سال ۲۰۲۱ طوفانی سیاسی افغانستان را دربرگرفت. همزمان با شتاب گرفتن خروج نیروهای خارجی، طالبان که با توافقی مطلوب با آمریکا در سال قبل جسورتر شده بودند، بهسرعت وارد مناطق جدید شدند و در مسیرشان خشونت گستردهای برجای گذاشتند.
دانش صدیقی، عکاسخبرنگار هندی خبرگزاری رویترز، از خطوط درگیری در استان جنوبی قندهار، با پدرش تماس گرفت. آن تماس آخرین گفتوگوی آنها بود.
او درباره سوژههایی که قصد داشت دنبال کند توضیح داد؛ ازجمله داستان آوارگانی که در جستوجوی مکانهای امنتر بودند. پدرش، اختر، در گفتوگو با نشریه نیو لاینز گفت: «میخواست همراهشان برود و روایت سفرشان به سوی مکانی امن را بازگو کند. او واقعاً از رنج مردم افغانستان متأثر بود و میخواست داستانشان را بگوید. همیشه به کارش و مردم بسیار دلبسته بود.»
این خبرنگار برنده جایزه پولیتزر، در ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۱، زمانی که همراه نیروهای ارتش ملی افغانستان در ولسوالی اسپین بولدک قندهار بود، کشته شد. پدرش گفت: «او مسئولیتپذیر بود و بیجهت خطر نمیکرد.» جزئیات، کمکم از استان محاصرهشده بیرون آمد و تصویر هولناکی از اسارت، شکنجه و قتل را نشان داد. چند روز بعد، پس از مذاکره طولانی با طالبان، پیکر صدیقی تحویل داده شد؛ در حالیکه نشانههای آشکاری از آزار و مثله شدن بر آن دیده میشد.
۹ اکتبر امسال، امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، وارد دهلینو شد؛ اولین سفر رسمی یک مقام بلندپایه طالبان به هند. طی هشت روز، متقی در نشستها، گفتوگوهای تجاری و عکسهای رسانهای متعددی شرکت کرد.
برای خانواده صدیقی، این سفر روزنهای از امید نیز ایجاد کرد. آنها از طریق بنیاد دانش صدیقی که در یادبود او و برای ترویج روزنامهنگاری مبتنی بر ارزشها تأسیس شده، از دولت هند خواستند دوباره درخواستشان برای تحقیق درباره قتل او را بررسی کند و از طالبان نیز خواستار اجرای عدالت شدند. در بیانیه این بنیاد آمده بود که این سفر «فرصتی است برای یادآوری تعهدات طالبان طبق قوانین بینالمللی بشردوستانه و تشویق آنها به همکاری با تحقیقات مستقل درباره قتل دانش.»
با اینکه بیش از سه هفته گذشته، هنوز هیچ پاسخی دریافت نکردهاند. آنچه بر رنجشان افزود این بود که هند در ۲۱ اکتبر سفارت خود را در کابل بازگشایی کرد و عملاً مسیر شناسایی رسمی طالبان را هموار ساخت. روزنامه تایمزِ هند، گزارش داد که در ماه نوامبر نیز نخستین مقام طالبان در سفارت افغانستان در دهلینو منصوب خواهد شد.
تلاش خانواده برای کشف حقیقت، درست در زمانی با موانع روبهرو شد که سیاست هند نسبت به حاکمان جدید افغانستان تغییر کرده است؛ حاکمانی که حالا با پاکستان، متحد سنتیشان، زاویه پیدا کردهاند. این تغییر ژئوپلیتیک بازتابدهنده جاهطلبی هند برای تقویت نفوذ خود و رقابت با چین — رقیب منطقهایاش که سالها در افغانستان و پاکستان سرمایهگذاری کرده — است.
صدیقی بهعنوان یک خبرنگار هندی در افغانستان، خوب میدانست که ملیتش خطر هدف قرار گرفتن توسط طالبان را برای او بیشتر میکند. طالبان رابطه نزدیکی با پاکستان داشتند؛ کشوری که دهههاست با هند رقابت و خصومت منطقهای دارد. صدیقی که خبرنگار جنگی باتجربه ای بود، با خطر بیگانه نبود، اما خشونتی که در آخرین لحظات زندگی و حتی پس از مرگ بر او اعمال شد، تنها هدف قرار دادن مکرر خبرنگاران توسط طالبان را نشان نداد، بلکه پرده از سازوکار قدرت در منطقه برداشت که شاید سرنوشت او را رقم زد.
در گزارشهای قبلیام، پزشکی که بررسی اولیه روی پیکرش انجام داده بود و همچنین شواهد ویدئویی و تصویری، نشان میداد که صدیقی علاوه بر اصابت گلوله، آثار واضحی از مثلهشدن پس از مرگ داشته است. یکی از افرادی که پیکرش را منتقل کرده بود، گفت: «به نظر میآمد چند بار، پس از آنکه او را با شلیک کشتند، با خودرو از روی بدنش رد شدهاند.»
دولت پیشین افغانستان تحقیق رسمی درباره قتل او را آغاز کرد، اما ناتمام ماند. در آشوب پس از بازگشت طالبان، خانواده صدیقی نه پاسخی گرفتند و نه عدالت. آنها از دادگاه کیفری بینالمللی خواستهاند که پرونده قتل او را به تحقیقات درباره جنایات جنگی طالبان اضافه کند. اما با چرخش سیاست منطقهای هند، کانالهای فشار بر مقامات جدید افغانستان — که متهم به قتل او و دیگر جنایات جنگی هستند — کمتر شده است.
نزاع دیرینه میان هند و پاکستان بر سر منطقه مورد مناقشه کشمیر، بارها به دیگر میدانهای جنوب آسیا نیز سرایت کرده است. پاکستان خود اذعان کرده که در افغانستان، از گروههای مسلح، بهویژه طالبان حمایت کرده است؛ در حالی که هند از دههها پیش حامی «ائتلاف شمال» — گروه مجاهدین ضدطالبان در دهه ۱۹۹۰ — و بعدها جمهوری افغانستانِ مورد حمایت غرب بود.
پس از سقوط دولت افغانستان در اوت ۲۰۲۱، تنها یک ماه پس از کشته شدن صدیقی، الگوی مشابهی تکرار شد. اشرف غنی، رئیسجمهور وقت، همراه بسیاری از مقامات بلندپایه از کشور گریخت و راه را برای بازگشت طالبان هموار کرد. در آشفتگی پس از آن، همه سفارتخانه ها از جمله سفارت هند، تعطیل شدند و دیپلمات ها و شهروندان خارجی همراه صدها هزار افغان نگران از سرکوب و انتقام طالبان، کشور را ترک کردند.
مدتی به نظر میرسید که نیروهای نیابتی پاکستان پیروز شدهاند. حتی زمانی که هند در حال تخلیه شهروندان خود بود، فائز حمید، رئیس وقت سازمان اطلاعات پاکستان (ISI)، در کنار رهبران طالبان در کابل دیده شد.
اما از آن زمان سیاست هند تغییر مسیر قابلتوجهی داشته است. بخشی از این تغییر برای مهار نفوذ پاکستان است و بخشی دیگر انگیزههای اقتصادی دارد. افغانستان در مقطعی بزرگترین دریافتکننده کمک خارجی هند بود؛ بیش از ۳ میلیارد دلار بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱. اکنون هند میخواهد از این سرمایهگذاری بهرهبرداری کند. دهلینو بهشدت به سرمایهگذاری در بخش معادن غنی و دستنخورده افغانستان علاقه نشان داده است؛ بخشی که چین در آن سرمایهگذاری کرده و روسیه نیز توجه ویژهای به آن دارد.
هند پس از استقرار یک تیم فنی در کابل در سال ۲۰۲۲، کار برخی پروژههای عمرانی ناتمام را که پس از خروج شتابزده متوقف شده بود، از سر گرفت؛ از جمله بندر چابهار در ایران. این بندر با هدف افزایش تجارت با افغانستان — خصوصاً محصولات کشاورزی، فولاد و سنگ آهن — و دور زدن مسیر زمینی از پاکستان ساخته شده است.
راغب شارما، رئیس مرکز مطالعات افغانستان در دانشگاه او.پی. جنرال گلوبال هند، میگوید: «هند با وجود تأخیر، بهتدریج سیاست خود را بازتنظیم کرد و واقعیت سیاسی و نظامی متغیر در افغانستان را در نظر گرفت.»
او افزود که برخلاف دوره نخست حکومت طالبان در دهه ۱۹۹۰، زمانی که هند هیچ ارتباطی با این گروه نداشت، این بار دهلینو آرام و محتاطانه بهدنبال ایجاد رابطه کاری با آنها بود.
در سال ۲۰۲۲، هند بخشی از یک مأموریت فنی در افغانستان را ازسرگرفت و کانالهای گفتوگوی سیاسی با طالبان را باز نگه داشت. شارما اشاره کرد حتی در جریان حملات نظامی هند علیه پاکستان در مه ۲۰۲۵ — که «عملیات سندور» نام گرفت — وزیر خارجه هند همچنان با همتای افغان خود در تماس بود.
در سوی دیگر، حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان (TTP) — گروهی که بارها به پاکستان حمله کرده — روابط طالبان و پاکستان را تیره کرده است. این شکاف با درگیریهای مرزی و اخراج بیش از یک میلیون پناهجوی افغان توسط پاکستان تشدید شد. اوج این تنش زمانی بود که پاکستان ۹ اکتبر حملات هوایی در سراسر افغانستان، از جمله در کابل انجام داد که دستکم ۳۷ غیرنظامی را کشت و نزدیک به ۴۰۰ نفر را زخمی کرد.
اقدام هند برای تعامل با طالبان، دور از انتظار نیست. بسیاری از دولتهای غربی که پس از سقوط کابل کشور را ترک کرده بودند، اکنون به دلایل متعددی در پی بازگشت هستند. آمریکا، چین و روسیه کانالهایی با طالبان باز کردهاند و مسکو حتی بهطور رسمی طالبان را بهعنوان حکومت قانونی افغانستان به رسمیت شناخته است. برخی دیگر از کشورها مانند آلمان نیز اجازه دادهاند طالبان کنترل بخشی از نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان در خارج را به دست گیرند، هرچند همچنان نسبت به سرکوب زنان و اقلیتها اعتراض میکنند.
شارما میگوید: «به نظر میرسید دیر یا زود هند نیز برای تأمین منافع خود چنین مسیری را انتخاب کند، حتی اگر به قیمت عبور از ارزشهای قانون اساسیاش باشد.»
او افزود: «در چند سال گذشته، این الگو عادی شده است. چه طالبان در افغانستان باشند و چه حکومت نظامی در میانمار؛ بار اول نیست که منافع ملی بر ارزشها ترجیح داده میشود.»
با وجود این، فعالان و دانشگاهیان افغان نسبت به تصمیم هند برای حذف صداهای مخالف طالبان از گفتوگوها ابراز نگرانی کردهاند.
مریم صفی، رئیس سازمان پژوهش و توسعه سیاستها — یک اندیشکده افغان به رهبری زنان — هشدار داد: «فکر میکنم سیاست هند که میگوید دشمن دشمن من دوست من است، بسیار خطرناک است و تعجب میکنم از تجربه پاکستان درس نگرفتهاند.» او به وخامت روابط پاکستان با طالبان اشاره کرد و افزود: «پاکستان برای دههها از گروهی حمایت کرد که میزبان و پرورشدهنده سازمانهای تروریستی در افغانستان بود؛ گروههایی که حالا علیه خود پاکستان خشونت میکنند.»
او و بسیاری دیگر در جامعه مدنی افغانستان، نزدیکی هند و طالبان را نگرانکننده میدانند؛ بهویژه به دلیل سرکوب شدید زنان و نقض حقوق بشر توسط طالبان.
از زمان بهقدرترسیدن طالبان، آنها محدودیتهای فزایندهای بر حقوق و آزادیهای زنان اعمال کردهاند؛ از ممنوعیت تحصیل دختران در دبیرستانها و دانشگاهها گرفته تا منع اشتغال در بخشهای تخصصی و حضور در اماکن عمومی.
صفی گفت: «اینکه هند، علیرغم این همه نقض قوانین بینالمللی و معاهدات، دست دوستی به طالبان دراز میکند، واقعاً ناامیدکننده است.»
او افزود که این موضوع زمانی بیشتر آزاردهنده است که به یاد آوریم در دوره حکومت پیشین افغانستان، هند از پروژههایی برای تقویت نهادهای دموکراتیک و آموزش حمایت میکرد؛ ازجمله هزاران بورسیه تحصیلی هر ساله که به افزایش قدرت نرم هند در افغانستان کمک کرد.
یکی از جنجالیترین لحظات سفر متقی به هند، زمانی بود که او اجازه ورود خبرنگاران زن به کنفرانس خبری را نداد، و دولت هند نیز با این تصمیم موافقت کرد. اعتراض گسترده رسانهها، جامعه مدنی و برخی سیاستمداران هند باعث شد کنفرانس دیگری برگزار شود که در آن خبرنگاران زن حضور داشتند؛ امتیازی که به زنان افغان داده نمیشود. صفی گفت: «دلگرمکننده بود که خبرنگاران زن هندی از این فرصت استفاده کردند و سؤالات سختی از متقی پرسیدند.»
اما این رویداد — که از سوی دولت هند «اشتباه فنی» توصیف شد — زنگ خطر را در هند درباره تعامل با گروهی به صدا درآورد که از اساس با هویت دموکراتیک هند در تضاد است.
طالبان در گذشته نیز بارها منافع و شهروندان هندی را هدف قرار دادهاند. سفارت هند در کابل در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ چندین بار هدف حمله طالبان قرار گرفت که منجر به کشته شدن چند دیپلمات هندی شد. در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ نیز حملات گسترده طالبان به کنسولگریهای هند در هرات و بلخ رخ داد که دهها کشته و زخمی برجای گذاشت.
طنز تلخ ماجرا اینجاست که بسیاری از رهبران طالبان، که هند امروز با آنها وارد گفتوگو شده، قبلاً شبکههایی را هدایت میکردند که این حملات را علیه منافع هند انجام میدادند. هرچند دولت هند تصور میکند که با رسیدن به نوعی رابطه با طالبان میتواند موقعیت خود را در رقابت با پاکستان تقویت کند، اما بعید است طالبان وفاداری خاصی به هند نشان دهند.
طالبان همچنان جنبشی ایدئولوژیک با پیوندهای ریشهدار با شبکههای جهادی فراملی است؛ گروههایی که نه تنها عمیقاً با نفوذ هند در منطقه مخالفاند، بلکه نسبت به چرخش ایدئولوژیک دولت هند به سمت هندومحوری (هندوتوا) در دهه گذشته نیز منتقد و بدبین هستند.
هرچند طالبان ممکن است در حال بررسی ائتلافهای منطقهای جدید باشند، اما به احتمال زیاد رابطه خود با هند را به قیمت تضعیف روابطشان با پاکستان تقویت نخواهند کرد؛ چراکه پاکستان با وجود تنشها، برای تجارت، عبور و مرور و تعاملات مرزی برای افغانستان حیاتی است.
صفی گفت: «طالبان مثل یک طوفان غیرقابل پیشبینی هستند.» او هشدار داد که نزدیکی روزافزون هند به این حکومت اقتدارگرا میتواند دستاوردهای هند در آموزش، زیرساخت و نهادسازی دموکراتیک در افغانستان قبل از بازگشت طالبان را به خطر بیندازد.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: پاکستان و طالبان، دوستی ای که به دشمنی گرایید


نظر شما