twitter share facebook share ۱۴۰۲ خرداد ۱۱ 569
عملگرایی ترکیه

انتخاب رجب طیب اردوغان به ریاست جمهوری، چه معنایی برای سیاست خارجی ترکیه دارد؟ در واقع هیچ؛ حتی اگر اپوزیسیون پیروز می شد، سیاست خارجی کشور از نظر ماهیتی هیچ تغییری نمی کرد. برای ترکیه ایجاد توزان بین تعهداتش به عنوان عضو ناتو و روابط با چین و روسیه، اجتناب ناپذیر است.

اردوغان ممکن است یک اسلام گرای خودکامه باشد ولی وقتی نوبت به نقش ترکیه در جهان می رسد، دست از عملگرایی بر نمی دارد. او مدتهاست که با حمله به غرب درصدد جلب توجه رأی دهندگان است اما وی که در اوایل دوران حکومتش گام های مهمی جهت پیوستن به اتحادیه اروپا برداشت، می داند که نزدیکی به اروپا و آمریکا به نفع کشورش است. خروج از ناتو، جدا شدن از اروپا و پیوستن به محور ضد امپریالیست به رهبری روسیه و چین، هیچوقت یکی از گزینه های ترکیه نبوده است.

اردوغان علاقه زیادی به نوعثمانی گری دارد. احمد داوود اوغلو –که می توان او را معمار سیاست خارجی اردوغان دانست- معتقد بود که موقعیت جغرافیایی کشور در تلاقی دو قاره اروپا و آسیا، باید ترکیه را به کشوری محوری در جهان تبدیل کند و آنکارا رهبری جهان اسلام را در دست گیرد. این داوود اوغلو بود که سال 2004 سیاست «عدم مشکل با همسایگان» را به ستونی در سیاست خارجی ترکیه بدل نمود.

با تیره شدن روابط ترکیه و اتحادیه اروپا و بی تمایلی برخی از کشورهای اروپایی برای پذیرفتن ترکیه در باشگاه خود، ایده های داوود اوغلو جایگاه ویژه ای پیدا کرد. اردوغان که از سوی اروپا نادیده گرفته می شد، در صدد تقویت جایگاه خود در جهان اسلام بود. بنابراین بعد از نیم قرن دوری، ترکیه شروع به تعامل مجدد با خاورمیانه کرد، روابط تجاری را با کشورهای منطقه افزایش داد، محدودیت ویزا را لغو کرد و حتی در مذاکرات بین اسرائیل و سوریه، افغانستان و پاکستان و فتح و حماس نقش میانجی را ایفا نمود.

با آغاز بهار عربی در سال 2010 اردوغان شروع به استفاده فزاینده از اسلام گرایی به عنوان ابزار سیاست خارجی کرد. در جنگ داخلی سوریه اردوغان از ارتش آزاد سوریه که متشکل از گروههای اسلام گرا بود حمایت نمود. او حتی مدت کوتاهی با داعش که بدنبال بازنگری در نقشه سیاسی خاورمیانه بود تعامل داشت.

اما اردوغان خیلی زود مجبور به ارزیابی مجدد سیاست خارجی اسلام گرایانه خود شد. سال 2013 عبدالفتاح سیسی فرمانده ارتش مصر کودتایی را علیه رئیس جمهور منتخب کشور انجام داد. بشار اسد نیز بسیار مقاوم تر از آنچه انتظار می رفت ظاهر شد و روشن شد که نیروهای سکولار برای شکست اسلام گرایی و خنثی کردن جاه طلبی های قدرت های غیرعربی همچون ترکیه با چنگ و دندان مبارزه می کنند.

داوود اوغلو سال 2016 در بحبوحه شایعاتی مبنی بر بدتر شدن روابطش با اردوغان، از سمت نخست وزیری استعفا داد. پس از آن سیاست خارجی ترکیه شروع به تغییر کرد. سال 2019 اردوغان به شمال سوریه حمله نمود و یک منطقه حائل ایجاد کرد؛ هدف از این اقدام در ظاهر برای دور نگه داشتن داعش از مرز ترکیه و در واقع برای خنثی کردن تلاش کردها برای خودمختاری بود. با توجه به اینکه کردها مؤثرترین متحد آمریکا در جنگ با داعش بودند، این اقدام اردوغان بین ترکیه و ایالات متحده بیش از پیش فاصله انداخت.

به این ترتیب اردوغان سیاست خارجی عملگرایانه و کمتر ایدئولوژیکی را اتخاذ نمود که تاکنون پابرجاست. برای پایان دادن به انزوای منطقه ای ترکیه، او با دشمنان عرب اخوان المسلمین از جمله عربستان و امارات اشتی کرد و اکنون نیز در تلاش است با میانجیگری روسیه به اسد نزدیک شود. البته تا زمانی که ترکیه شمال سوریه را در اشغال دارد این روند نمی تواند تکمیل شود.

همزمان اردوغان شروع به کم اهمیت جلوه دادن حمایت از حماس و آرمان فلسطین نمود تا اینگونه روابط خود را با اسرائیل گرم کند. اسرائیل به تازگی به یکی از قدرت های انرژی در شرق مدیترانه بدل شده و ترکیه امیدوار است مسیر ترانزیت صادرات گاز اسرائیل به اروپا باشد.

سیاست خارجی ترکیه در قبال اوکراین نیز بسیار خوب بوده است. او به تعهدات کشورش در ناتو عمل کرده و همچون دیگر کشورهای غربی، علاوه بر حمایت لفظی از اوکراین حمایت نظامی نیز نموده است. درعین حال به شخصیت های حقیقی و حقوقی روسی اجازه داده تا از ترکیه برای دور زدن تحریم های غرب استفاده کنند. روابط خوب و کمک به هر دو کشور، به اردوغان امکان داد تا در جنگ اوکراین نقش میانجیگر را بر عهده گیرد. با وساطت او قراردادی برای ایجاد کریدور غلات بین مسکو و کیف بسته شد که امکان صادرات محصول اوکراین را فراهم می کرد و در نتیجه به تقویت امنیت غذایی برای کشورهای جهان سوم کمک نمود.

غرب باید به شعبده بازی های دیپلماتیک اردوغان عادت کند. ترکیه تنها متحد آمریکا نیست که هرجا منافعش ایجاب کند به ان سو متمایل می شود؛ این همان سیاستی است که اکنون عربستان و هند نیز در پیش گرفته اند. آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا ترکیه را «متحدی چالش برانگیز» خوانده بود؛ این توصیف برازنده اردوغان است و بعید است دوران سوم ریاست جمهوری او تغییر کند.

منبع: پروجکت سندیکیت

توانبخشی نوجوانان داعش

حداقل به مدت چهار سال است که هزاران کودک در اردوگاهی در شمال شرق سوریه -که خانواده های داعش را در خود جای داده است- در معرض ایدئولوژی رادیکال این گروه قرار دارند و هیچ شانسی برای تحصیل پیش روی خود نمی بینند

مقامات کرد که بر شرق و شمال سوریه حکومت می کنند، از ترس اینکه نسل جدیدی از شبه نظامیان تندرو از کمپ الهول بیرون بیایند، در حال انجام یک برنامه توانبخشی آزمایشی هستند؛ به این امید که افکار افراطی از ذهن این کودکان پاک شود

اما انجام چنین برنامه ای به این معنی است که کودکان باید برای مدت نامعلومی از مادران و خانواده های خود جدا گردند و این چیزی است که نگرانی گروههای حقوق بشر را برانگیخته است. مسئله اینجاست که حتی اگر برنامه توانبخشی باموفقیت انجام شود، آینده این کودکان در هاله ای از ابهام قرار دارد چراکه کشورهای زادگاهشان تمایلی به بازگرداندن آنها ندارند

خالد رمو رئیس دفتر دولت تحت رهبری کردها می گوید: «اگر این کودکان در اردوگاه بمانند، منجر به ظهور نسل جدیدی از افراط گرایان می شود که می توانند حتی از نسل قبل متعصب تر باشند»

اخیرا یک تیم از آسوشیتدپرس به بازدید از مرکز توانبخشی اورکش که اواخر سال گذشته افتتاح شد، رفت. این مرکز میزبان دهها پسر جوان از اردوگاه الهول است؛ آنها بین 11 تا 18 سال سن دارند و 15 ملیت مختلف از جمله فرانسوی و آلمانی را شامل می شوند

در اورکش به پسران طراحی و موسیقی آموزش داده می شود و موضوع اصلی همه درس ها مدارا است. آنها همچنین مهارت هایی برای اشتغال به عنوان خیاط و آرایشگر و غیره یاد می گیرند. پسران هر روز زود از خواب بیدار می شوند؛ ساعت هفت صبحانه می خورند و تا ساعت سه کلاس دارند؛ بعد از آن می توانند فوتبال و بسکتبال بازی کنند. در خوابگاه از آنها انتظار می رود که نظم را حفظ کنند و تخت های خود را مرتب نگه دارند. آنها می توانند با والدین و خواهر و برادرشان تماس بگیرند

جدید بودن این برنامه، ارزیابی میزبان اثربخشی آن را دشوار می کند

علیرغم اینکه سال ها از شکست داعش گذشته است ولی مقامات کرد همچنان با میراث این گروه دست و پنجه نرم می کنند

الهول یکی از میراث باقی مانده از داعش است. این اردوگاه حدود 51000 نفر سکنه دارد و اکثریت آنها را زنان و کودکان از جمله همسران، بیوه ها و سایر اعضای داعش تشکیل می دهند که اغلب ملیت سوری و عراقی دارند. البته حدود 8000 زن و کودک از 60 ملیت دیگر نیز در اردوگاه زندگی می کنند که به عنوان سرسخت ترین حامیان داعش در میان سکنه اردوگاه، شناخته می شوند

جمعیت اردوگاه پیشتر 73000 نفر بود؛ این کاهش بدلیل این است که برخی از خانواده های سوری و عراقی اجازه بازگشت به خانه را پیدا کردند اما کشورهای دیگر اغلب از بازگرداندن اتباع خود خودداری می کنند

گرچه نیروهای امنیتی تحت رهبری کردها اردوگاه را اداره می کنند ولی رادیکالیسم و ایدئولوژی داعش همچنان رواج دارد

کودکان اردوگاه کاری برای انجام دادن ندارند و از فرصت های اموزشی نیز برخوردار نیستند .کمتر از نیمی از 25000 کودک در این اردوگاه، در کلاس های سوادآموزی در مراکز آموزشی کمپ شرکت می کنند

در جریان بازدید اخیر تیم آسوشیتدپرس از الهول، برخی از پسران جوان به سمت خبرنگاران سنگ پرتاب کردند و یکی از آنها با حرکت انگشت روی گلویش، آنها را تهدید به بریدن سر کرد

به گفته جهان حنان: «این بچه ها وقتی به سن 12 سالگی برسند ممکن است خطرناک شوند و دیگران را بکشند یا کتک بزنند؛ بنابراین ما تنها یک انتخاب داریم؛ گذاشتن آنها در مراکز توانبخشی و دور نگه داشتن شان از ایدئولوژی افراطی که مادرانشان به آنها آموزش می دهند»

موسی احمد یک مقام کرد که بر اردوگاه نظارت دارد، می گوید: «وقتی پسران 13 ساله می شوند، وفاداری شان به داعش انها را وادار می کند که با دختر بچه ها ازدواج کنند. این هم دلیل دیگری برای خارج کردن آنها از کمپ بود»

تعداد کودکانی که دوره توانبخشی را طی می کنند کم است و حدود 300 پسر را شامل می شود. 97 تن از انها در مرکز اورکش هستند که در نزدیکی قامشلی است و دو ساعت با الهول فاصله دارد و بقیه در مرکز الحوری نگهداری می شوند که سال 2017 کار خود را اغاز کرد

یکی دیگر از مشکلاتی که با مشاهده مرکز الحوری متوجه آن می شویم، این است که برخی از پسران سالهاست در این مرکز نگهداری می شوند زیرا بعد از توانبخشی، جایی برای رفتن ندارند و تنها راه پیش روی مدیران این است که آنها را به الهول بازگردانند. تنها چهار کودک از مرکز الحوری به کشورهای خود بازگردانده شده اند

لنا تایلر معاون بخش بحران دیده بان حقوق بشر با این طرح مخالف است: «نگهداری کودکان در مرکز توانبخشی، بازداشت ناحدود و بدون اتهام کودکانی است که خود قربانی داعش هستند. اگر مادر یا یکی دیگر از خویشاوندان به کودک آسیب می زند، ممکن است جدایی آنها از خانواده مناسب باشد؛ وگرنه این جدایی می تواند باعث آسیب بیشتر شود. برای بسیاری از این کودکان که از وحشت داعش جان سالم به در برده اند، مادر و دیگر اعضای خانواده تنها منبع ثبات هستند»

کاترین اشل مدیر رسانه ای واکنش سوریه در سازمان بین المللی نجات کودکان نیز معتقد است «جدایی از مادر تنها باید به عنوان آخرین راه حل باشد و این امر پس از بازگشت خانواده ها به کشورشان مطابق با قوانین هر کشوری مورد بررسی قرار می گیرد»

اما مقامات کرد و آژانس های بشردوستانه موافق هستند که تنها راه حل واقعی این است که کشورها شهروندان خود را بپذیرند

منبع: آسوشیتدپرس

 بمب هسته ای در اختیار رهبران مذهبی ایران

دقیقا پنج سال از زمانی که دونالد ترامپ آمریکا را از توافق هسته ای با ایران خارج کرد می گذرد. از آن زمان تاکنون ایران بی تحرک نمانده است؛ تصاویر ماهواره ای اخیر تأکید می کند که این کشور در حال ساخت تأسیسات هسته ای در کوههای زاگرس در نزدیکی سایت غنی سازی نطنز است. به نظر می رسد این تأسیسات انقدر در عمیق زمین ساخته شده که حتی قوی ترین بمب های انهدام سنگر آمریکا نمی تواند به آن آسیب برساند

اگر تجزیه و تحلیل تصاویر توسط مرکز مطالعات منع گسترش سلاح های هسته ای جیمز مارتین در کالیفرنیا درست باشد، چهار ورودی در دامنه کوه حفر شده که هرکدام شش متر عرض و هشت متر طول دارد. این تأسیسات در عمق 80 تا 100 متری زمین بنا شده است. آمریکایی ها بمبی  به نام gbu-57 ساخته بودند که قادر به تخریب تأسیسات زیرزمینی قبلی ایران در فردو بود. این بمب 14000 کیلوگرمی می تواند قبل از منفجر شدن تا 60 متر زمین و صخره را حفر کند اما قابلیت آن ممکن است برای تخریب مخفیگاه جدید ایران کافی نباشد

مؤسسه علم و امنیت بین الملل –اندیشکده ای در واشنگتن که توسط دیوید آلبرایت بازرس سابق تسلیحات هسته ای تأسیس شد- بر این باور است که در عمیق ترین بخش اتاق تعداد کمی از سانتریفیوژهای پیشرفته نگهداری می شود که برای تولید اورانیومِ مورد استفاده از تسلیحات هسته ای مورد استفاده قرار می گیرد

صرف نظر از انتقاداتی که نسبت به برجام وجود داشت، این توافق اطمینان حاصل می کرد که ایران برای تولید مواد شکافت پذیر کافی در ساخت بمب هسته ای به حداقل یکسال زمان نیاز دارد؛ درحالی که اکنون ایران می تواند فورا به این مواد دست یابد

از زمان تصمیم ترامپ برای لغو برجام و تمدید تحریم های ایران، این کشور سانتریفیوژهای جدید و سریع تری را وارد کرده که ظرفیت غنی سازی را به شدت افزایش داده است. اندیکشده البرایت بر اساس گزارش بازرسی سه ماهه آژانس بین المللی انرژی اتمی، تخمین می زند که ایران می تواند ظرف 12 روز مواد شکافت پذیر کافی برای سلاح هسته ای تولید کند. برای این منظور ایران تنها باید از سه آبشار سانتریفیوژ پیشرفته و نیمی از ذخایر فعلی اورانیوم 60 درصدی خود استفاده کند

نگران کننده تر اینکه اگر ایران از تمام ذخایر اورانیوم باغنای بالای خود استفاده کند، می تواند ظرف یک ماه چهار سلاح هسته ای بسازد. همچنین ظرف دو ماه دیگر با استفاده از ذخایر اورانیوم باغنای پایین خود (یعنی با غنای کمتر از 5%) می تواند مواد کافی برای دو سلاح دیگر بدست آورد. آزمایش و استقرار یک بمب، حدود شش ماه طول می کشد و ساخت یک کلاهک موشکی ممکن است ظرف یک یا دو سال امکانپذیر باشد. ژنرال مارک میلی رئیس ستاد مشترک ارتش در جلسه شهادت کنگره در 29 مارس جدول زمانی مشابهی ترسیم کرد

هیچکدام از اینها به این معنی نیست که ایران در آستانه تبدیل شدن به یک کشور دارای سلاح هسته ای است ولی همانطور که آقای البرایت می گوید این بدان معناست که ایران می تواند هروقت خواست سلاح هسته ای تولید کند. باتوجه به تعهد مکرر آمریکا مبنی بر اینکه هرگز اجازه نمی دهد ایران بمب در اختیار داشته باشد و ترس این کشور از تشدید تنش در خاورمیانه ی ناآرام، ممکن است این تصور ایجاد شود که تلاش های دیپلماتیک جدی برای احیای برجام یا یافتن راهی جایگزین برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران، از سر گرفته شده است.

ولی علیرغم گفتگوهای غیرمستقیم فشرده بین آمریکا و ایران به ریاست جوزپ بورل دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا که سال گذشته ماهها در وین جریان داشت، نه تنها تلاش برای دمیدن روحی تازه به برجام به جایی نرسیده که ماه سپتامبر طرفین ازهم دورتر شدند. ایران از پذیرش تحقیقات جدید آژانس در مورد فعالیت های هسته ای گذشته خود سرباز زد و اصرار داشت که به انها تضمین داده شود که در صورت کناره گیری مجدد دولت آمریکا از توافق، از غرامت مالی بهره مند می  گردد

علی انصاری مدیر مؤسسه مطالعات ایران در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند معتقد است که تیم ایران هرگز در مورد احیای برجام صادق نبوده و در وزارت امور خارجه شور و شوق واقعی زیادی وجود نداشته است. امیل هوکایم متخصص امنیت خاورمیانه در مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن نیز با این حرف موافق است «ایرانیان در زمان اغاز ریاست جمهوری بایدن، به این نتیجه رسیده بودند که حالا که فراتر از برجام رفته اند، دیگر نباید به عقب برگردند و بنابراین بازی پیچیده ای را با آژانس آغاز کردند»

هر دو کارشناس معتقدند که ناقوس مرگ برجام با حمله روسیه به اوکراین در سال گذشته زده شد. با وارد شدن روسیه و ایران به یک رابطه دفاعی نزدیک، امیدهای باقی مانده برای احیای برجام از بین رفت

ارزیابی شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس از جمله عربستان و امارات این بوده که روسیه ی منزوی که مشتاق خرید پهپادها و موشک های ایران است، برای ایران شریک معاملاتی ارزشمندی خواهد شد و به این کشور سیتسم های تسلیحاتی با فناوری پیشرفته همچون موشک های زمین به هوای اس400 و جنگنده های سوخو35 خواهد داد

از آنسو آمریکا درگیر مدیریت جنگ اوکراین است و با توجه به رقابتش با چین، مدتهاست که دیگر خلیج فارس را در اولویت خود ندارد. از این رو کشورهای خلیج فارس خود باید به فکر حفظ امنیت شان باشند

اعراب خلیج فارس نسبت به آمریکا یا اسرائیل علاقه کمتری به پرونده هسته ای ایران نشان می دهند. انها دیگر ایران را یک قدرت هسته ای واقعی می دانند و حتی اگر بخواهند هم نمی توانند برای محدودیت برنامه هسته ای ایران با این کشور مذاکره کنند زیرا تخصص فنی لازم را برای مذاکره ندارند. انها نگران موشک ها، پهپادها و شبه نظامیان ایران هستند. از سوی دیگر اسرائیل احساس می کند که می تواند با اعراب به خوبی کنار بیاید ولی بارها گفته است که نمی تواند با ایران دارای قابلیت هسته ای زندگی کند

نتیجه این امر این است که قدرت های منطقه ای تلاش می کنند با سرمایه گذاری در اقتصاد ایران و نشان دادن حسن نیت خود به این کشور مانند پذیرش مجدد سوریه در اتحادیه عرب، اهرم هایی در مقابل ایران بدست آورند؛ این تنها چیزی است که ممکن است بر ایران تأثیرگذار باشد. انها که با میانجیگری چین عادی سازی رابطه با ایران را پذیرفتند، امیدوار هستند که مداخلات ایران در منطقه کمتر شود و در موضوع هسته ای ایران اجازه بازرسی های آژانس را بدهد

از منظر اعراب بدترین اتفاقات، ممکن است در نتیجه گام های بعدی آمریکا و اسرائیل رخ دهد. علیرغم توافق ابراهیم دولت های خلیج می دانند که نمی توانند روی تصمیم اسرائیل در مورد ایران تأثیر بگذارند. درحالی که ایران تلاش می کند سامانه اس400 و جت های مدرن از روسیه بگیرد و تأسیسات غنی سازی خود را هر چه بیشتر در دل کوه حفر کند، اسرائیل ممکن است برای جلوگیری از بسته شدن پنجره اقدام علیه ایران، وارد عمل شود. ژنرال هرزی حلوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل 23 ماه مه گفت: «ایران بیش از هر زمان دیگری در غنی سازی اورانیوم پیشرفت کرده است»

اما سرویس های اطلاعاتی اسرائیل هنوز متقاعد نشده اند که ایران تصمیم به غنی سازی تسلیحاتی گرفته است و گام هایی را برای ساخت تسلیحات هسته ای از طریق قرار دادن مواد شکافت پذیر در کلاهک هسته ای برداشته است. از منظر آنان در حال حاضر ایران تمرکز خود را بر حمایت از نیروهای نیابتی منطقه ای همچون حماس و حزب الله قرار داده و مایل است روابط دوستانه خود را با سعودی تقویت کند

منبع: اکونومیست

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما