دستاوردهای زنان امارات در پنجاه سال اخیر
امارات توانست طی پنجاه سال به قدرتی جهانی در عرصه اقتصاد، فرهنگ و دیپلماسی بدل شود و فرصتهای برابری برای زنان و مردان ایجاد کند. این کشور از زمان تأسیس خود در سال 1971 از توانمندسازی زنان حمایت کرده است و زنان امارات در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی مشارکت فعالی دارند. بر اساس قانون اساسی، زنان همچون مردان از حق دسترسی به تحصیل، اشتغال و ارث برخوردار هستند. با تلاش شیخه فاطمه رئیس اتحادیهی زنان، صدای زنان در تصمیمگیری در تمام سطوح از دولت گرفته تا جامعه مدنی شنیده میشود.
بنابراین جای تعجب نیست که در امارات 29% از پستهای وزارتی در اختیار زنان است که یکی از بالاترین ارقام بین کشورهای خاورمیانه به شمار میرود. زنان همچنین 50% از کرسیهای شورای ملی فدرال (نهاد مشورتی پارلمان) را تشکیل میدهند. 50% از کارکنان وزارت خارجه و همکاری بینالمللی نیز زن هستند. به این ترتیب زنان در بخشهای کلیدی از دولت گرفته تا ارتش، هنر و فرهنگ، اقتصاد و... حضور دارند.
برای نمونه میتوان بخش هوافضای امارات را در نظر گرفت. 34% از تیم مأموریت مریخ امارات که کاوشگر امید را راهاندازی کردند، زنان بودند. 70% از تیم پشتیبانی برنامه فضانوردی امارات را نیز زنان تشکیل میدهند.
علاوه بر وجود مقرراتی که تضمین کننده حقوق برابر برای زنان، عدم تبعیض علیه کارمندان باردار و مرخصی زایمان است، امارات قوانینی وضع کرده که از آزادیهای شخصی زنان نیز حمایت میکند. اصلاحات قانونی اخیر، حقوق زنان را در مورد طلاق و تقسیم دارایی ارتقا داده و مجازاتهای شدیدتری را در جرائم تجاوز و آزار تعیین کرده است.
امارات اکنون پیشتاز شاخصهای منطقهای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان است. در سال 2020 این کشور در بین کشورهای عربی در رتبه اول برنامه توسعه سازمان ملل از حیث شاخص برابری جنسیتی قرار گرفت. اخیرا در فهرست زنان، صلح و امنیت دانشگاه جورج تاون نیز، امارات به عنوان امنترین کشور برای زنان رتبه نخست را از ان خود کرد. در گزارش دانشگاه جورج تاون آمده است زنانی که مورد سؤال قرار گرفتند از این گفتند که به هنگام پیادهروی در شب احساس امنیت میکنند «امارات کشوری است که زنان در ان احساس امنیت و آرامش میکنند و آزادند تا زندگی سالم و رضایتبخشی داشته باشند».
در نمایشگاه اکسپو 2020 دبی، امارات برای نخستین بار غرفهای را به نمایش دستاوردهای زنان جهان اختصاص داد. این غرفه روایت زنان قدرتمندی که در محیط خود تغییرات بزرگی ایجاد کردند و برای زنان دیگر در طول تاریخ الهامبخش هستند، گردهم میآورد. همچنین بازدیدکنندگان با ابتکارات و راهحلهایی که توسط زنان دیگر در تلاش برای ایجاد دنیایی بهتر بکار رفته، آشنا میشوند. این غرفه علاوه بر اینکه به زنان امید و نشاط میبخشد، فضایی را ایجاد میکند که در آن زنان بایکدیگر به بحث مینشینند، از دیدگاههای خود برای غلبه بر چالشهای جهانی میگویند و از دیگر زنان برای دستیابی به رؤیاهایشان حمایت میکنند.
سال 2016 امارت دفتری منطقهای برای زنان سازمان ملل در ابوظبی افتتاح کرد که اولین دفتر در منطقه بود. امارات از زمان تشکیل این سازمان 26 میلیون دلار به آن کمک کرده است که بین کشورهای عربی بیشترین کمک محسوب میشود.
امارات از طریق مشارکت با زنان سازمان ملل و در جهت ترویج صلح، برنامههای آموزشی مختلفی برای زنان کشورهای درحال توسعه در اکادمی نظامی خوله بنت الازوار دایر میکند؛ چراکه بر اساس تحقیقات انجام شده، مشارکت زنان در دولتها و جامعه مدنی برای ایجاد صلح و ثبات ضروری است. رویکرد امارات در حوزه توانمندسازی زنان، این کشور را به شریکی ارزشمند در صحنه بینالملل برای کشورهای در حال توسعه تبدیل کرده است.
تغییر مسیر بن سلمان
سیاستهای نادرست منطقهای بن سلمان در سالهای اخیر به شدت به موقعیت ریاض ضربه زده و باعث شده دشمنان این کشور از دوستانش بیشتر شوند.
بن سلمان در شش سال گذشته سیاست خارجی اشتباهی داشت؛ لذا سال 2021 کوشید تا این روند را معکوس کرده و لحنی آشتیجویانه اتخاذ کند. اما برخی از آن تصمیمات نادرست گذشته ممکن است باعث شود که بن سلمان نتواند همسایگانش را متقاعد کند که از رهبری بیتجربه و پرهیاهو به مردی صلحطلب تبدیل شده است.
وی از ابتدای سال 2021 استراتژی جدیدی اتخاذ کرد؛ تحریمهای قطر را پایان داد و توری را به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس آغاز کرد. این تور از عمان آغاز شد؛ کشوری که رسانههای عربستان پیشتر آن را متهم میکردند که به کریدوری برای قاچاق اسلحه به انصارالله یمن تبدیل شده است.
رهبر جدید عمان ممکن است تحت فشار اقتصادی برای بن سلمان فرش قرمز پهن کرده باشد، اما هیچوقت متحد آسانی برای عربستان نبوده است. سیاست خارجی عمان همیشه از رویکرد سیاه و سفید سعودی که در آن کشورها یا دشمن هستند یا گوش به فرمان ریاض، خود را جدا کرده است.
محاصره بیسابقه
قطر ممکن است بن سلمان را به خاطر اعمال تحریمهای بیسابقه علیه این کشور بخشیده باشد. دوحه توانست به مدد ثروت بیکران و حمایت آمریکا و برخی دیگر از کشورهای منطقه، از این محاصره جان سالم به در ببرد. این کشور اخیرا در فروخواباندن آشوبی که در پی خروج نیروهای آمریکایی در افغانستان ایجاد شده بود، نقشآفرینی کرد، کمک کرد تا بین طالبان و آمریکا گفتگو صورت بگیرد و هزاران افغانی را که در بیست سال اخیر با نیروهای ائتلاف همکاری کرده بودند از آن کشور خارج نمود.
ولیعهد سعودی شاهد نقش مهم قطر در کمک به آمریکا و برقراری آرامش در افغانستان بود؛ پس به این نتیجه رسید: با کسی که توان شکستش را ندارید دوست و متحد شوید. ممکن است که امیر قطر بن سلمان را بخشیده باشد و بهگرمی او را در اغوش کشد، اما اطمینان کامل ندارد که تا زمانی که بن سلمان در قدرت است بحران دیگری در شورای همکاری خلیج فارس ظاهر نخواهد شد.
خارج از منطقه خلیج فارس، بن سلمان تحت فشار آمریکا از عراق خواست که راه مذاکره با ایران را تسهیل کند. اما علیرغم ازسرگیری روابط تجاری بین ایران و عربستان، این مذاکرات به بنبست رسیده است. تا زمانی که ایران و قدرتهای جهانی بر سر برنامه هستهای به توافق نرسیدهاند، احتمالا دستیابی به پیمان عدم تجاوز بین ایران و سعودی نیز غیرممکن است.
بر سر عادی سازی رابطه دو کشور موانع بسیاری وجود دارد و به صرف برقراری مجدد تجارت بین تهران و ریاض، این روابط عادی نمیشود. برای مثال اقدام اخیر سعودی در تحریم لبنان بدلیل انتقادی که یکی از وزیران لبنانی از جنگ یمن کرده بود و موضع سعودی در قبال حزبالله، مانعی بر سر صلح بین تهران و ریاض بوده و روابط دو کشور را پیچیدهتر کرده است.
فشار اقتصادی
بهبود رابطه با ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان که در پی سقوط بیسابقه ارزش لیر تحت فشار اقتصادی شدیدی است، ممکن است ایده خوبی باشد. اما فشار داخلی بر دولت ترکیه برای محاکمه متهمان قتل جمال خاشقچی همچنان باقی است و دولت ترکیه مایل است تا از این جنایت بهعنوان ابزاری برای چانهزنی با بن سلمان استفاده کند.
همچنین اگر بنسلمان بکوشد تا ائتلافی سنی در منطقه علیه ایران شکل دهد، بعید است که ترکیه به این ائتلاف بپیوندد. ترکیه روابط پایداری با ایران دارد و مسئله کردها در مرز هر دو کشور همیشه عامل مهمی برای تعامل بین تهران و انکارا بوده است. ترکیه همچنین به واردات نفت از کشورهای همسایه و عمدتا ایران و عراق وابسته است.
در نهایت جنگ جاری در یمن، بلای جان سعودی باقی خواهد ماند؛ بلایی که منابع سعودی را تخلیه کرده و ریاض را از نظر دیپلماتیک منزوی میکند. حتی اگر صلح حاصل شود، دهها سال طول میکشد تا زخمهای یمن التیام یابد و عربستان باید با دشمنی مجروح در مرزهای جنوبیاش سر کند. بن سلمان برای رها شدن از مخمصه یمن به چیزی بیش از آتشبس پایدار و پیمان صلح نیاز دارد.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments