اقدامات آمریکا در عراق از حمله به آن کشور در سال 2002 گرفته تا حمله هوایی و کشتن قاسم سلیمانی در سال 2020 نشان می دهد که انتخابات های ریاست جمهوری آمریکا، تأثیر عمیقی روی عراق داشته است. جو بایدن معاون سابق رئیس جمهوری نیز تاریخچه پربحثی در عراق دارد؛ امری که موجب می شود رهبران عراق از پیروزی وی بترسند.
بلافاصله پس از روی کارآمدن اوباما، معاونش مسئول نظارت بر دیپلماسی و عملیات آمریکا در عراق شد. در آن زمان عراق تازه به ثبات رسیده بود؛ القاعده شکست خورده و حضورش در عراق به حومه های موصل محدود شده بود و مرگ و میر غیرنظامیان نیز کاهش یافته، به یک چهارم آنچه پیشتر بود، رسیده بود. اما تا پایان دور اول ریاست جمهوری اوباما، میزان تلفات غیرنظامیان افزایشی 400 درصدی یافت و به بیش از 20000 نفر رسید، داعش نیز پرچم سیاه خود را از سوریه به شمال عراق منتقل کرد و تا 60 مایلی بغداد برافراشت. سؤال این است که در طول مدتی که بایدن ناظر بر امور عراق بود، چه اتفاقی افتاد؟
در سال 2009 عراقیه که یک حزب سیاسی میانه رو و چند فرقه ای محسوب می شد و توسط رافع العیساویِ سنی مذهب و ایاد علاویِ شیعه پایه گذاری شده بود، در انتخابات سال 2010 ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری مالکی (نخست وزیر وقت) را با اختلاف کمی شکست داد. سیستم پارلمانی عراق، حزب برنده را مأمور تشکیل دولت ائتلافی با سایر احزاب می کند؛ اما مالکی با استفاده از نفوذ و تأثیر خود بر دادگاه، تفسیر قانون را به نحوی تغییر داد که منجر به وقفه ای شش ماهه شد و در این مدت وی با حمایت ایران در قدرت باقی ماند، اما نتوانست دولت ائتلافی تشکیل دهد.
جو بایدن و دولت اوباما بر سر دوراهی قرار گرفتند: حمایت از نتیجه دموکراسی و انتخابات یا حمایت از مالکی برای ماندن در قدرت. برخلاف توصیه «رابرت فاکس» سیاستمدار کهنه کار و سفیر سابق آمریکا در عراق و سایر مقامات و شخصیت های سیاسی-نظامی، بایدن و سفیر وقت آمریکا «هیل» تصمیم گرفتند پشت مالکی و ائتلاف دولت قانون بایستند.
دلیل این رویکرد کاملا روشن نیست؛ «مایکل گوردون» و ژنرال بازنشسته «برنارد ترینر» در کتاب خود به نام «پایان بازی؛ پشت پرده حمله به عراق» به این اشاره کرده اند که بایدن متقاعد شده بود که مالکی در ازای حمایت آمریکا، قرارداد امنیتی موسوم به «وضعیت نیروها» را امضا خواهد کرد.
تفسیر دیگری که از چرایی نحوه عمل بایدن وجود دارد این است که دولت اوباما که درگیر مذاکرات هسته ای با ایران بود، می خواست با این اقدام به ایران امتیاز دهد. ایاد علاوی رهبر حزب العراقیه، در تأیید این تفسیر می گوید که یکی از اعضای ارشد دولت آمریکا (که ممکن است بایدن باشد) گفته بود که ایالات متحده بدلیل مخالفت ایرانیان هرگز از نخست وزیری اعضای این حزب حمایت نمی کند.
صرف نظر از دلیلی که بایدن را به حمایت از نخست وزیری مالکی واداشت، این تصمیم سرنوشت ساز سبب آشفتگی سیاسی در عراق شد و به گفته «ژنرال پترائوس» و برخی دیگر از چهره های نظامی و سیاسی آمریکایی، زمینه ظهور داعش را فراهم کرد. مالکی قرار بود در ازای تضمین نخست وزیری اش، قدرت را در برخی از حوزه ها با حزب العراقیه سهیم شود اما علاوه بر خودداری از انجام این کار، با کنترل نهادهای مستقل عراق و انتصاب افراد مورد نظر خود در پست های امنیتی بدون تأیید و تصویب دستگاههای قانونی، و تبدیل نیروهای امنیتی عراق به ابزاری فرقه ای، قدرت خود را تحکیم بخشید.
قرارداد «وضعیت نیروها» نیز هرگز عملی نشد. سال 2012 دولت عراق تلاش کرد رهبر حزب العراقیه و وزیر دارایی وقت، رافع العیساوی را دستگیر کند. عیساوی و همراهانش از تصمیم دولت باخبر شدند و به استان انبار فرار کردند؛ همین امر باعث شعله ور شدن اعتراضات اهل سنت شد. همچنین معاون سنی مذهب رئیس جمهور «طارق الهاشمی» به دلایل مشابهی به کردستان فرار کرد و به شکل غیابی به اعدام محکوم شد. «احمد العلوانی» نماینده سنی مذهب پارلمان نیز در حمله ای که منجر به کشته شدن برادر و چندتن از محافظانش شد، دستگیر گشت.
مالکی جنبش بیداری «پسران عراق» را که پیشگام جنگ با القاعده در عراق بود، منحل کرد. تا 2011 القاعده عراق تحت رهبری ابوبکر بغدادی موفق شده بود از عدم حضور نیروهای آمریکایی و ضعف نیروهای امنیتی عراق بهره برده و بخشی از سنی ها و کردهای ناراضی را جذب خود کند. تا 2014 داعش تقریبا 30000 سرباز از بیش از 86 کشور که گستره جغرافیایی وسیعی را شامل می شد و از خاورمیانه و شمال آفریقا تا افغانستان و پاکستان را در بر می گرفت، به استخدام خود درآورده و کارزاری تروریستی و پروپاگاندایی بین المللی راه انداخته بود.
در اواخر 2014 دولت اوباما نیروهایی را برای خاموش کردن شورش ها به عراق اعزام کرد، اما دیر شده بود. ضمن اینکه عملیات ضد داعش به شدت به گروههای شبه نظامی مورد حمایت ایران و حشد شعبی متکی بود و این نیروها نیز به سپاه ایران و سردار سلیمانی وفادار بودند. گرچه گروههای حشد شعبی همچون سازمان بدر قبلا در ایران فعالیت داشتند، اما در دوران مسئولیت جو بایدن بیش از 100000 رزمنده را ضمیمه نیروهای خود کرده و گسترش یافتند.
مالکی سال 2014 با ایجاد حشد شعبی، وجود گروههای شبه نظامی را در زیر مجموعه نیروهای امنیتی عراق قانونی کرد و با اعطای بودجه به این گروهها، باعث گسترش نفوذ آنها شد. سال 2018 رهبران حشد شعبی اقدام به تشکیل احزابی سیاسی تحت عنوان ائتلاف فتح کردند و با کسب جایگاه دومی در انتخابات پارلمان، تقریبا کنترل دولت را در دست گرفتند. حشد شعبی همچنان یک نیروی نیابتی سیاسی و نظامی قدرتمند برای ایران در عراق باقی مانده است.
*مقاله فوق صرفا ترجمه ای از منبع اصلی است و درج آن در این وبسایت به معنای تأیید اظهارات نویسنده نمی باشد
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما