twitter share facebook share ۱۳۹۶ آبان ۰۷ 1637

در غررالحکم چنین وارد شده است : «لَا تَتَّبِعَنَّ عُیُوبَ النَّاسِ فَإِنَّ لَکَ مِن عُیُوبِکَ - إِن عَقَلتَ - مَا یَشغَلُکَ أَن تَعِیبَ أَحَدًا؛ در پی عیب های مردمان مباش، زیرا عیب هایی در خودت هست - که اگر خردمند باشی - مانع از آن می شود که از کسی عیبجویی کنی.» و نیز چنین وارد شده است: «مَن أَبصَرَ عَیبَ نَفسِهِ لَم یَعِب أَحَدًا؛ هر که به عیب خود بینا باشد، از هیچ کس عیبجویی نکند.»

امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر بر بایستگی پوشانیدن عیب های مخفی مردمان تأکید کرده و به نکاتی چند در این باره توجه داده است، از جمله: نفی عیب جویی و طرد عیب جویان، لزوم عیب پوشی در حکومت و مدیریت، و پاک گردانیدن آشکار شده ها.

عیب پوشی نیازی همگانی است، زیرا هر انسانی عیب هایی پوشیده دارد که نباید آن ها تجسّس شود و آشکار گردد. ورود در زندگى خصوصى اشخاص و تجسّس در آن، سلامت و امنيت جامعه را به شدّت مختل مى سازد و چيزى از اعتماد و همكارى و روابط انسانى باقى نمى گذارد؛ و كارى از اين زشت تر و تباه تر نيست.

در اين ميان مهم ترين كسان كه بايد عيب پوشى را سرلوحه همت خود قرار دهند، زمامداران و مديرانند، چون آنان بيش از ديگران امكان دسترسى به اطلاعات و امور پوشيده مردمان و اداره شوندگان را دارند، و چنين امكانى اگر به جدّ مهار نشود و راه تجسّس در امور شخصى و عيب هاى پنهانى گشوده شود، خطرناك ترين رفتارها به حكومت و مديريت راه مى يابد. افزون بر این باید شرایطی را فراهم آورند که هتاکی و اشاعه عیوب، با مجازاتی سنگین مواجه شود و افرادی که در پی عیب جویی و عیب گویی و پرده دری هستند، مطرود شده، فضای جامعه از سمّ مهلک عیب جویی و آبرو بری، پالایش یابد؛ چنانکه امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: «وَ لْیَکُنْ أَبْعَدُ رَعِیَّتِکَ‏ مِنْکَ وَ أَشْنَأُهُمْ عِنْدَکَ أَطْلَبَهُمْ لِعُیُوبِ النَّاسِ: باید دورترین مردم از تو و مبغوض ترین آنها نزد تو کسانی باشند که بیشتر در جستجوی معایب دیگرانند» .

در حكومت و مديريت هيچ كس اجازه تجسّس در امور شخصى و افشاى مسائل پنهانى فردىِ كسى را ندارد، جز درباره خلاف هاى آشكار، آن هم به منظور اصلاح، و با تمام ملاحظات انسانى و اخلاقى.

از جمله خطرهاى حكومت و مديريت، تلقى خدايى از خويش، و خود را در جايگاه خدايى ديدن است. داورى درباره عيب هاى پنهانى، ويژه خداوندى است كه به همه رازها آگاه است و بر همه چيز توانا است، چنان که در خطبه ۸۶ نهج البلاغه آمده است :«قَدْ عَلِمَ السَّرَائِرَ، وَ خَبَرَ الضَّمَائِرَ، لَهُ الاِْحَاطَةُ بِكُلِّ شَيْءِ، وَ الْغَلَبَةُ لِكُلِّ شَيْءٍ، وَالْقُوَّةُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ؛ به رازها داناست، و بر درون ها بيناست. بر هر چيز احاطه دارد و چيره است، و بر هر چيز تواناست.»

امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر پس از فرمان دادن به پرهیز از عیب جویی و طرد عیبجویان دربارۀ لزوم عیب پوشی در حکومت و مدیریت فرموده است: «فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوبًا، الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا، فَلاَ تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا؛ بی گمان در مردم عيب هايى هست و سرپرست از هركس سزاوارتر به پوشاندن آن هاست؛ پس مبادا آن چه را كه بر تو نهان است آشكار سازى.» و در ادامه می فرماید: «فَاستُرِ العَورَةَ مَا استَطَعتَ یَستُرِاللهُ مِنکَ مَا تُحِبُّ سَترَهُ مِن رَعِیَّتِکَ؛ تا آن جا که می توانی زشتی را بپوشان تا آن چه را دوست داری از شهروندانت پوشیده ماند، خدا بر تو بپوشاند»

بدون عيب پوشى در حكومت و مديريت امكان تعامل انسانى در اداره مردمان نيست، چون هيچ انسانى پاك از عيب و خالى از ضعف نيست، و جستجو كردن در عيب ها و ضعف هاى نهانى مردمان، روابط انسانى را آلوده، پيوندها را گسسته، و رشد و تعالى را متوقف مى سازد؛ از اين رو به «عيب پوشى» بايد به عنوان يك قاعده در حكومت و مديريت نگريست و آن را با جدّيت پاس داشت.

حضرت در خطبه ۱۴۰ مفصل تر به موضوع عیب جویی پرداخته و در این خصوص می فرماید: «به کسانی که گناه ندارند، و از سلامت دین برخوردارند، رواست که به گناهکاران ترحّم کنند، و شکر این نعمت گذارند، که شکر گذاری آنان را از عیب جویی دیگران بازدارد، چرا و چگونه آن عیب جو، عیب برادر خویش گوید؟ و او را به بلایی که گرفتار است سرزنش می کند؟ آیا به خاطر ندارد که خدا چگونه او را بخشید و گناهان او را پرده پوشی فرمود؟ چگونه دیگری را بر گناهی سرزنش می کند که همانند آن را مرتکب شده! یا گناه دیگری انجام داده که از آن بزرگتر است؟ به خدا سوگند! اگر خدا را در گناهان بزرگ عصیان نکرده و تنها گناه کوچک انجام داد، اما جرأت او بر عیبجویی از مردم، خود گناه بزرگتری است. ای بنده خدا، در گفتن عیب کسی شتاب مکن، شاید خدایش بخشیده باشد، و بر گناهان کوچک خود ایمن مباش، شاید برای آنها کیفر داده شوی، پس هر کدام از شما که به عیب کسی آگاه است، به خاطر آن چه که از عیب خود می داند باید از عیب جویی دیگران خودداری کند، و شکر گذاری از عیوبی که پاک است او را مشغول دارد از اینکه دیگران را بیازارد.»

در فرازی از دعای شریف مکارم الاخلاق، امام سجاد علیه السلام از خدای تعالی می خواهد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیَةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کَظْمِ الغَیْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَیْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکُونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْکِ التَّعْیِیرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَیْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ ...؛ بارخدایا! به حضرت محمد و خاندانش درود فرست و زیور صلاحیت و لباس تقوا بر من بپوشان، تا عدالت به پا دارم و از فوران غیظ جلوگیری و آتش خشم را فرو نشانم و پراکندگان را متحد و اختلاف میان افراد را اصلاح کنم. توفیق ده تا خوبی مردمان را بازگو و عیوب آنها را مستور دارم و با نرم خویی و فروتنی و نیک سیرتی و بیرون راندن بادِ غرور از سر، با آنها رفتار کنم و به من خوش خویی و سبقت در فضیلت و ایثار در بخشش عطا کن و عنایت کن تا در دم فروبستن از عیوب دیگران و ترک افضال در حق کسی که درخور افضال نیست، موفق باشم»

«افشاء» به معنی اظهار کردن و نشر دادن است و «عارفه» از «معروف»، به معنی خوبی و نیکی است و به چیزی که نزد عقل و شرع، زیبا و ستایش شده است، گفته می شود. «ستر» به معنای پوشاندن و مخفی کردن است و «عائبه» به عیب و زشتی، و هر چیزی که دارای نقص است، گفته می شود. منظور این فراز نیز چنان که روشن است، لزوم انتشار خوبی های مردم و پوشاندن عیوب آنهاست.

آدمی برای رسیدن به کمال، باید با جدّ و جهد، خود را به صفات الهی متخلق کند و وجودش را به مکارم اخلاقی و سجایای رفتاری زینت دهد و از جمله صفات الهی همین صفتِ «عیب پوشی» و «انتشار خوبی و زیبایی ها» است: «یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح». امیرمؤمنان (علیه السلام) نیز در دعای معروفی که به صحابی خود کمیل آموزش داده، ذات مقدس حق را با همین وصف، مناجات کرده است: «کَمْ‏ مِنْ‏ قَبِیحٍ‏ سَتَرْتَهُ‏ وَ ... وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلًا لَهُ نَشَرْتَه‏».

یکی از راه های ترویج خوبی ها و تشویق نیکوکاران و ترغیب مردم به احسان و نیکی، بیان کارهای نیکِ دیگران و ترویج و اشاعه امر خیر و نیکوست. حضرت علی (ع) می فرماید: زکات شناخت نیکی، آشکار ساختن آن است. انسان وظیفه دارد که نیکی ها و زیبایی های جامعه اش را ببیند و با نشر و ترویج آن، هم نیکی و نیکوکاری را ارج نهاده و هم با بیان آنها، سپاس و قدردانی اش را نسبت به امور پسندیده و خیر، ابراز کند. از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که محبوب ترین بندگان نزد خدای متعال کسی است که خوبی ها در نزد او محبوب باشد و دوستدار و مشتاق نیکی و نیکوکاری باشد: «عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏ إِنَ‏ مِنْ‏ أَحَبِ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِلَى اللَّهِ لَمَنْ حَبَّبَ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفَ وَ حَبَّبَ إِلَیْهِ فَعَالَه»

ویژگی و خصلت دیگری که در این فراز از نیایش، از حضرت حق درخواست شده، «ستر عیوب» یا پوشاندن زشتی هاست. افشای رفتار مجرمانه یا غیر اخلاقی یک فرد علاوه بر اینکه حیثیت او را بر باد می دهد قبح عمل را نیز در جامعه از بین می برد. از این رو حفظ کرامت انسانی و عیب پوشی از افراد، در زمره اموری است که در معارف دینی تاکید فراوان یافته و روایات بسیاری در تشویقِ عیب پوشی و تحذیرِ پرده دری و عیب جویی، از حضرات معصومین (علیهم السلام) صادر شده است، به گونه ای که می توان ادعا کرد ممنوعیتِ اشاعه عیوب و حرمتِ بی آبرو کردن مؤمنان، در این روایات به تواتر رسیده است.

پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در تشویق و توصیه به عیب پوشی می فرمایند: «من علم من اخیه سیئه فسترها ستر الله علیه یوم القیامه؛ کسی که به آلودگی برادرش به گناه یا خطایی آگاه است و آن را مستور می دارد، خدا هم در قیامت او را می پوشاند.»

حضرت زین العابدین (علیه السلام) در ادامه طلبِ مکارم اخلاقی از خدای تعالی، «دم فرو بستن از عیبِ دیگران» را از درگاه ذات مقدس حق (جل جلاله) درخواست می کند: «تعییر» از ریشه «عار»، به معنی زشتی و عیب است و «ترک تعییر» به معنای ترک عیب جویی و سرزنش دیگران است. «تعییر» به معنای آن است که فردِ مرتکبِ اشتباه یا خطا، به واسطه خطا یا گناهی که از وی سر زده، عیب و عاری در خویش احساس می کند و سرزنش کننده آن عیب را به رخ می کشد یا در غیابش وی را ملامت می کند.

شرع مقدس از سرزنش و عیب گویی دیگران و بیان خطاها و اشتباهاتِ مردمان، به شدت نهی کرده است که بر قبحِ مضاعف این رذیله اخلاقی دلالت دارد. حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: «مَنْ‏ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ‏ لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرْکَبَه‏؛ هرکس مومنی را بر گناهی سرزنش کند، نمی میرد مگر اینکه خود آن گناه را مرتکب شود». بازگویی عیوب دیگران در غیاب ایشان، افزون بر آنکه رذیله ای اخلاقی است، از مصادیق بارز غیبت است که بزرگی این گناه بر کسی پوشیده نیست.

بدین جهت شایسته است انسانی که از گناه و خطایی منزه و پاک است، شکرگزار این نعمت الهی باشد و به گناه کاران برای ترکِ گناه و توفیقِ توبه، یاری برساند. هر کس که به احوال خود بنگرد، لاجرم عیوب و گناهانی کوچک و بزرگ می یابد که ترک و اصلاح آن برای او اولویت دارد.

تعییر یا ملامت و سرزنش دیگران، به علل فراوانی باز می گردد. گاهی علت آن، غفلت آدمی از عیوب و گناهانِ خود است و زمانی به عُجب و خودبرتربینی مربوط می شود، و البته در بیشتر اوقات از احساسِ حقارت و حسادت ناشی می شود. همچنین عدم بلوغ فكري، عدم آموزش مهارت‌های ارتباطی به ویژه شيوه تربيتی نامناسب در كودكی، از عوامل ناهنجاری های اخلاقی و عیب جویی است.‏ طبق آمار پژوهشگران 77 درصد مغز انسان سرشار از پيام‌ها، دستورها و برنامه‌های منفی توسط اطرافيان است در چنین شرایطی ما نبايد انتظار داشته باشيم با برنامه‌های داده شده كاركرد و خروجی مغز مثبت، عاقلانه، منطقي و درست باشد.

كودكی كه با انتقاد بر مبنای (من خوبم، تو خوب نيستي)، زندگی ميكند ياد می گيرد در زندگی ديگران را محكوم كند. چنين فردی در بزرگسالی، هميشه در جست‌وجوی نقاط ضعف ديگران و انتقاد و عيب‌جويی از آنها خواهد بود، دقيقا همان رفتاری كه در كودكی با او ‌شده است.‏ علاوه بر اين مشكلات يكی ديگر از اثرات مخرب چنین رفتاری عدم اعتمادبه‌نفس است. زمانی كه كودك مدام مورد انتقاد و تحقير قرار مي‌گيرد يكی از پيام‌‌هايی كه به او داده مي‌شود اين است: تو نمي‌توانی، بنابراين در آينده قادر نخواهد بود مشكلات خود را حل كند

يكی از مشكلات ارتباطی ما به ويژه در رابطه با همسران اين است كه همواره سعی مي‌كنيم طرف مقابل را ارزيابی كرده و يا تغيير دهيم. زيرا تصور مي‌كنيم خودمان فردی ايده‌آل و عاری از هر نوع عیب هستيم. ‏نبايد تصور كنيم فقط طرف مقابل ما دارای نقاط ضعف است.‏ متأسفانه افراد به جای شناخت و حل مساله و كمك در جهت تقويت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف خود و همسرشان، با زير پا گذاشتن غرور و از بين بردن قدر و اعتبار آنها، مدام همسر خود را تحقير و سرزنش مي‌كنند حال آنکه اين نوع شيوه برخورد، جز كينه، دشمنی، تلافی، انتقام، جر و بحث، لجبازی و جدايی نتيجه‌ای نخواهد داشت.‏ اگر باور كنيم انسان مجموعه‌ای از خوبي‌ها و بدي‌هاست در آن صورت مي‌توانيم همديگر را با همه بدي‌ها و خوبي‌ها بپذيريم و در رفع نقاط ضعف به همديگر كمك كنيم. اگر اين واقعيت را كه انسان‌ها تحت‌تاثير محيط، ژنتيك، جامعه و مشكلات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و تربيت خانوادگی قرار دارند، بپذيريم، به آسانی مي‌توانيم نقاط ضعف خود و ديگران را بپذيريم و هم به خود و هم به ديگران كمك كنيم.‏

برقراری ارتباط با ديگران يك مهارت است كه نياز به شناخت و تجربه فراوان دارد و در جهت نيل به موفقيت و خوشبختی بايد آن را بياموزيم. به اعتقاد روان‌شناسان علت عمده بسياری از مشكلات به دليل نداشتن آگاهی و اطلاعات در زمينه چگونگی بيان مشكلات و به طور كلی چگونگی برقراری ارتباط‌های سازنده و موثر است. ‏ ‏به اعتقاد گلاسر برای جلوگيری از عيب‌جويی و انتقاد غيرسازنده، بهترين شيوه، گفت‌وگو با زبان مهرورزانه است.‏ تبديل گله و شكايت به درخواست، پرسش و...‏ متاسفانه ما عادت داريم توقعات خود را با گله و شكايت، سرزنش و تحقير و عیبجویی بيان كنيم. اين شيوه به دليل تخريب شخصيت فرد مقابل، باعث جبهه گرفتن او مي‌شود. برای رفع اين مشكلات بهتر است زمانی را برای گفت‌وگوی محبت‌آميز و بررسی مشكلات اختصاص بدهيم و توقعات و انتظارات خود را ضمن بيان احساسات، به درخواست تبديل كنيم.‏

بیایید همديگر را تحسين، تشويق و تاييد كنيم.‏ آيا افراد همان‌قدر كه به عيب‌جويی از يكديگر مي‌پردازند، تلاش مي‌كنند تا با نوازش كلامی محبت‌ها و نقاط‌قوت يكديگر را نيز مورد قدردانی، تاييد و تشويق قرار دهند؟ تاييد و تشويق بچه‌ها، علاوه بر اين‌كه باعث تقويت رابطه بين والدين و فرزندان مي‌شود، باعث رشد و پرورش استعدادها و توانمندي‌ها، و همچنين رشد فكری، عاطفی، اجتماعی و... در آنها مي‌شود.‏

 

نظر شما