twitter share facebook share ۱۳۹۸ مهر ۰۲ 1316

گاهى زمينى را مى بينيد كه آن قدر زر و سيم در خود دارد كه براى همه نيازهاى بشر كافى است، زمين ديگر زر و سيم ندارد ولى سرشار از ميوه ها و نخلستانها و درختستانهاست و زمينى نيز آكنده از حيوانات سودمند است در حالى كه مردم به همه اين موارد نيازمندند.

خداوند اين توزيع عادلانه را موجب همشناسى و انس و الفت انسانها قرار داده است، اين يكى به طلا و گوهرِ آن يكى نيازمند است و آن يكى به انجير و زيتون اين يكى و هر دو به پشم و كُرك سومى نياز دارند و به همين ترتيب.

در جامعه نيز داراييها ناهمسان توزيع شده است، اين يكى بازرگان است و آن يكى كارگر. اگر قرار بود همه مردم ثروتمند باشند ديگر چه كسى خمير درست مى كرد و نان مى پخت و كشت را برداشت مى كرد؟ و اگر همه مردم كارگر بودند چه كسى با پول فراوان، كالاها را وارد مى كرد و چه كسى از زمستان براى تابستان و از بهار براى پاييز مواد خوراكى اندوخته مى كرد؟

اين همان رمز اختلاف در خيرات زمين و تفاوت برخوردارىِ مردم از مال دنياست، چنانكه خداوند فرمان مى دهد تا زمين را آبادان كنيم و گنجينه هاى آن را بيرون كشيم و به عدالت ميان مردم تقسيم كنيم تا همگان در رفاه زيست كنند. نيز خداوند به هميارى در زمينه هاى مالى فرمان مى دهد، اين يكى قرض مى دهد، آن ديگرى مى بخشد و سومى كار مى كند تا همه مردم به سعادت دست يابند.

خداى متعال مى فرمايد: (مَّن ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَـعِفَهُ لَهُ); «كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو بدهد تا ]نتيجه اش را[ براى وى چند برابر گردانَد».

اسلام بارها گفته و مى گويد كه اگر خواهان زندگى گوارا و سعادت دنيوى هستيد به يكديگر قرض دهيد، به خدا قرض دهيد و براى خدا آن را ادا كنيد، و از گرفتن قرض با ربا خوددارى ورزيد و مال مردم را به باطل مخوريد، ولى آيا گوشى شنوا يافت مى شود؟

امام باقر(عليه السلام) فرمود: «من أقرض رجلاً قرضاً إلى ميسرة، كان ماله في زكاة و كان هو في الصلاة مع الملائكة حتّى يقضيه; هركه به كسى قرض دهد تا زمان گشايش، مال او در زكات شمرده مى شود و خودِ او همراه فرشتگان در نماز تلقى مى شود تا آن گاه كه قرض خود بستانَد».

امام صادق(عليه السلام) فرمود: «مكتوب على باب الجنّة الصدقة بعشرة، و القرض بثمانية عشر; بر دروازه بهشت نوشته شده: صدقه ده برابر و قرض هجده برابر».

اينك در اين حديث درنگى مى كنيم و اين پرسش را مطرح مى سازيم: چه چيز موجب شده است كه قرض بر صدقه برترى داده شود با آن كه در صدقه، پول، بازگشت داده نمى شود در حالى كه قرض پس داده مى شود؟ بايد گفت با توجه به اين كه بيشتر اوقات، مقدار صدقه ناچيز است، بر عكس قرض كه معمولاً رقم آن چند هزار است، و اين كه قرض به مبارزه با ربا بر مى خيزد نه صدقه، به علاوه آن كه صدقه تنها به گروههاى نيازمند اختصاص دارد در حالى كه قرض مشكلات زندگى همه گروهها را بر طرف مى سازد، و بالاخره آن كه بانكها كار دادن قرض را همراه با ربا انجام مى دهند، مى توانيم تصويرى كلى از فوايد قرض در جامعه به دست آوريم. بنابراين قرض، رشته نظام دهنده و حساس جامعه شمرده مى شود و صدقه تبرّعى ـ چنانكه از حديث بر مى آيد ـ نقشى حاشيه اى دارد و شايسته تر آن است كه اصل، يعنى قرض از حاشيه برتر و مهمتر به شمار آيد.

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «ما من مؤمن أقرض مؤمناً يلتمس به وجه الله إلاّ حسب الله له أجره بحساب الصدقة حتّى يرجع إليه ماله; هيچ مؤمنى در راه خدا قرض نمى دهد مگر آن كه پول او همچون صدقه تلقى مى شود تا زمانيكه آن مبلغ بازگشت داده شود».

هرگاه آدمى به كسى قرض مى دهد نبايد با شتاب در طلب آن، خلوص اين قرض را از ميان ببرد، زيرا او به كار زيبايى اقدام كرده است پس چرا بايد با پافشارى در اداى آن، اين كار شفاف را تيره سازد، به ويژه آن كه در بسيارى اوقات بدهكار راهى براى بازپرداخت پول نمى يابد، چنانكه فرد قرض گيرنده نيز بايد بكوشد هرچه سريعتر قرض خود را ادا كند و با امروز و فردا كردن، راه را بر نيكوكارى نبندد. فرد قرض دهنده بايد به اين آيه الهى توجه كند كه: (وَ إِن كَانَ ذُو عُسْرَة فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَة); «و اگر ]بدهكارتان [تنگدست باشد پس تا ]هنگام[ گشايش مهلتى ]بدو دهيد[».

قرض گيرنده بايد بكوشد با داشتن امكان در بازپرداخت پول امروز و فردا نكند، چنانكه اگر بدهكار، نيازمندى است كه توان اداى قرض خود را ندارد مستحب است طلبكار مابقى پول را ببخشد. آيات و روايات بسيارى در اين زمينه رسيده است:

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «إنّ رسول الله(صلى الله عليه وآله) قال في يوم حارّ ـ و حنّا كفّه ـ من أحبّ أن يستظلّ من فور جهنّم؟ قالها ثلاث مرّات فقال الناس في كلّ مرّة نحن يا رسول الله، فقال: من أنظر غريماً أو ترك المعسر; پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در روزى گرم و در حالى كه دست خود را خم كرده بود (شايد به قصد نشان دادن سايبان چنين كرد) فرمود: چه كسى دوست دارد از گرماى دوزخ رهايى يابد؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) اين جمله را سه بار تكرار كرد و در هر بار مردم پاسخ مى دادند: ما اى رسول خدا! پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: كسى از آن گرما رهايى مى يابد كه به بدهكارى مهلت دهد يا از گرفتن پول خود از نادارى چشم پوشد».

«صعد رسول الله(صلى الله عليه وآله) المنبر ذات يوم فحمدالله و أثنى عليه و صلّى على أنبيائه صلى الله عليهم ثمّ قال: أيّها الناس ليبلغ الشاهد منكم الغائب ألا و من أنظر معسراً كان له على الله عزّوجل في كلّ يوم صدقة بمثل ماله حتّى يستوفيه; پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) روزى بر منبر رفت و حمد و سپاس الهى به جاى آورْد و بر پيامبران درود فرستاد و آن گاه فرمود: اى مردم! حاضران به غايبان برسانند كه اگر كسى به ناتوانى فرصت اداى قرض خويش دهد بر خداست كه هر روزه به مقدار آن پول پاداش صدقه براى او در نظر گيرد تا آن هنگام كه پولش را دريافت كند».

به امام(عليه السلام) عرض شد: عبدالرحمن بن سبابه پولى از مردى مى خواست كه آن مرد مرده است و هرچه به او گفتيم كه از مال خويش درگذرد نپذيرفت. امام(عليه السلام) فرمود: «ويحه، أما يعلم أنّ له بكلّ درهم عشرة إذا حلّله و إن لم يحلّله فإنّما هو درهم بدل درهم; واى بر او! آيا نمى داند كه در برابر درهمى كه بگذرد ده درهم بدو داده خواهد شد و اگر از آن چشم پوشى نكند تنها يك درهم در مقابل يك درهم دريافت خواهد كرد».

*برگرفته از کتاب ارزش ها در نگاه اسلام؛ نوشته آیت الله سید محمد شیرازی

نظر شما