twitter share facebook share ۱۳۹۷ بهمن ۱۵ 1062

امیرمؤمنان علی(ع) مسلمانی را به مرزبانی، حریم داری و پرواپیشگی می داند و اینکه همه از دست و زبان یکدیگر در امان باشند و حرمت انسان ها در روابط اجتماعی، به تمام معنا پاس داشته شود.

امام علی(ع) در خطبه ای که در آغاز خلافت خود ایراد کرده، فرموده است: « إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا وَ اصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا. الْفَرَائِضَ الْفَرَائِضَ، أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ، تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ؛ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَيْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَيْرَ مَدْخُولٍ، وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ كُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا، فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقِّ، وَ لَا يَحِلُّ أَذَى الْمُسْلِمِ إِلَّا بِمَا يَجِبُ؛ همانا خدای متعال کتابی راهنما را نازل فرمود و در آن نیک و بد را آشکار نمود؛ پس راه خیر را بگیرید تا هدایت شوید و از راه شر برگردید و به راه راست روید. واجب ها، واجب ها، آن را برای خدا به جا آرید که شما را به بهشت می رساند. بی گمان خداوند حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست و حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است و حرمت مسلمانان را از دیگر حرمت ها برتر نهاده و حقوق آنان را در بنیان اخلاق و یکتاپرستی محکم کرده است. پس مسلمان کسی است که مسلمان از دست و زبان او آزاری نبیند، جز آنکه برای حق بود و گزند مسلمان روا نیست جز در آنچه (براساس قانون) واجب شود» (نهج البلاغه/ خطبه 167)

مقام بیان این سخن، اسلام و حلال و حرام آن و جایگاه مسلمانان و حرمت آنان است، وگرنه در نگاه امام علی(ع) چنین فهمی درباره همه انسان ها صادق است و حرمت انسان از همه چیزها بالاتر است. مرزبانی، حریم داری و پرواپیشگی در عرصه اجتماعی بدین معناست که حرمت و حقوق انسان ها در روابط و مناسبات با یکدیگر، به تمام معنا پاس داشته شود و حریم هیچکس به وسیله گفتار و کرداری دریده نشود.

آنچه در این آموزه امام علی(ع) نقش محوری دارد این است که خداوند حرمت و حقوق انسان ها را در بنیان و گرهگاه اخلاص و یکتاپرستی محکم کرده است؛ یعنی به محض پذیرش توحید و خداپرستی و پیوند خوردن با آن، حقوق انسان ها و پاسداشت آن مطرح می شود و کسی که اهل خداپرستی خالصانه باشد، پاسداشت حقوق انسان ها را امری می داند که لازمه خداپرستی است و نشانه آن است.

مسلمان کسی است که روابط خود با دیگر انسان ها را چنین بنا کند و حرمت و حقوق آن ها را بر هر حرمتی مقدم دارد و به هیچکس آزاری نرساند و جز در چارچوب قوانین روشن الهی، برخورد با کسی را جایز نشمارد. در نگاه امام علی(ع) حرمت و حقوق انسان ها چنان والاست و پاسداشت آن چنان مهم است که درباره آن چنین تعبیر کرده است: «جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حُقُوقَ عِبَادِهِ مُقَدِّمَةً لِحُقُوقِهِ [عَلَی حُقُوقِهِ] فَمَنْ قَامَ به حقوقِ عِبَادِ اللَّهِ کَانَ ذَلِکَ مُؤَدِّیاً إِلَی الْقِیَامِ به حقوقِ اللَّه؛ خدای سبحان حقوق بندگانش را بر حقوق خود مقدم داشته است، پس هرکه حقوق بندگان را ادا کند این امر به ادای حقوق خداوند منجر خواهد شد.»

جامعه زمانی به سوی زیست مسلمانی می رود که این چنین حقوق بندگان خدا را محترم شمارند و حریم داری نمایند و این حرمت نگه داشتن تا آنجاست که کمترین مرزشکنی صورت نگیرد.

امیرمؤمنان علی(ع) در جهت اصلاح روابط اجتماعی بر مبنای حریم داری فرموده است: «أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِيهِ وَثِيقَةَ دِينٍ وَ سَدَادَ طَرِيقٍ فَلَا يَسْمَعَنَّ فِيهِ أَقَاوِيلَ الرِّجَالِ أَمَا إِنَّهُ قَدْ يَرْمِي الرَّامِي وَ تُخْطِئُ السِّهَامُ وَ يُحْيِكُ الْكَلَامُ وَ بَاطِلُ ذَلِكَ يَبُورُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ وَ شَهِيدٌ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ.  الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَيْتُ؛ مردم هرکس از برادر دینی اش شناختی درباره استواری دین و درستی راه وی دارد، هرگز نباید به گفته های کسان درباره او گوش دهد. هان بدانید که گاه تیرانداز تیر افکند و تیرها به خطا رود؛ سخن نیز چنین است؛ درباره کسی چیزی گویند و آن نه این است. گفتار باطل تباه است و خداوند شنوا و گواه است. هان بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست، باطل آن است که بگویی: شنیدم و حق آن است که بگویی: دیدم»

روابط انسانی و ایمانی در پرتو حریم بانی معنای درست می یابد و زندگی اجتماعی به سلامت راه می برد و این حریم بانی همه را در بر می گیرد، یعنی مرزبانی و حریم داری تا آنجا است که حتی حریم گناهکاری مورد تعرض قرار نگیرد؛ چنانکه امام علی (ع) در آموزه ای هشدار دهنده و راهگشا در این باره فرموده است: «وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ فَكَيْفَ بِالْغَائِبِ الَّذِي غَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي غَابَهُ بِهِ وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهُ فِيمَا سِوَاهُ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ وَ أَيْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجُرْأَتُهُ عَلَى عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ بِهِ غَيْرُهُ؛ برای کسانی که گناه ندارند و از سلامت دین برخوردارند سزاست که بر گناهکاران و نافرمانان رحمت آرند و شکر این نعمت بگزارند، چندان که این شکرگزاری آنان را مشغول دارد و به گفتن عیب مردمان وانگذارد، تا چه رسد به عیب جویی که برادرش را نکوهش کند و به آنچه بدان گرفتار است سرزنشش نماید. آیا به خاطر ندارد که خداوند چگونه بر او بخشید و گناهان او را پوشانید –بزرگتر از گناهی که او را بدان مذمت کند- و چگونه او را مذمت کند که خود چنان گناهی کرده است –لیکن پوشیده و در پرده است- و اگر چنان گناهی نداشته، گناهان دیگری داشته که از آن گناه بزرگتر است و به خدا سوگند اگر گناهی که کرده بزرگ نیست و گناهی است خرد، جرأت او را بر زشتی مردمان گفتن، گناهی بزرگتر باید شمرد. ای بنده خدا در گفتن عیب کسی که گناهی کرده است شتاب مکن، چه امید می رود که آن گناه را بر او ببخشند و بر گناه خرد خویش ایمن مباش، چه بود که تو را بر آن عذاب کنند. پس اگر از شما کسی عیب دیگری را دانست بر زبان نراند به خاطر عیبی که در خود می داند و شکر بر کنار ماندن از گناه، او را بازدارد از آنکه دیگری را که به گناه گرفتار است بیازارد»

جامعه سالم جامعه ای است که تا این اندازه حریم انسان ملاحظه شود و پاکدامنان و شایستگان، حرمت گناهکاران و نافرمانان را بدارند و حتی زبان به سرزنش آنان نگشایند؛ بلکه ایشان را برادران انسانی و ایمانی خود بدانند که گرفتار بیماری اند و از روی رحمت و محبت با انان رفتار کنند و در جهت نجاتشان یاری شان نمایند. در جامعه سالم حریم هیچکس دریده نمی شود هرچندآن شخص گناهکار و نافرمان باشد و اینگونه است که مرزبانی، حریم داری و پرواپیشگی اجتماعی شکل می گیرد.

جامعه ای که این چنین حریم بان نشود، نمی تواند به سوی سلامت و پاکی از گناه برود و به همین دلیل است که مشاهده می شود امیرمؤمنان علی(ع) درباره آن سخت حساسیت نشان داده است. در هنگامه پیکار صفین امام(ع) دریافت که برخی از یارانش از جمله حجر بن عدی و عمرو بن حمق به معاویه و شامیان دشنام می دهند؛ آنان را خواست و از این کار بازشان داشت. گفتند: ای امیرمؤمنان آیا ما بر حق نیستیم؟ فرمود: چرا. گفتند: آیا آنان بر باطل نیستند؟ فرمود: چرا. گفتند: پس چرا ما را از دشنامگویی به انان بازداشتی؟ فرمود: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ، وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ، کانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ، وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ، وَ قُلْتُمْ مَکَانَ سَبِّکُمْ إِیَّاهُمْ: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ، وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ، وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ، حَتَّى یَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ،وَ یَرْعَوِیَ عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ؛ من بیزارم از اینکه شما دشنامگو باشید، لیکن اگر کرده های آنان را بازگویید و حالشان را فریاد آرید، به صواب نزدیک تر بود و در عذرخواهی رساتر و به جای دشنام بگویید: خدایا خون های ما و آنان را از ریخته شدن نگاه دار و میان ما و آنان را به اصلاح و سازش درآور و ایشان را از گمراهی شان به راه بیاور تا هرکس راه حق را نمی داند آن را بشناسد و هرکس به پیمودن راه گمراهی و دشمنی آزمند است از آن باز ایستد»

امام علی(ع) تا این اندازه برای انسان ها حرمت قائل بود و حتی اجازه نمی داد به دشمنانش دشنام گویی شود که او تربیت شده قران کریم است که اجازه دشنام دهی به بت های مشرکان را نمی دهد: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ؛ بت های مشرکان را که به جای خدای یکتا می خوانند دشنام مدهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند» (انعام/ 108)

در سیره امام علی(ع) حریم بانی تا آنجا است که کمترین سخن آزاردهنده به کسی گفته نشود و گوشه چشمی ناروا بر کسی نیفتد. آن حضرت چنین می خواست و در این جهت تلاش می نمود، همانطور که در دعایی آموزش داده است: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‏؛ خدایا بر من ببخشای نگاههای زیرچشمی را که نباید و سخنانی که به زبان رفت و نشاید و آنچه دل خواست و نبایست و آنچه بر زبان رفت از لغزش های ناشایست»

*برگرفته از کتاب رخساره خورشید؛ نوشته دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

نظر شما