twitter share facebook share ۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۴ 1007
سؤالات پیرامون آینده جهادگران خارجی در سوریه، اخراج علویان و مصادره املاک آنان، و دلایل و پیامدهای حمایت اسرائیل از دروزی های سوریه را در ادامه می خوانید

جهادگران خارجی: متحدان دیروز، تهدیدهای امروز

نیروهای جهادی خارجی که به شورشیان سوریه برای سقوط اسد و بدست گرفتن قدرت کمک می کردند، حالا به مشکلی بزرگ تبدیل شده اند. بسیاری از مردم سوریه از این جهادگران می ترسند و معتقدند که آنها در کشتارهای قومی اخیر دسته داشته اند. در چنین شرایطی رهبران جدید سوریه باید ببینند که با این هزاران جنگجوی خارجی که در صفوف خود دارند، چه کار می خواهند بکنند.

طبق برآوردها تا 10000 جنگجو از سراسر خاورمیانه، اروپا و آسیای مرکزی، در سوریه حضور دارند و از دولت حمایت می کنند. اما تفاسیر تندروانه آنها از اسلام سنی، آنها را به دردسری بزرگ برای حاکمان جدید سوریه تبدیل کرده است؛ زیرا حاکمان جدید می خواهند از گذشته اسلام گرایانه خود فاصله بگیرند و دولتی فراگیر ایجاد کنند.

محمد ظفر جوان 20 ساله ازبک، از جمله این جنگجویان افراط گرای خارجی است. او ماه اکتبر از ترکیه به سوریه آمد تا در کنار گروه کتیبه الغرباء –یک گروه اسلام گرای متشکل از جنگجویان آسیای مرکزی- بجنگد. ظرف چند هفته او در خط مقدم حمله شورشیان برای اسقاط اسد قرار گرفت. با پایان انقلاب، ظفر امیدوار است که بتواند به ارتش جدید سوریه بپیوندد و به ساختن کشوری بر اساس احکام اسلامی کمک کند.

ظفر که با ترکیبی از زبان های ازبکی، ترکی و عربی حرف می زند، می گوید: «من برای جهاد به اینجا آمدم و همین جا خواهم ماند. نمی خواهم به ازبکستان برگردم و انجا با مظاهر ظلم روبرو شوم؛ امیدوارم بتوانم در اینجا مستقر شوم».

ظفر معتقد است که با حضور در سوریه، در جنگی مقدس شرکت کرده است. حکومت اسلامی که وی امیدوار است در سوریه برقرار شود، دقیقا همان چیزی است که بسیاری از سوری ها در این کشورِ 24 میلیونی و متنوع از حیث قومی و مذهبی، می خواهند از آن جلوگیری کنند.

ایالات متحده که در هفته های اخیر شروط سختی را پیش پای دولت سوریه گذاشته، تضمین هایی می خواهد که جنگجویان خارجی در دولت جدید، مورد استقبال قرار نگیرند. تیم لندرکینگ از مقامات وزارت امور خارجه در امور خاورمیانه می گوید: «دولت جدید سوریه باید مطمئن شود که تروریست های خارجی هیچ نقشی در دولت یا ارتش سوریه نخواهند داشت».

پس از تصرف دمشق در ماه دسامبر، حاکمان جدید سوریه پاره ای از خارجی ها از جمله جنگجویانی از اردن، مصر و ترکیه را به مناصب ارشد نظامی گماردند. احمد شرع رئیس جمهور سوریه اعلام کرده است که آندسته از جنگجویان خارجیِ حامیِ انقلاب، پاداش خواهند گرفت و احتمالا به آنها شهروندی داده خواهد شد.

بردریک مک دونالد عضو مرکز بین المللی مطالعات رادیکالیسم –اندیشکده ای در کینگ کالج لندن- می گوید: «جنگجویان خارجی تجربه جنگ در کشورهای مختلف، کار با سلاح های سنگین و تولید محتوای تبلیغاتی را دارند؛ ضمن اینکه از شبکه ای بین المللی برای جذب پول و نیرو نیز برخوردار هستند».

بسیاری از سوری ها تجربه خوبی از این جنگجویان ندارند. در قتل های تلافی جویانه ای که ماه مارس به وقوع پیوست، بسیاری از جنگجویان خارجی و نیروهای وابسته به دولت حضور داشتند.

این حملات در مناطق ساحلی که محل سکونت علویان است رخ داد. به گفته شاهدان عینی، کاروان هایی از افراد مسلح به مردم شلیک می کردند و خانه ها را می سوزاندند.

دولت سوریه کمیته ای برای بررسی این حملات تشکیل داد. یک مقام کمیته، ماه آوریل گفت که دهها نفر مورد بازجویی قرار گرفته اند و این کمیته درحال بررسی بیش از 50 پرونده است. شرع ماه آوریل فعالیت این کمیته را تمدید کرد.

احمد شرع تا سال 2012 که به القاعده پیوست، عضو داعش بود. اما در ادامه رابطه با هر دو گروه را قطع کرد و علیه هر دو جنگید. او در مقام رئیس جمهور، از افراط گرایی اسلامی فاصله گرفت و گفت که دولتش نماینده تمام جوامع قومی و مذهبی سوریه است.

اما حتی آن دسته از سوری هایی که از جنگجویان خارجی انتقاد می کنند، اذعان دارند که پاکسازی انها دشوار است. برخی از این جنگجویان می توانند پس از اخراج از سوریه، برای شرکت در درگیری های مذهبی، به آفریقا بروند. ولی این احتمال نیز وجود دارد که برخی دیگر در صورت اخراج شدن یا مشاهده ترک آرمان های اسلامی توسط دولت سوریه، علیه رهبران جدید دمشق برخیزند.

زیاد ونوس، 31 ساله و اهل دمشق است که پس از سقوط اسد، گروه دفاع از دموکراسی را بنیانگذاری کرد. وی معتقد است: «اخراج همه خارجی ها ممکن نیست و چالش های سیاسی زیادی پیش روی آن وجود دارد. اما اگر قرار است به برخی از آنها تابعیت داده شود، باید این کار از طریق یک فرآیند مشخص انجام شود، نه به صورت دستوری».

خالد، جوان سوری 24 ساله، از زمره جنگجویانی است که در کنار جنگجویان خارجی، علیه اسد می جنگید. وی می گوید: «این جنگجویان خارجی به پیروزی ما کمک کردند. برخی از آنها نزدیک به یک دهه است که در سوریه هستند، با زنان سوری ازدواج کرده اند و فرزندان خود را همین جا به مدرسه فرستاده اند. در سوریه مشغول به کسب و کار شده اند. برخی از آنها حتی بهتر از ما عربی صحبت می کنند».

ابوماریه یکی از جنگجویان لبنانی است که در کشور خود علیه حزب الله سلاح بدست گرفت و در سال 2017 برای مبارزه با رژیم اسد و گروه هایی مانند حزب الله که حامی اسد بودند، وارد سوریه شد.

او درحالی که در مقابل مسجد اموی در دمشق –مرکز تجمع جنگجویان اسلام گرای سنی- ایستاده بود، گفت: «ما به عنوان سنی، از زندگی تحت حکومت حزب الله احساس خطر می کردیم و برادران ما در سوریه نیز همین احساس را تحت حکومت اسد داشتند».

وی افزود: «جنگجویان خارجی شایسته تقدیر هستند. برخی از انها برای رسیدن به سوریه از مسیرهای خطرناکی عبور کردند، زندگی خود را در خارج از کشور رها نمودند و دهها هزار دلار برای رسیدن به اینجا هزینه کردند. ما امیدواریم که شهروندی سوریه را دریافت کنیم؛ زیرا بخشی از جامعه سوریه شده ایم».

منبع: وال استریت ژورنال


اخراج علویان سوریه از خانه های خود

یکی از شب های ژانویه، 12 مرد نقابدار به خانه ام حسن در دمشق یورش بردند؛ تفنگ های خود را به سمت آنها اهل خانه نشانه گرفتند و به آنها دستور دادند که خانه را ترک کنند.

وقتی ام حسن اسناد مالکیت را ارائه داد، برادر بزرگتر او را دستگیر کردند و گفتند که تنها پس از تخلیه خانه، وی را آزاد می کنند. خانواده ام حسن 24 ساعت بعد خانه را ترک کردند و برادر را درحالی که آثار ضرب و جرح روی بدنش بود، تحویل گرفتند.

خانواده ام حسن بخشی از جامعه علوی سوریه هستند؛ اما داستان آنها در سوریه یک استثنا نیست. به گفته مقامات کشور، رهبران علوی، گروه های حقوق بشر و 12 نفر با روایت های مشابه که با رویترز صحبت کردند، از زمان به قدرت رسیدن احمد شرع در ماه دسامبر، صدها علوی توسط نیروهای امنیتی از خانه های خود در دمشق بیرون رانده شده اند.

بسام احمد مدیر اجرایی گروه حقوق بشری سوری ها برای عدالت و حقیقت STJ گفت: «ما در مورد حوادثی نادر صحبت نمی کنیم؛ ما در مورد صدها –اگر نگوییم هزاران- مورد اخراج ساکنان از خانه های خود سخن می گوییم».

علویان حامیان شرع را به سوء استفاده سیستماتیک از قدرت و انتقام جویی متهم می کنند. ماه مارس صدها علوی در منطقه ساحل غربی سوریه کشته شدند و خشونت های فرقه ای به دمشق گسترش یافت.

به گفته دو مقام دولتی، از زمان سرنگونی اسد هزاران نفر از خانه های خود در دمشق بیرون رانده شده اند که اکثر آنها علوی بوده اند.

به گفته این مقامات، اکثر اخراج شدگان با توجه به مشاغلی که داشتند، در خانه هایی که مؤسسات دولتی در اختیارشان گذاشته بودند، ساکن بودند و از آنجا که بعد از سقوط اسد دیگر در آن مشاغل حضور نداشتند، حق اقامت خود را در خانه های دولتی نیز از دست دادند.

اما بر اساس مصاحبه هایی که رویترز با چند مقام دولتی و قربانیان انجام داده، صدها نفر دیگر مانند ام حسن، به صرف علوی بودن، از خانه های شخصی خود بیرون رانده شده اند.

گرچه شرع قول متحد کردن کشور را داده است اما علویان نگران هستند که این اخراج ها، بخشی از تسویه حساب های فرقه ای توسط حاکمان جدید سوریه باشد.

به گفته یک مقام رسمی، تاکنون صدها شکایت از افرادی که با خشونت از خانه های خود اخراج شده اند ،صورت گرفته است.

یک شهردار علوی در حومه دمشق نیز گفت که ماه مارس 250 خانوار از 2000 خانوار ساکن در منطقه، از خانه های خود اخراج شده اند.

این شهردار یکی از تماس هایی را که از سوی یکی از اعضای سرویس امنیت عمومی GSS –نهادی متشکل از جنگجویانی که اسد را سرنگون کردند- با او شده بود، با ما به اشتراک گذاشت. در این تماس عضو GSS از شهردار می خواست برای خانواده ای که از شمال به آن منطقه نقل مکان کرده اند، خانه ای خالی پیدا کند. وقتی شهردار گفت هیچ آپارتمانی برای اجاره وجود ندارد، آن مقام به او گفت: «یکی از خانه هایی که متعلق به یکی از آن خوک هاست خالی کن». منظور او از خوک، علویان بود.

به گفته سه مقام ارشد GSS دو کمیته برای مدیریت املاک کسانی که مشکوک به ارتباط با رژیم سابق هستند، تشکیل شده است: یکی از این کمیته ها مسئول مصادره و دیگری مسئول رسیدگی به شکایات است.

به گفته این سه مقام، این کمیته ها با نزدیک شدن نیروهای شرع به دمشق در ماه دسامبر، ایجاد شدند و از نهاد مشابهی به نام «کمیته غنایم جنگی» که زیر چتر حکومت هیأت تحریر شام در ادلب ایجاد شده بود، الگوبرداری شده اند.

به گفته احمد از گروه حقوق بشری STJ «این اخراج ها مشابه با اقداماتی است که اسد علیه مخالفان خود در مناطق سنی نشین اعمال می کرد. این اقدامات قطعا ترکیب جمعیتی شهر را تغییر خواهد داد؛ ما داریم در مورد یک رویه صحبت می کنیم، ولی با قربانیان متفاوت».

16 آوریل STJ شکایتی را ارائه کرد و خواستار پایان دادن به مصادره املاک با «انگیزه های فرقه ای» و بازگرداندن خانه های مصادره ای شد.

حافظ اسد علویان را از مناطق ساحلی به مراکز شهر منتقل کرده بود تا به تحکیم پایگاه قدرت خود کمک کند.

وی برای سربازان و خانواده هایشان در اطراف دمشق، واحدهای مسکونی ساخت و از آن پس بخش قابل توجهی از جمعیت این مناطق را علویان تشکیل دادند.

اما در پی سقوط اسد، نیم میلیون علوی از دمشق، حمص، حلب و سایر نقاط سوریه اخراج شده اند و به مناطق ساحلی نقل مکان کرده اند.

ام حسین که کارمند دولت و مادر چهار فرزند است و در محله علوی نشین ضاحیه الاسد سکونت دارد، می گوید دو مرد مسلح نقابدار 16 ژانویه به خانه شخصی او آمدند. آنها که خود را اعضای GSS معرفی می کردند، به دلیل اینکه یکی از پسرانش روی ویلچر می نشست، لطف کرده و 24 ساعت مهلت دادند تا محله را ترک کنند. در ادامه مغازه خانوادگی ام حسین را نیز مصادره کردند. ام حسین می گوید: «ما بیش از 22 سال است که در این خانه زندگی می کنیم؛ تمام پول و سرمایه خود را در آن گذاشتیم و نمی توانیم جای دیگری را اجاره کنیم».

به گفته جاشوا لندیس کارشناس امور سوریه و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما: «به نظر می رسد که GSS که توسط شرع تأسیس شده، امتداد همان دستگاه امنیتی است که بر استان ادلب حکومت می کرد. این گروه را می توان ترکیبی از پلیس، اف بی ای، سیا و گارد ملی دانست که همگی در یک واحد ادغام شده اند».

12 فوریه فرماندار دمشق از کسانی که اموالشان به ناحق مصادره شده، خواست تا شکایات خود را ارائه دهند. ماه مارس یکی از مقامات در گفتگو با رویترز تأیید کرد که افراد مسلح بدون حکم دادگاه، مردم را از خانه هایشان بیرون می کنند، مانع از بردن وسایل شان می شوند و خود به این خانه ها نقل مکان می کنند.

به گفته برخی منابع، اکثر موارد مصادره مربوط به خانوارهای کم درآمدی است که شغل خود را از دست داده اند و پول کافی برای اجاره خانه ندارند. همچنین به گفته یک مقام دیگر، این تخلیه ها یک شبه و بدون طی مراحل قانونی انجام می شود.

به گفته لندیس «یکی از اهداف چنین اقداماتی، ترساندن مردم و آگاه کردن تمام جهان نسبت به این حقیقت است که علویان دیگر در قدرت نیستند».

منبع: میدل ایست مانیتور


استفاده اسرائیل از دروزی های سوریه برای نفوذ بیشتر در خاورمیانه

در پی حملات تروریستی وحشیانه علیه جامعه دروزی سوریه –در حومه دمشق و روستاهای جرمانا و صحنایا- دروزی های اسرائیل دست به تظاهرات زدند.

در پاسخ، اسرائیل بیانیه هایی در حمایت از دروزی ها صادر کرد، در سوریه دست به حملات هوایی زد و منطقه ای در دمشق در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری را هدف قرار داد.

اقدامات اسرائیل باعث دوپارگی در جامعه دروزی های سوریه شده و این سؤال را ایجاد کرده است که آیا سیاست اسرائیل ناشی از فشاری است که دروزی ها برای دفاع از برادران خود در آن سوی مرز، به دولت نتانیاهو وارد کرده اند، یا منافع گسترده تری پشت این سیاست وجود دارد و این حملات می تواند به دروزی های سوریه آسیب برساند.

در روزهای اخیر نامه ای منتشر شده که توسط سربازان دروزی اسرائیل در حمایت از عملیات نظامی آن کشور در سوریه نوشته شده است. امضاکنندگان نامه از نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل می خواهند که ارتش را به سوریه اعزام کند.

آنها آنچه را در سوریه درحال وقوع است، قتل عام توصیف می کنند و در ادامه می گویند: «صدها رزمنده دروزی آماده اند تا برای نجات برادران خود بجنگند. ما حاضر هستیم مسئولیت تمام خطرات جانی ناشی از این کار را بپذیریم».

به تازگی نتانیاهو با شیخ موفق طریف رهبر معنوی جامعه دروزی اسرائیل صحبت کرد. در این گفتگو شیخ طریف حمایت خود را از عملیات ارتش اسرائیل در سوریه نشان داد و گفت: «این عملیات پیام بازدارنده ای به رژیم سوریه در مورد تعهد اسرائیل به جامعه دروزی های سوریه، رسانده است».

اما صداهای دیگری در جامعه دروزی وجود دارد که اقدامات اسرائیل را ناشی از ملاحظات استراتژیک این کشور می داند، نه فشار دروزی های اسرائیل. دکتر سلیم متخصص علوم سیاسی و پژوهشگر جامعه دروزی، منتقد سرسخت دولت اسرائیل و رهبران دروزی است.

به گفته وی: «اسرائیل خود را مدافع دروزی های سوریه معرفی می کند، درحالی که هدف واقعی آن ایجاد اختلاف و استفاده از دروزی ها به عنوان ابزاری برای تحقق سیاست هایش است. حمایت ظاهری اسرائیل از دروزی ها، بهایی دارد که به نفع دروزی ها نخواهد بود».

سلیم به سفر روحانیون دروزی از سوریه به اسرائیل برای زیارت مقبره شعیب پیامبر اشاره می کند و می گوید: «بدیهی است که هر فرد دروزی حق دارد از اماکن مقدس ما بازدید کند؛ ولی این کار باعث ایجاد خصومت شده و دشمنی نسبت به دروزی های سوریه را افزایش داده است».

به گفته سلیم، اقدامات اسرائیل به تقویت نظریه های توطئه در مورد ایجاد یک منطقه حائل دروزی نشین توسط اسرائیل در سوریه، کمک کرده است.

دکتر وهابی استاد علوم سیاسی دانشگاه حیفا نیز می گوید: «منافع، محرک اقدامات دولت اسرائیل هستند» و اضافه می کند: «منفعت اسرائیل ایجاد یک منطقه غیرنظامی، از دمشق به سمت جنوب است».

به گفته وهابی حمایت اسرائیل از دروزی های سوریه، پس از آن آغاز شد که شبه نظامیان تحت حمایت ترکیه، در شهر دروزی نشین صحنایا مرتکب قتل عام شدند. اسرائیل در حال حاضر بیشتر از طریق صدور بیانیه و عملیات های جزئی به دروزی ها کمک می کند.

یکی دیگر از منتقدان حملات اسرائیل به سوریه، سعید نافع عضو سابق کنست اسرائیل از حزب بلد و بنیانگذار کمیته ای است که مسئول رسیدگی به رابطه بین جامعه دروزی در اسرائیل و بستگان آنها در سوریه و لبنان است.

نافع که شهروندی اسرائیل را دارد، به دلیل سفر به سوریه به مدت یک سال زندانی شد. وی نسبت به پیامدهای حمایت اسرائیل از دروزی ها هشدار می دهد و استدلال می کند که «در روزهای اخیر ثابت شده است که هدف از کمک و حمایت اسرائیل، چیزی بیش از جلب نظر دروزی های اسرائیل که حامی سیاست های دولت هستند، نیست».

به اعتقاد سلیم این استدلال که دروزی های اسرائیل تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات دولت دارند، استدلالی پوچ است. او در ادامه به چند نمونه نابرابری بین جامعه دروزی و اکثریت یهودی در اسرائیل اشاره می کند؛ از جمله قانون دولت-ملت که اعتراضات گسترده دروزی ها را بدنبال داشت. مورد دیگر بی توجهی دولت نسبت به جرم و جنایتی است که علیه دروزی های اسرائیل صورت می گیرد؛ «51 دروزی به قتل رسیده اند و پلیس اسرائیل این قتل ها را نادیده گرفته است».

نافع راه حل مشکلات دروزی های سوریه را گفتگوی داخلی در آن کشور می داند. «دروزی های سوریه به دو دسته تقسیم شده اند: یک دسته که شمار بیشتری از دروزی ها را شامل می شود خواهان گفتگوی بی قید و شرط هستند ولی دسته دوم پیش شرط هایی برای گفتگو دارند.»

رهبران معنوی دروزی های سوریه، از اسرائیل درخواست دخالت مستقیم نکردند بلکه از جامعه بین الملل خواستند تا در صورت عدم توانایی دولت سوریه در برقراری نظم و قانون، به آنها کمک کنند. این رهبران در تمام بیانیه هایی که صادر کردند، بر این واقعیت تأکید داشتند که دروزی های سوریه شهروندان این کشور هستند.

به این ترتیب در شرایطی که دروزی های اسرائیل نسبت به وضع جامعه دروزی های سوریه معترض بودند و از ارتش اسرائیل خواستار انجام عملیات در آن سوی مرز شدند، رهبران جامعه دروزی سوریه، بیانیه ای قوی منتشر کردند و ضمن تأکید بر هویت سوری خود و وحدت سوریه، هرگونه برنامه برای تقسیمات قومی در این کشور را رد نمودند.

آنها در بیانیه خود خواستار تضمین امنیت و ثبات در مناطق دروزی نشین توسط نهادهای دولتی شدند. همچنین از سوی برخی از رهبران دروزی سوریه، تلاش هایی برای دستیابی به تفاهم با دولت این کشور در چند موضوع صورت گرفته است.

این پیشنهاد شامل تحویل سلاح، ورود نیروهای امنیتی سوریه به مناطق دروزی نشین و ایجاد یک اتاق عملیات مشترک با حضور افسران دروزی می شود که البته تاکنون عملیاتی نشده است.

کوتاه سخن اینکه دروزی ها در کانون توجه قرار گرفته اند و بازیگران اصلی منطقه، آنها را ابزار سیاست های اسرائیل برای کسب کنترل و نفوذ بیشتر در منطقه می بینند.

منبع: هاآرتص


نظر شما