

کافی است تاریخ ورود اسلام به کشورهای شرق آسیا مانند چین و اندونزی و مالزی را مورد مطالعه قرار دهیم تا دریابیم که آداب و رسوم و تعالیم اسلامی که مردم این کشورها امروزه به آن متعهد هستند حاصل تلاش علما و مبلغینی که از دامان تمدن اسلامی مانند شام و کوفه و بصره و غیره به آنجا رهسپار شدند نبوده است، بلکه آنچه سبب روی‌آوردن مردمان این مناطق به اسلام و ارزش‌های آن شده است اخلاق و رفتار و امانتداری و راستگویی بازرگانانی است که بسی بیش از کالاها و محصولات خویش، با اخلاق خود مردم را جذب می نمودند و همین باعث می شد خریداران در عین اینکه با طیب خاطر اقلام مورد نیاز خود را خریداری می کردند، داوطلبانه به دین مبین اسلام نیز مشرف شوند.

مترجم: سید محمد منوری

نظر شما