یکسال بعد از حمله حماس در 7 اکتبر 2023 به جنوب اسرائیل، خاورمیانه در استانه جنگی همه جانبه قرار دارد. زمانی که اسرائیل عملیات نظامی خود را در غزه آغاز کرد، دولت بایدن تلاش نمود برای برقراری آتش بس در غزه میانجیگری کرده و خطر تشدید تنش در منطقه را کاهش دهد؛ اما عدم توافق بین حماس و اسرائیل، به تنش ها در مناطق دیگر دامن زد. امروزه تلاش برای مهار جنگی منطقه ای، در آستانه شکست قرار دارد. اسرائیل که از پیروزی های عملیاتی بر تهران و گروههای محور مقاومت جسور شده، نیروهای خود را به لبنان فرستاده و اکنون درحال فکر کردن در مورد چگونگی پاسخ به حمله موشکی ایران است. در حمله ماه اکتبر ایران، همانند حمله ماه آوریل، پدافند هوایی اسرائیل با کمک آمریکا و دیگر کشورها تأثیر موشک های ایران را کاهش داد؛ ولی برخلاف ماه آوریل که ایالات متحده به اسرائیل فشار آورد تا واکنشی محدود به ایران نشان دهد و تنش زدایی کند، این بار مقامات کاخ سفید از اقدام تلافی جویانه «شدید» اما «متناسب» حمایت کردند. بایدن گفته است که نباید حمله ای به تأسیسات هسته ای ایران صورت گیرد ولی ایراد ضربات بزرگ به تأسیسات نفتی و گازی ایران نیز می تواند سبب تشدید تنش و اقدامات متقابل تهران شود. بنابراین ایالات متحده باید از تمام اهرم های خود برای کاهش تنش ها استفاده کند.
در آغاز عملیات اسرائیل علیه حماس، ایالات متحده از وقوع جنگی تمام عیار در خاورمیانه ترس داشت. دولت بایدن با طرح هایی که توسط رهبران اسرائیل از جمله یواو گالانت وزیر دفاع برای جنگ با حزب الله ارائه می شد، مخالفت می کرد. اسرائیل در اوایل جنگ بر حمله به حماس متمرکز بود ولی دیگر شبه نظامیان محور مقاومت جبهه های جدیدی علیه اسرائیل گشودند تا تمرکز این کشور را بر جبهه غزه تضعیف کنند. مهمترین این جبهه ها در مرز شمالی اسرائیل بود؛ جایی که حملات حزب الله منجر به آواره شدن دهها هزار نفر از هر دو طرف شد. در واکنش، آمریکا ناو هواپیمابر خود را برای بازدارندگی ایران و شبه نظامیان متحدش به دریای مدیترانه فرستاد و درپشت صحنه بدنبال راههایی برای تعدیل خصومت ها برآمد. اما موفقیت های عملیاتی اخیر اسرائیل، تاحدودی فکر و نگاه واشنگتن را تغییر داده است.
مقامات آمریکایی روز به روز به اسرائیل آزادی عمل بیشتری می دهند. به نظر می رسد ناکامی تهران در وارد کردن ضربه به اسرائیل، زمینه را برای دولت نتانیاهو برای انجام حملات جسورانه تر فراهم کرده است. او پس از ترور هنیه، انهدام ساختار فرماندهانی حزب الله با انفجار تجهیزات ارتباطی و کشتن حسن نصرالله، تهاجم زمینی را به لبنان آغاز کرد. تاکنون بیش از هزار لبنانی کشته و صدها هزار نفر آواره شده اند.
دستاوردهای اخیر اسرائیل صداهایی را که در دولت بایدن در مورد خطر تشدید تنش هشدار می داد، تضعیف کرده است. مقامات آمریکایی از گستردگی و پیچیدگی برخی از عملیات های اسرائیل و عدم پاسخ ایران و متحدانش، شگفت زده شده اند. علیرغم حملات اسرائیل به حزب الله ، دولت آمریکا بر این دیدگاه تأکید کرد که وقوع جنگی همه جانبه بعید است و اصلا معلوم نیست که آیا ایران واکنشی نشان خواهد داد یا خیر. به نظر می رسد که برخی از مقامات آمریکایی مجذوب استراتژی نظامی اسرائیل شده اند، به طوری که یکی از مقامات ارشد معتقد است جنگ اسرائیل در لبنان بهترین فرصت برای بازسازی منطقه می باشد. رگبار موشک بالستیک ایران به سمت اسرائیل احساسات جنگ طلبانه را در واشنگتن تقویت کرده است.
تهران با دو گزینه روبرو بود: هیچ واکنشی نشان ندهد و بر قدرت بازدارندگی خود نقطه پایان بگذارد، یا پاسخ دهد و خطر حمله گسترده تر اسرائیل را در زمانی که حزب الله به شدت ضعیف شده است به جان بخرد. به نظر می رسد که ایران با فشارهای زیاد داخلی و شریکان منطقه ای اش مواجه شد و خود را مجبور به پاسخگویی دید. گرچه رگبار موشکی ایران نسبت به ماه آوریل شدیدتر بود و تهران به متحدان اسرائیل زمان کمتری برای آماده شدن داد، ولی اگر هدف از این حملات ایجاد بازدارندگی بود ،باید بگوییم که موفق نشد. اسرائیل با کمک متحدانش اکثر موشک ها را ساقط کرد و آسیب های محدودی وارد شد؛ ضمن اینکه حملات ایران با محکومیت بین المللی همراه شد و بهانه لازم را برای پاسخ شدیدتر اسرائیل فراهم کرد.
شکی نیست که اسرائیل حمله دیگری را به ایران انجام می دهد اما سؤال این است که آیا این پاسخ صرفا درحدی است که توانایی های اسرائیل را به نمایش بگذارد یا تل آویو اهداف استراتژیک بزرگتری را دنبال خواهد کرد. صداهایی که از اسرائیل و آمریکا به گوش می رسد حکایت از گزینه دوم دارد. این صداها اسرائیل را تشویق می کنند تا برنامه هسته ای ایران را از بین برده یا حتی نظام را سرنگون کند. آنها همچنین از واشنگتن می خواهند تا موانعی را که پیش پای دولت نتانیاهو قرار گرفته است از میان بردارد.
گرچه اظهارات بایدن در مورد لزوم تناسب پاسخ اسرائیل و غیرقابل قبول بودن حمله به تأسیسات هسته ای ایران، نشان می دهد که کاخ سفید مایل نیست تا این حد پیش برود ولی همچنان جای نگرانی وجود دارد. یکی از نگرانی ها این است که دولت ایالات متحده متأثر از مهارت تاکتیکی اسرائیل و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، به اسرائیل برای نشان دادن واکنشی سخت چراغ سبز نشان دهد. واشنگتن ممکن است فکر کند که ایران با حملات ضعیفی که ماه آوریل و اکتبر انجام داد، محدودیت های نظامی خود را نشان داده است؛ پس با بسته شدن طومار حزب الله و حمایت همه جانبه آمریکا، می توان خطرات تشدید تنش را مدیریت کرد.
ترس دیگر این است که اسرائیل حتی بدون رضایت ایالات متحده دست به حمله ای بزرگ بزند. احتمال انجام عملیات هایی با هدف تخریب زیرساخت های حیاتی و بی ثبات کردن نظام ایران، با حمایت یا بدون حمایت آمریکا، گزینه هایی است که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در پیامی مستقیم به مردم ایران در 30 سپتامبر به آنها اشاره کرد.
اما تشدید تنش اشتباه است و کسانی که خواهان اقدامات شدیدتر هستند یک مسئله را نادیده می گیرند: درست است که تهران جنگ نمی خواهد ولی وقتی حمله اول اکتبر را انجام داد، متوجه خطری که پیش رو دارد بود و با درک این خطر، به اسرائیل حمله کرد. گرچه قدرت نظامی ایران با قدرت آمریکا و اسرائیل برابری نمی کند اما می تواند باعث ویرانی های قابل توجهی شود. ایران و شریکان منطقه ای اش با رگبارهای سنگین تر موشک های بالستیک نه تنها تأسیسات نظامی، که شهرها را نیز هدف قرار خواهند داد و حملات اسرائیل را اینگونه تلافی خواهند کرد. آنها همچنین می توانند به منافع آمریکا در سراسر خاورمیانه –از جمله پرسنل نظامی این کشور- حمله کنند یا زیرساخت های نفت و گاز منطقه را هدف قرار دهند. ضمن اینکه حمله اسرائیل به ایران، نمی تواند برنامه هسته ای آن کشور را چندان به تعویق بیندازد و عزم تهران را برای دستیابی به بمب هسته ای سخت تر می کند.
ایالات متحده نباید در زمین اسرائیل بازی کند؛ باید روشن کند که در حمله اسرائیل به تأسیسات یا زیرساخت های هسته ای ایران شرکت نخواهد کرد و از چنین حملاتی حمایت نخواهد نمود. واشنگتن باید از نفوذ خود استفاده کند تا اسرائیل را از حرکت در این مسیر بازدارد؛ چراکه پیامد تصمیمات اسرائیل دامن آمریکا را نیز خواهد گرفت و به کل منطقه و فراتر از آن سرایت خواهد کرد. واشنگتن باید اسرائیل را برای کاهش تنش در غزه و لبنان تحت فشار قرار دهد. مطمئن ترین راه برای رسیدن به این هدف، آتش بس و آزادی گروگان ها است. ایالات متحده باید بدنبال محدود کردن جاه طلبی اسرائیل و کاهش شدت حملات این کشور در لبنان باشد زیرا که ادامه این روند می تواند به نابودی کامل لبنان بینجامد.
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments