عراق اکنون با بیثباتی جدیدی روبرو است. این بار جنگ قدرت بین گروههای شیعه درگرفته و این درگیری مانع از تشکیل دولت پس از انتخابات پارلمانی اکتبر 2021 شده است.
از زمان اعلام نتایج، مقتدی صدر به دنبال تثبیت سلطه خود بر قدرت و کنار زدن رقیبان شیعهاش بود. او تلاش کرد تا با حزب دموکرات کردستان و سنیها متحد شود اما چون ائتلاف سهجانبه او فاقد اکثریت دوسوم مورد نیاز برای انتخاب رئیسجمهور بود، نتوانست دولت تشکیل دهد. وی تلاش کرد تا برخی از گروههای شیعه را به ائتلاف خود ضمیمه کند اما فایده نداشت. این گروهها خواهان ائتلاف همه احزاب شیعه و جلوگیری از انحصار قدرت توسط یک حزب هستند؛ پس همانگونه که در گذشته احزاب کوچکتر با صدر علیه مالکی همدست شدند تا از تشکیل دولت بهتنهایی جلوگیری کنند، اکنون نیز برای ایجاد توازن در برابر صدر همین سیاست را در پیش گرفته و جهت خود را تغییر دادهاند.
صدر برای شکست بنبست ایجاد شده، از نمایندگان حزب خود در پارلمان خواست استعفا دهند. این حرکت به او اجازه میدهد تا تقصیر و مسئولیت تأخیر در تشکیل دولت را از گردن خود بردارد و ناامیدی خود را از تمام احزاب سیاسی –از جمله کردها و سنیها که از نظر وی به اندازه کافی به تشکیل دولت اکثریت متعهد نبودند- ابراز کند. هم اکنون مجلس در تعطیلات است و نمایندگان جدید هنوز سوگند یاد نکردهاند؛ در این فاصلهی زمانی صدر این امکان را دارد تا از رقیبان خود امتیاز بیشتری بگیرد و برای مثال از آنها وزارتخانههای مهم یا پست نخستوزیری را بخواهد. احزاب رقیب ناچار هستند برای اینکه وی را در سیستم سیاسی کشور نگه دارند، به خواستههای او تن دهند زیرا بیرون ماندن صدر از سیستم سیاسی، تهدیدی برای دولت است و صدر میتواند با بسیج مردم معترض، از نظام سیاسی مشروعیت زدایی کرده و خشونت را گسترش دهد.
صدر تلاش میکند با استعفای نمایندگانش، نارضایتی خود را از نخبگان سیاسی نشان داده و از خود در برابر اعتراضاتی که ممکن است در تابستان رخ دهد، محافظت کند. اکنون موقعیت وی به نحوی است که میتواند خود را همراه معترضان نشان داده و از آنان به عنوان اهرم فشار بر رقیبان سیاسی خود استفاده کند. حتی قبل از انتخابات اکتبر، صدر تهدید کرده بود که از هیچ دولتی که بدون حضور وی تشکیل شود، حمایت نخواهد کرد. صدر که سالها در این نظام سیاسی حضور داشته و از ان سود برده است، حالا در صورتی حاضر به بیرون ماندن از آن است که به این نتیجه برسد از طریق بسیج تودهها، بهتر میتواند سلطه سیاسی خود را حفظ کند.
برخی در غرب رقابت بین گروههای شیعه را جنگ بین اردوگاههای طرفدار غرب و ایران تلقی میکنند اما واقعیت این است که احزاب شیعه در عین رقابت با هم، در گرایشات ایدئولوژیک خود با یکدیگر همپوشانی دارند. هم صدر و هم مالکی روابط دیرینه -و گاه تیرهوتاری- با تهران دارند و حتی برخی از احزاب شیعه، صدر را همپای گروههایی همچون ائتلاف فتح قرار میدهند. بنابراین اختلاف بین احزاب شیعه صرفا بر سر حفظ موازنه سیاسی و حفظ سهم خود در قدرت است.
اما این اختلافات و بلاتکلیفی سیاسی، مانع از انجام اصلاحات اساسی است. در گذشته حامیان احزاب شیعه بیتوجهی رهبران خود به خواستههای مردم را به دلیل نگرانیهای مهمتری همچون مبارزه با تروریسم و جداییطلبان کرد میدانستند؛ اما امروزه چنین تهدیدهایی وجود ندارد و مردم بیشتر بر بهبود حاکمیت و خدماترسانی متمرکز هستند. فشار بر مردم موجب شکلگیری اعتراضات گسترده میشود که از جمله آن اعتراضات اکتبر 2019 است؛ اعتراضاتی که در آن صدها نفر کشته شدند، دولت ساقط گردید و انتخابات زودهنگام برگزار شد. حالا در واکنش به بنبست سیاسی پیش آمده، مردم میتوانند دوباره به اعتراض روی آورند.
کوتاه سخن اینکه در عراق تغییری مهم رخ داده و گرچه نظام سیاسی دیگر با بحرانهای وجودی مواجه نیست، اما درگیری سیاسی میان شیعیان شکل جدیدی از بحران را ایجاد کرده است. در این میان صدر ممکن است دعوا را از پارلمان به خیابانها بکشاند.
دمای بالای هوا در تابستان و ناتوانی دولت در تأمین برق و آب مورد نیاز مردم، میتواند جرقه اعتراضات را بزند. نظام سیاسی عراق از سال 2003 در برابر چالشهای متعددی مقاومت کرده اما نارضایتی عمومی که اکنون وجود دارد، اگر به اعتراضات انقلابی (و نه اصلاح طلبانه) منجر شود، میتواند به بحران وجودی جدیدی تبدیل گردد.
*منبع: شورای روابط خارجی اروپا
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما