از نخستین آیه ای که برای پیامبر اسلام نازل شد و در آن از علم و دانش صحبت شد می توان به فضیلت این مهم نزد قرآن کریم و دین اسلام پی برد: «اقرأ باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرأ وربک الاکرم* الذی علم بالقلم* علم الانسان مالم یعلم» اسلام دانش اندوزی را یک وظیفه تلقی کرده و این خود بدان معناست که مسلمانان موظف شده اند در طول حیات همواره به سوی علم روند و از نتایج سودمند آن در زندگی خود بهره مند شوند.
فراگیری دانش از وظایفی است که از همان ابتدای خلقت مورد تأکید و اهمیت بوده است. اسلام یادگیری و آموزش را به علوم خاصی منحصر نکرده و در تشویق مسلمانان به فراگیری همه علوم سودمند پیش قدم بوده است. از این رو می بینیم که دانش پژوهان مسلمان در همه رشته های علوم همچون نجوم و شیمی و طب در زمان خود تحقیق و بررسی می کردند. «قل رب زدنی علما» علم در نظر مسلمانان مجموعه اطلاعات و دانش هایی است که در مورد امور دینی و دنیایی بحث می کند، اعم از مسائل شرعی و عرفی، ادبی و عقلی و جز اینها. پس هنگامی که در دین اسلام سخن از علم می رود مراد همه انواع اطلاعات بشری است.
آیت الله سید محمد شیرازی در این خصوص می فرماید: «کلّکم راع»؛ همه شما مسئولید که عمر گهربار خود را بیهوده تلف ننموده، به هر نحوی که می توانید، برای تبلیغ اسلام بکوشید و دِین خود را به اهل بیت ادا نمایید. خود را به علوم روز، از اقتصادی و سیاسی گرفته تا جامعه شناسی و روانشناسی مجهز کنید، بکوشید و بپویید و دانش بیندوزید، تا همگام با نیازهای جامعه پیش روید و در مقابل سؤالات و شبهات جوانان الکن و بی پاسخ نمانید.
انتشار دین اسلام مستلزم خواندن و نوشتن بود از این رو پس از جنگ بدر برای رهایی هر اسیر شرط آموختن علم به ده نفر از اهالی مدینه مقرر شده بود. اسلام در احوال اعراب جنبشی عظیم به وجود آورد و عقل و روح آنان را پرورش داد، بر خرد آنان افزود و آنان را به پیشرفت عظیم علمی که بعدها توانستند به آن دست یابند سوق داد.
علم در اسلام معرفتی همگانی و فراگیر است و از انحصار طبقه خاصی از افراد و سال و مکان خاص و مشخص برای یادگیری بیرون می باشد و مربوط به هر زمان و مکانی است که انسان می تواند آن را فراگیرد. اسلام برای دانش اندوزی مرز نمی شناسد و دامنه آن را بی نهایت می داند و تمام محدودیت ها را برای افرادی که می خواهند دانش بیاموزند از میان برداشته است.
قران مسلمانان را به هجرت در راه آموختن علم فرا می خواند و می فرماید: «فولا نفر من کل فرقه منهم طائف لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم؛ پس چرا از هر فرقه ای دسته ای کوچ نمی کنند تا دسته ای بمانند و در دین خدا آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند که آنان از کیفر الهی بترسند» مسلمانان در همه زمان ها این ندای آسمانی را به گوش جان شنیدند و با شور و شوق تمام از شهرهای مختلف به سوی مراکز علمی شتافته و در جستجوی دانش به این شهر و آن شهر سفر کردند.
اسلام هیچ محدودیت زمانی برای کسب علم قرار نداده و آموختن آن را از آغازین روزهای تولد انسان تا واپسین روزهای عمر قرار داده است: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد؛ از گهواره تا گور دانش بجوی».
در بحث کارآمدی آموزش زبان دوم، یکی از موارد، آموزش از سنین پایینتر است. اگر در این سن کودک مسلمان آموزش درست ببیند میتوان امیدوار بود که میتواند در کنار استفاده از علم دنیا، اصول، دانش و ارزش های ایرانی-اسلامی را ترجمه کند. این راهی است که ما می توانیم هم بر جهان تأثیرگذار باشیم و هم به توسعه کشور کمک کنیم. ضمن اینکه آموختن زبان دوم در سنین کودکی فواید دیگری نیز داشته سبب کسب مهارت های ارتباطی و رشد هوش هیجانی کودک می شود و تکامل و فعالیت مغز در بزرگسالی را تحت تاثیر قرار می دهد.
پیشتر گفتیم که اسلام هیچگونه حد و مرزی برای کسب علم و دانش قرار نداده و محدودیت ها را برای کسب دانش از بین برده است انجا که می فرماید: «اطلبوا العلم ولو بالصین؛ داشن بجوی اگرچه در چین باشد» طبيعی است برای آنکه شما علم را در چين بياموزيد، بايد زبان چينی بدانيد. امروز زبان علم، حتی در چين هم انگليسی است و طبيعی است تسلط مسلمانان به زبان انگليسی آنان را قوی تر می کند. بنابراین بدون مجهز شدن به زبان انگلیسی ما راهی به اعماق علم پیدا نمیکنیم کما اینکه اگر کسی به زبان عربی مسلط نباشد اعماق دین را نمیتواند سیر کند
در سالیان گذشته به دلایل مختلف سیاسی، علمی، اقتصادی و فرهنگی، زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی تبدیل به وسیله ارتباط مردمانی از فرهنگها و ملیت های متفاوت شده است. لذا اهمیت یادگیری آن بر کسی پوشیده نیست. امروزه، اگر فردی بخواهد در رشته پزشکی تحصیل کنید یا مدیری موفق باشد، دانستن زبان انگلیسی یک ضرورت برایش به شمار می آید چرا که در آن صورت می تواند درتجربیاتی که دیگرمردم دنیا بدست آورده اند سهیم شود و در ارتباطی تنگاتنگ با آنان، دانش خود را به روز نگه دارد.
در حال حاضر انگلیسی، زبان مادری بیش از 35۰ میلیون شهروند بریتانیایی، آمریکایی، کانادایی و استرالیایی است. میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان در حال یادگیری این زبان می باشند تا بخشی از نیازهای علمی-فرهنگی خود را در جوامع انسانی رفع نمایند
کوتاه سخن اینکه ما بايد با تجهیز خود به زبان های روز دنیا، محصولات فرهنگی خودمان را به جهانیان عرضه کنيم. شعر و ادبيات فارسی و نیز قرآن، ادعیه، احادیث و سایر علوم و منابع اسلامی در دنيا حرف برای گفتن دارد. ما با بستن راه آموزش زبان انگليسی، راه انتقال فرهنگ، باورها و ارزش های خود را به ديگر نقاط دنيا می بنديم. بدانیم متفکران و اندیشمندانی که نتوانند با زبان دنيا گفتوگو کنند، هرگز جهانی نمی شوند.
نظر شما