twitter share facebook share ۱۴۰۱ مهر ۱۱ 413
امنیت جانی یا زندگی بهتر

تراژدی واژگونی قایق پناهجویان در مسیر لبنان به ایتالیا در چارشنبه گذشته، همچنان در لبنان و جهان عرب طنین‌انداز است. صد مرد، زن و کودک لبنانی، سوری و فلسطینی در این حادثه که یکی از مرگبارترین حوادث غرق شدن قایق در شرق مدیترانه است، جان خود را از دست دادند

این حادثه نه تنها نشان‌دهنده ناامیدی گسترده در کشوری است که زمانی پایتختش پاریس خاورمیانه نامیده می‌شد، بلکه گویای فقدان راه‌های قانونی برای مهاجرت و خطرات مرگباری است که در این مسیر وجود دارد

با وجود این حوادث، محمد که در بیروت فروشندگی می‌کند، می‌خواهد همین مسیر را برود. این جوان 29 ساله می‌گوید: «این حادثه فاجعه‌ای بود که همه ما را تحت تأثیر قرار داد اما ما تنها فرصتی که برای رسیدن به یک زندگی آبرومندانه داریم، این است که لبنان را ترک کنیم و امیدوار باشیم که قایق غرق نشود»

مردم لبنان با انتخابی سخت روبرو هستند: ماندن در کشوری بی‌برق، با تورم شدید، درآمد کم و بدون چشم‌اندازی برای آینده در ازای امنیت؛ یا به خطر انداختن جان خود برای رسیدن به کرامت و زندگی بهتر

فروپاشی اقتصادی لبنان اواخر سال 2019 به دلیل سوء مدیریت و ورشکستگی دولت آغاز شد. از ان زمان پول لبنان بیش از 90% ارزش خود را در برابر دلار از دست داده و بانک‌ها به مردم اجازه برداشت از حساب خود را نمی‌دهند. گرسنگی در حال افزایش است و نیمی از کودکان لبنانی به کمک‌های بشردوستانه متکی هستند

به گفته حلیم شبایا تحلیلگر امور لبنان «اگر هنوز شغل دارید، حقوق شما ارزشی ندارد؛ نمی‌توانید خرج فرزندانتان را بدهید یا هزینه حمل‌ونقل را بپردازید. اثرات بحران را می‌توان با زمان جنگ مقایسه کرد. درد اقتصادی به شدت در میان اقشار آسیب‌‌پذیر جامعه حس می‌شود؛ از این رو است که مردم تمام تلاش خود را می‌کنند تا از طرق ناامن و از راه دریا فرار کنند»

بر اساس گزارش سازمان ملل، تلاش برای فرار از لبنان از طریق دریا در سال 2022 نسبت به سال 2021، 72% افزایش داشته است. در بین کسانی که می‌کوشند از لبنان خارج شوند 500000 پناهنده فلسطینی وجود دارد که نسل‌ها در لبنان زندگی کرده‌اند اما حقوق برابری با لبنانی‌ها ندارند. آنها به دلیل محدودیت‌هایی که دولت گذاشته است، عمدتا در بخش غیررسمی کار می‌کنند و حتی قبل از فروپاشی اقتصادی زیر خط فقر بودند. بر اساس گزارش سازمان ملل، امروز 90% فلسطینیانِ لبنان در فقر هستند و 65% آنها بیکارند؛ از میان افراد شاغل تنها 10% آنها قرارداد کار کتبی دارند

در اردوگاه نهرالبارد در شمال غربی لبنان که یکی از 12 اردوگاه آوارگان فلسطینی است و بسیاری از قربانیان واژگونی قایق از این اردوگاه بودند، بسیاری از ساکنان کمپ می‌گویند در حال حاضر تنها قادر به تهیه یک وعده غذا هستند. انها برای کسب درامد آهن قراضه جمع کرده یا کار نظافت خانه را انجام می‌دهند

کسانی که درامد پایدارتری دارند، در رستوران‌ها و بخش صنایع و خدمات کار می‌کنند اما این بخشها در پی بحران اقتصادی آسیب دیده و این امر باعث شده است تا بسیاری خودروها و وسایل خود را بفروشند تا بتوانند 4000 تا 6000 دلاری که قاچاقچیان برای عبور پناهجویان با قایق می‌گیرند را تهیه کنند

از سوی دیگر جنگ اکراین بر سازمان ملل و سایر سازمان‌های امدادرسان برای حمایت از افراد آسیب‌پذیر در لبنان تأثیر گذاشته است؛ به طوری که صد دلار کمک نقدی که دسامبر 2021 به پناهندگان فلسطینی داده می‌شد، حالا به 50 دلار کاهش یافته است

به گفته کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، اوضاع 1.5 میلیون پناهنده سوری نیز بهتر از فلسطینیان نیست و 90% آنها در فقر شدید زندگی می‌کنند اما کمیساریای عالی نیز بدلیل کسری بودجه 15 میلیون دلاری، از ماه اکتبر مجبور خواهد بود کمک به 160000 خانوار را کاهش دهد

به گفته یک مادر پناهنده سوری «ما در چادر زندگی می‌کنیم؛ امکان نصب دوش یا بخاری نداریم، اینترنت نداریم، کوچک‌ترین و ارزان‌ترین آپارتمان 80 دلار در ماه است و جامعه بین‌الملل همچنان به پوند لبنان به ما کمک می‌کند. به خدا سوگند کسانی که در دریا مردند خود را از این زندگی نجات دادند»

سالی حافظ جوان 28 ساله‌ای است که برای درمان خواهرش تحت فشار مالی قرار داشت و از آنجا که کارمندان بانک مانع از دسترسی او به پس‌اندازش شدند، نقشه سرقت از بانک را برای برداشت پول از حساب خود طراحی کرد. وی با تفنگ آب‌پاش به بانک هجوم برد و با 13000 دلار از 20000 دلاری که در حسابش داشت بیرون رفت. حالا در شرایطی که خواهرش روند درمان را آغاز کرده، او در حال فرار از دست مقامات امنیتی است

این سرقت الهام‌بخش دیگران شد و بعد از آن شش فقره سرقت شبیه به آن در لبنان رخ داد. به گفته آقای شبایا «افراد عادی که هرگز گمان نمی‌کردند کار غیرقانونی انجام دهند، اکنون می‌بینند که باید به زور پول خود را از بانک پس بگیرند. اگر هیچ اصلاحی از سوی دولت صورت نگیرد، تعجب‌آور نخواهد بود که ببینیم روز به روز مردم بیشتری دست به این اقدامات غیرقانونی زنند»

*کریستین ساینس مانیتور

 

روسیه: وحشت، رشوه و ماشین‌های رها شده

بر اساس گزارش‌ها بازنشستگان روس، مردان دارای معلولیت و افرادی که آموزش نظامی و تجربه رزمی ندارند، برای خدمت اجباری و حضور در جنگ اکراین اخطاریه دریافت کرده‌اند

ارتش روسیه تاکنون ده‌ها هزار تلفات در جنگ اکراین متحمل شده است. یک هفته از زمانی که پوتین دستور بسیج نیروها را اعلام کرده می‌گذرد و اکنون هزاران مرد روسی برای جنگ به نیروهای مسلح اعزام شده‌اند.

به گفته همسر ایگور: «اخطار یکشنبه ظهر رسید و شوهرم باید تا ساعت 2 بعد از ظهر همان روز به اداره استخدام مراجعه می‌کرد. او را ثبت نام کردند و ساعت 5:30 سوار بر اتوبوس کردند تا به واحد آموزش ببرند»

قانونا سن ایگور –که 39 سال دارد- باید او را از خدمت سربازی معاف می‌کرد زیرا مردان بالای 35 سال مشمول حکم بسیج نیستند. با این حال ایگور به همراه 120 مرد دیگر که همگی برای خدمت سربازی مسن بودند، اعزام شد

همسر ایگور گزارش می‌دهد افرادی که به خدمت سربازی اعزام شدند، حتی معاینه پزشکی نداشتند که مشخص شود آیا برای خدمت مناسب هستند یا خیر. نقش نظامی ایگور نیز پس از اعزام تغییر کرد. به گفته همسرش: «در کارت نظامی او آمده است که نقش او سواره نظام مرزی است اما اکنون نقش توپچی به او محول شده است».

از زمان اعلام بسیج نیروها، حداقل 200000 روس فرار کرده و از مرزها عبور کرده‌اند که یک چهارم آنها از مرز گرجستان بوده است.

راننده اتوبوس، برنامه‌نویس، عکاس و بانکدار ساعت‌‌ها رانندگی کرده‌اند، برای عبور از ایست‌های بازرسی پلیس رشوه داده‌اند و در برخی موارد دستمزد یک ماه خود را خرج کرده‌اند و در مرز روزها در ترافیکی که کیلومترها به درازا کشیده شده، منتظر مانده‌اند

حتی بسیاری از ترس اینکه روسیه آخرین مسیر خروج آنها را از کشور ببندد، گذرنامه‌هایشان را دست گرفتند و اتومبیل‌های خود را رها کردند تا با پای پیاده از مرز رد شوند. کرملین تیم‌هایی را به گذرگاه‌های مرزی فرستاده است تا مردان واجد شرایط سربازی را از خروج از کشور باز دارند. شایعاتی نیز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده مبنی بر اینکه دولت می‌‌خواهد مرزها را ببندد

عکاس Ksenia Ivanova دو روز را در نزدیکی نقطه مرزی گذرانده و داستان‌های فراریان روس را جمع‌آوری کرده است. بسیاری از آنها از نام مستعار استفاده کرده و از عواقب بازگشت به روسیه می‌ترسند. آنها از اختلافی که بر سر جنگ اکراین در خانواده‌ها ایجاد شده است، بی‌نتیجه بودن تظاهرات ضد جنگ در روسیه و ترس از مردن در جنگی که مخالف آن هستند، صحبت کردند

به گفته ولادیمیر 31 ساله و زمین‌شناس اهل سنت‌پترزبورگ، در هر خانواده روس کسی هست که از جنگ حمایت می‌کند و کسی هست که مخالف آن است. حتی برخی از خانواده‌ها به دلیل همین اختلاف از هم متلاش شده‌اند. مادربزرگش عاشق پوتین است و مادرش از پوتین نفرت دارد. ولادیمیر فکر می‌کند پوتین دیوانه‌ای است که در مورد استفاده از سلاح هسته‌ای بلوف نمی‌زند و همین یکی از دلایلی است که ولادیمیر بر آن شد 13 ساعت در صف منتظر بماند تا از مرز عبور کند

وی افزود که ابتدا در تظاهرات ضد جنگ شرکت می‌کرد اما به سرعت متوجه خطرات و بی‌فایده بودن این کار شد «پلیس ده برابر بیشتر از معترضان بود و این تظاهرات را بی‌معنی می‌کرد. آنها من را تهدید می‌کردند که به دفتر سربازی زنگ می‌زنند تا بیایند و من را به جبهه ببرند»

ارتیوم 28 ساله و برنامه‌نویس است. وی بیش از 1600 دلار رشوه داد تا توانست از مرز خارج شود. او خاطرات تلخی از خدمت خود در ارتش دارد «وقتی توی سنگر نشسته‌ای و اسلحه را در اغوش گرفته‌ای متوجه خیلی چیزها می‌شوی. بعد از مدتی که در ارتش خدمت کردم، دیدم که جنگ چیز بد و وحشتناکی است؛ درحالی‌که من صلح‌طلب هستم»

پس از فراخوان پوتین، برای ارتیوم اخطاریه‌ای آمد و همین باعث شد که وی به همراه همسرش و یک زوج دیگر به سمت جنوب حرکت کنند. دو ساعت با مرز فاصله داشتند که به اولین ایستگاه پلیس رسیدند «آنجا یک افسر شروع به تهدید من کرد که به دفتر سربازی زنگ می‌زند؛ لذا با او وارد مذاکره شدم و به توافق رسیدیم» وی برای اینکه به مرز برسد، مجموعا 1600 دلار معادل 100000 روبل رشوه داد. این مبلغ بسیار بالاتر از میانگین حقوق ماهانه یک روس است که حدود 62000 روبل می‌باشد

او گفت وقتی بالاخره به مرز رسیدند، صف ماشین‌ها بیش از پنج مایل بود؛ بنابراین ارتیوم همسرش را در ماشین گذاشت و پای پیاده به سمت مرز حرکت کرد. آنجا نیز هرج‌ومرج و دعوا بود اما موفق شد از مرز رد شود و حال با گذشته سه روز همچنان منتظر است تا همسرش با ماشین برسد

*دویچهوله

 

از دست رفتن زبان قرآن

در یک مهمانی که برای جوانان اماراتی بود، تقریبا همه به زبان انگلیسی صحبت می‌کردند. امروزه این زبان در حال تبدیل شدن به زبان غالب در خلیج فارس است

عربی یکی از مهمترین زبان‌های دنیا است چراکه بیش از 400 میلیون نفر به آن صحبت می‌کنند اما لهجه‌ها بسیار گوناگون است. با گسترش زبان انگلیسی آموزش زبان عربی دیگر به خوبی در مدارس صورت نمی‌گیرد؛ بسیاری از کودکان دبستانی با ترکیبی از انگلیسی و عربی صحبت می‌کنند. یک دیپلمات سابق بریتانیایی که در زبان عربی متخصص است از این امر اظهار تأسف می‌کند: «در قرن آینده ممکن است زبان عربی به زبانی مرده تبدیل شود. زوال این زبان نشان دهنده تاریخ تحولات اخیر کشورهای عرب است؛ جنگ‌های داخلی، میلیون‌ها نفر را مجبور به ترک تحصیل کرده است. بغداد و دمشق که زمانی قلب ناسیونالیسم و فرهنگ عرب بودند، با جنگ‌های داخلی و خشونت و درگیری ویران شده‌اند»

ابتسام الکتبی محقق اماراتی می‌گوید: «زبان نشان‌دهنده قدرت شما است. چینی‌ها، ژاپنی‌ها، کره‌ای‌ها همگی زبان خود را حفظ کرده‌اند اما ما نکردیم». یک محقق بحرینی نیز نسبت به این امر اظهار تأسف می‌کند: «مردم کشورهای ما دیگر اغلب به خوبی عربی صحبت نمی‌کنند»

انگلیسی بزرگ‌ترین تهدید برای کشورهای عربی است. سال 2017 نظرسنجی‌ای که در دبی انجام شد، نشان می‌داد که اعراب خلیج فارس بیش از عربی به زبان انگلیسی سخن می‌گویند. عربستان جدیدترین کشور خلیج فارس است که آموزش انگلیسی را از مقاطع پایین به دانش‌آموزان آغاز کرده است. بیشتر شهروندان خلیج فارس فرزندان خود را به مدارس خصوصی می‌فرستند و در این مدارس هم زبان انگلیسی زبان اصلی تحصیلی است. خانم کتبی می‌گوید: «هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی گسترش زبان انگلیسی را بگیرد». مطالعه‌ای که توسط بانک جهانی صورت گرفته است نشان می‌دهد که حتی در سال چهارم مدرسه، بسیاری از کودکان عرب در نوشتن یک جمله عربی مشکل دارند

تفاوت لهجه‌ها و واژگان در زبان عربی به تضعیف این زبان کمک کرده است. ناشران برای افزایش تیراژ، کتاب‌ها را به گویش کشور خود چاپ می‌کنند. سال 2019 نادیا کامل برای رمانی که به گویش مصری نوشته بود، برنده جایزه ادبی برتر مصر شد. حتی از آنجا که کانال‌های خبری به زبان عربی استاندارد اخبار خود را منتشر می‌کنند، بسیاری ترجیح می‌دهند اخبار را از شبکه‌های اجتماعی بگیرند که اغلب با گویش‌های محلی منتشر می‌شود. شرکت دیزنی نیز فیلم‌های خود را به لهجه مصری دوبله می‌کند

البته زبان عربی همچنان زبان قرآن خواهد بود. حسام ابوظهر بنیانگذار پلتفرم The Living Arabic Project که برای احیای این زبان تلاش می‌کند، می‌گوید: «ما فکر می‌کنیم زبان عربی به دلیل حضور آن در رسانه‌ها، سخنرانی‌ها و موعظه‌ها همچنان زنده خواهد ماند. چنانکه می‌بینیم علیرغم اینکه در هیچ کشوری به زبان لاتین صحبت نمی‌شود، ولی به یمن وجود کلیساها این زبان زنده مانده است»

*منبع: اکونومیست

نظر شما