twitter share facebook share ۱۳۹۹ آذر ۲۹ 1119

شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر، برای اصلاح طلبان میانه روی ایران فرصتی فراهم کرد تا به ارزیابی شانس پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده بپردازند. صحبت از انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در ایران درحالی در محافل آن کشور مطرح است که امیدها به پیوستن مجدد دولت بایدن به برجام افزایش یافته است.

برخی از سیاستمداران اصلاح طلب، پیروزی بایدن را فرصتی می دانند که باید غنیمت شمرد و با اتکا به آن وارد میدان کارزار شده، کسانی را که حامی روی کار آمدن نظامیان به عنوان رئیس جمهور هستند را به عقب راند. اما ترور یکی از برجسته ترین دانشمندان هسته ای ایران در تاریخ 27 نوامبر که انگشت اتهام را به سوی اسرائیل نشانه گرفت، احتمال تنش زدایی سریع روابط ایران و آمریکا را تضعیف کرد.

یک روز پس از این ترور، حسین دهقان وزیر دفاع سابق ایران که خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 2021 کرده و مدتهاست که با لباس غیرنظامی در انظار عمومی ظاهر می شود، با لباس نظامی در تلویزیون حضور یافت تا در مورد پیامدهای این حادثه صحبت کند.

موضوع رئیس جمهور نظامی، در ابتدا حدود دو سال پیش توسط یکی از اعضای مجلس مطرح شد؛ اما از آن زمان تاکنون این موضوع بارها در محافل محافظه کاران عنوان شده است. در دیدگاه این افراد، برای مقابله با ریشه چالش ها و مشکلات کشور، تنها یک شخصیت نظامی می تواند دست به اصلاحات اساسی بزند و بحران ها را با استفاده از تجارب نظامی خود و بهره گیری از کابینه ای تکنوکرات و اقتدارگرا حل کند.

این تصور که رئیس جمهور نظامی گره گشای مشکلات ایران است، در پی گرفتار شدن کشور به بحران های شدید اقتصادی، بیکاری، تورم لجام گسیخته، تشدید شدن این بحران ها به دلیل کرونا، رویکرد سخت ترامپ علیه جمهوری اسلامی و اعلام دهقان مبنی بر شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری قوت گرفته است.

درحالیکه میانه روها بدلیل کاهش محبوبیت خود در میان مردم تاکنون نامزدی را برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی نکرده اند، محافظه کاران از تعداد زیاد نامزدهای خود سخن می گویند که در میان آنان شخصیت های نظامی هم دیده می شوند و انتظار می رود این افراد در ماههای پیش رو وارد کارزار مبارزات انتخاباتی شوند.

حتی مجلس که اکثریتش در دست محافظه کاران است، دست به اصلاح قانون انتخابات زد و به هردو گروه فرماندهان فعال و بازنشسته سپاه، اجازه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را داد. ایده رئیس جمهور نظامی حتی حمایت برخی از چهره های اصلاح طلب را بدست آورده است؛ این دسته معتقدند وضعیت کنونی کشور به شکلی است که جای هیچگونه دفاع باقی نمی گذارد. مقامات انتخابی از جمله رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، لیست بلند بالایی از وعده های انتخاباتی ارائه می دهند و در نهایت بدلیل قدرت محدودی که دارند، نمی توانند وعده های خود را محقق کنند.

حسن روحانی در نظام جمهوری اسلامی، شخصیتی «خودی» محسوب می شد که با شعار تدبیر و امید و وعده اعطای آزادی های مدنی و بهبود اقتصاد روی کار آمد. اما اکنون که در سالهای پایانی دوره اش به سر می برد، به عنوان رئیس جمهوری ناتوان، بر امیدهای مردم به ایجاد تغییر، خط بطلان کشیده و همچون اسلاف خود تقصیرها را بر گردن تحریم های آمریکا و مشکلات ریشه ای کشور که حل ان خارج از اراده و قدرت اوست، انداخته است. این درحالی است که منتقدان محافظه کار روحانی، ضعف دولت و مدیریت فشل او را دلیل شکست رئیس جمهور عنوان می کنند.

فرمانده ای در قامت ناجی ملت

تا چند سال پیش موضوع ورود شخصیت های نظامی در سیاست، تابو بود زیرا بنیانگذار جمهوری اسلامی آیت الله خمینی نیروهای مسلح را از سیاست منع کرده بود. امروزه حتی فرماندهان سپاه اصرار دارند که تنها راه برای ایجاد رونق اقتصادی، ایجاد شغل و کاهش مشکلات اجتماعی، روی کار آمدن رئیس جمهوری نظامی است

محسن رفیقدوست یکی از بنیانگذاران سپاه در مصاحبه ای در ماه اکتبر عنوان کرد که اگر فرمانده ای نظامی به ریاست جمهوری انتخاب شود، ممکن است بتواند مردم را نجات دهد

برخی از کارشناسان اصلاح طلب عنوان می کنند که با روی کار آمدن یک رئیس جمهور نظامی، این حرفی که آنها همیشه می زدند و می گفتند در ساختارهای فعلی قدرت هیچ رئیس جمهوری نمی تواند دست به اقدام قابل توجهی بزند، اثبات خواهد شد.

به گفته سعید لیلاز روزنامه نگار سابق و اقتصاددان «از آنجا که سپاه قوی ترین سازمان سیاسی و امنیتی است، باید یک دوره ریاست جمهوری در دست این ارگان باشد تا ببینند که کشور با چه بحران هایی روبرو است و کمک کنند که کشور به شکل بهتر و منسجم تری اداره شود»

وی با اشاره به رضا شاه به عنوان کسی که با کودتا سلسله پهلوی را در سال 1925 بنیان گذاشت و توانست بعد از دهه ها آشفتگی در کشور، نظم سیاسی برقرار کند، از این سخن گفت که یک رئیس جمهور نظامی در ایران می تواند نسخه حزب اللهی رضا شاه باشد.

سناریویی خطرناک

اما فراخوان برای شرکت رهبران نظامی سابق در انتخابات، مخالفت های شدیدی نیز بدنبال داشته است. مخالفان معتقدند رئیس جمهور نظامی سناریویی است خطرناک که به خشم عمومی دامن می زند. به گفته آنان مدیریت یک کشور، با رهبری واحدهای نظامی متفاوت است و قدرت جنگی تضمین کننده موفقیت در عرصه سیاسی نمی باشد.

مخالفان همچنین نگران هستند که رئیس جمهور نظامی آزادی های مدنی و اجتماعی را محدود کرده و به دموکراسی شکننده ایران ضربه ای سخت زند. در کنار اینها این ترس وجود دارد که رئیس جمهور نظامی با ایجاد تغییراتی رادیکال در داخل و سیاست خارجی جهادی در خارج، بخواهد به سمت احیای ارزش های انقلاب گام بردارد.

ژنرال اسماعیل کوثری نماینده سابق مجلس و مشاور فعلی رئیس سپاه، سخنان مخالفان را فرافکنی دانسته و معتقد است که رهبری نظامی بهتر می تواند منافع کشور را تضمین کند «آنان می ترسند که یک نظامی به خاطر فداکاری هایی که انجام می دهد، از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی کند، استقامت می ورزد و با قدرت در برابر دشمنان می ایستد، بین مردم محبوبتر شود»

در اردوگاه اصلاح طلبان برخی، نگرانی هایی که بین سایر اعضا وجود دارد را رد می کنند و می گویند از انقلاب 1979 جامعه ایران تحولات بزرگی را تجربه کرده است؛ افکار عمومی آگاه است و به لطف نقش فزاینده رسانه های اجتماعی، رئیس جمهور نظامی و دولتش را مسئول اقدامات خود می داند. در واقع این دسته معتقدند که رئیس جمهور نظامی مجبور به تعدیل و سازش رفتار و اعمال خود است زیرا در موقعیتی است که مسئولیت خدمت رسانی به مردم را دارد و اگر به این وظیفه خود بدرستی عمل نکند، واکنش جامعه را خواهد برانگیخت.

نهادهای قانونگذاری و قضایی در ایران در حال حاضر در کنترل محافظه کاران است و با در اختیار گرفتن قوه اجرایی، نظام یکدست خواهد شد. این باور وجود دارد که روی کار آمدن رئیس جمهوری که از نظر ایدئولوژیک نزدیک به محافظه کاران است، به سه قوه امکان می دهد که کشور را به شکل کاراتری اداره کرده و از مشکلات اجتماعی و اقتصادی کم کنند.

درحالیکه منابع گسترده کشور در اختیار سپاه است، قوه مجریه حوزه های مهم اقتصادی، نفت و گاز و خزانه داری کشور را اداره می کند. علی مطهری نماینده پیشین مجلس بابت این تمرکز قدرت هشدار می دهد «اگر قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و رسانه ای، همزمان به یک نفر محول شود، به فساد و استبداد خواهد انجامید»

سپاه تاکنون تلاش کرده است نام و اعتبار خود را از طریق مبارزه با فساد درون ساختاری، حفظ کند؛ لذا به برخی از این موارد در سکوت خبری رسیدگی کرده است. برای مثال محمدعلی پورمختار نماینده سابق مجلس و ژنرال ارشد سپاه که اولین بار در مورد ایده رئیس جمهور نظامی با رسانه های ایران مصاحبه کرد، ماه اکتبر به اتهام فساد مالی دستگیر شد

آینده سیاست خارجی ایران

در خصوص سیاست خارجی بسیاری از تحلیلگران پیش بینی می کنند که رئیس جمهور نظامی ممکن است نسبت به غرب بدگمان باشد و سیاست مقاومت را در پیش گیرد؛ در عین حال بکوشد تا روابط خود را با متحدان منطقه ای ایران از جمله عراق و سوریه تقویت نماید. همچنین ممکن است بدبنال توسعه روابط با چین و روسیه باشد تا بتواند جلوی تهدیدات واشنگتن را بگیرد

علیرغم مواضعی که تندروان ضد غربی در قضیه برجام گرفتند و توافق هسته ای را تأیید نکردند، اگر از حمایت لایه های قدرت و به ویژه دیدگاه مثبت آیت الله خامنه ای مطمئن شوند، احتمال اینکه در مذاکره مجدد و رسیدن به توافقی دیگر با آمریکا موضع موافق بگیرند، بیشتر است

وزیر خارجه ایران جواد ظریف در مصاحبه اخیرش مدعی شد که تندروها پیش از توافق برجام در تلاش بودند واشنگتن را متقاعد کنند که کار با یک دولت راست گرا در تهران ساده تر از همکاری با دولت ناتوان و فشل روحانی است

به گفته احمد زیدآبادی روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی «هرکس با حکومتداری آشنا باشد می داند که بدون داشتن روابطی مناسب و معقول با جهان نمی توانیم از شر تحریم های آمریکا خلاص شویم و اقتصاد خود را بهبود ببخشیم. فقط یک نظامی صاحب قدرت می تواند روابط ایران را با جهان عادی کند»

ژنرال دهقان در مصاحبه با فایننشیال تایمز هرگونه گفتگو با آمریکا را رد کرد اما در جای دیگری گفت «اگر تحریم ها برداشته شود در خصوص مذاکره با آمریکا تصمیم خواهیم گرفت»

دوره ای از بناپارتیسم

واژه بناپارتیسم برای توصیف جایگزینی رهبری غیرنظامی با رهبری نظامی استفاده می شود. آقای لیلاز می گوید که در آینده برای اجرای اصلاحات فرهنگی و اجتماعی و اتحاد در کشور، نوعی از بناپارتیسم در ایران ظاهر خواهد شد «معتقدم این بناپارتیسم برای یک دوره گذار پنج تا ده ساله ادامه خواهد یافت و به تدریج در جامعه ایران گشایش هایی حاصل خواهد شد. در مورد سیاست خارجی فکر می کنم ایران رویکرد خود را تغییر دهد و همانگونه که در چین و روسیه و ویتنام شاهد هستیم، رقابت را جایگزین مقابله با آمریکا خواهد کرد»

پیش بینی اینکه اوضاع در انتخابات ریاست جمهوری 2012 چگونه پیش خواهد رفت، زود است. نامزدهای با پیشینه نظامی که سابق بر این در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بودند، همچون علی شمخانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف همگی شکست خوردند. این شکست ها این دیدگاه را تقویت کرده است که رأی دهندگان ایرانی نگرانند که یک نظامی، دومین مقام عالی رتبه کشور شود.

با این وجود مشارکت پایین 42% در انتخابات مجلس در ماه فوریه که پایین ترین حضور از زمان پیروزی انقلاب در سال 1979 بود، این گمانه را تقویت کرده است که در انتخابات آینده، کاندیداهای نظامی شانس بیشتری برای انتخاب شدن دارند

اگر یک فرمانده نظامی به ریاست جمهوری رسد و نتواند به وعده هایی که برای ساختن آینده ای بهتر به ایرانیان داده عمل کند، فشاری که از سوی مردم وارد خواهد شد، حامیان ایده رئیس جمهور نظامی را مجبور به تجدیدنظر در دیدگاهشان خواهد کرد. چه رئیس جمهور نظامی در تحقق وعده هایش پیروز شود و چه شکست بخورد، اگر به ایجاد تغییراتی مثبت در سیاست های ایران منتهی گردد، دستاوردی برای مردم ایران خواهد بود.

*منبع: اینساید عربیه

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما