جهان امروز با بحرانهای بزرگی -از سیاسی و اقتصادی گرفته تا جنگها و مشکلات اقلیمی- دست به گریبان است و این درحالی است که ما هیچ افق روشنی برای حل این بحرانها پیشرو نداریم. دو مسأله در این بحرانها قابل توجه است:
1- تصمیمگیران و نخبگان جهان برنامهی روشن و مؤثری برای دستیابی به ثبات امنیتی، اقتصادی، سیاسی، روانی و اجتماعی ندارند و نظراتی که پیشنهاد میدهند، اغلب با بنبست و شکست و ناامیدی مواجه میشود.
2- جهان امروز به دلیل نبود آینده روشن به ویژه در زمینه اقتصادی، در اضطراب دائمی به سر میبرد. این درحالی است که دنیای امروز از نظر تکنولوژی پیشرفت فوقالعادهای داشته و به جایی رسیده که هوش مصنوعی اختراع کرده است و انتظار میرود پیشرفت علوم در سطوح مختلف، راهی برای کاستن شک و اضطراب و رسیدن به اطمینان و خوشبختی برای افراد و کشورهای مختلف باشد.
نسخهبرداری از تجربههای ناموفق
پس در شرایطی که نخبگان و تصمیمگیرندگان دنیا پاسخی برای مشکلات و نگرانیهای بشر ندارند، نباید همچنان بر همان دیدگاهها و نظریات گذشته پایبند مانده و اصرار ورزند، بلکه ناگزیر به تغییر دیدگاه و اتخاذ راههای دیگر، به جای نسخهبرداری از تجربههای ناموفق گذشته میباشند.
ما نیز اگر به نتیجهای که در زندگی انتظارش را داشتیم نرسیدیم، ناگزیر باید به دنبال راهحل جدیدی باشیم. ابتدا ریشه مشکل را جستجو کنیم؛ مثلا اگر وضع جسمانیمان خوب نیست، سراغ متخصص برویم تا بررسی کند که ما چه غذایی خوردهایم که حالمان را به اینجا رسانده است. پس باید نحوه غذا خوردن خود را تغییر دهیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
افتادن در باتلاق تورم
اگر در راه رسیدن به هدف، راهی را پیش پای شما گذاشتند که میبینید موفقیتآمیز نیست، بر شما لازم است که آن راه را تغییر دهید و از زاویه و دیدگاه دیگری به موضوع نگاه کنید. همین امر در مورد آنچه در جهان اتفاق میافتد نیز صدق میکند. مثلا مشکلات اقتصادی که سالها گریبانگیر بشر شده و جهان را در باتلاق تورم فرو برده است، قیمتها دائما افزایش یافته و قدرت خرید روزبهروز کاهش مییابد، اکثریت جمعیت جهان در فقر به سر میبرند و به خاطر وجود تورم مزمن قادر به خرید سادهترین اشیاء نیستند.
پایین بودن رشد اقتصادی
اما متخصصان برای مقابله با تورم چه کردند؟ نرخ بهره را بالا بردند و سرمایه را در بانکها حبس کردند، در نتیجه باعث رکود و قطع سرمایهگذاری و بیکاری گسترده شدند. پس این راهحلهای موقتی که دائما تکرار میشود، مشکلی را حل نمیکند، بلکه باید به دنبال راهحل دیگری بود.
همانطور که در بخش نخست مقاله ذکر شد، امام علی(ع) میفرمایند: «والزهد ثروه»؛ در این بیان گهربار، ثروت به معنای انباشت پول یا داشتن معادن و اراضی و املاک و چاههای نفت و... نیست، بلکه ثروت حقیقی نحوه اداره اینگونه داراییهاست؛ همچنان که کشورهای زیادی را در جهان مییابیم که صاحب ثروتهای فراوانی هستند، اما جزء فقیرترین کشورهای عالم بهشمار میروند و از فساد رنج میبرند، دلیل آن چیست؟
دلیلش این است که منابع و ثروتهای این کشورها در دست افراد بیکفایتی قرار گرفته که از پختگی و خرد و درک کافی برای مدیریت و برنامهریزی بهرهمند نیستند؛ بنابراین منابع کشورشان به هدر میرود. (الزهد ثروه) یعنی مادیات فینفسه ثروت نیست بلکه ابزاری است برای رسیدن به اهداف بزرگ فردی و اجتماعی. (الزهد ثروه) به این معناست که تعامل تو با دیگران نباید به گونهای باشد که اموال را تنها در تصرف و انحصار خود درآوری و سپس آن را در راه لهو و لعب و تجملگرایی اسراف و تبذیر کنی، بلکه باید ثروت به شکل صحیحی مدیریت شود.
پیشتر اشاره کردیم که جهان امروز با مشکلاتی اساسی مواجه است؛ در ادامه به پارهای از این مشکلات اشاره میکنیم:
افزایش تقاضا
افزایش تقاضا به معنای زیادهروی در مصرف است، که به دلیل گرایش به مادیگری ایجاد شده است. در نتیجه افزایش مصرف، عرضه برای پاسخگویی به تقاضا کافی نیست و این افزایش گسترده در مصرف، سبب ایجاد بحرانهای اقتصادی مداوم و فزاینده میشود. در این میان، شرکتهای بزرگ و ابزارهای تبلیغاتی و رسانهای نیز به این بحران دامن میزنند.
مصرفگرایی بر اساس میل چشم
در نتیجه مصرفگرایی و رشد تجارت جهانی، کالاهای غیرمرغوب زیاد میشود؛ کالاهایی که انسان نیاز زیادی به آن ندارد و نه بر اساس نیاز خود که بر اساس میل و خواسته چشم و گوش آن را مصرف میکند. زمانی که میشنود فلان چیز خوب و زیبا یا خوشمزه و لذیذ است، به سمت آن رفته و آن را خریداری میکند. اینگونه است که کالاها بر هم انباشته میشود.
این مصرفگرایی منابع زمین را به شدت تحلیل داده و جهان اعم از دریاها، اقیانوسها، جنگلها و بیابانها مملو از زباله و کالاهای مصرفی میشود و این درحالی است که زمین قادر به بازیافت و جذب این همه زباله انباشته شده نیست.
تحلیل منابع طبیعی
منابع طبیعی در اثر اسراف، به صورت گسترده در حال تحلیل رفتن است و زمین در انبوه زباله و کالاهای مصرفی غرق شدهاست. زمینهای زراعی و جنگلها از بین میرود، کارخانههای صنعتی با تخلیه زبالهها در دریاها و رودخانهها، آنها را آلوده میکنند. این تحلیل منابع و استخراج گسترده معادن، به دلیل رقابت بین صنایع است و افزایش فروش محصولات، به دلیل افزایش تقاضایی است که توسط شرکتهای سرمایهداری تشویق میشود.
پس طبیعتی که اساس زندگی ماست و منابعی را برای زندگی سالم در اختیار ما میگذارد، ، به انواع زبالههای مصرفی آلوده شده و اینگونه منابع در حال کاهش است.
در ادامه برای فهم بیشتر مشکلِ تحلیل رفتن منابع طبیعی، اعداد و آماری را ارائه میدهیم:
طبیعت بدون منابع
آمارها حاکی از این است که یک میلیون گونه جانوری در خطر انقراض هستند، زیرا منابع و زیستگاه این گونهها در حال تخریب و آلوده شدن است. گزارشهای علمی اخیر میگویند، یکی از دلایل شیوع بیماریهای همهگیر در جهان، جنگلزدایی است زیرا این کار سبب هجرت حیوانات و تماس آنها با انسان میشود. بنابراین تخریب و نابودی منابع طبیعی عوارض جانبی عظیمی به دنبال دارد. جنگلزدایی سبب ایجاد زمینهای بایر و غیرمستعد برای کشاورزی میشود و این فرسودگی، تغدیه بسیاری از جمعیت زمین را با مشکل روبرو کرده است.
طبق آمار تقریبا 13% از گونههای وحشی شناخته شده در جهان را از دست دادهایم، و تعداد آنها در طول پانصد سال گذشته به طور متوسط69% کاهش یافته اند. پروفسور آنتونی بارنوسکی، استاد زیستشناسی در دانشگاه کالیفرنیا میگوید: «بعید نیست که در یک فاصله زمانی 50 ساله تمام این گونهها در معرض انقراض قرار بگیرند.».
فقط11 میلیون تن پلاستیک به دریاها ریخته یا پرتاب میشود و اینها وارد بدن حیوانات شده و سبب نابودی آنها میشود؛ این یعنی حتی انسانها هم در معرض انقراض خواهند بود. تا زمانیکه مصرف منابع طبیعی تشدید و ادامه پیدا کند و این درصد هر سال بیشتر شود، نهایتا دیگر چیزی باقی نمیماند، و انسان به دست خود، حیاتش را و حیات نسلهای آینده را نابود میکند.
مصرفگرایی سبب بحرانهای اقلیمی و بلایای بزرگ میشود
زمانیکه مصرفگرایی به دلیل ایجاد نیازهای کاذب به شکل افراطی درمیآید، کارخانههای صنعتی عظیمی برای رفع این نیازها ایجاد میشود که وابسته به سوختهای فسیلی مانند: زغال سنگ، نفت، گاز و....، هستند.
این کارخانهها آلودگیهایی همچون ابرهای متراکم به جو منتشر میکنند که منجر به عدم تعادل در چرخه طبیعت و چرخه باران شده، و دیگر بهار و تابستان و پاییز و زمستان به شکل برابر و متعادل نخواهند بود. همچنین این آلودگیها درجه حرارت زمین را بالا میبرند که منجر به کاهش ریزشهای جوی شده و خشکسالی در جهان را گسترش میدهد
گزارشهای سازمان ملل پیشبینی میکند که جهان تا سال 2030 به دلیل تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین، سالانه با 560 حادثه غیرمترقبه مواجه خواهد شد. طوفانها و بارانهای سیلآسا، زمینلرزههای شدید، طوفانهای گردوغبار به دلیل تغییرات اقلیمی پیش آمده و منجر به ویرانی و نابودی گسترده میشوند. در ماههای گذشته شاهد طوفانها و سیلهای بزرگی که منجر به آوارهشدن یک میلیون نفر در پاکستان شد، بودهایم.
در عراق به گفته متخصصان، از هماکنون تا سال2050، سالانه 300 طوفان گردوغبار رخ میدهد که به دلیل خشکسالی و بیابانزایی ناشی از تغییرات اقلیمی، از بین بردن باغات و نبود درختان میباشد و همه اینها به دلیل طغیان در مصرف منابع طبیعی است.
ارزیابی جهانی دلیل این وضعیت را ناتوانی کشورها و دولتها در اتخاذ تصمیمات قاطع مرتبط با مهار تغییرات اقلیمی میداند.
خشکسالی، نابودکننده تمدن
این تغییرات اقلیمی و مصرفگرایی گسترده که مبتنی بر تولید کورکورانه میباشد، منجر به این نتایج فاجعهبار شدهاست. برای مثال: زمین بین 2.1 تا 2.9 درجه گرمتر شده است؛ این در حالی است که کارشناسان هشدار میدهند که این رقم با انتشار گازهای گلخانهای در سال2021 روبه گسترش است. بشریت در مسیر اجتنابناپذیری قرار گرفته و تا سال 2030 به بیش از 3 درجه سانتیگراد گرمایش جهانی میرسد که میتواند باعث انقراض میلیونها گونه شود.
در حال حاضر کشورهایی هستند که قبلا بارش برف داشتند، اما اکنون نه برفی و نه زمستانی دارند، به طوری که زمستان در بسیاری از کشورها بهار شده و بهار نیز تبدیل به تابستان شدهاست. خشکسالی ناشی از گرمایش زمین 20 سال طول میکشد و میتواند منجر به فروپاشی تمدنها شود. اگر وضعیت به همین منوال باقی بماند و کمبود باران و بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی ادامه یابد، افزایش یک درجهای دما منجر به از دست رفتن 7% از جمعیت کره زمین میشود و به این ترتیب انقراض دسته جمعی به دلیل مصرف گرایی کورکورانه که تمام جوامع در آن نقش دارند، رخ میدهد.
بحران مصرف و خطر چاقی
مصرفگرایی افراطی و فقدان سبک زندگی معتدل، منجر به ایجاد بحرانهای ثانویه دیگری مانند بحران چاقی میشود. آمارها نشان میدهد که چاقی در جهان سه برابر شده و همچنان رو به افزایش است.
در سال 2016 بیش از یک میلیارد بزرگسال (18 سال یا بیشتر) در جهان دارای اضافه وزن یا چاقی بودند، این در حالی است که نهادهای بینالمللی نسبت به شیوع این مشکل هشدار میدادند. وزن بالا سبب بیماریهای خطرناکی همچون سرطان و بیماریهای قلبی، بالا رفتن فشار خون و افزایش مرگومیر میشود. همه این مشکلات به دلیل مصرفگرایی بیرویه به دست خود انسان اتفاق میافتد، بدون اینکه انسان به دنبال راهی برای ایجاد اعتدال در سبک زندگی باشد.
تنها در اروپا، چاقی سالانه جان یک میلیون و دویست هزار نفر را میگیرد و این میزان به طرز چشمگیری در حال افزایش است، به طوری که در سراسر منطقه پدیدهای همهگیر شده و یکچهارم از بزرگسالان در اروپا را درگیر کردهاست. بیش از 13% از مرگومیرها بدلیل چاقی است؛ چراکه چاقی حداقل باعث 13 نوع سرطان میشود.
دلیل همه اینها، مصرفگرایی افراطی در غذا خوردن است. انسان همه نوع غذایی را میخواهد مزهکند و به عنوان تفریح به رستوران میرود تا بخورد و بنوشد و لذت ببرد، غافل از آنکه بهای این غذا را نه پول، که با جان و سلامتی و زندگیاش میپردازد.
بالا رفتن میزان مصرف کالری
سازمان غذا و کشاورزی (فائو) اعلام کرد که میزان کالری مصرفی به ازای هر فرد در سراسر جهان، طی سال گذشته به طور متوسط 9% افزایش داشته و به 2960 کالری در روز رسیده است. این یافته با روندی مطابقت دارد که نشان میدهد مردم در تمام نقاط جهان از سال 2000 کالری بیشتری مصرف کردهاند.
امروزه 866 میلیون نفر در بخش کشاورزی کار میکنند. این رقم نشان میدهد بیش از یک چهارم بازار کار جهانی را محصولات کشاورزی اشغال کرده که ارزش آن برابر 3.6 تریلون دلار است، و در مقایسه با سال2000؛ 78% افزایش در ارزش اقتصادی بوجود آمده است.
از سال2000؛ تولید محصولات اولیه مانند نیشکر، ذرت، گندم و برنج با رشد 52% از سال2000 تا2020 به 9.3 میلیارد تن رسیده است.
تولید گوشت و در رأس آن مرغ 45% رشد داشته، در حالیکه میوهها و سبزیجات 20% یا کمتر رشد کردهاست.
در میان ارقام خیرهکنندهای که توسط سازمان غذا و کشاورزی ارائه شده، نیشکر با 1.9 میلیون تن در سال بزرگترین حجم محصول را در جهان دارد و محصول ذرت با 1.2 میلیون تن در رتبه دوم قرار گرفته است. امروزه شکر به شکل گسترده در آب میوهها و غذاهای فرآوریشده مصرف دارد، که به دلیل مصرف افراطی و کورکورانه باعث بیماریهای مختلف میشود.
علاوه بر این صادرات جهانی مواد غذایی به 1.42 تریلیون دلار افزایش یافته، که از ابتدای قرن گذشته3.7 برابر شده است.
بزرگترین صادرکنندگان مواد غذایی جهان از نظر ارزش کل، ایالات متحده، هلند و چین هستند.
زمینهای کشاورزی در سطح کره زمین به 4.74 میلیارد هکتار میرسد، و هنگامی که کشاورزی به این شکل نامتعادل و بیرویه رشد کند، منجر به تخریب خاک، مصرف بیش از حد آب و آلودگی هوا با انتشار گاز میشود.
چند ماشین در جهان موجود است؟
برخی از تحلیلگران و کارشناسان صنعت خودرو بر این باورند که تعداد خودروهای جهان از سال 2022 از مرز 1.7 میلیارد عبور کرده است، و این عدد به شکل خیرهکنندهای در حال رشد است. برای فهم بیشتر از نرخ رشد خودرو، بهتر است بدانید که: در سال 1996 تقریبا 670 میلیون خودرو و در سال 1976 این رقم تنها 342 میلیون بودهاست.
اگر میزان رشد به همین شکل ادامه یابد، و در نظر بگیریم که این تعداد هر 20 سال دو برابر شود، میتوان انتظار داشت که در سال 2042 حدود 2.8 میلیارد وسیله نقلیه روی کره زمین ببینیم.
بر اساس آخرین برآوردها، جمعیت جهان در حال حاضر 7.9 میلیارد نفر است و همچنان به سرعت در حال رشد است و با توجه به اینکه تعداد خودروهای موجود در جهان به 1.7 میلیارد خودرو رسیده، بنابراین تقریبا سهم هر فرد 18% از یک خودرو است و به عبارت دیگر به ازای هر پنج نفر یک خودرو وجود دارد. البته این عدد بدون حذف اطفال و بزرگسالان و اشخاصی که خواسته یا ناخواسته ماشین ندارند، تخمین زده شده است. این ارقام در دهه آینده به شدت تغییر خواهد کرد و شاهد رونق دائمی در صنعت خودرو خواهیم بود.
این تولید انبوه که بیش از نیاز واقعی افراد است، سبب ازدیاد آلودگی هوا و از بین رفتن سلامت جسم خواهدشد، که نتیجه مصرفگرایی کورکورانه و تجملگرایی کشنده است. پس انسان با این اشیاء چه میخواهد بکند؟
ویرانسازی به دست خود
امروزه انسان در عالم مادیات غرق شده و بنده دنیا و مافیها شده است؛ از این رو است که باید بر این فرموده امام علی (ع) « الزهد ثروه» تأکید کنیم. بشر ناگزیر است که نگاه خود را تغییر دهد زیرا که با مصرف گرایی و بدون توجه به عواقبی که اتخاذ این رویه برای او و نسلهای آینده خواهد داشت، دارد با دست خود زندگیاش را تخریب میکند. خدای متعال در قرآن به این نکته اشاره فرموده است: «ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ؛ اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید؛ و در این گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک مینمایید».
عدهای از انسانها، تنها به دنبال این هستند که تولیدات خود را به مصرف دیگران برسانند و از این طریق به سود بیشتری برسند. این افراد کمر به نابودی خود و دیگران بستهاند، زیرا این روشی پوچ و بیفایده در زندگی، و ناشی از فقدان عقل و تفکر است.
لذا شایسته است که بر روش امام علی(ع) در زهد و سادهزیستی تأکید کرد. زندگی باید بر اساس نیازهای واقعی تنظیم شود، تا اعتدال در مصرف داشته باشیم، به یک زندگی طبیعی برگردیم، با این روش خود و فروندان و طبیعت اطرافمان را حفظ کنیم و به جای نابودی، به آنها حیات ببخشیم.
سود و ضرر معقول
ما یک تعریف معقول و درست از مفهوم نفع و ضرر در زندگی نداریم. مثلا انسانی که هدفش از تولید شراب سود کردن است، در حقیقت تولید ضرر میکند نه سود، زیرا شراب و هرگونه ماده مخدر دیگر مضر است. مواد مخدر که جای خود دارد، حتی تولید انبوه بسیاری از کالاها در صورتی که بیش از نیاز باشد آسیبرسان خواهد بود، زیرا منفعت با اهداف مشخص میشود.
پس باید بر مفهوم منفعت عقلایی تأکید کنیم و اینگونه نباشیم که تنها سود مادی را در نظر بگیریم. امام علی(ع) میفرمایند: «لا ترغب في كل ما يفنى ويذهب فكفى بذلك مضرة؛ آرزو نکنید، چیزی را که فانی و از بین رفتنی است، پس همین برای مضر بودن کافی است.»
همیشه به دنبال اشیاء مفید و باارزش باشید، مثلا به دنبال مواد غذایی مفید بگردید؛ موادی که به شما نیرو و انرژی داده و صحت و سلامتی را برای شما به ارمغان بیاورد، نه اینکه تنها ظاهر و طعم خوبی داشته باشد و برای مدت کوتاهی به شما احساس خوب بدهد، و در نهایت تنها ضرر آن برای شما باقی بماند.
امام علی عليه السلام می فرماید: «الزُّهدُ أن لا تَطلُبَ المَفقودَ حتّى يَعدَمَ المَوجودُ ؛ زهد آن است كه تا موجودىات از بين نرفته، در طلب ناداشته برنيايی ».
این روایت به ما میآموزد، که چگونه با اشیائی که نزد ما است از نظر نیاز یا عدم نیاز تعامل کنیم، و چگونه این امر منجر به دستیابی به تعادل در جهان و طبیعت و سلامتی در جسم و جان شده، و سعادت و آرامش و شکوفایی را به ارمغان میآورد.
ادامه دارد....
نظر شما