از زمان شروع دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، گمانه زنی ها درمورد احتمال مذاکره ایران و آمریکا آغاز شد
ترامپ از زمان خروج از برجام در اولین دوره ریاست جمهوری خود تاکنون، علاقه خود را به مذاکره با تهران و یافتن راه حلی مسالمت آمیز ابراز کرده است؛ ولی درحال حاضر نشانه ها گویای این است که ایران و ایالات متحده به سمت رویارویی پیش می روند، نه دیپلماسی و مذاکراتی موفق
جمهوری اسلامی گرچه در پی کشته شدن رهبران شبکه های نیابتی اش، تضعیف شده و بخشی از سیستم دفاع هوایی و ظرفیت موشکی خود را از دست داده، ولی هنوز از موضع خود در مورد پرونده هسته ای کوتاه نیامده است. برخی از مقامات ایرانی به این موضوع اشاره کرده اند که تهران ممکن است درمورد نگرانی های غیرهسته ای گفتگو کند؛ ولی تصمیم گیران اصلی –رهبر و سپاه- از گفتگو درباره برنامه موشکی و پهپادی و مداخلات منطقه ای ایران خودداری می کنند و صدای آنهاست که در محافل غربی شنیده می شود. در ایران طرفداران مذاکره با غرب تلاش می کنند این تصور را ایجاد کنند که بهبود رابطه ایران و غرب و ایجاد تغییرات اساسی در سیاست های ایران ممکن است؛ ولی تاریخ خلاف این ادعاها را نشان می دهد
ماه فوریه رهبر در سخنانی نسبت به مذاکره با دولت ترامپ هشدار داد: «با چنین دولتی نباید مذاکره کرد؛ مذاکره هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست». در پی این سخنان پزشکیان رئیس جمهور ایران که قبلا اظهارات آشتی جویانه ای در قبال دولت ترامپ داشت و دیگر مقامات ایرانی، موضع سختی در مورد مذاکره با آمریکا گرفتند. از زمان سخنرانی آقای خامنه ای، دولت پزشکیان با استیضاح عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد و استعفای جواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور –که به عنوان نماینده ایران در مذاکره با آمریکا شناخته می شد- روبرو شده است؛ با استیضاح همتی و استعفای ظریف، مشکلات دولت بیشتر خواهد شد
اما هشدار ماه گذشته آقای خامنه ای، به اندازه ممنوعیتی که او سپتامبر 2019 در مورد مذاکره با آمریکا وضع کرد، شدید نبود. وی آن زمان گفته بود: «سیاست فشار حداکثری بر ملت ایران اهمیت چندانی ندارد. همه مسئولان جمهوری اسلامی متفق القول هستند که در هیچ سطحی نباید با آمریکا مذاکره کرد». تحت رهبری آقای خامنه ای، جمهوری اسلامی به احتمال زیاد هیچوقت به طور کامل از پشت میز مذاکره بلند نمی شود؛ زیرا مذاکره ابزاری ارزشمند برای ایران، برای خریدن زمان، ایجاد تفرقه در بین سیاستمداران آمریکایی و بین آمریکا و متحدان اروپایی اش است.
این بدان معنا نیست که در این مقطع شاهد دیپلماسی مستقیم با دولت ترامپ خواهیم بود؛ ولی به نظر می رسد که آقای خامنه ای در آخرین اظهارات خود، پنجره دیپلماسی را به طور کامل نبسته است زیرا او مذاکرات غیرمستقیم را رد نمی کند. گفتگو بین دو طرف می تواند از طریق کانال های ارتباطی مختلفی که مدتهاست بین تهران و واشنگتن باز شده -از جمله از طریق کشورهای عرب منطقه و دولت های اروپایی- انجام شود. برای نمونه روسیه پذیرفته است که به عنوان واسطه عمل کند؛ ولی موانع قابل توجهی پیش روی مذاکره وجود دارد
در شرایطی که ایران به دنبال احیای برجام یا دستیابی به توافقی مشابه با آن است، مقامات آمریکایی بدنبال توافقی کاملا متفاوت هستند. ترامپ در مصاحبه اخیر خود به صراحت از فرمول برجام و به ویژه زمان کوتاه محدودیت های ایران انتقاد کرد. مشاور امنیت ملی او نیز ضمن اعلام تمایل به مذاکره با ایران، افزود تنها زمانی مذاکره صورت می گیرد که ایران حاضر شود کل برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد. وزیر امور خارجه آمریکا در اظهاراتی مشابه گفت که مذاکرات ایران در گذشته تنها حول به تعویق انداختن برنامه هسته ای اش بوده است تا بتواند زمان بخرد و در این دوره، غنی سازی را ادامه دهد، از تروریسم حمایت کند، سلاح های دوربرد بسازد و در منطقه بی ثباتی ایجاد کند
یادداشت امنیت ملی ریاست جمهوری که ترامپ به تازگی آن را امضا کرد، شامل بندهایی است که متعهد می شود «تمام مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هسته ای سلب و اخاذی هسته ای آن پایان یابد». در این یادداشت که از زبان الزام آوری استفاده شده است، سفیر آمریکا در سازمان ملل موظف می شود تا با متحدان این کشور برای بازگشت فوری تحریم های بین المللی علیه ایران همکاری کند. زبان به کار رفته در این یادداشت، تداعی کننده خواسته های آمریکا در دور اول ریاست جمهوری ترامپ است که شامل توقف کامل غنی سازی در ایران می شد. همچنین درخواست از سفیر آمریکا برای بازگشت سریع تحریم ها، به معنای بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل است که از ایران می خواهد تمام فعالیت های مرتبط با غنی سازی و پروژه های مرتبط با آب سنگین را متوقف کند
در این یادداشت آمده است که سیاست آمریکا این است که در کنار اقداماتی برای مقابله با رفتارهای مخرب ایران فراتر از برنامه هسته ای اش، از دستیابی ایران به سلاح هسته ای و موشک های قاره پیما جلوگیری کند. این مواضع آمریکا یادآور توافقنامه خلع سلاح لیبی در سال 2003 است که در آن لیبی متعهد شده بود برنامه های تسلیحات کشتار جمعی خود از جمله برنامه هسته ای اش را برچیند و به معاهده MTCR (نظام کنترل فناوری موشکی) پایبند باشد. بنابراین این یادداشت کاملا متفاوت از برجام است که به ایران اجازه غنی سازی اورانیوم با خلوص 3.67 درصد می داد و کاری به برنامه موشکی آن کشور نداشت
رهبر ایران با اشاره به لیبی هشدار داده است که «مقامات آمریکایی در نظر دارند مشابه با کاری که با یک کشور آفریقایی کردند، تأسیسات هسته ای ایران را کاهش دهند و در نهایت صنعت هسته ای کشور را تعطیل کنند». سال 2011 آقای خامنه ای با اشاره به معمر قذافی گفت: «این آقا تمام تأسیسات هسته ای اش را برچید، در کشتی بار زد و به غرب تحویل داد و گفت ببرید». سال 2023 پس از به بن بست رسیدن مذاکرات احیای برجام، آقای خامنه ای بار دیگر تأکید کرد که «توافق با غرب اشکالی ندارد ولی زیرساخت های صنعت هسته ای باید دست نخورده باقی بماند»
علیرغم 46 سال شکست دیپماسی، ناظران خارجی اصرار دارند که ایران برای دستیابی به یک توافق با دوام سیاسی با ایالات متحده آماده است؛ ولی هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد خواسته های آمریکا و ایران بایکدیگر همپوشانی دارد. جمهوری اسلامی نشان داده که حداکثر حاضر به دادن امتیازاتی مشابه با برجام است؛ یعنی در ازای رفع یا کاهش تحریم های بین المللی، محدودیت هایی را بر برنامه هسته ای اش بپذیرد. ولی حداقل خواسته های ترامپ بسیار فراتر از برجام است. اگر دو طرف بر مواضع خود باقی بمانند، شرایط برای رویارویی آماده خواهد شد نه توافق
مترجم: فاطمه رادمهر
برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به:
نظر شما