twitter share facebook share ۱۳۹۶ فروردین ۲۸ 1650

عفو و بخشش به معنی روحیّه گذشت از تقصیر و نادیده گرفتن اشتباه مردم، نگرفتن حق و حقوق خود، نرمی در برخورد با دیگران و سخت گیری نکردن در برابر خطای آنان می باشد. هرگاه در جامعه حوادثی روی دهد که حسّ نزاع و انتقام گیری را تحریک کند، صرف اجرای قانون که طبعاً خشک و بی روح است نمی تواند مسئله را به طور ریشه ای حل و فصل نماید و اینجاست که عفو و بخشش که از برترین صفات خداوند است به عنوان مکمل نظام حقوقی خلاء موجود را پر می کند.

مکتب انسان ساز اسلام در مورد ظلم های فردی از عفو و بخشش سخن می گوید، به ستم دیده ای که بر ظالم خود دست یافته درس اخلاق و فضیلت می دهد و به وی خاطرنشان می کند که بزرگواری و کرامت نفس در این است که حقّ شخصی خود را ببخشی و متجاوز را از کیفر معاف نمایی و او را مدیون انسانیّت خویش کنی. مبلّغین، دانشمندان و رهبر یک جامعه بیشتر از دیگران با افراد متعصّب و جاهل و کم فرهنگ مواجه می شوند بنابراین بر این افراد لازم است که بیشتر از دیگران متخلّق به این اخلاق الهی باشند تا باعث اصلاح نفوس آنان گردند.

امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر در آموزه ای بسیارگرانقدر فرموده است : «وَ لاَ تَنْدِمَنَّ عَلَى عَفْوٍ، وَ لاَ تَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَةٍ، وَ لاَ تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَةً.» و هرگز از بخشش نمودن پشیمان مشو، و بر کیفر دادن شادى مکن؛ و هرگز به سوى خشمى که ناگهان تو را دربرمى گیرد و مى توانى از آن رهایى یابى، شتاب مَوَرز.

حضرت براساس آموزه هاى قرآنى بخشش گرایى را در زندگى و حکومتدارى، اصلى بنیادى دانسته و بناى روابط و مناسبات حکومتى را بر آن اعلام کرده است. در منطق قرآن کریم پوشاندن بدى و بخشش گرایى، به ویژه آن جا که توانمندى هست، تا آن جا که به گستاخى منجر نشود، اصلى اساسى است. اینگونه رفتار کردن متصف شدن به کمالات الهى است که خداوند قادر متعال با وجود قدرتش، بخشش گرا است. بخشش، آن جا که برترى وجود دارد، نه تنها جاى پشیمانى ندارد، که زمینه اصلاح اشخاص و پیوندهاى اجتماعى را فراهم مى کند. در آیه ۱۴۹ سورۀ نساء آمده :« إِنْ تُبْدُوا خَیْرًا أَوْ تُحْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ عَفُوًّا قَدِیرًا؛ اگر خیرى را آشکار کنید یا پنهانش دارید، یا از بدى درگذرید، پس خدا درگذرنده تواناست».

درگذشتن از بدى ها و بر مدار بخشش حکومت کردن، هنرى والا و کمالى الهى است؛ حتّى آن جا که اجازه مقابله و مجازات وجود دارد، سفارش الهى و روش تربیت یافتگان مدرسه نبوى، بخشش و فراهم کردن زمینه اصلاح و بسامانى است. در آیه ۴۰ سورۀ شوری خداوند فرموده است :« وَ جَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ؛و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هرکه درگذرد و نیکوکارى کند، پاداش او بر عهد خداست. بى گمان او ستمگران را دوست نمى دارد.»

همچنین در آیه ۱۳۴ سورۀ آل عمران می فرماید:« الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ؛پرواپیشگان کسانى اند که در فراخى و تنگى انفاق مى کنند؛ و خشم خود را فرو مى برند، و از مردم درمى گذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد».

بخشش گرایى، کمالى انسانى است که در اداره مردمان و رهبرى آنان به سوى اهداف، ضرورتى اساسى است. در غررالحکم آموزه هایی در خور توجّه در این باره وارد شده است ، از جمله :«الْعَفْوُ تَاجُ الْمَکَارِمِ؛ بخشش، تاجِ خصلت هاى والاى انسانى است.» «الْعَفْوُ زَکَاةُ الْقُدْرَةِ؛ بخشش، زکات قدرت است.» «أَحْسَنُ أَفْعَالِ الْمُقْتَدِرِ الْعَفْوُ؛ زیباترین کارهاى شخصِ قدرتمند، بخشش است.»

از لوازم مهم این بخشش گرایى، پشیمان نشدن از بخشش است ، چنان که امیرمؤمنان در عبارت آغازین این آموزه گرانقدر فرمود : «وَ لاَ تَنْدِمَنَّ عَلَى عَفْوٍ» وهرگز از بخشش نمودن پشیمان مشو .

عفو و بخشش، آثار و ثمرات دنیوی و اخروی فراوانی دارد. از جمله ثمرات دنیوی آن است که می تواند موجب عزّت فرد عفوکننده گردد، بر درجه و مرتبه او بیفزاید و امنیّت و محبوبیّت اجتماعی را نصیب او گرداند. و امّا ثمرات اخروی، آسان گیری در حساب و دخول در بهشت که خداوند متعال نصیب فرد بخشنده در آخرت می نماید.

- مقام صابران: کسی که از حق و حقوق خود می‌گذرد و از گناه و خطا و بدهکاری و اشتباهات دیگران چشم می‌پوشد، به مقام صابران می‌رسد و از مواهب و آثار آن بهره‌مند می‌شود. (نحل، آیه126)

-مقام محسنان: اهل عفو و گذشت، به مقام نیکوکاران و محسنان دست یافته و از آثار این مقام در دنیا و آخرت بهره‌مند خواهد شد. (آل‌عمران، آیه134؛ مائده، آیه 13؛ نساء، آیه 128).

- مقام متقین: یکی از آثار عفو و گذشت و نادیده گرفتن و رها کردن حق و حقوق خود و احسان به دیگری، ورود به جرگه پرهیزگاران است‌(آل عمران، آیات 133 و 134؛ نساء آیه 128؛‌ بقره، آیه 237) زیرا انسان متقی همواره مراقب است تا اعمالی را انجام دهد که مورد رضایت خداوند باشد. اصولا هدف اصلی عبادت رسیدن به مقام متقیان است. (بقره، آیه 21) خداوند در آیه 237 سوره بقره بیان می‌کند چشم‌پوشی از حقوق خویش، راهی نزدیک‌تر به تقوا و کسب آن است. پس انسان اگر بخواهد میانبر برود و به آسانی به آخرین هدف و غایت عبادت یعنی تقوا و مقام متقین برسد باید از راه عفو و گذشت بهره گیرد.

-کفاره گناه: اگر انسان بخواهد کفاره گناهان خود را بدهد و گناهان وی پوشیده و نادیده گرفته شود، باید خود اهل عفو و گذشت باشد. اگر انسان در شرایط سختی چون قصاص از حق خویش بگذرد و از جان قاتل در گذرد، چنین عفو و گذشتی ارزشمندتر است و کفاره گناهان خود عفو‌‌کننده می‌شود. (مائده، آیه 45)  این بر اساس همان قاعده «ارحم ترحم؛ رحم کن تا رحم شوی» است.

-خیر و برکت: عفو دیگران و گذشتن از حق خویش، موجب برکت و خیر در زندگی عفو‌کننده می‌شود. خداوند در آیه 128 سوره نساء عفو و گذشت در اختلافات خانوادگی را موجب خیر و برکت دانسته است.

-تحیت الهی: تحمل و گذشت در برابر برخوردهای جاهلانه، موجب دریافت تحیت و سلام، در بهشت است. (فرقان، آیات 63 و 73)

- دفع بدی: عفو و گذشت از گفتار و کردار زشت عمدی دیگران، موجب ادب شدن آنان و اجتناب آنان از بدی می‌شود. در حقیقت یک راه آموزشی و تربیتی در  ایجاد جامعه سالم و اخلاقی و پرهیز دادن دیگران از بدی و زشت‌کاری، ترک مقابله به مثل و رها کردن حق و حقوق خود و نادیده گرفتن آن است؛ زیرا وقتی مقابله به مثل می‌شود ممکن است دیگری همین رویه را به عنوان اصل رفتار در جامعه و اجتماع تلقی کرده و رفتار زشت خود را ادامه دهد، اما با عفو و گذشت طرف را شرمنده خود می‌سازد و این امکان فراهم می‌شود که او به زشت‌کاری و بدی خود ادامه ندهد و بدین ترتیب بدی از فرد و جامعه دور می‌شود و سلامت اخلاقی و هنجاری در جامعه تقویت شده و گسترش می‌یابد. (نحل،  آیه 126) از امام سجاد (علیه السلام)  روایت شده است: «اما حق کسی که از جانب او با سخن یا عمل به تو بدی رسیده این است که اگر بدی او عمدی باشد گذشت از او برای تو بهتر است، زیرا این گذشت موجب منصرف شدن آن شخص از بدی کردن و ادب شدن او است. »

-دوستی: عفو و گذشت در برابر بدی‌ها، بستری برای ایجاد دوستی‌ها و پیوندهای محکم  اجتماعی می‌شود و دل‌های انسان‌‌ها را به هم نزدیک می‌کند. (فصلت، آیه 34)

- رحمت الهی: عفو و گذشت کریمانه، از موجبات جلب رحمت خداوندی است که در آیه 22 سوره نور به آن توجه داده شده است. بر اساس آیه 14 سوره تغابن عفو و چشم‌پوشی از دشمنی‌های فرزندان و همسران، زمینه جلب رحمت الهی خواهد شد.

-گذشت و عفو الهی: نیکی به مردم، در آشکار و نهان و گذشت از بدی‌های آنها در پی دارنده عفو الهی است. (نساء، آیه 149) پس اگر می‌خواهیم از سوی خداوند مورد بخشش و عفو قرار گیریم با مردمان نیز این گونه باشیم و به قول معروف چیزی را که برای خود می‌پسندی برای دیگران بپسند و چیزی را که نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند.

-محبت الهی: براساس آیه 134 سوره آل‌عمران و 13 سوره مائده عفو و گذشت از لغزش‌های مردم، از عوامل جلب محبت الهی است.

-مانع مصیبت: عفو خدا از بسیاری از گناهان و خطاهای انسان‌ها، مانع بروز مصیبت‌های بیشتر بر آنان است. (شوری، آیه 30) در حقیقت اگر از دیگری در گذشتی با این کار مصیبت را از خود و دیگران دفع کردی و اجازه ندادی که خود و دیگران به مصیبتی گرفتار شوند. پس برای دفع مصیبت‌‌ها باید عفو کرد.

-بهشت: ورود به بهشت جاویدان، پاداش عفو و گذشت از مردم است. (آل عمران، آیات 134 و 136؛ فرقان، آیات 63 و 75 و 76)

-همبستگی اجتماعی: از آثار عفو و گذشت، ایجاد همبستگی اجتماعی است. از این رو، در آیه 40 سوره شوری مردم تشویق به عفو و گذشت در جهت تحکیم همبستگی اجتماعی می‌شوند. در حقیقت این عفو در راستای همبستگی اجتماعی است، نه حمایت از ستمگران و متجاوزان.

-شفاعت: بهره‌مندی از شفاعت الهی از آثار عفو است. علی (علیه السلام)  می‌فرماید: «اقبل من متنصل عذره فتنالک الشفاعه؛ اگر کسی از تو معذرت خواست تو عذر او را بپذیر تا شفاعت شفیعان (فردا) نصیبت شود».

-بهره‌مندی از مکارم اخلاقی: در اسلام بر مکارم اخلاقی تاکید شده است. برخی مصادیق عفو، نشان دهنده مکارم اخلاقی است. امام‌صادق (علیه السلام)  می‌فرماید: «ثلاث من مکارم الدنیا و الاخره: تعفو عمن ظلمک و تصل من قطعک و تحلم اذا جهل علیک؛ سه خصلت از نشانه‌های شرافت دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ظلم کرده گذشت کنی، با کسی که با تو قطع رابطه کرده رابطه برقرار کنی و در برابر آدم نادانی که به تو بی‌حرمتی کرده خویشتن‌داری نمایی». (اصول کافی، ج 3، ص167)

-طول عمر: یکی از راه‌های طول عمر با برکت انسان، عفو و گذشت از حق و حقوق خود نسبت به دیگران است. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله)  می‌فرماید: من کثر عفوه مد فی عمره؛ کسی که زیاد اهل گذشت باشد عمرش طولانی خواهد بود.

-عزتمندی: انسان اگر بخواهد از عزت الهی برخوردار شود باید اهل عفو و گذشت باشد. پیامبر (صلی الله علیه وآله)  می‌فرماید: «اعز العباد علی الله الذی اذا قدر عفی؛ عزیزترین بندگان در نزد خدا آن کسی است که وقتی به قدرت رسید عفو و گذشت داشته باشد». همچنین پیامبر (صلی الله علیه وآله)  می‌فرماید: «بر شما باد؛ عفو و اغماض زیرا عفو و گذشت بر عزت و سرافرازی بنده می‌افزاید، شما گذشت داشته باشید خداوند شما را عزیز و سرافراز می‌کند.»

-سروری: امام‌جعفرصادق (علیه السلام)  می‌فرماید: «ثلاث من کن فیه کان سیدا: کظم الغیظ و العفو عن المسیء و الصله بالنفس و المال؛ سه خصلت در هر کس باشد نشانه سروری و آقایی او است: فرو بردن خشم خود در وقت غضب، عفو و اغماض از خطای دیگران و صله ارحام با جان و مال»

از جمله راه های کسب فضیلت عفو، می توان به مقابله با خاستگاه خشم اشاره نمود زیرا خشم، انتقام جویی و کینه ورزی را به دنبال دارد و کینه باعث سخت شدن دل می گردد. خداوند خود را با صفت عفو و بخشش در قرآن معرفی نموده است؛ عفو یک رحمت الهی است و اولیای الهی هم که واجد مکارم اخلاق می باشند مأموریت دارند که پیروان خویش را با صفات عالی انسانی تربیت کنند و مکارم اخلاق که معیار انسان برتر است را در نهادشان پرورش داده و مؤمنان خطاکار را از یأس و ناامیدی نجات دهند. به یقین عفو و بخشش بر انتقام و کینه ترجیح دارد. محبوبیّت انسان را دو چندان می کند و کینه ها را می شوید و تبدیل به محبت و دوستی می کند.

نظر شما