شيعيان افغانستان در سال جاری هدف چهار عمليات تروريستی عمده قرار گرفتهاند كه در نتيجه آنها بيش از ١٧٠ تن كشته و ٣٥٠ تن زخمی شدهاند. آخرين اين ترورهای كور، دوشنبه اول آذرماه و در مسجد امام محمدباقر كابل رخ داد كه بيش از ٣٠ تن عزادار اربعين طی آن كشته شدند. اين وحشيگری ها بيشتر به وسيله بمبگذاران انتحاری و در مساجد و عبادتگاههای شيعيان رخ داده و داعش در اكثر موارد، براي انجام آنها قبول مسووليت كرده است. قطعی به نظر می رسد دامنه جنگهای فرقهای پس از خاورميانه عربی، اينك به افغانستان نيز كشيده شده و متاسفانه دولت افغانستان واكنشی درخور به گسترش فرقهگرایی نشان نداده است.
در این میان اظهارات یک نمایندۀ مجلس افغانستان دربارۀ گسترش افراط گرایی مذهبی در دانشگاهها، جنجالبرانگیز شده است. حفیظ منصور هشدار داده که اگر جلو «سیل افراطگرایی» گرفته نشود، «بقای افغانستان» به مخاطره میافتد.
اما افراطگرایی مذهبی چیست؟ دامنه آن در افغانستان تا چه حدی گسترده است و پیامد رشد آن در عرصه سیاسی چیست؟
به گفته آقای منصور نماینده مجلس افغانستان، افراط گرایی مذهبی در این کشور معجونی از خوانش سختگیرانه از دین و گرایشهای قومی است. به گفته او، افرادی که چنین دیدگاهی دارند، آنانی را که بیرون از خوانش مذهبی خود می بینند تکفیر میکنند و افراد خارج از حوزه قومی خود را «درجه دوم و فاقد حق» میدانند.
به باور وی، افراط گرایی در افغانستان ریشه در «سلفیگری» دارد. به گفته او، سلفیگری عربستان سعودی از طریق مدارس دینی پاکستانی وارد مدارس دینی افغانستان شد و حالا افغانها در ظاهر حنفیمذهب هستند، اما در اصل روش فکرشان سلفی است که بستر بسیار مناسبی برای پرورش گروههای افراطی است.
افراط گرایی با ترویج سلفیگری در دوره اشغال افغانستان از سوی ارتش شوروی سابق رایج شد. افغانستان در آوريل ١٩٧٨ با هجوم ارتش سرخ، اشغال شد و يك حكومت كمونيستی در كابل بر سركار آمد. امريكا برای مقابله با اين اشغال كه تقريبا همزمان با پيروزی انقلاب در ايران رخ داد، با سوءاستفاده از احساسات مذهبی افغانها، با كمك دلارهای نفتی رياض و امارات، طالبان را خلق و مسلح كرد و آموزش نظامی آنان را به افسران پاكستانی سپرد. تندروانی که اکنون متشکل از 30 گروه هستند و 45 هزار نفر عضو دارند.
نظام سیاسی افغانستان «جمهوری اسلامی» و پایبند به اصول دموکراسی، حقوق بشر، آزادیهای اجتماعی و دارای نظام قانونگذاری و مخالف افراط گرایی مذهبی است، ولی این امر مانع نفوذ افراط گرایی مذهبی در سطوح مختلفی از میدانهای نبرد مسلحانه تا دانشگاهها، مساجد و حتی میان نیروهای پلیس نشده است.
موسسه مطالعات استراتژیک افغانستان در گزارشهایی هشدار داده که افراط گرایی مذهبی در دانشگاهها، مدارس، شبکههای اجتماعی و حتی نیروهای پلیس نفوذ کرده است، ولی آمار دقیقی در سطح ملی وجود ندارد که میزان نفوذ افراط گرایی را در سراسر کشور نشان دهد.
آنگونه که آقای منصور میگوید، عملاً شماری از مدارس دینی، امامان مساجد، استادان دانشگاهها و مراکز آموزشی مشغول ترویج افراط گرایی هستند. او میگوید که از ۱۶۰ هزار مسجد و مرکز آموزشی در کشور، تنها ۵۰ هزار آن ثبت شدهاند.
از نظر برخی، شماری از سازمانهای غیردولتی ثبت شده در دولت، که شبکه تلویزیونی، دانشگاه و تشکیلات سراسری برای تبلیغ دارند نیز سرگرم همین کارند، اما اعضای این سازمانها خود قبول ندارند که کارشان تبلیغ افراطگرایی مذهبی است.
میزان نفوذ تندروان مذهبی در میان مردم تا آنجا است که به گفته یکی از ساکنان ولایت شمالی قندوز، حالا «منبر و مسجد و آیات و حدیث به دست آنها است».
یک راننده تاکسی در کابل میگوید: «دو سال است که دخترم به مدرسه میرود، حالا عبادت ما را نادرست و دارایی ما را ناپاک میداند و اصرار دارد که جواهرات مادرش را خرج مدرسه کند.»
دستکم چهار واقعیت در جامعه افغانستان بستر مناسبی را برای پرورش تفکر افراط گرایی مذهبی فراهم کرده است: ۱) باورهای مذهبی، ۲) بیسوادی، ۳) سن پایین جمعیت و ۴) فقر فراگیر.
وقتی افراطگرایی در این چهار زمینه با پول و فضای مساعد سیاسی همراه شود، احتمال موفقیت آن به میزان بالایی افزایش مییابد.
به لحاظ مذهبی، جامعه افغانستان یکی از معتقدترین جوامع جهان است. بیش از ۹۹ درصد جمعیت آن مسلمان و از آن جمله حدود ۸۰ درصد آنها سنی حنفی و بقیه شیعه جعفری و شیعه اسماعیلی هستند. افراطگرایی که امروزه بحثانگیز شده، عمدتا در حوزه مذهب حنفی افغانستان است.
به لحاظ سواد، براساس آمار دولت، ۶۱ درصد مردم افغانستان بیسوادند، اما بسیاری معتقدند که شمار بیسوادها بیشتر از این آمار است. جمعیت بیسواد با میزان بالای اعتقاد مذهبی بیشتر از افراد باسواد آماده پذیرش خوانش افراطی از دین هستند. به همین دلیل گروههای افراط گرا جمعیت روستایی را هدف قرار میدهند.
جمعیتی معتقد و بیسواد هرقدر جوان باشد، به همان میزان آماده برانگیختهشدن برای عدول از هنجارهای معمول در جامعه است. براساس آمار صندوق جمعیت سازمان ملل، بیش از ۴۶ درصد جمعیت کشور (۲۷.۵ میلیون نفر) زیر ۱۵ سال و نزدیک به ۶۴ درصد آنها زیر ۲۴ سال هستند.
اگر متغیر فقر را بر این واقعیتها بیفراییم، زمینه دیگری در این راستا فراهم خواهد شد، چیزی که مقامهای دولتی بارها به آن اشاره کردهاند. براساس آمار بانک جهانی، ۳۶.۳ درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند و درآمد سرانه آنها ۵۹۰ دلار است. براساس آمار بانک توسعه آسیایی، ۴۵.۷ درصد افغانها بیکارند.
افراطگرایی مذهبی در افغانستان با پولهای هنگفت جمعشده از منابع مختلفی در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، عربستان سعودی، پاکستان و همچنین وجوهات مذهبی سرمایهداران و مردم محلی افغانستان و حتی تولید و تجارت مواد مخدر تغذیه میشود.
بنابراین، جمع چنین سرمایه هنگفتی با حمایت گروه های شورشی، در کنار مدارس خارج از کنترل دولت و مراکز مذهبی ثبت نشده، گستردگی محدوده نفوذ افراط گرایی، همراهی برخی منابع دیپلماتیک و بخشهایی از مراکز قدرت در پشت صحنه با گروههای تندرو و عدم واکنش و اقدام مؤثر دولت در مبارزه با چنین شرایطی، اهمیت این موضوع را به خوبی آشکار میکند.
چنانکه تحقیقات نشان می دهد عربستان و شيوخ نفتی عرب و به ويژه امارات، در چند سال اخير علاوه بر تجهيز طالبان و داعش، به گسترش پايگاههای مذهبی و توسعه وهابيگری در افغانستان روی آورده و بودجههای سنگينی را به اين مهم اختصاص دادهاند. در آبان ماه ٩٤ عبدالرحمان الغائب، سفير رياض در افغانستان اعلام كرد يك مركز بزرگ اسلامی با بودجهای بيش از يكصد ميليون دلار در كابل ايجاد خواهد شد. برای ساخت «مركز اسلامی ملك عبدالله» در تپه مرنجان كابل با وسعت ١١٩ هزار مترمربع، هيج محدوديت مالی نيست. در اين مركز كه بيشتر مدرسينش از عربستان خواهند آمد، «دروس اسلامی» به دانشجويان و طلاب تدريس خواهد شد!
سفير امارات در كابل نيز در دهم آبان ماه امسال اعلام كرد برای ساخت و توسعه «دانشگاه شيخ زايد» در ولايت خوست در شرق افغانستان بودجهای ٣٠ هزار دلاری تامين شده است. در اين «دانشگاه!» كه ٢٠ هزار دانشجو خواهد داشت، نيز قرار است طلاب و دانشجويان افغان آموزش ببينند. قابل توجه است كه تاكنون ٨٠ خلبان و ٩٠٠ نظامی افغان نيز در امارات آموزش ديدهاند!
طبق گزارش خبرگزاری ها به نقل از سفير رياض در كابل، در «ننگرهار» در شرق افغانستان و هممرز با پاكستان كه از مراكز نشو و نمای داعش است، يك «دانشگاه بزرگ اسلامی» به وسعت ٢٠٠ هكتار در شهرك غازی اماناللهخان در حال ايجاد است و بودجه باورنكردنی ٥٠٠ ميليون دلاری آن را عربستان تامين كرده است.
افراط گرایی مذهبی در تلاش برای تغییر قاعده بازی قدرت در افغانستان است و میکوشد کارت مذهبی را جایگزین کارت قومی کند. تا به حال افغانستان چندان درگیر اختلافات دینی نبوده است و هرچه بوده منازعات قومیتی بوده، اما چون تجربه منازعه قومی اعم از درگیری مسلحانه و مبارزات انتخاباتی نشان داده است که این بازی برد و باخت ندارد، حال تفرقه افکنی مذهبی و بازی براساس خوانشهای دینی وارد گود شده است بدان امید که افراط گرایان به نتایج دلخواه خود دست یابند.
نظر شما