twitter share facebook share ۱۳۹۷ تیر ۲۰ 1451

اگر نگاه کارگزاران و مدیران به مردمان تصحیح نشود و آنان خود را مالک مردمان تصور نمایند، به رفتاری سبعانه گرایش می یابند و به بیان امیرمؤمنان همچون جانوری درنده می شوند که خوردن اموال مردمان و دریدن حرمت ایشان را غنیمت می شمرند.

مناسبات و روابط انسانی بر اساس رحمت گرایی و مهرورزی

امام علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر، در خصوص رفتار با مردم، این چنین سفارش می کنند: «قلبت را لبریز ساز از رحمت به مردمان و دوستی ایشان و لطف به آنان»

در حکومت و مدیریت حق مدار اصل بر رحمت و محبت است و خاستگاه همه روابط و مناسبات همین است. خداوند درباره روش مدیریت پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به موجب لطف و رحمت الهی بر ایشان نرم دل شدی که اگر تندخوی سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند»

انسان ها را جز با رحمت و محبت نمی توان به درستی مدیریت کرد و به سوی اهداف حکومتی و سازمانی راه برد. خردورزی اقتضا می کند که زمامداران و مدیران در همه امور بر این مبنا عمل کنند.

نیروی محبت از نظر اجتماعی نیروی عظیم و مؤثری است و بهترین اجتماع آن اجتماعی است که با نیروی محبت اداره شود؛ محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زمامدار. علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی برای ثبات و ادامه حیات حکومت است. تا عامل محبت نباشد رهبر نمی تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت نماید ولو اینکه عدالت و مساوات را در ان اجتماع برقرار کند. مردم آنگاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند و ان علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می کشاند

امام علی (ع) همچنین زمامدارن و مدیران را با بیانی تأکیدی از درنده خویی و شیفتگی به آن و جرأت بر دریدن حرمت و حقوق مردمان پرهیز داده است: «مبادا نسبت به مردمان مانند جانوری درنده خو باشی که خوردنشان را غنیمت بشماری»

تعبیر استعاری درنده خویی نسبت به مردمان و خوردن آنان بیانگر این است که نادیده گرفتن مردمان و زیرپا گذاشتن حقوق آنان و ستم به ایشان در نظر امیرمؤمنان عملی حیوانی از موضع درندگی و چونان دریدن و خوردن شکاری است و جایگاه قدرت چنان است که امکان هرگونه درنده خویی را برای زمامداران و مدیران فراهم می کند.

این تعبیر استعاری مفهومی گسترده دارد و هر حوزه ای را شامل می شود: درندگی مالی و اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، حقوقی و قضایی، فرهنگی و اعتقادی، بی وفایی و جز اینها و اعم از حریم شکنی، تجاوزگری، خشونت ورزی، بی احترامی، بی وفایی، پیمان شکنی نسبت به هرکس از مردمان مسلمان یا غیر مسلمان و نیز وظایف خود را بدرستی انجام ندادن، حقوق مردمان را زیر پا گذاشتن، کار آنان را حبس کردن یا به تأخیر انداختن و جز اینها.

امام پس از بیان آنکه مناسبات انسانی باید بر اساس رحمت و مهرورزی و بدور از درندگی باشد، به تصحیح نگاه زمامداران و مدیران پرداخته و انان را به نگاهی انسان گرایانه فرا خوانده است: «همانا مردمان دو گروهند: یا برادر دینی تو اند (مسلمان) و یا همانند تو در آفرینشند (انسان)».

اگر نگاه مدیران و زمامداران تصحیح نشود، روابط و مناسبات و رفتار آنان تصحیح نمی شود. امیرمؤمنان علی (ع) در این بیان تأکید می کند که زمامداران و مدیران، مردمان را یا برادر دینی خود یا همسان در آفرینش خویش ببینند و به هیچ وجه خود را برتر از انان نینگارند.

امام علی این نگاه را به کارگزاران خود می آموخت و تلاش می کرد با تصحیح بینش آنان مناسبات و روابط حکومتی و رفتارهای انان را انسان گرایانه سازد؛ چنانکه در نامه ای به مأمور گرداوری زکات این نگاه انسان گرایانه را آموخته است: «برو با پروا داشتن از خدا مسلمانی را مترسان و اگر او را خوش نیاید بر سر وی مران، بیش از حق خدا از وی مستان، چون به قبیله رسی بر سر آب آنان فرود آی و به خانه هاشان در میای، پس آهسته و آرام سوی ایشان رو تا به میان آنان رسی و سلامشان کن و در درود گفتن کوتاهی مکن...»

امیرمؤمنان در ادامه می آموزد که کارگزاران در انجام دادن مسئولیت های خویش نسبت به مردمان –و در اینجا گردآوری زکات- اصل را بر اعتماد به مردمان بگذارند و در روابط و مناسبات خود با جامعه مبادا مردمان را بترسانند، با آنها با خشونت رفتار کنند یا با آنان سخت بگیرند؛ بلکه بنای روابط و رفتار با مردم باید بر اعتماد باشد و کارگزاران اعتماد سازی کنند.

نوع تقسیم بندی مردمان

امیرمؤمنان در اینجا به موضوعی اساسی در حکومت و مدیریت اشاره کرده و ان این است که مردمان در این جایگاه به هیچ روی به انسان های درجه یک و دو، خودی و بیگانه، موافق و مخالفت و... تقسیم نمی شوند. مردمان یا مسلمانند (بی هیچ قید و شرطی) یا انسانند «اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق»؛ بنابراین جایی برای تبعیض وجود ندارد و همه در بهره مندی از حقوق مسلمانی و انسانی یا به طور کلی حقوق شهروندی یکسانند.

رحمت گرایی و مهرورزی و پاسداشت حقوق نسبت به همگان

با توجه به نوع تقسیم بندی مردمان در منطق امام علی (ع) رحمت گرایی و مهرورزی و پاسداشت حقوق امری همگانی است و در حکومت و مدیریت، محروم سازی از آن بی معناست. همه بندگان خدا دارای حقوق و شایسته رحمت و محبت و لطف از جانب زمامداران و مدیران اند، بدون هیچ منت و تبعیضی. امام علی(ع) این واقعیت را مکرر به کارگزاران خود یادآور شده، چنانکه در نامه خویش به اسود بن قطبه سردار سپاه حلوان فرموده است: «پس باید کار مردم در آنچه حق است نزد تو یکسان باشد که از ستم نتوان به عدالت رسید» نهج البلاغه/نامه 59

پرهیز از درندگی نسبت به همگان

دیگر آموزه ای که به روشنی از فرمان امام علی (ع) می توان دریافت این است که هیچ بهانه ای برای رفتار و مناسبات غیر انسانی در حکومت و مدیریت راه نمی یابد. امیرمؤمنان در سخت ترین اوضاع و احوال زمامداری و در شرایط جنگی نیز هیچ اجازه ای برای تجاوز و ستم و پایمال کردن حقوق انسانی و شهروندی نداده است.

در اواخر حکومت امام علی(ع) در شرایطی که معاویه گروههای غارتگری را ساماندهی کرده بود و برای ایجاد ترس و قتل و غارت به مناطق مختلف گسیل می داشت، امام نیز گروههایی را برای دفع آنان اعزام می کرد؛ اما با فرمان پرهیز از هر نوع درندگی نسبت به هرکس؛ چنانکه وقتی جاریه بن قدامه را برای دفع گروههای غارتگر قاسطین اعزام می کرد به او چنین فرمود: «...مبادا مسلمانی یا کافر همپیمانی را خوار داری و مبادا مالی را غصب نمایی و فرزند کسی را به زور همراه خود سازی و چارپایی را به ستم ستانی هرچند که پابرهنه و بی مرکب مانده باشی»

*برگرفته از کتاب دلالت دولت نوشته دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

نظر شما