پرهیز از خشونت، نرم خویی و مدارا نقطه مقابل خشونت ورزی، کینه و انتقام است که در روایات بر آن تأکید بسیار شده است؛ از جمله: هنگامی که امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ مأمور جمع آوری زکات و مالیات را از کوفه به بیابانهای اطراف (بادیهنشیان) فرستاد به او فرمود: « عن أمير المؤمنين عندما بعث مصدقاً من الكوفة إلى باديتها.. فإذا أتيت ماله لا تدخله إلا بإذنه.. فقل يا عبد الله أتأذن لي في دخول مالك فإن أَذِنَ لك فلا تدخله دخول متسلّط عليه فيه ولا عنف به؛ اگر به ملک آنان رسیدی بیاجازه وارد نشو... آنگاه بگو ای عبدالله، به من اجازه ورود به ملک خویش را میدهی، پس اگر به تو اجازه ورود داد با خشونت و سلطهجویی در آن داخل نشو». همچنین روایتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که میفرمایند: «من علامات المؤمن اللاعنف؛ از علامات و نشانههای مؤمن عدم خشونت است».
همانطور که در روایات و کتب لغت آمده، «مهربانی» مترادف و هم معنی عدم خشونت است، امام باقر ـ علیه السلام ـ میفرمایند: «إن الله رفيق يحبّ الرفق ويعطي على الرفق ما لا يعطي على العنف؛ خداوند مهربان است و مهربانی را دوست دارد و نتیجهای که خداوند برای انسان در مهربانی قرار داده، در خشونت قرار نداده است» و در نهایت میفرمایند: «الرفق لين الجانب وهو خلاف العنف؛ مهربانی، رفتار نرم است و مخالف خشونت میباشد».
از مجموعه روایات ذکر شده در ستایش مهربانی و عدم خشونت، چنین برمیآید که عدم خشونت در تحقق اهداف و ایجاد تغییرات مثبت و اصلاحات کارآمدتر است و نتیجه بهتری را نصیب انسان کرده، منابع انسانی و سرمایه ها را کمتر هدر میدهد.
عدم خشونت در نهادینه کردن ارزشها و مزین ساختن تاریخ و فرهنگ یک ملت به اصول انسانی، تأثیر بسزایی دارد. امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ میفرمایند: «عليك بالرفق فانه مفتاح الصواب وسجية أولي الألباب.. أفضل الناس أعملهم بالرفق.. بالرفق تدرك المقاصد.. الرفق يغلّ حدّ المخالفة.. أرفق توفق.. لِن لمن غالظك فإنه يوشك أن يلين لك.. بالرفق تهون الصعاب.. من استعمل الرفق لان له الشديد.. الرفق في المطالب يسهّل الأسباب؛ تو را به مهربانی سفارش میکنم که کلید درستکاری و صفت خردمندان است... بهترین مردم کسی است که با مهربانی بیشتری رفتار میکند... مهربانی تو را به اهداف و سرمنزل مقصود میرساند... مهربانی سرپیچی و مخالفت را کاهش میدهد... مهربانی کن موفق خواهی شد... با کسی که با تو از روی بدرفتاری و ترشرویی رفتار میکند مهربانی بورز، چه زود است که او نیز با تو مهربانی کند... مهربانی سختیها را آسان مینماید» هر کس که مهربانی پیشه خود کند، باعث میشود فرد بدرفتار و خشن نیز با وی مهربان گردد. نرمی در طرح خواستهها موجب میشود راههای رسیدن به آنها آسان گردد. مهمترین دستاوردی که عدم خشونت برای انسان به ارمغان میآورد، این است که امکان بهبود رابطه با مخالفان و تبدیل دشمنی را به دوستی فراهم می کند، درحالیکه خشونت، دشمن را برانگیختهتر، شدیدتر و بیرحمتر مینماید. در بینشی که مبتنی بر عدم خشونت ورزی و در پیش گرفتن نرمی و مداراست، رقیب، دشمن بهشمار نمیآید تا وی را از عرصه وجود حذف کنیم، بلکه باید با یادآوری ارزشهای انسانی، به وی تلنگر زده، او را از خواب غفلت بیدار نموده و آگاه سازیم. دیدگاه عدم خشونت، بر توانایی روح در تحمل ضربههای جسمی باور دارد، چراکه عدم خشونت دربرگیرنده نیرویی معنوی است که حریف را به تفکر در مورد صحیح بودن رفتار خویش وا می دارد و در نهایت سبب کاهش خشونت میشود.
خشونت درهای روح و معنویت را بسته و قلبها را تیره و سخت میکند، در چنین شرایطی فرد به بانگ ضمیر و وجدان خویش گوش نداده و به ندای قلب خود پاسخ نمیدهد. عدم خشونت در مقابله با دشمن، همراه با دلسوزی و مهربانی نسبت به او انجام میگیرد نه با دشمنی و لجاجت. بزرگی میگوید: «میدان جنگ عدم خشونت، در قلب انسان است».
در کلامی از حضرت عیسی ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ آمده است: « قيل لكم أحبّوا أصدقاءكم ولكن ذلك ليس بمهم فإن العشارين أيضاً يحبون أصدقاءهم وإنما أقول لكم أحبوا أعداءكم؛ به شما گفته شده که دوستان خود را دوست بدارید ولی این چندان اهمیت ندارد چراکه باجگیران نیز دوستان خود را دوست دارند، من به شما میگویم که دشمنانتان را دوست بدارید».
آیتالله العظمی سیدمحمد شیرازی (رحمه الله) در توضیح این کلام میفرمایند: «ظاهراً دلیل این توصیه از جهت منافعی نیست که دشمن از این دوستی کسب میکند، بلکه اصل مطلب، سود رساندن به خود انسان است. هنگامی که یک فرد دشمنش را دوست داشته باشد، با او ارتباط برقرار کرده و موجب میشود که دشمن از کینه و عداوت خود بازگردد و چه بسا دست دوستی خود را به سوی او دراز کند».
استفاده از خشونت بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف، ممکن است به بروز رفتارهای خشونتبار پیاپی و سلسله وار تبدیل شده، زبان گفتوگو و تفاهم را از بین برد و از اعمال راهکارهای خردورزانه جلوگیری کند، درحالیکه عدم خشونت زبان عقل و تفاهم را گویاتر نموده، به رقابت آرام و سالم دعوت میکند؛ همچنین باعث میشود بسیاری از رفتارهای انتقامجویانه از بین رود. پس نرمی و مهرورزی تنها ابزاری است که میتواند جلوی زنجیره خشونتها را بگیرد؛ درحالیکه اگر جواب خشونت را با خشونت بدهیم این رفتار بحرانهایی جبران ناپذیر را در پی خواهد داشت. خشونت، حریف را به لجاجت و بدرفتاری 9+میکشاند، در مقابل عدم خشونت او را آرام و از بند خشونت آزاد میکند. بودا میگوید: «ما شر را با شر متوقف نمیکنیم، بلکه با خیر و نیکی مانع گسترش آن می شویم».
بعضی تصور میکنند که رفتار بدون خشونت نوعی تسلیم شدن ذلتبار است که به دلیل ضعف و ناتوانی و ترس صورت میپذیرد و خشونت نشان از قدرت و شجاعت فرد دارد، ولی طبیعت انسان که از دو جنبه هیجانی و عقلانیت تشکیل شده، خلاف این تصور را به اثبات میرساند. هنگامی که انسان نتواند یک مسئله را با تعقل و اندیشه حل کند و با عجز و ناتوانی روبرو شود، در این صورت جنبه هیجانی او بر جنبه عقلانی اش غلبه یافته و او را به خشونت بهعنوان رفتاری برگرفته از شجاعت و قدرت وا میدارد. به عبارت دیگر خشونت اگرچه از جانب حکمرانان و متصدیان امور اتفاق افتد، در واقع نقابی است که ضعف حقیقی درون انسان را می پوشاند. در روایتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ آمده است: «إن الله ليبغض المؤمن الضعيف الذي لا رفق له؛ خداوند از مؤمن ضعیفی که نرمی و مهربانی نداشته باشد متنفر است».
لازمه نهادینه شدن عدم خشونت ورزی در انسان، صبر، تحمل و تعقل فراوان پیش از هر کاری است. در بسیاری از حالات عدم خشونت بهعنوان تسلیم شدن و ناتوانی تلقی میشود، درحالیکه حقیقت جز این است. عدم خشونت رفتاری شجاعانه است و توسط فردی انجام میگیرد که کاملاً بر نفس و ذات خویش تسلط دارد. هرگاه معارضان و مخالفان حکومت به ویژگی عدم خشونت ورزی متصف باشند، مخالفت خود را به شکل نافرمانی مدنی، عدم همکاری با نظام حاکم، اعتصاب و... به نمایش می گذارند و از بروز رفتارهای هیجانی که انتقام گیری و قلع و قمع نمونه بارز آن است، می پرهیزند. پس به همان اندازه که خشونت، آنی و هیجانی است، عدم خشونت حاکی از قدرت تفکر، بردباری و مدیریت حکیمانه و عاقلانه بحران می باشد؛ چراکه عدم خشونت، رفتاری ناخودآگاه نبوده و بر تفکر عمیق و آمادهسازی دقیق استوار است؛ رفتاری که نیازمند شجاعت معنوی و دلیری میباشد.
عدم خشونت حالتی متوسط و میانه بین خشونت ورزی و تسلیم شدن است، ازاینرو استفاده به جا و مناسب از آن، سبب اصلاح و اداره صحیح امور می شود. گرچه عدم خشونت نیازمند استقامت و تلاش بیشتر است ولی در تحقق اهداف و تغییرات و اصلاحات موفقتر و نتیجه بخش تر از خشونت عمل میکند.
آنان که دنبالهرو ظلم، استبداد، خوار کردن و از بین بردن دیگران هستند، باید کمی بیشتر در مورد رفتار خویش تفکر نموده، از نتایج آن حذر کنند و بدانند یکی از نتایجی که بدنبال اِعمال خشونت به بار خواهد نشست، از بین رفتن عدالت، عزت و کرامت انسانی است. در تاریخ آمده: هنگامی که معاویه با لحنی تحقیرآمیز به عقیل بن ابی طالب گفت که شما بنیهاشم نرم خوی و مهربان هستید، عقیل چنین پاسخ داد: «بله نرمی موجود در ما از روی ضعف و ناتوانی نیست، عزت ما نیز برگرفته از خشونت ورزی نمیباشد؛ درحالیکه نرمی تو ای معاویه از روی نیرنگ و فریب است و آتشبس شما از روی کفر و نفاق».
انجام اصلاحات تنها با صلح و آشتی به بار مینشیند. انتخاب خشونت بهعنوان ابزاری برای دستیابی سریع به هدف، انتقام گرفتن های کور و آغشتهکردن نهضت به خون بیگناهان، همگی در تاریخ ثبت خواهد شد و ننگ آن تا ابد بر پیشانی عاملان باقی خواهد ماند. اما انتخاب مهرورزی و نرم خویی بهعنوان ابزار تحقق اهداف، همراه با صبر و شکیبایی خستگی ناپذیر، نام نهضت را به نیکی بر تارک تاریخ مینشاند و موجب میشود که این نهضت با اصول و ارزشهای بزرگ و شکوهمند خود جاودان شود؛ همانگونه که سیره و روش پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ابدی گشت و الگوی شایسته ای برای هر انسان عدالتمحور و صلحطلبی گردید.
حرکت های صلح طلبانه و جنبش های مبتنی بر عدم خشونت، جنبش هایی است که به آینده نظر داشته، در هر زمینه ای قابل پیاده سازی است و در چارچوب آن می توان آیندهای تهی از خونریزی و انتقام ساخت و حرکت خود را بر پایه عدالت و دوستی بنیاننهاد، درحالیکه خشونت جنبشی است که افق دیدی کوتاه داشته، تنها حال را می نگرد و در فتنههای تاریخ ثبت میشود.
مترجم: محمد منوری
نظر شما