twitter share facebook share ۱۴۰۱ تیر ۰۴ 654
بازگشت گردشگران غربی به سوریه

نیک وایت گردشگر 63 ساله بریتانیایی که بر روی دیوارهای قلعه تاریخی حلب ایستاده، از مشاهده حجم تخریب شهر شوکه شده است.

راهنمای او با اشاره به منفاذی که در دیوارها وجود دارد می‌گوید 800 سال پیش مدافعان شهر از این منافذ برای پرتاب تیر و ریختن روغن جوش روی مهاجمان صلیبی استفاده می‌کردند. سال 2013 تک تیراندازان در پشت این منافذ مستقر شدند و از آنجا شلیک می‌کردند

این ارگ که قرن‌ها پیش دیوار دفاعی شهر بود، سال 2013 بار دیگر به وسیله‌ای محافظتی بدل شد و نیروهای دولتی سه سال در آنجا ماندند و جلوی پیشروی شورشیان را گرفتند

پس از سال‌ها درگیری، حالا گردشگران در حال بازگشت به سوریه هستند. تابستان امسال مردم محلی و تورلیدرها از افزایش بازدیدکنندگان غربی خبر می‌دهند. مقامات ماه اکتبر صدور ویزا را از سر گرفتند تا به خارجی‌های کنجکاو اجازه دهند کشوری را ببینند که زمانی تصاویر مردمِ پناهجویش صفحه‌های تلویزیون را پر کرده بود

اکنون با خاموش شدن جنگ –به جز چند منطقه که هنوز درگیر جنگ هستند- مسافران به سوریه باز می‌گردند اما مخالفان نظام سوریه از توریست‌ها می‌خواهند به این فکر کنند که چگونه سفر آنها می‌تواند به دولت کمک کند

انتقاد از چنین سفرهایی به‌ویژه در سال 2019 و پس از بازگشت اندک توریست‌های غربی و فیلم و عکس‌هایی که متعاقب ان منتشر شد، اوج گرفت؛ به‌ویژه که سوری‌های مقیم خارج می‌دیدند به دلیل جنگ آواره شده‌اند و خود نمی‌‌‌توانند به خانه بازگردند

سوریه اعطای ویزای توریستی را در سال 2018 از سر گرفت، به این امید که بتواند از این طریق کسب درآمد کند

مرکز عدالت و پاسخگویی سوریه –یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در واشنگتن- تابستان گذشته گفت که گرچه گردشگری می‌تواند به مردم محلی سوریه کمک کند اما این سفرها برای دولتی که متهم به نقض سیستماتیک حقوق بشر است، نوعی تبلیغ محسوب می‌شود

وایت در جریان انتقاداتی که به سفر او می‌شود هست اما او و سایر همسفرانش متعجب هستند که چرا این سفر حمایت از نظام اسد تعبیر می‌شود «این سفر کمکی به مردم محلی است؛ با این کار به اقتصاد کشور پول تزریق می‌شود»

این تورها معمولا 1700 دلار برای یک سفر یک هفته‌ای به ازای هر نفر هزینه دارد که شامل توقف در دمشق، حلب، پالمیرا و قلعه صلیبی کراک دس شوالیرز می‌شود

توریست‌ها به شمال غربی که وابستگان به القاعده، شورشیان مورد حمایت ترکیه، سربازان سوریه و مزدوران روسی در جنگ هستند نمی‌روند. همچنین مناطقی در شرق که محل حضور شبه‌نظامیان ایرانی و نیروهای کرد است جزء بازدید آنها نیست.

همه آژانس‌های گردشگری موظف هستند با شرکت‌های ثبت شده در وزارت گردشگری سوریه که مسئول رسیدگی به درخواست‌های ویزا و هماهنگی برای گرفتن مجوزهای امنیتی، اقامت و حمل‌ونقل هستند، همکاری کنند

تقریبا تقاضای دارندگان پاسپورت امریکایی رد می‌شود اما به افرادی که از اروپا می‌آیند اجازه ورود داده می‌شود. به گفته ساکنان دمشق و سایر شهرها، بر تعداد توریست‌های چینی و زائران ایرانی نیز افزوده شده است

معمولا مأمور دولتی این تورها را همراهی نمی‌کند مگر در پالمیرا که یک عضو غیرمسلح ارتش سوریه حضور دارد. وی در جنگ برای آزادسازی شهر از دست داعش حضور داشته است. او به بیان نبردهایی که کرده می‌پردازد و به سؤالات پاسخ می‌دهد. به گفته یکی از تورلیدرها سخنرانی این افسر کمی جنبه ایدئولوژیک دارد و از ارتش سوریه قهرمان ملی ترسیم می‌کند

این تور لیدر برای اینکه گردشگران نگاه واقع‌بینانه‌تری نسبت به مسائل داشته باشند، آنها را به دیدار یکی از اعضای ارتش آزاد سوریه می‌برد تا روایت متفاوتی از جنگ را بشنوند

به گفته جیمز ویلکاکس مدیر یک آژانس مسافرتی در بریتانیا، دیدار گردشگران از سوریه این حس را می‌دهد که حداقل برخی چیزها در این کشور دارد به حالت عادی باز می‌گردد «این نشان می‌دهد که روزهای بهتری در پیش است»

از سرگیری گردشگری در غرب سوریه راه نجاتی برای هتل‌ها، رستورانها و صاحبان مشاغل کوچک به ویژه ساکنان قدیمی دمشق و حلب است که نسل‌ها از گردشگران پذیرایی می‌کردند

اما انها تنها کسانی نیستند که از نظر مالی سود می‌برند، بلکه نزدیکان دولت نیز طبعا از آمدن توریست بهره‌مند خواهند شد. گروهKaterji  یکی از آنها است؛ این گروه که توسط آمریکا تحریم شده، توسط دو برادر که در طول جنگ به ثروت رسیدند احداث شد. حالا آنها می‌خواهند یک بیمارستان نظامی قدیمی در حلب را به هتلی پنج ستاره تبدیل کنند

تلاش برای پاکسازی آوار و بازسازی شهر در حال انجام است اما اقتصاد جنگ‌زده، تحریم و کاهش شدید ارزش پول سوریه، کشور را در بحران مالی فرو برده است و این امر به مانعی بر سر بازسازی بدل شده است

*منبع: واشنگتن پست

 

زمان عادی‌سازی رابطه با ونزوئلا فرا رسیده است

جنگ روسیه با اکراین به بحران تورم و کمبود مواد غذایی در جهان انجامیده است. آمریکا اعضای ناتو را برای مقابله با روسیه بسیج کرد اما نتوانست بسیاری از کشورهای جهان را متقاعد کند که حمایت از اکراین را بر منافع ملی خود ترجیح دهند. در این مدت قیمت نفت افزایش یافته و اگر اوضاع برای مدتی طولانی به همین منوال ادامه یابد، می‌تواند به بی‌ثباتی اجتماعی در بسیاری از کشورها منجر شود. در همین حال عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد بازی سختی با واشنگتن شده‌اند و امیدوار هستند که بتوانند از این کشور امتیازاتی بگیرند

در این میان ونزوئلا با داشتن ذخایر بزرگ نفت می‌تواند به راه‌حلی برای مشکلات کنونی آمریکا بدل شود. آنچه می‌تواند مانع از کمک کاراکاس به حل بحران کنونی باشد، روابط پرتنش بین دو کشور و دو دهه خصومتی است که ریشه در سیاست تغییر رژیم آمریکا دارد. انتخاب هوگو چاوز در سال 1998 با وعده تغییر روابط ونزوئلا با آمریکا و تلاش‌های متعاقب واشنگتن برای حذف و تضعیف او، زمینه را برای قطع روابط دو کشور فراهم کرد. روابط دیپلماتیک دو کشور در سال 2019 پس از آنکه ترامپ خوان گوایدو رهبر اپوزیسیون ونزوئلا را به عنوان رهبر کشور به رسمیت شناخت قطع شد

سال 2020 کودتایی نه چندان جدی علیه دولت انجام شد که با دستگیری چند نفر به پایان رسید و تحریم‌های آمریکا نیز تأثیری در سرنگونی حزب حاکم ونزوئلا نگذاشت. از آن زمان دولت اپوزیسیون به رهبری گوایدو روز به رزو اهمیت و مشروعیت خود را بیشتر از گذشته از دست می‌دهد؛ حتی نانسی پلوسی رئیس کنگره آمریکا که زمانی شجاعت گوایدو را می‌ستود دیگر تمایلی به ادامه حمایت ندارد. با کمرنگ شدن حمایت‌ها از گوایدو، واشنگتن باید دست از مداخله در امور داخلی کاراکاس بردارد، از شدت تحریم‌های این کشور بکاهد و در ازای آن خواستار تجارت و مبادله نفت و گاز بین دو کشور شود

این اقدام یک اثر مثبت دیگر دارد و آن این است که نشان دادن پیشرفت دیپلماتیک با ونزوئلا و کاهش تحریم‌های آن کشور، می‌تواند اهرم واشنگتن را برای مذاکره با تهران تقویت کند

*منبع: responsiblestatecraft

 

هیاهو بر سر اکران فیلم دختر پیامبر

سال 2005 و بحرانی که بر سر کاریکاتور پیامبر اسلام ایجاد شد و پیامدهایی که به شکل دومینو وار به همراه داشت به کشورهای اروپایی نشان داد که اسلام یک تابو است و وقتی محافل فرهنگی از اسلام و شخصیت‌های اسلامی سخن می‌گویند باید برای اینکه هدف حمله قرار نگیرند درجاتی از خودسانسوری را روی آثار خود اعمال کنند

با این پس‌زمینه بود که سینمای زنجیره‌ای Cineworld تصمیم گرفت نمایش فیلم بانوی بهشت را در بریتانیا متوقف کند این فیلم که زندگی فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام را به تصویر می‌کشد خشم چند سازمان اسلامی را در بریتانیا برانگیخت و بیش از 120000 نفر با امضای طوماری خواستار جلوگیری از پخش آن شدند آصف پاتل رئیس شورای مساجد بولتون در بیان اعتراض خود گفت که فیلم «بر پایه ایدئولوژی فرقه‌ای ساخته شده و نسبت به جامعه مسلمانان توهین‌آمیز است» البته انتقادات قابل تأمل سیاسی و تاریخی نیز نسبت به فیلم صورت گرفته است

گرچه معترضان عموما به شکل مسالمت ‌آمیز مخالفت خود را با انتشار آن نشان دادند ولی مدیران Cineworld ترسیدند و بدون اینکه ماهیت اعتراضات را مورد بررسی قرار دهند و سپس در مورد رد یا قبول آن صحبت کنند در بیان چرایی تصمیم خود برای توقف نمایش فیلم به اطمینان یافتن از ایمنی مردم و کارکنانشان اشاره کردند

تظاهرکنندگان که بیرون دفتر Cineworld ایستاده بودند با شعار الله اکبر از این تصمیم استقبال کردند غافل از اینکه بیانیه صادر شده بیشتر توهین بود تا پیروزی زیرا در آن مدیران Cineworld بدون اینکه نگرانی معترضان را بررسی کنند اعتراض مسالمت‌آمیز مردم را یک تهدید امنیتی تلقی کردند در سطح سیاسی چند نماینده مجلس و شخصیت‌ دولتی از جمله ساجد جاوید وزیر بهداشت بریتانیا تصمیم Cineworld را تهدیدی برای آزادی بیان دانسته، از آن انتقاد کردند و گفتند که این شرکت تسلیم تهدیدات شده است

این درحالی است که Vue رقیب Cineworld اعلام کرد که نمایش فیلم را در سینماهای خود ادامه می‌دهد و این کار از آن زمان تاکنون بدون حاشیه‌ای انجام شده است

در ابتدای فیلم دو اطلاعیه نمایش داده می‌شود در نخستین اطلاعیه گفته می‌شود که فیلم از همزیستی مسالمت‌آمیز حمایت می‌کند و با خشونت مخالف است و در دومین اطلاعیه بر پایبندی عوامل سازنده به عرف و سنتی که بازیگران را از ایفای شخصیت‌های مورد احترام مذهبی منع می‌کند تأکید دارد

ولی در ادامه می‌بینیم که از جلوه‌های ویژه تنها در مورد حضرت فاطمه استفاده شده و این شخصیت یا از پشت و یا با صورت پوشیده و تکنیک سایه‌نما نشان داده می‌شود درحالی‌که سایر کاراکترهای فیلم از جمله حضرت محمد و امام علی تنها با مقداری نور اضافه در صورت ظاهر می‌شوند و هاله‌ای ضعیف صورت و بدون آنها را احاطه کرده است

داستان فیلم که توسط یاسر حبیب نوشته شده دو موضوع را دنبال می‌کند: گذشته اسلام و زمان حال این دو روایت با تصرف مناطق وسیعی از خاک عراق توسط داعش به‌هم می‌رسند به اینگونه که داستان زندگی حضرت زهرا برای کودکی که مادرش توسط داعش کشته شده است روایت می‌شود مادربزرگ این داستان را برای نوه‌اش بیان می‌کند تا نه تنها به او بیاموزد که چگونه می‌توان در برابر رنج و سختی صبر نمود که نشان دهد چگونه این بی‌عدالتی در طول تاریخ ادامه یافته است

فیلم جهان را به خیر مطلق و شر مطلق تقسیم می‌کند که در ان داعش نماینده شر است و نیروهای بسیج مردمی نماینده خیر این شباهت‌های ترسیم شده بین حال و گذشته ادامه می‌یابد و به این نقطه می‌رسد که مادر کشته شده توسط داعش نیز فاطمه نام دارد

کارگردان استرالیایی مصری الاصل الی کینگ از قالب حماسی برای نشان دادن وقایع تاریخی استفاده کرده و در برخی از سکانس‌ها از سایر آثار سینمایی تأثیر پذیرفته است که نتیجه چندان خوب از اب در نیامده است تصویر ورود پیامبر(ص) به مدینه تداعی کننده ورود پیروزمندانه حضرت عیسی به بیت‌المقدس است و برای صحنه‌های نبرد، لباس‌ها و بازی‌ها از فیلم‌های بالیوود که درباره افسانه‌های الهه‌های هندو است و دوگانگی رادیکال نور و تاریکی را نشان می‌دهد وام گرفته شده است

جلوه‌های بصری فیلم نیز متأثر از این دوگانه سازی است خاندان پیامبر چهره‌هایی سفید و درخشان دارند درحالی‌که شروران فیلم عمر و ابوبکر و عایشه همگی سیاه‌پوست هستند با این کار می‌توان اتهام نژادپرستی را به اتهام فرقه‌گرایی اضافه کرد

اما جدای از ضعف‌های تولیدی فیلم تماشای فیلمی درباره تاریخ اسلام که بازیگران آن انگلیسی را با لهجه مهاجران صحبت می‌کنند برای بیننده تجربه جذابی خواهد بود  

*منبع: قنطره

مترجم: فاطمه رادمهر

این مقاله صرفا نظرات شخصی نویسنده بوده و درج آن به معنای تأیید مطالب گفته شده نمی‌باشد

نظر شما