twitter share facebook share ۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۹ 528

اردوغان که به مدت دو دهه رهبری ترکیه را بر عهده دارد، بار دیگر در انتخابات یکشنبه با 49.5% آرا پیشتاز شد و حزب او عدالت و توسعه نیز اکثریت پارلمان را بدست آورد. گرچه مخالفان که شامل طیف وسیعی از گروهها –از ناسیونالیست های ترک گرفته تا کردها- می شوند بیش از هر زمان دیگری به شکست اردوغان نزدیک شده اند، ولی همچنان شانس او برای حفظ کرسی ریاست جمهوری بیشتر از قلیچدار اوغلو است. مشکلات بزرگ اقتصادی و واکنش ضعیف دولت به زلزله فاجعه بار اوایل سال جاری نتوانست موجب شکست اردوغان شود و حالا انتظار می رود که با ریخته شدن آرای سینان اوگان سیاستمدار راست افراطی به صندوق اردوغان، بار دیگر وی پیروز انتخابات شود

کایا گنچ نویسنده کتاب «شیر و بلبل» درباره ترکیه بعد از کودتا، در مورد دلایل پیروزی اردوغان در انتخابات اخیر می گوید:

نخستین دلیل کنترلی است که رژیم اردوغان بر زندگی عمومی مردم ترکیه دارد. ما در مورد دولت یا حزب او صحبت نمی کنیم، در مورد رژیم او صحبت می کنیم که بر قوه قضائیه، ارتش و مهمتر از همه بر رسانه ها کنترل دارد. در این مدت وقتی اخبار را روشن می کردیم شبانه روز شاهد تبلیغ طرفداران اردوغان بودیم اما یک دلیل تاریخی و پیچیده تر نیز برای پیروزی او وجود دارد

اردوغان به رأی دهندگان خود نشان داد که وی گرچه سالخورده شده، ولی همچنان ناجی آنهاست. تمام عکس هایی که ما در کارزار انتخاباتی او دیدیم، مردی سالخورده بود که با چشمانی غمگین، گویی می گوید: «من به عنوان سلطان پیر شما، وفاداری شما را می خواهم زیرا تنها منم که می توانم از شما در برابر دشمنان محافظت کنم و سنت عثمانی را که برای ما بسیار مهم و عزیز است حفظ کنم»

به گفته اردوغان و پیروانش، حزب جمهوری خواه خلق با برقراری جمهوری، سبک زندگی اسلامی را متوقف کرد. قلیچدار اوغلو رهبر مخالفان یک علوی است؛ علوی ها مسلمانان ارتدوکسی هستند که عناصر اسلام سنی و شیعی را ترکیب کرده اند و یک اقلیت مذهبی را در ترکیه تشکیل می دهند. قلیچدار اوغلو در بین سیاستمداران نیز چهره ای منحصر به فرد است؛ از این حیث که زبان ملایمی دارد، متمدن است و هرگز صدایش را بلند نمی کند. بعد از اینکه او احزاب و گروههای مختلف را زیر چتر خود جمع کرد، مردم او را متهم کردند که به سمت راست متمایل شده است ولی او پاسخ داد که مفاهیم چپ و راست مربوط به قرن هجده است و دیگر کاربرد ندارد. وی ائتلافی از دموکرات ها تشکیل داد و حمایت خود را از دگرباشان جنسی و کردهای مترقی اعلام نمود

اعضای ناسیونالیست ائتلاف اپوزیسیون، پشت درهای بسته می گفتند که «وی به عنوان رئیس جمهور انتخاب نمی شود و ما به فردی سنی همچون اردوغان نیاز داریم؛ کسی که صدایش را بلند کند و تهاجمی باشد. به عبارت دیگر به جای یک سوسیالیست دموکرات، باید یک ناسیونالیست ترک نامزد باشد. ما به کسی نیاز داریم که روی میز بکوبد؛ چنین مردی را اردوغان زنده می خورد.» اوایل ماه مارس به مدت چهار روز در محافل اپوزیسیون و شبکه های اجتماعی در مورد این موضوع بحث بود و همین امر سبب کاهش اشتیاق جناح های ناسیونالیست در اپوزیسیون نسبت به آقای قلیچدار اوغلو شد

نشانه ها حاکی از این است که چون آنها ملی گرایان سنی بودند، به قلیچدار اوغلو اعتقاد نداشتند. آنها فکر می کردند در بخش های بزرگی از ترکیه مردان و زنان جوانی که در سازمان های ملی گرایانه و مساجد حضور پیدا می کنند، هرگز به یک علوی آرام که از کردها و دگرباشان جنسی حمایت می کند رأی نمی دهند. آنها می گفتند رهبر اپوزیسیون باید دست راستی تر باشد

بسیاری از مردم، اردوغان را یک ملی گرای سنی توصیف می کنند. وی در طول بیست سال حکومتش دست راستی تر هم شده است. ناسیونالیسم در ترکیه اهمیت زیادی دارد و اساس ایدئولوژی بنیانگذار ترکیه بر پایه همین ناسیونالیسم بوده است. حزب جمهوری خواه خلق یک قرن پیش به جای کاربرد ملت عثمانی بر ملت ترک تأکید داشت و از کردها، یهودیان، ارمنی ها، سنی ها و شیعیان می خواست که صرفا خود را با عنوان ترک معرفی کنند و دیگر بخش های هویت ساز را نادیده بگیرند؛ این نگاه تا به امروز باقی مانده است

ولی ناسیونالیسم اردوغان متفاوت است. وی همه مردم ترکیه را ادامه دهنده سنت عثمانی می داند و تاریخ ترکیه را نه همچون حزب جمهوری خواه خلق به یک قرن پیش، که به هزار سال قبل بر می گرداند. وی معتقد است که هیچ تعارضی بین دین و سکولاریسم و مذهب و ملیت وجود ندارد. اردوغان ذکاوت سیاسی عجیبی به خرج داد و ماه مارس با دو حزب راست افراطی ائتلاف نمود؛ هوداپار یک حزب مذهبی که می خواهد آموزش مختلط در مدارس متوقف شود و مردان مطلقه را از پرداخت نفقه به همسرانشان باز دارد و حزب رفاه. واکنش هایی در قبال این ائتلاف وجود داشت ولی اردوغان فکر می کرد این ائتلاف به او کمک می کند و نتیجه نشان داد که حق با اوست

اردوغان در این انتخابات به سمت راست متمایل شد و ناسیونالیسم و مذهب را محور مبارزات انتخاباتی خود قرار داد؛ این درحالی بود که قلیچدار اوغلو به سمت مرکز حرکت کرد و گفت: «ما ائتلافی رنگین کمانی هستیم و همه را شامل می شویم». لذا گرچه ما بدترین دوران اقتصادی و سیاسی از زمان روی کار آمدن اردوغان را تجربه می کنیم ولی این باعث نشد که پیروانش او را رها کنند.

پس از زلزله نیز ما فکر می کردیم که ابهت اردوغان فروریخته ولی برعکس شد و از ده استان زلزله زده هفت استان به اردوغان رأی دادند. پس از زلزله شاهد بودیم که اردوغان به شهرهای زلزله زده رفت و قول داد خانه های مردم را بازسازی کند. او این فاجعه را به تقدیر و سرنوشت نسبت داد و با چند کلمه معذرت خواهی، افزود: «زندگی ادامه دارد. برای آسیبی که به شما وارد شده متأسفم اما ما در یک سال آینده برای شما خانه های جدید می سازیم و پول آن را کم کم می گیریم؛ چیز رایگانی وجود ندارد»

در طرف مقابل قلیچدار اوغلو به همان شهرها رفت و گفت: «این وضعیت غیرقابل قبول است. دولت مسئول بود زیرا هیچ نظارتی روی مقررات ساختمان سازی انجام نداده بود. شما باید برای احقاق حق خود بجنگید و چون مسئولیت با دولت بوده، ما خانه های شما را رایگان می سازیم»

اما مردم حرف های قلیچدار اوغلو را باور نکردند و گفتند کسی که قول اعطای مجانی چیزی را می دهد دروغ می گوید. در این دنیای سرمایه داری هیچ چیز رایگان نیست؛ بنابراین این نامزد قابل اعتماد نیست

در ترکیه ارتباط عمیقی بین دین و سرمایه داری وجود دارد. در دهه هفتاد در کشور ما شاهد تسلط جنبش های چپ و مارکسیستی بودیم. این جنبش ها توسط کودتای سال 1980 سرکوب شد و پس از آن هویت ملی مذهبی اوج گرفت؛ هویتی که می گفت «ما هم به خدا و هم به سرمایه داری باور داریم»

وقتی چپ ها قدرت را از دست دادند و با زندان و شکنجه روبرو شدند، اسلام گرایان جای آنها را گرفتند و ارتباط بسیار نزدیکی با طبقات کارگر، فقرا و حاشیه نشینان جامعه برقرار کردند. شعار آنها این بود که با نام خدا مردم را یاری می کنیم و از طریق مشارکت با مسلمانان دیگر نقاط جهان همچون قطر و عربستان، از آنها پول می گیریم. آک پارتی قلب طبقه کارگر را بدست آورد؛ اردوغان مدعی شد که اعضای جمهوری خواه خلق، بورژوازی و غرب گرا هستند و با طبقه کارگر میانه ای ندارند. تبلیغ این نگاه توسط عدالت و توسعه، منجر به پیروزی آنها شد

در مقابل مخالفان این روایت را تبلیغ می کردند که خود نماینده سکولاریسم و مدرنیته هستند و اردوغان نماینده مردم روستایی، مذهبی و حاشیه نشین؛ اما این روایت نادرست بود و لذا تأثیرگذار واقع نشد. اردوغان مردم را ثروتمندتر کرده بود و انها را از روستا به شهر آورده بود؛ حالا این مردم پول داشتند و می توانستند اراده خود را تحمیل کنند. در کنار تغییرات مثبتی که اردوغان ایجاد کرد، یک بدبینی تاریخی نیز نسبت به سکولارها وجود داشت. مردم مناطق روستایی، مذهبی ها و زنان باحجاب چندین دهه مورد بدرفتاری کمالیست ها و جمهوری خواهان قرار گرفته بودند؛ از دید آنها اینکه اکنون سیاستمداران جدیدی بر سر کار آمده اند و حرف های خوب می زنند چیزی را تغییر نمی دهد و انها همچنان مورد آسیب قرار خواهند گرفت. بنابراین به یک سلطان نیاز دارند تا آنها را گردهم آورد و محافظت کند در غیر اینصورت بار دیگر شیوه زندگی، آزادی های مذهبی و حجاب آنها هدف حمله کمالیست ها و غرب گراها قرار می گیرد. از دید این مردم، در مبارزات انتخاباتی بحث در مورد بازگشت شیوه زندگی آنها به قبل از به قدرت رسیدن اردوغان بود؛ انها به کسانی که از تغییر صحبت کرده و چیزهای متفاوتی را پیشنهاد می دادند، بدبین بودند. بنابراین تاریخ نقشی اساسی در پیروزی اردوغان داشت

*منبع: نیویورکر

 مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما