twitter share facebook share ۱۴۰۰ دی ۲۸ 614

حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران در ادامه تعاملات بین مقامات بلندپایه چین و ایران، آخر هفته به پکن رفت. در دستورکار عبداللهیان بحث وتبادل نظر پیرامون توافق همکاری‌ جامع راهبردی قرار داشت که در مارس 2021 بین ایران و چین امضا شد. چین چنین توافقی را تنها با ایران امضا نکرده است بلکه توافقات مشابهی را با بسیاری دیگر از کشورها از جمله عراق، امارات و عربستان دارد. اما چیزی که توافق با ایران را منحصر به فرد کرده، این است که اجرای آن به احیای برجام بستگی دارد.

علیرغم اینکه رسانه‌ها از تعمیق روابط ایران و چین با هدف به چالش کشیدن هژمونی غرب سخن می‌گویند، در واقعیت روابط بین دو کشور بعد از خروج دولت ترامپ از برجام در سال 2018 کاهش یافت. در این دو سال، اقدامات چین در کاهش تجارت نفتی و غیرنفتی با ایران به دلیل تحریم‌های ثانویه آمریکا، ایران را ناامید کرد. ضمن اینکه اقدامات تحریک‌آمیز ایران در حمله به زیرساخت‌های نفتی و نفت‌کش‌ها در عربستان و امارات –که تأمین کننده انرژی چین هستند- نیز سبب نگرانی چین شد. زمانی که پیش نویس توافق همکاری جامع راهبردی ایران و چین در ژوئیه 2020 به بیرون درز کرد، اعتراض مردم را برانگیخت زیرا گزارش‌های بعضاً نادرستی که رسانه‌های غربی منتشر می‌کردند، افکار عمومی را به این باور رساند که دولت روحانی قصد فروش دارایی‌های ملی ایران را به چین دارد. اعتراض مردم به حدی شدید بود که دولت امضای توافق‌نامه را بیش از شش ماه به تعویق انداخت تا مطمئن شود که وزیر خارجه چین وانگ‌یی در ایران به خوبی مورد استقبال قرار می‌گیرد.

از زمان انعقاد توافق جامع راهبردی، روابط بین ایران و چین گرم‌تر شده اما این به این خاطر نیست که این توافق به نتیجه معینی رسیده است؛ بلکه تلاش‌های ایران در زمینه دیپلماسی، ترس سیاست‌گذاران چینی را از اینکه خاورمیانه به بحرانی عمیق فرو رود کم کرده است. از یکسو مذاکرات بر سر احیای برجام این امید را ایجاد نموده که تشدید تنش‌های هسته‌ای ایران به نقطه اشتعال نخواهد رسید و از سوی دیگر گفتگوی ایران با همسایگان عرب خود، از احتمال بروز درگیری‌های منطقه‌ای کاسته است. درگیری‌های منطقه‌ای می‌تواند جریان ورود نفت خام به چین را متوقف کرده و به اقتصاد این کشور آسیب زند اما با روندی که ایران در زمینه دیپلماسی در پیش گرفته، احتمال بروز درگیری کم شده و این امر به حفظ امنیت انرژی چین کمک می‌کند. وانگ پس از دیدار با عبداللهیان –که پس از دیدار و تبادل نظر با وزیران خارجه سعودی، بحرین، کویت، عمان و ترکیه انجام شد- تأکید کرد که «دیپلماسی منطقه‌ای می‌تواند صلح در منطقه را تضمین کند. ما معتقدیم که مردم خاورمیانه صاحبان اصلی این منطقه هستند؛ خلأ قدرتی وجود ندارد و نیاز به ورود قدرتی از بیرون برای کنترل و نظم دادن به امور منطقه نیست».

چین هم به نوبه خود خرید نفت از ایران را افزایش داده و تحریم‌های ثانویه آمریکا را نادیده می‌گیرد. جهش در بخش نفت، دلیل بهبود اقتصاد ایران پس از سه سال رکود بوده است. دولت بایدن، هم به شکل علنی و هم پشت پرده، به چین در مورد خرید نفت ایران هشدار داده اما بدنبال اعمال تحریم شرکت‌های چینی نبوده است. برخی از تحلیلگران معتقدند خرید نفت توسط چین، باعث شده که ایران تمایل چندانی برای به نتیجه رساندن برجام نداشته باشد. واقعیتی که در این تحلیل نادیده گرفته شده، این است که آمریکا و چین در مورد برجام منافع مشترکی دارند و یکی از دلایلی که دولت بایدن شرکت‌های چینی را تحریم نمی‌کند، همین است که حمایت اقتصادی چین از ایران، در تشویق ایران برای حضور بر سر میز مذاکره نقش اساسی داشته است.

به نظر می‌رسد که چین حمایت اقتصادی خود را از ایران مشروط به این کرده که تهران تضمین دهد که بدنبال احیای برجام است. اگر افزایش خرید نفت چین –که از سال 2020 آغاز شد- نبود، ایران مدتها پیش به این نتیجه می‌رسید که هیچ مزیت اقتصادی‌ای از ادامه حضور خود در برجام ندارد. لازم به یادآوری است که سال 2018 رهبران اروپایی قول داده بودند برای ایران راههایی برای حفظ منافع اقتصادی توافق در مواجهه با تحریم‌های ثانویه آمریکا بیابند، اما تلاش آنها به شکست انجامید.

در این میان چین تنها کشور طرف برجام بود که توانست پیش پای اقتصاد ایران در مواجهه با تحریم‌های ثانویه آمریکا، یک راه نجات بگذارد و همین امر به مقامات چینی اهرم بی‌نظیری داده است. احتمالا مقامات این کشور در سفر اخیر عبداللهیان به پکن او را تشویق کرده‌اند برجام را به فرجام برساند و هشدار داده‌اند که عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای می‌تواند چه پیامدهای مهمی برای روابط ایران و چین داشته باشد. در بیانیه رسمی‌ای که در پایان سفر عبداللهیان منتشر شد، چین آمریکا را بدلیل قرار گرفتن در این وضعیت دشوار مقصر دانست اما از تمام طرف‌ها خواست که بر مشکلات غلبه کنند و بر راه‌حل سیاسی و دیپلماتیک اصرار ورزند.

نکته مهم این است که در حال حاضر حمایت اقتصادی چین از ایران محدود است؛ خرید کالاهای صنعتی چینی توسط ایران افزایش نیافته، سرمایه‌گذاران چینی در ایران نیستند و سطح تجارت و سرمایه‌گذاری چین در ایران بسیار عقب‌تر از کشورهای همسایه است. جبران این عقب‌ماندگی منوط به این است که تحریم‌های ثانویه آمریکا رفع شود.

اگر مذاکرات هسته‌ای شکست بخورد، چین در برابر تلاش غرب برای اعمال مجدد تحریم‌های چند جانبه علیه ایران مقاومت کرده و از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل جلوگیری می‌کند و احتمالا از توافق موقت حمایت می‌نماید. پکن همچنین برای نشان دادن حاکمیت اقتصادی و تقویت امنیت انرژی خود، به خرید مقداری از نفت ایران ادامه می‌دهد اما بعید است این خریدها به همان مقداری که امروزه می‌بینیم باشد. کاهش خرید نفت، یکی از راههای چین برای تحمیل هزینه به ایران پس از انحلال برجام و افزایش تنش‌های منطقه‌ای است. همچنین کشورهایی همچون امارات که به صادرات نفت ایران کمک می‌کنند، در صورت انحلال برجام، تعاملات اقتصادی خود را با ایران متوقف می‌نمایند. خرید نفت ایران به عدم اجرای تحریم‌های ثانویه آمریکا نیز بستگی دارد؛ در صورت اجرای این تحریم‌ها، تاجران و پالایشگاه‌های چینی از بازارهای ایران دوری خواهند کرد.

کوتاه سخن اینکه چین به عنوان یکی از طرف‌های برجام، حمایت اقتصادی خود را از ایران حفظ کرده و از این راه ایران را تشویق می‌کند که در توافق باقی بماند؛ چراکه تعمیق روابط دوجانبه در گرو احیای برجام است. مقامات غربی به درستی نگران طرح‌های ژئوپلیتیک چین هستند اما غرب و چین در رابطه با ایران منافع مشترک دارند. اگر توافق هسته‌ای حفظ شود، دیپلماسی اقتصادی چین شایسته تقدیر و توجه است.

*منبع: شورای روابط خارجی اروپا

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما