در قانون کار برخی از کشورها، به پدرها نیز همچون مادران به دلیل تولد فرزند و مراقبت از همسر، مرخصی زایمان تعلق میگیرد. البته شرایط برخورداری از این مرخصی در همهی کشورها یکسان نیست و حتی گاه در برخی کشورها این حق از سوی مردان چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد. به عنوان مثال، درحالیکه پدران ایسلندی از مرخصی زایمان استفاده می کنند، پدران ژاپنی تمایلی به بهره بردن از این حق خود ندارند. در این مقاله، برآنیم که به بررسی این موضوع بپردازیم.
اگرچه تخصیص مرخصی زایمان به مردان جهت مراقبت از همسر و فرزندشان، در نگاه اول، سیاستی سخاوتمندانه به نظر می رسد، اما مادامی که به زیرساختها و فرهنگسازی لازم در جامعه برای اجرای این قانون توجه نشود، نه تنها چندان کارآمد نیست، بلکه مردان را از گرفتن مرخصی باز میدارد. ژاپن یکی از کشورهایی است که سخاوتمندانهترین مرخصیهای زایمان را ( معادل یک سال کامل) به پدران و مادران ارائه میدهد، اما با این وجود، نرخ پدران واجد شرایط و شاغل به کار در بخش خصوصی که از این مرخصی استفاده میکنند، بسیار پایین و در حدود 6 درصد است. دولت ژاپن، به دلایل متعدد، تمایل به افزایش این نرخ دارد؛ چرا که تحقیقات نشان میدهد پدر و مادرانی که مرخصی زایمان میگیرند زمان بیشتری را میتوانند با فرزندانشان سپری کنند و این امر، بدون شک در بهبود وضعیت سلامت جسمی و روانی فرزند، پدر و به ویژه مادر، به شدت مؤثر است. از سوی دیگر، از آن جا که در ژاپن، نرخ پایین تولد منجر به کمبود نیروی کار شده است، اگر پدران بیشتر از مرخصی زایمان استفاده کنند و مسئولیت بیشتری را در پرورش و نگهداری از فرزند بر عهده بگیرند، ضمن اینکه خانواده ها را به داشتن فرزندان بیشتر ترغیب می کند موجب می شود مادران زودتر و راحتتر به شغل خود بازگردند و مشکل کمبود نیروی کار کمتر می شود. اما به راستی، چه عواملی مانع از مرخصی پدران ژاپنی برای تولد فرزندشان میشود؟
همان گونه که گفته شد، سیاست ها و هنجارهای فرهنگی هر کشور در این مقوله، نقش مهمی ایفا می کند، اما قوانین ژاپن، هم به لحاظ در نظر گرفتن این مرخصی در قوانین کار و هم به لحاظ سخاوتی که در مدت مرخصی زایمان لحاظ نموده است، از کشورهای سرآمد دنیاست و از این منظر خردهای نمیتوان به قوانین آن گرفت. اما ماشیکو اوساوا، مدیر پژوهشگاه زنان و عضو هیئت علمی یکی از دانشگاههای ژاپن، بر این باور است که فرهنگ کاری این کشور، به شدت پدر و مادرها را از گرفتن مرخصی زایمان بازمیدارد. استفاده از این مرخصی، به احتمال زیاد امکان ارتقاء شغلی آنان را در آینده کاهش میدهد، زیرا استفاده از مرخصی نشانه ای است بر اینکه زندگی خصوصی این کارمندان، نسبت به شغلشان برای آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؛ در حالی که كسانی كه كار را در اولویت قرار داده و ساعتهای طولانی كار میكنند، در ارزیابیهای به عمل آمده، امتیاز بالاتری را از آن خود کرده و احتمالاً ارتقاء رتبه پیدا میكنند. با این وجود، در چند سال گذشته، تعداد اندکی از مردان به این شیوهی عملکرد ناعادلانهی کارفرمایان معترض شدهاند.
به عنوان مثال، یک تبعه ژاپنی که ترجیح می دهد ناشناس بماند، ادعا میکند که در اواخر دهه 30 کارفرمای وی در شرکت پوشاک ورزشی، او را به خاطر مرخصی زایمان پس از تولد دو فرزندش، جریمه کرده و از سمت فروش و بازاریابی، به كار در انبار تنزل رتبه داده و کارهای یدی را به وی سپرده است. وی میگوید: من تمام روز میبایست به رایانه خیره شوم. البته، کارفرمای او ادعاهای وی را تکذیب کرده و در بیانیهای گفته است: «منتظر روشن شدن واقعیت در دادگاه باشید.»
به هر حال، آنچه روشن است این است که فرهنگ کاری یک کشور میتواند موفقیتها و حتی سیاستهای سخاوتمندانهی دولتها را با محدودیت مواجه کرده و آنها را ناکارآمد سازد. شاید بهترین نمونهای که در راستای این فرهنگسازی بتوان مثال زد، اقدام نمادین «شینجیرو کویزومی» وزیر محیط زیست 38 سالهی ژاپنی است که یکی از افراد خوشنام در عرصه سیاست ژاپن محسوب میشود و گمان میرود نخستوزیر بعدی این کشور باشد؛ وی اخیراً اعلام کرد که بهخاطر تولد فرزندش، برای مدتی از مسئولیتهایش بهعنوان وزیر محیطزیست کنارهگیری میکند و به مرخصی زایمان میرود؛ این حرکت سمبلیک از سوی وی میتواند بدعتی امیدبخش برای پدران معتاد بهکار در این کشور باشد. گرچه کویزومی مدت زیادی از کار دور نخواهد بود و درمجموع، ۳ هفته از مرخصی زایمان استفاده میکند؛ ضمن اینکه وی طی این مدت کارهایش را در خانه انجام میدهد؛ ولی از آنجا که در ژاپن، پدران معمولاً بهندرت بهخاطر تولد فرزندشان مرخصی میگیرند، این اقدام کویزومی با استقبال فراوانی مواجه شده است و حامیانش بهخاطر این کارِ سنتشکن و شجاعانه، او را تمجید کرده و این کار را الگویی برای دیگر پدران خواندند. کویزومی ۳۸ساله در جلسهای در جمع کارکنانش درباره این مرخصی گفته است: «امیدوارم مرخصی گرفتن من سبک کاری را بهگونهای دگرگون کند که والدین در مجموعه وزارت محیطزیست، بدون هیچ نگرانی از مرخصی زایمان استفاده کنند.»
علاوه بر آنچه گفته شد، توجه به این نکته حائز اهمیت است که تخصیص مرخصی زایمان به والدین ژاپنی، مستلزم بودجهی نسبتاً بالایی جهت پرداخت حقوق به آنهاست؛ چرا که در مدت مرخصی یک ساله این پدران، میبایست دریافتی معادل با تقریباً 60 درصد از دستمزدشان را داشته باشند.
در کره جنوبی که 53 هفته مرخصی به پدران داده می شود، پدر و مادران مرخصی گیرنده، تنها حدود 30 درصد درآمد خود را در این مدت دریافت میکنند.
مونیکا کوئیزر، رئیس سیاست اجتماعی OECD، گروهی که 36 کشور ثروتمند را نمایندگی می کند، در این رابطه میگوید: اگر قانونی از پشتیبانی لازم مردمی برخوردار نباشد، نمیتوان توقع داشت که به خوبی اجرا شود. همانطور که دولتهای مختلف در میزان مرخصی اعطایی به پدران، با هم متفاوتند (و برخی همچون ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر اصلاً چنین مرخصیای به پدران نمیدهند)، نرخ اقبال پدران در کشورهای مختلف به این مرخصی نیز با هم متفاوت است. در بین کشورهای عضو OECD، سهم متقاضیان مرخصی زایمان در برخی از کشورهای شمال اروپا و اسکاندیناوی و پرتغال 40 درصد یا بیشتر است، حال آنکه این سهم در جمهوری چک، استرالیا و سایر کشورها 2 درصد یا کمتر است.
محققان، تعداد معدودی از عوامل مؤثر بر این میزان را شناسایی و به صورت زیر فهرستبندی کردهاند:
1. کارگران در مدت مرخصی تنها از درصدی از درآمد خود برخوردارند؛ طبیعتاً، هرچه درصد نسبت درآمد در طی دوران مرخصی به درآمد در زمان اشتغال بالاتر باشد، پدران نیز اقبال بیشتری به مرخصی دارند.
2. در برخی از کشورها به جای اینکه به پدر و مادر به شکل جدا از هم مرخصی دهند به طور مشترک این مرخصی را اعطا می کنند تا زوجین به هر شکل که خواستند این مرخصی را بین خود تقسیم کنند؛ در چنین شرایطی مردان از یک سو به دلیل هنجارهای فرهنگی و از سوی دیگر، از آنجا که بیشتر درآمد خانوارها از محل درآمد آنها تأمین میشود، استفاده ای از این مرخصی نکرده و آن را تماما به همسران خود می دهند.
ایسلند کشوری است که این مؤلفهها را در فرهنگ و قوانین خویش لحاظ کرده است. آمارها نشان میدهد که از اوایل دهه 2000 که این كشور مرخصی پدرانه خود را سخاوتمندانهتر كرده و بر تعداد روزهای آن افزوده است، اقبال مردان به مرخصی زایمان افزایش یافته است و رفته رفته، این روند ادامه پیدا كرده است، تا جایی که اکنون بیشتر مردان ایسلندی از این مرخصی استفاده میکنند. در سال 2016 ، نزدیک به 30 درصد روزهای مرخصی والدین در ایسلند توسط مردان گرفته شد؛ این رقم، بالاترین سهم مرخصی مردان در بین کشورهای عضو OECD بود.
در حالی که ممکن است این استراتژی تاکنون در ژاپن کارآمد نبوده باشد، اما مورد آلمان حاکی از آن است که چگونه تغییرات در سیاست میتواند فرهنگ را به پیش ببرد. در اواسط دهه 2000 ، آلمان شروع به افزودن دو ماه مرخصی دیگر به مرخصی والدین کرد. این امر به افزایش اقبال پدران به مرخصی، کمک شایانی کرد. البته فرهنگ آلمانیها با ژاپنیها، ابداً قابل مقایسه نیست، اما راهکار آلمان در راستای مبارزه با نابرابریهای جنسیتی در بازار کار، یک الگوی کارآمد برای مردان و زنانی است که دوشادوش هم به کار در بیرون منزل مشغولند.
اگرچه این سیاست در آلمان بسیار موفق عمل کرده است، اما هنوز مشخص نیست که اگر دولت ایالات متحده با ارائهی مرخصی با حقوق به پدران موافقت کند، این تعامل بین سیاست و فرهنگ در آمریکا نیز همچون آلمان جواب دهد. به ویژه کارگرانی که امنیت شغلی کافی نداشته و می ترسند که در صورت بهره بردن از مرخصی زایمان، کارفرما قرارداد آنان را تمدید نکند ترجیح می دهند عطای این مرخصی را به لقایش ببخشند.
اما در هر حال، تغییر قوانین و سیاستگذاریها بسیار آسانتر از تغییر فرهنگ جوامع است. اگرچه نسلهای جوان نسبت به نسل پیشین، بسیار منعطفتر در محیط کار برخورد میکنند و بیشتر به هدف خود و ارتقاء سبک زندگی میاندیشند تا به وفاداری به شركت و درآمد و پیشرفت شغلی. لذا، هرچه تعداد بیشتری از این نسل های جوان، که شینژیرو کویزومی یکی از آنهاست، صاحب فرزند شوند، فرهنگ و قوانین کار را به سمت برابری بیشترسوق میدهند.
مترجم: ط. مکارمی
messages.comments