بسیاری از تحلیلگران بر اهمیت سفر اخیر سرلشكر محمد باقری، رییس ستاد كل نیروهای مسلح به تركیه از ابعاد مختلف سیاسی- امنیتی پرداختهاند. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه این سفر را نقطه عطفی در روابط دو كشور خواند و بر پیامدهای مثبت آن در آینده تاكید كرد. واقعا هم این سفر در شرایطی انجام شد كه دو كشور منافع مشترك در دو موضوع مهم امنیت ملی یعنی مبارزه با گروههای افراطی تروریستی و مهار نیروهای گریز از مركز كرد در منطقه دارند. مساله وقتی حایز اهمیت بیشتری میشود كه دریابیم چگونه این دو موضوع به نوعی به هم وابسته هستند و اینكه دو كشور سعی در مدیریت همزمان آنها در جهت تامین امنیت و منافع ملی خود دارند.
هرچند در ماههای اخیر قدمهای جدی در سركوب داعش و سایر گروههای تروریستی ازجمله در موصل و رقه و مناطقی در غرب عراق و جنوب سوریه برداشته شده، اما تجمع همه گروههای تروریستی مثل النصره، احرارالشام، جیشالاسلام و همچنین معارضین دولت سوریه در استان ادلب سوریه و چگونگی برخورد دولت تركیه با آنها به یك مساله پیچیده در سرنوشت بحران سوریه تبدیل شده كه برای ایران حایز اهمیت جدی است. این استان هم مرز با تركیه حدود ٢ میلیون جمعیت دارد و تنها منطقه باقیمانده نفوذ تركیه و دسترسی گروههای معارض به دنیای خارج در خاك سوریه است. سایر مناطق مرزی تركیه با سوریه به جز جرابلس و الباب در اختیار نیروهای كردی قرار دارند.
برای ترکیه مهم آن است که جلوی گسترش نفوذ کردهای سوریه را در مناطقی شمالی سوریه بگیرد. نگرانی اصلی ترکیه، افزایش نفوذ یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ) است که حمایت ایالات متحده را نیز با خود دارد. اهمیت مقابله با کنترل کردها بر مناطق شمال سوریه برای ترکیه آنقدر زیاد است که میتواند درهایی برای نوعی همکاری این کشور با دولت سوریه باز کند. آنکارا به دنبال آن است که از نفوذ ایران بر اسد، در این راه استفاده کند.
یکی از دیپلماتهای غربی که به شرط فاش نشدن نامش با المانیتور گفتگو کرده است می گوید: «ترکیه حاضر است بلافاصله با اسد صلح کند» در صورتیکه که او به ترکیه برای شکست دادن ی.پ.د کمک کند. به همین دلیل ایران که مصمم به نگه داشتن اسد است، این موقعیت را فرصتی برای خود میداند. سفر سه روزه سردار باقری به ترکیه، نشان داد که چگونه دو رقیب منطقهای میتوانند در برابر تهدیدهای مشترک، به یکدیگر نزدیک شوند. ایران و ترکیه عمیقاً نگرانند که قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا و اسرائیل، به طور پنهانی کردها را در این کشورها تقویت کنند تا حکومتهای مرکزی تضعیف شوند. هراس آنها در مورد کردها، آنقدر قوی است که این دو رقیب سنتی را، علیرغم اختلاف نظرشان در سوریه و عراق، به سوی همکشانده است.
در واقع، گفته میشود که برخی از مقامهای ارشد ایرانی بر این باورند که همهپرسی کردستان، یک توطئه شیطانی با هدف تحریک مداخله نظامی ایران است تا بهانهای برای واکنش مشابه آمریکا باشد. ترکیه نیز به نوبه خود مشکوک است که آمریکا، یگانهای مدافع خلق را مسلح میکند تا نه علیه داعش، بلکه نهایتاً نیرویی مقابل ترکیه باشند.
ابراهیم کاراگول، سردبیر روزنامه هوادار دولت ینی شفق در ترکیه، در ستون خود در این روزنامه، نوشته است: «جمهوری ترکیه در معرض جدی ترین تهدید در تاریخ خود قرار دارد. زیرا برای نخستین بار، این کشور در رویارویی با یک جبهه متشکل از چند کشور است.» کاراگول نتیجه گرفت: «در این صورت، ضروری است که به یک توافق وسیعتر، عمیقتر، بزرگتر و ماندگار، با ایران، روسیه و [دولت] دمشق برسیم.»
برای تركیه، ماههاست كه وضعیت كردهای شمال سوریه و عواقب آن بر امنیت ملی این كشور به عنوان تمركز اصلی و دریچه ورود به بحران سوریه مطرح شده است. در واقع، سیاست جاه طلبانه و تهاجمی تركیه در تغییر حكومت سوریه از طریق موضوع كردی به سیاست تدافعی نگرانی از امنیت ملی این كشور تقلیل یافته است. یكی از نگرانیهای اصلی تركیه از طرح موضوع رفراندوم استقلال كردستان كه توسط بارزانی در عراق مطرح شده همین تاثیرگذاری بر كردهای شمال سوریه است كه در نتیجه تضعیف دولت مركزی سوریه در شرایط جنگ فرصتهای جدیدی برای بیان خواستههای جداییطلبانه دیرینه خود یافتهاند. كارآمدی نیروهای كردی سوریه در جنگ با داعش و اتحاد آنها با امریكا بر این نگرانی روزافزون تركیه میافزاید. موضوع وقتی پیچیدهتر میشود كه دریابیم روسها هم در اساس با فدرالی اداره كردن سوریه و خودمختاری كردها مشكلی ندارند و تنها منتظر فرصتی هستند كه شرایط آن فراهم شود.
در مقابل، ایران خواهان حل سریع بحران سوریه به نفع امنیت ملی خود است و از این لحاظ وضعیت فعلی استان ادلب از لحاظ جمعیتی و تنوع حضور نیروهای معارض دولت سوریه بر پیچیدگی موضوع میافزاید. به خصوص كه امریكا و روسیه به دلیل حساسیت موضوع مدیریت وضعیت گروههای معارض كه اكنون بیشتر به مساله «بقا» و آینده سرنوشت آنها تبدیل شده، خواهان فشار شدید به آنها در شرایط فعلی نیستند. ایران همچنین مخالف مساله رفراندوم استقلال در كردستان عراق است و آن را برخلاف منافع خود و در جهت استمرار بیثباتی و به خصوص در شرایطی میبیند كه معادلات میدانی در عراق و سوریه به ضرر تروریستها به هم خورده و آنها دچار شكاف شدید داخلی شدهاند.
البته آشكار است كه ایران به اندازه تركیه در مساله كردی آسیبپذیر نیست و حتی توانایی و ظرفیت بالاتری در مدیریت این موضوع به نفع خود دارد. بر همین مبناست كه شاید دولت تركیه بر توافق مشترك با ایران در انجام عملیات نظامی علیه گروههای تروریستی كرد (پكك و پژاك) به عنوان مهمترین نتیجه سفر سرلشكر باقری تاكید كرده و از این لحاظ سعی كرده تا با هزینه ایران مساله كردی را در جهت منافع خود متعادل كند.
سیدعلی قائم مقامی، کارشناس مسائل ترکیه معتقد است هدف اردوغان از اعلام توافق ایران و ترکیه بر سر عملیات مشترک نظامی علیه پ پ ک و پژاک این است که ایران را وارد معرکه مقابله و رویارویی و درگیری با کردهای منطقه بکند و از نظر منطق، ایران نباید به دام اردوغان در این مسئله بیفتد. ایران باید همان سیاست مستقل خودش را در قبال مسئله کردی ادامه دهد و از آنچه با ترکیه وارد معرکه کردی شود، خودداری کند. اردوغان الان با افتخار می گوید که بیش از 11 هزار نفر از اعضای پ.پ.ک را کشته و این را ادامه خواهند داد. یعنی به نوعی نفرت عمومی که در مناطق کردنشین ترکیه وجود دارد را تلاش می کند به طرف ایران سوق دهد و ایران نباید در این مسئله با اردوغان همراهی کند. البته ایران در مبارزه با تروریسم پژاک و پ پ ک باید همان استقلال عمل خودش را حفظ کند و می تواند عملیات نه مشترک بلکه همزمان را شروع کنند و این نه به سبک فرامرزی بلکه به صورت استراتژی دفاعی باشد.
هرچند چنین توافقی با ترکیه از سوی ایران تكذیب شده، اما به هر حال یك اصل مشترك همچنان ایران و تركیه را برای نوعی ائتلاف به هم وصل میكند و آن اینكه هر دو كشور در نهایت از گسترش فعالیتهای تروریستی سلفی و همچنین تجزیه ارضی در منطقه شدیدا آسیب پذیر هستند. به خصوص كه دریابیم این دو قدرت منطقهای و نوظهور نیاز به ثبات در منطقه و امنیت مرزهای خود برای افزایش رشد اقتصادی، جذب سرمایهگذاریها و توریسم در جهت گسترش اهمیت و نقش خود در عرصه بینالمللی دارند.
گسترش روابط با تركیه به هر حال به نفع ایران است، اما یك سیاست هوشمند در وضعیت فعلی این است كه مساله مهار كردهای شمال سوریه كه ایران در آن دست برتر دارد با موضوع حل وضعیت گروههای تروریست و معارض در استان ادلب كه تركیه به خصوص به دلیل اتصالات با جبهه النصره به نوعی در آن نفوذ دارد، بهطور همزمان و طی توافقی بین دو كشور در مرحله اولیه مدیریت شود. تركیه به هر حال ظرفیت دخالت مستقل نظامی در ادلب را ندارد، چون گرایش سیاست داخلی این كشور به مساله نفع امنیت ملی و اولویت دادن به مساله كردی است. بنابراین سعی خواهد كرد تا با حمایت از گروههای وابسته به خود وضعیت این منطقه را مدیریت كند. در روند بحران سوریه یك اصل جا افتاده است و آن اینكه هر طرفی كه یك منطقه را آزاد میكند بیشترین نقش را بر آینده روندهای سیاسی و امنیتی و حتی اقتصادی آن منطقه خواهد داشت. بحران سوریه هزینههای زیادی تاكنون برای كشورمان به همراه داشته و لذا باید سرانجام این بحران هم مبتنی بر تامین منافع و امنیت ملی باشد.
messages.comments