twitter share facebook share ۱۴۰۱ تیر ۱۱ 924

تاریخ تحولات اجتماعی ایران از انقلاب مشروطه 1905-1911 تا انقلاب 1979 و پس از آن، اهمیت و نقش مؤثر طبقه متوسطِ مدرن را در تحولات اجتماعی و سیاسی کشور نشان می‌دهد.

شکل‌گیری طبقه متوسط مدرن در ایران به اواخر قرن نوزده و انقلاب مشروطه برمی‌گردد؛ انقلابی که منجر به تأسیس اولین مجلس منتخب در خاورمیانه در دوران قاجار شد. طبقه متوسط ایران در دوران پهلوی‌ها که از سال 1925 تا 1979 حکومت کردند، به رشد خود ادامه داد. حسین بشیریه جامعه‌شناس معتقد است که طبقه متوسط مدرن ایران نه تنها محصول مدرنیزاسیون دوران پهلوی بود که خود نیز نقش مهمی در پیشبرد این فرایند ایفا کرد.

مدرانزیسیون دوران پهلوی علاوه بر توسعه اقتصادی، بر پیشرفت اجتماعی و سیاسی نیز متمرکز بود. ولی درحالی‌که محمدرضا شاه انتظار داشت طبقه متوسط حامی سلطنت باشد، این طبقه به مخالفان اصلی رژیم بدل شد و جرقه انقلاب را زد.

پس از انقلاب 1979 روند شهرنشینی و بالارفتن سطح تحصیلات مردم، به‌ویژه پس از جنگ ایران و عراق و طی دو دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در اوایل دهه 1990 ادامه یافت.

طبقه متوسط نقش مهمی در انتخاب رئیس جمهور اصلاح‌طلب محمد خاتمی در سال 1997 و نیز پیروزی حسن روحانی در سال 2013 داشت. همچنین بایکوت انتخابات توسط این طبقه باعث انتخاب محمود احمدی‌نژاد در سال 2005 و انتخاب ابراهیم رئیسی در سال 2021 به مقام ریاست جمهوری شد.

تحریم ایران توسط دولت اوباما در سال‌های 2008 تا 2016 و دولت ترامپ در سال‌های 2017 تا 2021 بزرگ‌ترین ضربه را به طبقه متوسط وارد کرد.

از زمان تشدید تحریم‌ها در سال 2011 تاکنون، طبقه متوسط ایران حداقل 10% کاهش یافته و از 58.4% در سال 2011 به 48.8% در سال 2019 رسیده است تحریم‌ها همچنین رانت و فساد موجود در اقتصاد ایران را افزایش داده است. در حال حاضر طبقه متوسط حدود 35% از کل جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد و پیش‌بینی می‌شود که شمار این طبقه در پی افزایش تورم، کاهش بیشتری پیدا کند.

بودجه سال 2022 دولت رئیسی نشان می‌دهد که دولت برنامه‌ای برای حمایت از طبقه فقیر و متوسط ندارد.

کامران ندری مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی ایران اخیرا در گفتگو با خبرگزاری ایلنا گفت: «بودجه رئیسی فشار زیادی به طبقه متوسط وارد می‌کند و باعث می‌شود که بخش بزرگی از این طبقه در شمار دهک‌های کم‌درآمد قرار گیرند. دولت نتوانسته جلوی تغییرات نرخ ارز و تورم را بگیرد». به گفته ندری درحالی‌که پیش‌بینی می‌شود حقوق‌ها ده درصد افزایش یابد، تورم افزایش پنجاه درصدی را تجربه خواهد کرد.

بر اساس مطالعه‌ای که توسط محمد رهبری محقق و فعال اجتماعی انجام شده است، در توئیتر –یکی از پلتفرم‌های اجتماعی که کاربران آن عمدتا از طبقه متوسط هستند- کاربران در سال 2021 نسبت به سال 2020 کمتر به مسائل سیاسی پرداختند و این نشان می‌دهد که مسائل سیاسی برای طبقه متوسط به دلیل سرخوردگی از وضعیت موجود، دیگر اهمیت گذشته را ندارد.

وقتی طبقه متوسط در جامعه‌ای ضعیف باشد، روند تکامل سیاسی و اجتماعی نیز دچار اختلال می شود. فاطمه مقصودی نماینده مجلس ایران اخیرا در سخنانی گفت: «جامعه به دو گروه فرادستان و فرودستان تقسیم شده است و طبقه متوسط که فرهنگ ساز بوده، مسافرت می رود، کتاب می خواند و می آموزد، بین این دو گروه در حال له شدن است. فرادستان روز به روز محافظه کارتر می‌شوند و پشت سنت و دین و شعارهای انقلابی قرار می‌گیرند و فرودستان بی‌پناه‌تر و ناراضی‌تر می‌شوند».

دکتر هاشم پسران استاد سابق دانشگاه کمبریج معتقد است که با کوچک شدن طبقه متوسط، ارزش‌ها و فرهنگ دموکراتیک نیز تضعیف خواهد شد.

فراز و فرود طبقه متوسط در ایران، با جنبش اصلاح‌طلبی گره خورده است. این طبقه بعد از انتخاب خاتمی به ریاست جمهوری، رشد کرد و در دوران ریاست جمهوری روحانی بار دیگر احیا شد. اما اطلاح‌طلبانِ در قدرت، پاسخگوی نیازها و انتظارات طبقه متوسط نبودند و گامی برای تحکیم توسعه سیاسی و اصلاحات اقتصادی برنداشتند.

سعید حجاریان استراتژیست سیاسی اصلاح‌طلب، برخی از اطلاح‌طلبان را به فرصت‌طلبی متهم کرده و معتقد است که آنان تنها به فکر کسب قدرت و ماندن در قدرت بودند. وخامت اقتصادی پس از تحریم‌ها که در پی کارزار فشار حداکثری ترامپ بر ایران اعمال شد، اصلاح‌طلبان را نیز تضعیف کرد.

اصول‌گرایان از شرایطی که تحریم‌ها در کشور ایجاد کرده بود، سوء استفاده کردند و دولت روحانی را مسئول وضع بد اقتصادی دانستند. رئیسی و دیگر کاندیداهای ریاست جمهوری، به نقش تحریم‌ها در مناظره‌های انتخاباتی اشاره نمی‌کردند و به جای «لغو تحریم‌ها» بر «خنثی سازی تحریم‌ها» تأکید داشتند؛ بدین معنا که از منظر آنان برای بهبود اقتصاد کشور نیازی به احیای برجام نیست. البته رئیسی بعد از پیروزی در انتخابات، به مذاکرات هسته‌ای بازگشت؛ ولی این مذاکرات از اواسط ماه مارس تا 28 ژوئن -که مذاکره غیرمستقیمی بین ایران و آمریکا در قطر انجام گرفت- متوقف شد.

علی مطهری نماینده سابق مجلس، اصول‌گرایان را متهم کرد که برای تضعیف اصلاح طلبان باعث برانگیخته شدن مردم و آغاز اعتراضات در دسامبر 2017 ژانویه 2018 و نوامبر 2019 شدند. حتی خاتمی اخیرا در سخنانی گفت که از آینده کشور و حضور در عرصه سیاسی ناامید است «نظام اجازه فعالیت سیاسی را به اصلاح طلبان نمی‌دهد؛ لذا باید جهت خود را به سمت اصلاح جامعه و فعالیت‌های آموزشی بلندمدت تغییر دهیم».

وقتی طبقه متوسط قوی باشد، دغدغه‌های سیاسی و فرهنگی‌اش نیز بیشتر می‌شود زیرا خواسته‌های طبقه متوسط عمدتا اجتماعی، سیاسی و مدنی است.

مشکل اصلی طبقه متوسط مدرن ایران این است که نتوانسته علیرغم سطح تحصیلات عالی و اعتبار علمی‌ای که دارد، به ثروت و قدرت کافی برسد و با توجه به ساختار رانتی اقتصاد ایران، حتی در صورت بهبود وضع اقتصاد، سود چندانی حاصل این گروه نمی‌شود.

به گفته آصف بیات استاد دانشگاه ایلینویز، طبقه متوسط در ایران رو به ضعف و کاهش گذاشته است. رنجی که این طبقه از فساد می‌برد و ناامیدی از آینده، آنان را به مخالفان نظام تبدیل می‌کند.

مهاجرت این طبقه به دلیل شرایط بد اقتصادی و ناامیدی از آینده، به شکل نگران کننده‌ای رو به افزایش گذاشته است و تهدیدی برای سرمایه اجتماعی ایران محسوب می‌شود. بر اساس گزارش رصدخانه مهاجرت ایران 71% پزشکان، 40% پرستاران و بیش از 70% اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی، به دنبال خروج از ایران هستند.

در همین حال طبقات پایین در خط مقدم اعتراضات قرار گرفته‌اند و نسبت به طبقه متوسط، پتانسیل بیشتری برای اعمال خشونت دارند.

فرسایش طبقه متوسط، طرفداران «نگاه به غرب» را که خواهان اتخاذ سیاست خارجی متعادل هستند تضعیف می‌کند. این را می‌توان در تقویت سیاست «نگاه به شرق» دولت رئیسی و تأکید بر روابط اقتصادی با چین و روسیه و عضویت دائم در اتحادیه اقتصادی اوراسیا دید.

سخن اخر اینکه با تضعیف طبقه متوسط، سوپاپ اطمینان نظام در حال فرسایش است و در سیاست خارجی جهت‌گیری «نگاه به شرق» تشدید شده است.

*منبع: شورای آتلانتیک

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما