twitter share facebook share ۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۸ 1219

خبر پیشرفت مذاکرات بین آمریکا و ایران در وین، باعث نگرانی مخالفان توافق هسته ای در تهران و واشنگتن شده است؛ آنان از بازگشت سریع ایران به برجام می ترسند و از دولت های خود می خواهند که میز مذاکره را ترک کند. جالب است که هر دو طرف ایرانی و آمریکایی برای استدلال و اثبات صحت گفته های خود، به اقتصاد ایران استناد می کنند

مخالفان برجام در آمریکا مدعی هستند که کارزار فشار حداکثری ترامپ که از سال 2018 اقتصاد ایران را هدف گرفت، درحال به بار نشستن است. به اعتقاد این گروه «اقتصاد ایران در حال فروپاشی است و برداشتن تحریم ها در حالی که ایران به زانو درآمده، باعث می شود آمریکا اهرم فشاری را که ترامپ برای تیم بعد از خود فراهم کرده، از دست بدهد»

اما محافظه کاران در ایران مخالف این عقیده هستند. آنان می گویند که اقتصاد دارد از رکود خارج می شود و در آینده تحریم ها اثرگذاری خود را از دست می دهد؛ لذا اگر صبر و مقاومت نماییم، دست برتر را در مقابل آمریکا پیدا خواهیم کرد.

با این تفاصیل، سؤال این است که آیا اقتصاد ایران در حال فروپاشی است؟ یا دارد از رکود خارج می شود؟

خوشبختانه داده هایی وجود دارد که به ما کمک می کند بدون توجه به تبلیغات دو طرف، به جواب درست برسیم

اخیرا اطلاعاتی از میزان درآمد ملی ایران منتشر شد که هیچ نشانی از سقوط اقتصادی این کشور ندارد؛ بلکه بالعکس نشان دهنده بهبود اندک اقتصاد ایران است. آخرین براوردها از تولید ناخالص داخلی ایران در سه ماه پاییز سال گذشته (21 سپتامبر تا 20 دسامبر 2020) که توسط بانک مرکزی ایران و مرکز آمار کشور منتشر شد، نشان می دهد تولید ناخالص داخلی غیرنفتی حدود 1% نسبت به سه ماهه مشابه سال قبل رشد داشته است.

همچنین گزارش ها حاکی از آن است که صادرات نفت ایران در ماههای اخیر افزایش یافته و به بیش از 800,000 بشکه در روز رسیده است؛ این امر نشان دهنده افزایش اندک درآمد ایران است. افزایش درآمدهای ایران، واقعیتی است که صندوق بین المللی پول نیز بر آن صحه می گذارد؛ پیش بینی های این صندوق، خبر از رشد تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2020 به میزان 1.5% و ادامه این رشد در سال 2021 با 2.5% و سال 2022 با 2.1% می دهد.

اما جالب انکه مخالفان برجام در آمریکا که از فروپاشی اقتصاد ایران سخن می گویند نیز، به همین گزارش صندوق بین المللی پول استناد می کنند. در این گزارش آمده است که ذخایر ارزی ایران از 122.5 میلیارد دلار در سال 2018 به 4 میلیارد دلار در سال 2020 کاهش یافته است. در مقاله ای که در نیوزویک به قلم «مارک دوبوویتز» و «جیکوب نایجل» از بنیاد دفاع از دموکراسی ها منتشر شد، کاهش ذخایر ارزی طبق براورد صندوق بین المللی پول را شاهد مثالی آورده بود که نشان دهد دولت بایدن دارد اهرم هایی که ترامپ در اختیارش گذاشته را، در جریان مذاکره با ایران از دست می دهد. سناتور «لیندزی گراهام» از مخالفان سرسخت برجام، این مذاکرات و رفع احتمالی تحریم ها را، کمک مالی بایدن به اقتصاد درحال فروپاشی ایران دانست. «جی سالومون» تحلیلگر وال استریت ژورنال نیز این قسمت از گزارش صندوق بین المللی پول را شاهدی بر «از بین رفتن ثروت ایران» خواند و «مایک پمپئو» وزیر خارجه سابق آمریکا گفت که داده های صندوق بین المللی پول اشتباه کسانی را که معتقد بودند کارزار فشار حداکثری ترامپ کارساز نیست، نشان می دهد. نیویورک پست نیز با اشاره به گفته پمپئو نوشت «البته که این کارزار ثمربخش بود؛ 123 میلیارد ارز در سال 2018 از دسترس خارج شده و تنها 4 میلیارد مانده است. ما 95% ذخایر ارزی ایران را تنها طی دو سال و نیم از آنان گرفتیم»

اگر اعداد صندوق بین المللی پول درست باشد، در آن صورت منتقدان برجام حق دارند و مواجهه ایران با بحرانی قریب الوقوع اجتناب ناپذیر است. با این حجم از ذخایر ارزی قطعا در آینده ای نزدیک شاهد پاییدن آمدن ارزش پول ملی، تورم لجام گسیخته و کمبود غذا، دارو و سایر اقلام ضروری خواهیم بود.

اما می بینیم که تاکنون هیچکدام از این اتفاق ها رخ نداده و همین امر نشان می دهد که ذخیره 4 میلیارد دلاری ارزی ایران درست نیست.

همانگونه که پیشتر در مقاله ای در «بورس و بازار» نوشتم، رقم 4 میلیارد دلار، برآوردی از ذخایر ایران است که کشور به آن دسترسی دارد. صندوق فرض را بر این گذاشته است که تحریم ها موجب شده ایران به 90% ذخایر خود دسترسی نداشته باشد؛ اما این ادعایی است که عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی رد کرده است.

سال 2018 که برجام باعث شد ایران شفافیت مالی بیشتری داشته باشد، بانک مرکزی ارزش کل ذخایر ارزی خود را 122.5 میلیارد دلار اعلام کرد. بعد از آنکه کارزار فشار حداکثری ترامپ آغاز شد، ایران دسترسی خود را به بخشی از این ذخایر از دست داد؛ اما اینکه این میزان چقدر است را، هیچکس دقیقا نمی داند. صندوق بین المللی پول فرض را بر این گذاشت که این کشور فقط به 10% از ذخایر ارزی خود دسترسی دارد و این درصد، معادل 12.4 میلیارد دلار در سال 2019 بوده است. صندوق، میزان ذخایر ارزی در دسترس را در سال 2020 تعدیل کرد و پس از تفریق کسری تراز پرداخت های سال 2019، میزان ذخایر ارزی ایران در سال 2020 را 4 میلیارد دلار تخمین زد؛ این همان رقمی بود که بسیاری از مخالفان برجام را در آمریکا به وجد آورد.

ناظران اقتصاد ایران بر آن شدند که ببینند تأثیر این خبر بر ارزش پول ملی ایران و بازار ارز چیست؛ اما در کمال تعجب مشاهده کردند که ارزش ریال به جای اینکه پایین بیاید بالا رفت. از ماه اکتبر ارزش پول ایران 17% در بازار آزاد افزایش یافته است؛ ماه اکتبر هر دلار امریکا 300,000 ریال معامله می شد اما این میزان در ماه جاری به کمتر از 250,000 ریال رسیده است

این درشرایطی است که با درنظر گرفتن نرخ تورم، بالا رفتن ارزش ریال باید بیش از این باشد. نرخ تورم سالیانه در نقطه اوج خود به 85% رسید اما از ماه اکتبر، تورم روبه کاهش گذاشته و طبق برآوردها نرخ تورم سالیانه 30% شده است.

این روند (کاهش تورم و افزایش ارزش ریال) که محافظه کاران با استناد بدان استدلال می کنند اقتصاد ایران دوران افول خود را پشت سر گذاشته است، از قبل از شروع مذاکرات وین آغاز شد. این گروه معتقدند اگر مذاکرات به نتیجه نرسید، باید همان راهکار اقتصاد مقاومتی را در پیش گرفت

اما اینگونه نیست که ایران با ترک میز مذاکرات وین متحمل هزینه نشود؛ از انجا که منابع داخلی ایران محدود است، رکود اقتصادی کشور ادامه خواهد یافت و همزمان با ادامه همه گیری کرونا، فشار بر روی طبقه فقیر و متوسط ایران افزایش پیدا خواهد کرد.

برای اینکه خسارات ناشی از این یک دهه تحریم جبران شود و اقتصاد بار دیگر رو به رشد رود، کشور باید به اقتصاد جهانی متصل شود و این امر جز با رفع تحریم های سازمان ملل محقق نمی گردد. رهبران ایران ممکن است در خصوص چگونگی بهره گیری از مزایای دسترسی به بازار جهانی هم نظر نباشند –برخی خواهان توافق و همکاری با غرب هستند و برخی دیگر شرق را ترجیح می دهند- اما در زمان کنونی روی یک چیز وحدت نظر دارند؛ اینکه رشد اقتصادی برای کشور مهمتر از غنی سازی 60 درصدی اورانیوم است

*منبع: responsiblestatecraft

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما